Web Analytics Made Easy - Statcounter

۹ ماه به یازدهمین دوره انتخابات مجلس مانده است و کاندیدهای احتمالی در حال رایزنی و محک زدن عیارشان برای حضور در این تورنمنت سیاسی هستند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از 8دی، در چهارمین شماره انتخابیه گیلان بخوانید:

 

** اینجا هرکی با زنش قهر می کنه استعفا میده که نماینده مجلس شود!

حتما شنیدید که می‌گویند: “هرکی با مامانش قهر می‌کنه میره خواننده میشه”؛ الان دیگر ماجرا کمی تا قسمتی تغییرکرده، دیگر باید گفت: “هرکی با زنش قهر می کنه استعفا میده که نماینده مجلس بشه”.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته که این موضوع کانون خانواده ها را با چالش روبه رو خواهد کرد.

این روزها از بس خواندیم و شنیدیم که رئیس و معاون فلان اداره و فلان سازمان و این آخری ها هم فلان شورا… در شرف استعفا هستند که آدمی فکر می کند استعفا دادن کلاس دارد و خودش هم وسوسه می شود که استعفا بدهد! ولی اغلب ما مردم چون به لطف دولت محترم بیکار هستیم استعفا دادن محلی از اعراب ندارد.

اما نکته انحرافی ماجرا آنجاست که جناب مدیر مستعفی و تشنگان خدمت، باید برای من بیکار توضیح دهند که چگونه می شود کسی که قریب به ۳۰ سال مدیر بوده فرصت خدمت به خلق الله را نداشته و در اواخر دوران تکیه زدن به میز ریاست خود به این نتیجه رسیده باید کاندیدا شود تا مردم از توانمندی آن بهره مند شوند؟

نکته بعدی هم این است که باید عاجزانه درخواست کنیم لطفا اینقدر استعفا ندهید آخر ممکن است عده ایی که هنوز چهار چنگولی به میز ریاست چسبیده اند و ول کنن ماجرا نیستند وسوسه شوند و استعفا دهند که با این کار بزرگوران، خسارتی بسی جبران ناپذیری به مملکت وارد می آید! که خدا را خوش نمی آید!

اما نکته اخلاقی ماجرا اینجاست که آقایان و خانم های محترم مستعفی متوجه نیستند آخر شاید کسی آبستن باشد و “ویار” داشته باشد و ممکن است دلش استعفا بخواهد و با این حجم زیاد استعفاء، در دیگ استعفاء دیگر چیزی نمی ماند و خدای نکرده بچه اش ناقص به دنیا آید که یقینا گناهش به گردن این بزرگواران است. حالا از ما گفتن بود مابقی با بزرگان قوم!

 

** حیف که ۹۰ تمام شد

یکی از بزرگان فرهنگی حوزه های انتخابیه در شرق استان در یک  اقدام جالب اعلام کرده  که می خواهد کاندیدا بشود.

برای روشن شدن ماجرا باید گفت: تصور کنید در یک مسابقه  فوتبال، وقتی مربی تیم ببینید بازیکناش خوب بازی نمی کنند خودش  لباس هایش را از تن در آورده و وارد زمین بشود که حتما و یقینا برای تماشگران جالب خواهد بود و اگر عادل فردوسی پور هنوز بود و میزش را به هندوانه فروش ورامین نفروخته بودند در برنامه ۹۰ به این مهم توجه می کرد و  حتما کارشناسان فوتبال ساعت ها در این باره صحبت می کردند و نهایت روبیکا مسابقه می گذاشت که آیا با این کار حاج آقا موافقید؟ لطفا گزینه مورد نظر به ۳۰۰۰۹۰ ارسال کنید.حیف که برنامه ۹۰ متوقف شد!

القصه بقول شیرازی ها “آقووو اوضاع آنقدری خراب هست که همگان لباس از تن برکنند و وارد میدان و کارزار انتخابات شوند”!

 

 

 

** انگوری که کشمش  نشده نمی تواند مویز شود!

آقا هرچی بهش گفتن جایی که عقاب پر بریزد  تو فکر پر زدن نکن که صیاد ناجوانمرد پرپرت می کند مگر حرف کسی را گوش داد!

گفتن داداش شهرداری تو بکن، هی به پای کمیسیونِ عمران نشین، نپیچ! جوان است و ممکنه است کاری کند کارستان ….

