روایتی از شب قدر تخریبچیان لشکر۱۰ سیدالشهدا (ع)
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۰۰۵۱۹
خبرگزاری میزان- از ۳۰ امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از ۱۰ نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت میگفتند. اما برادر عبدالله هنوز سفت و سخت جواب میداد. دعای جوشن کبیر را ادامه دادم. فکر میکنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمیآید.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان،جعفر طهماسبی از رزمندگان تخریبچی دوران دفاع مقدس درباره شبهای قدر دوران جنگ تحمیلی روایت میکند: شب نوزدهم ماه رمضان قرار شد برای احیا ب به دزفول برویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رفتیم یکی از مسجدهای قدیمی که چند تا پله هم میخورد و شبستان مسجد در گودی قرار داشت. آنجا مراسم احیا و به سر گرفتن قرآن با حال خوبی برگزار شد. ساعت ۱۲ شب بود که مراسم تمام شد و ما به مقر «الصابرین» کنار کرخه برگشتیم. به مقر که آمدیم ساعت یک و نیم شب بود و تا اذان صبح سه ساعتی وقت باقی مانده بود. شهید نوریان اصرار داشت که بچهها تا سحر بیدار باشند تا شب قدر را درک کنند. پیشنهاد داد که دعای جوش کبیر بخوانیم
به من نگاه کرد و گفت: «مرشد حالش رو داری؟»
من هم قدری مکث کردم و گفتم: «برادر عبدالله یه کاریش میکنیم.» با بلندگوی تبلیغات اعلام شد که برادرها برای مراسم به حسینیه بیایید. آن مقطع گردان تخریب لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام حدود ۱۰۰ تا نیرو بیشتر نداشت. عمده بچهها آمدند و برادر عبدالله خودش رحل و مفاتیح را جلوی من گذاشت و گفت: «بسم الله» و خودش هم پشت سر من نشست. من هم شروع کردم: «سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یارب….اللهم انی اسئلک بسمک یا الله یا رحمان و یا رحیم» بچهها با گریه و اشک؛ فرازهای دعا را با من همراهی میکردند و شهید نوریان هم با گویش مخصوص خودش ذکر سبحانک یا لا اله الا انت را میگفت.
هرچی در دعا جلو تر میرفتیم احساس میکردم تعداد همراهان دعا کمتر میشود. از ۳۰ امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از ۱۰ نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت میگفتند. اما برادر عبدالله هنوز سفت و سخت جواب میداد. دعای جوشن کبیر را ادامه دادم. فکر میکنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمیآید، آب دهنم را قورت دام تا یک لحظه استراحتی به حنجره خسته داده باشم که شنیدم صدای خور خور میآید اما روم نمیشد برگردم و پشت سرم را نگاه کنم.
مجدد دعا را ادامه دادم و در موقع جواب دادن ذکر دعای جوشن برایم یقین شد که هیچکس غیر خودم بیدار نیست و همه خوابند. برگشتم پشت سرم را نگاه کردم و دیدم اکثر بچهها دراز به دراز در حسینیه خوابیدهاند و بعضیها هم در سجده صدای خور خورشان به گوش میرسد. شهید نوریان هم در سجده بود. با خودم گفتم: «حتماً برادر عبدالله توی حال رفته و داره در سجده با خدا مناجات میکنه.»
اما صورتم را که نزدیکش بردم دیدم نه ایشان اصلاً مثل اینکه توی این دنیا نیست. من هم مفاتیح را بستم و کنار بچهها خوابیدم. آن شب یکی از شبهایی بود که خواب به من خیلی مزه کرد. وقتی از خواب بیدار شدم که شهید نوریان داشت در گوشم میگفت: «برادر، الصلاه، الصلاه!» چشمهایم را که باز کردم شهید نوریان گفت: «مرشد دعا را تا کجاش خوندی من وسطش خوابم برد.» من هم به خنده گفتم: «برادر عبدالله خواب بودیم و مقدراتمون رو نوشتند.»
انتهای پیام/
منبع:ایسنا
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: شهیدان شب قدر ماه رمضان جانبازان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۰۵۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین کسی که بایرن را رد نکرد: برادرزاده پدرخوانده!
به گزارش "ورزش سه"، امروز در حال تبدیل شدن به یکی از بدترین روزهای بایرن مونیخ است. بعد از آنکه مشخص شد رالف رانگنیک، گزینه اصلی روزهای گذشته به باواریاییها جواب رد داده و در تیم ملی اتریش ماندگار شده است، در ساعتهای گذشته یک سرمربی دیگر هم به بایرن جوابی یک کلمهای داد: نه.
مارکو روزه، سرمربی لایپزیش، در نشست خبری خود گفت علاقهای برای حضور در بایرن ندارد، حتی با اینکه دوست صمیمیاش مکس ایبرل مدیر ورزشی بایرن مونیخ است.
بعد از مارکو روزه، نگاهها به یک تیم موفق دیگر در فصل جاری بوندسلیگا معطوف شد: اشتوتگارت. تیمی که چهرهای آشنا برای مونیخیها روی نیمکتش مینشیند: سباستین هوینس، برادرزاده اولی هوینس.
سباستین هوینس، با اشتوتگارت، عالی کار کرده و در حال حاضر پشت سر بایرن در رتبه سوم جدول ایستاده و صعودش به چمپیونزلیگ فصل آینده را میتوان قطعی دانست.
جالب اینجا است که شنبه بعد از ظهر سباستین هوینس و اشتوتگارت در لیگ به مصاف بایرن میروند. وقتی روزنامه بیلد با سباستین تماس گرفت و از او پرسید که به درخواست بایرن برای مربیگری جواب مثبت خواهد داد، او گفت:" قبلا این سوال را از من پرسیدهاند ولی نسبت به آن روز و جوابی که دادم چیزی تغییر نکرده".
جواب قبلی هوینس که او امروز به آن اشاره کرد چه بود؟
دو هفته پیش بعد از بعد از شکست 2-1 اشتوتگارت مقابل برمن وقتی از هوینس درباره احتمال انتقالش به بایرن پرسیده شد او در پاسخ گفت در زندگی نباید هیچ احتمالی را ندیده گرفت. این صحبت او در آلمان به عنوان سیگنالی واضح به باشگاه شهر مونیخ تفسیر شد.
سباستین هوینس در ادامه صحبتهای امروز خود با بیلد گفت:" بایرن مونیخ باشگاهی استثنایی است و من شک ندارم راهحل خوبی پیدا میکند".