برای روشن شدن این ماجرا فقط یک شاهد مثال ذکر می کنیم امیدوارم ابعاد ماجرا روشن شود.

می گویند هزار تا کرد کمری شد تا ۱۰۰ تن وارد شهری شد، فورا دفتر نماینده محترم یک بنر در ورودی شهر زد و این موفقیت را به مردم تبریک گفتن و از ولی نعمت خود( جناب نماینده) تقدیر و تشکر کردند. اما این آقای شهردار بازم حرف گوش نداد در یک اقدامی بنر را پایین کشید  و جایش نوشت: “برادر و خواهر ها  قیر دلخوشی است  مابقی بهانه است”!

حالا شما بگویید این خودش کافی نیست که عزل شود؟ اما نشد تا اینکه  این اواخر با لباس کابوی در سطح شهر حاضر شد تا رسانه ها به او شهردار انقلابی بگویند همه اینا ها قابل تحمل بود تا اینکه خبر آمد می خواهد کاندیدا شود این امر دیگر قابل گذشت نبود باید عزل میشد که شد.

حالا باید دوران بازنشستگی با حاج خانمش روزگار بگذارند و هی با خود بگوید انگور اول باید کشمش بشود بعد هوس مویز شدن کند.

 

** مواظب جومونگ باشید

آقا! منم با تأثیر طبیعت بر روی آدم ها موافق هستم مثلا می گویند آدم هایی که در کویر زندگی می کنند بسیار صبور هستند یا مثلا جومونگ به خاطر اینکه در کودکی از امپراطور البته از قصر دور بوده آدم شجاعی شده که بانو سوسانو آنچنان دلباخته اش باشد.

گاهی هم قاعده فرق می کند یعنی به قول منطق خوانده ها “هر عامی یک خاصی دارد” ممکن است در دل طبیعت آدم های بیرون بیایند که مدیرکل را چپ و راست کنند یا به شهردار بگویند که حرف نزند و نهایت جلوی نقد امام جمعه سینه سپر کند.

جناب نماینده! صعه صدر و شنیدن نقد منتقد اصل اساسی یک مسئول یا یک سیاستمدار است و اگر کسی چنین ظرفیتی در خود ایجاد نکند یقین کند که حذف می شود. بهرحال مواظب جمونگ های درون خود باشید که شمشیرش همیشه دیگران را  نابود نمی کند.

.
** شایان با تاریکی حال می کند، دکتر با ایل!

بشنوید از بندر مرزی استانمان که یکی از کاندیداها دارد چراغ خاموش  کار می کند، ایشان معتقد هستند تغییرات زیر پوستی باید در سطح حوزه انتخابیه رخ دهد.

می گویند این چراغ خاموشی آنقدر هست که بنده خدا بعضی اوقات خودش هم راه را گم می کند، القصه آخرین باری که  قرار ملاقات ترتیب داده بود اینقدر تاریک بود که نفهمیده بود برای نماینده فعلی آن شهرستان سخن می راند! بعد از کلی بد گویی نماینده فعلی گفته بود حیف که داداشی هم هستیم وگرنه…

اما در همین حوزه انتخابیه دکتری هست که برای ورود به انتخابات با ایل خود مشورت کرده است. من هرچقدر در تاریخی سیاسی این شهرستان کنکاش کردم کلا مردم آن سامان  طایفه و ایلات نبودند.

احتمالا منظور جناب دکتر پدر، عمو و…  بوده و چون جمعیت خانوادگی شان زیاد بوده این هم گفته من که خودم دکترم پس به ادبیات سیاسی شهرستان ایل را اضافه می کنم.

هرچند این سخن جناب دکتر نشان دهنده اهمیت خانواده، عشیره و طائفه است و ایشان با این ها حال می کنند  ولی از اینکه مرز ترجمه کلمه ایل را جابه جا کردن سپاس گذاریم.

 

** مواظب کبک های لنگ باشیم

میگن روزی برای سلطان محمود غزنوی کبکی آوردند که لنگ بود.

فروشنده برای فروشش زر و زیوری زیاد درخواست می کرد.

سلطان حکمت قیمت زیاد کبک لنگ را جویا شد.

فروشنده گفت: وقتی دام پهن می کنیم برای کبک ها، این کبک را نزدیک دام ها رها می کنم. آوازی خوش سر می دهد و کبک های دیگر به سراغش می آیند و در این حین در دام گرفتار می شوند. هر بار که کبک را برای شکار ببریم حتما تعدادی زیاد کبک گرفتار دام می شوند.

سلطان امر به خریدن کرد و خواستار کبک شد. چون زر به فروشنده دادند و کبک به سلطان، سلطان تیغی بر گردن کبک لنگ زد و سرش را جدا کرد.

فروشنده که ناباوارنه سر قطع شده و تن بی جان کبک را می دید گفت: این همه کبک، این را چرا سر بریدید؟!

سلطان گفت: هرکس ملت و قوم خود را بفروشد باید سرش جدا شود.

حکایت بالا گفتم تا یادی کنیم از آنانی با خانم موگرینی در مجلس  عکس یادگری گرفتند و سعی بلیغی کردند تا نشان دهند که مجلس غصاره ملت ایران است!

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۰۲۰۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اینجا صدا جان می‌گیرد

جادوی زبان‌گردانی کاری می‌کند که ساعت‌ها می‌توان نشست و با شوق و لذتی وصف‌ناشدنی از تکیه‌کلام‌ها و دیالوگ‌های فیلم‌ها و سریال‌ها گفت که با هنرنمایی بی‌بدیل گویندگان و مدیران دوبلاژ در ذهن‌ها ماندگار می‌شوند و استودیو‌های زبان‌گردانی مکانی جادویی است که آثار برجسته و به‌یادماندنی دنیا را برای مخاطبان سیما دیدنی می‌کنند.

در جذابیت‌های زبان‌گردانی برای مخاطب همان بس که بسیاری از جوانان به‌دلیل شباهت صدای‌شان به یکی از صداپیشگان آرزوی صداپیشگی را در سر می‌پرورانند و به نظر آن‌ها صرف تقلید صدا یا داشتن صدای خوب می‌تواند فرد را وارد این حرفه کند، اما با ورود به پشت صحنه دوبلاژ می‌توان دریافت که این هنر چه سختی‌ها و ویژگی‌هایی دارد و صداپیشگی مستلزم چه دانش گسترده و هنر و سختکوشی‌ای است. حضور در استودیوی دوبلاژ و گفتگو با دوبلور‌ها ما را با این فضا بیشتر آشنا می‌کند.

مرد طلایی دوبله، آکتور صدا

اکبر منانی، از مدیران دوبلاژ و گویندگان پیشکسوت کشورمان، این روز‌ها تمایلی به مدیریت دوبله و گفتن نقش‌های سینمایی ندارد و ترجیح می‌دهد وقتش را با حل‌کردن جدول، مطالعه و گویندگی برای مستند سپری کند. می‌گوید ۶۴ سال گویندگی کرده‌ام و سه بار بازنشسته شده‌ام. چون مدیریت دوبلاژ کار دشواری است و در حوصله و توانش نمی‌بیند که نقش‌ها را برای یک اثر سینمایی یا سریال پیدا کند، برای همین کار را به جوان‌ها سپرده و هرازگاهی با آن‌ها همکاری می‌کند.

اگر صدای اکبر منانی را با نقش هرکول‌پوآرو بشناسیم، نقشی که لقب آکتور صدا را به او داد، اما نمی‌توان روح و صدایی که او به شخصیت‌های کارتونی زبل‌خان، گلام در ماجرا‌های گالیور، صدای ویژه جان دالتون در مجموعه لوک خوش‌شانس، تیتراژ مجموعه آن شرلی و شخصیت لورل در مجموعه لورل‌و‌هاردی داد، فراموش کرد. با این مدیر دوبلاژ پیشکسوت در روز‌های پایانی سال ۱۴۰۲ درحالی‌که برای گفتن یکی از نقش‌های فیلم سینمایی به مدیریت افشین زی‌نوری آماده می‌شد، گفتگو کردیم.

این پیشکسوت عرصه صداپیشگی با اشاره به علاقه‌مندی‌اش به زبان‌گردانی مستند‌های حیات‌وحش می‌گوید: برخی از این مستند‌ها که در استان‌ها ساخته می‌شوند و بیشتر موضوع حیات‌وحش و تاریخی دارند را قبول می‌کنم، اما در میان کار‌های مستند، زبان‌گردانی مستند‌های حیات‌وحش دیوید اتنبرو مانند داستان تولد و شروع زندگی حیوانات در حیات‌وحش را خیلی دوست دارم.

او در واکنش به ازدست‌دادن صداپیشگان پیشکسوت در چند سال اخیر بیان می‌کند: هیچ‌کس ماندگار نیست. رفتن این دوستان برای ما خیلی غمناک و دردآور است. من یک عمر با آن‌ها زندگی کرده‌ام و با همه این دوستان خاطره داشته‌ام و سال‌ها با هم کار کرده‌ایم. با این‌که می‌دانم من هم روزی می‌روم و نمی‌شود کاری کرد، اما واقعا نبود بسیاری از این صدا‌ها ضایعه بزرگی برای جامعه دوبله است. آن‌ها که در چشم بودند، رفتند؛ افراد معروف و باسابقه‌ای که هیچ‌وقت تکرار نمی‌شوند.

منانی در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره ماندگاری صدا‌های توانمند در ایران می‌گوید: این‌که می‌گویم دیگر توان دوبله بلندمدت را ندارم به خاطر این است که صدایم پیر شده‌است. من ساعت‌ها در استودیو می‌ماندم و گاهی صبح وارد استودیو می‌شدم. آن‌قدر می‌ماندم تا کار تمام شود و نیمه‌شب به خانه می‌رفتم. من تا چند سال قبل بهتر کار می‌کردم، اما اکنون فقط از سر علاقه اگر مستند یا پویانمایی‌ای باشد، آن را می‌پذیرم. آخرین کار پویانمایی‌ام «سفر‌های سعدی» و «قند پارسی» بود.

صداپیشه نقش «اوپنهایمر» و «هری پاتر» درباره ورودش به دنیای صداپیشگی می‌گوید: من اتفاقی وارد رادیو شدم. سال ۱۳۳۹ که در اصفهان دیپلمم را گرفتم به عشق رادیو به تهران آمدم. در آزمون گویندگی شفاهی و کتبی شرکت کردم و از بین چند هزار نفر قبول شدم. همزمان با قبول شدن در رادیو، کلاس‌های مختلف هم می‌رفتم تا برای گویندگی تمرین بیشتری کنم. در آن زمان برای گرفتن گوینده رادیو خیلی سختگیری می‌کردند و بعد از گذشت یک تا دو سال از قبول شدنم در رادیو همچنان روی هوا بودم. تا این‌که بعد از دو سال، گویندگی برنامه «راه شب» به من سپرده شد. طی دو دهه در رادیو در تمام برنامه‌های رادیویی صحبت کردم. از برنامه‌های جدی گرفته تا طنز، مذهبی، سیاسی و حتی گویندگی خبر. مدتی سردبیری هم انجام دادم.

وی ادامه می‌دهد: شرط گوینده شدن صبر و حوصله، تمرین کردن و درست گفتن ۳۲ حرف الفبای فارسی است. اغلب افراد حروف الفبا را درست بیان نمی‌کنند. این در حالی است که الفبای فارسی پایه گویندگی است. در آن مقطع من در عرصه صداپیشگی هم کار می‌کردم. یعنی صبح‌ها می‌رفتم استودیو دوبله و شب‌ها در رادیو کار می‌کردم. ورودم هم به دوبله کار راحتی نبود. این کار نیاز به صبر و حوصله زیادی داشت. من مرتب در استودیو‌های زبان‌گردانی در وقت‌های آزاد هم تمرین می‌کردم.

منانی درباره زبان‌گردانی پوآرو می‌گوید: آقای عطاءا... کاملی دوبله کار «پوآرو» را به من پیشنهاد داد. من روی نقش و شخصیت پوآرو و دیوید سوشِی مطالعه کردم. کتاب‌های آگاتا کریستی را هم خواندم. خود سوشی شش ماه در مرز فرانسه و بلژیک روی زبانش کار کرده بود و سه ماه روی راه رفتن و حرکات بدنش متمرکز شده‌بود، پس من نیز باید این لحن و صدا را به‌درستی به مردم می‌رساندم. خیلی روی این نقش زحمت کشیدم. خیلی کار‌ها مثلا «سین»‌های پوآرو را طور خاصی تلفظ می‌کردم و به آن اکو می‌دادم.

وی درباره دیدارش با سوشی بازیگر مجموعه‌های پوآرو یادآوری می‌کند: دیوید سوشی یک شکسپیری است. او را در جایی در تالار نمایش دیدم و خبرنگاری من را به او معرفی کرد. اوایل پخش این مجموعه در ایران بود. در دیداری که با او داشتم، از صدای من خوشش آمد و گفت تو من را معرفی کردی وگرنه من کسی نیستم. او می‌گفت من بهتر از او حرف زده‌ام.

این صداپیشه پیشکسوت درباره اضافه کردن تکیه‌کلام به نقش‌هایی که گفته، می‌گوید: در همه کارهایم این طور بوده‌است؛ مثلا در «گالیور» آن تکیه‌کلام «من می‌دونم... کارمون تمومه، من می‌دونم!» به هیچ وجه این طور نبوده یا «زبل‌خان» که دیالوگ «زبل‌خان اینجا، زبل‌خان اونجا، زبل‌خان همه‌جا» داشت، تکیه‌کلامی‌بود که من برای این شخصیت ساخته بودم. می‌دیدم بچه‌ها از این تکیه‌کلام خوششان می‌آید، به همین دلیل تکرارش می‌کردم. در مجموعه «پوآرو» نیز تکرار «مونامی» از پیشنهاد‌های خودم بود. عکس‌العمل مردم خیلی خوب بود و من هم، چون دیدم مردم خوش‌شان می‌آید، آن را تکیه‌کلام کردم و هزاران مورد دیگر که در متن سریال آن‌قدر پررنگ نیست، اما از آن‌ها استفاده کرده‌ام.

وی درباره زبان‌گردانی اثر پویانمایی می‌گوید: من بچه‌ها را دوست دارم و در پویانمایی‌های زیادی حرف زده‌ام. در پویانمایی «گربه‌های اشرافی» به جای پنج شخصیت حرف زدم. همه را هم متفاوت گفتم. شاید صدا را تشخیص ندهید؛ مثلا من در فیلمی هفت نقش را بر عهده داشتم و هر هفت‌تای آن‌ها را خودم می‌گفتم. کسی نمی‌داند؛ این‌ها جزو شاهکار‌های من است.

منانی تصریح می‌کند: دوبله این نیست که شما با تغییر صدا یک متنی را بخوانید. من یک بار برای گفتن یک نقش بخشی از لپم را گرفتم و نقش را گفتم وقتی پرسیدند این چه کاری است می‌کنی؟ گفتم این صدا فقط به چهره این شخصیت می‌آید و دیگران هم تأیید کردند.

این مدیر دوبلاژ و گوینده پیشکسوت درباره نگارش کتابی درباره تاریخچه دوبله می‌گوید: من اولین‌گوینده‌ای‌ام که کتاب برای دوبله نوشته‌ام. نگارش کتاب «سرگذشت دوبله ایران و صدا‌های ماندگارش»، که بیشتر تجربیات خودم و گفته‌های دیگران بود ۱۷ سال زمان برد و بیشتر حول محور چگونگی، چرایی و زمان ورود دوبله به ایران است. «فن‌بیان وگویندگی درصداوسیما» و «الفبای فن بیان (گویندگی، دوبله وگزارشگری)» را هم نوشته‌ام.

وی در پایان صحبتش یادآور می‌شود: بیش از ۷۰ هزار ساعت در دوبله حرف زده‌ام که شاید کسی آن‌قدر صحبت نکرده باشد. هیچ نقشی نیست که نگفته باشم و همه کارهایم را دوست دارم و دلم برای گفتن هیچ نقشی تنگ نمی‌شود، چون سال‌ها هر جور نقشی را گفته‌ام و کارم را به نحو احسن انجام داده‌ام.

نگاه تحولی در دوبلاژ تلویزیون

 فرشید شکیبا که از سال گذشته مدیریت دوبلاژ سیما را برعهده گرفته با بیان این‌که در مجموعه دوبلاژ ۲۵۰ نفر گوینده فعال داریم که در کنار بیش از ۴۰ مدیر دوبلاژ با جان و دل کار می‌کنند، گفت: این خانواده صمیمانه در کنار هم هستند تا بتوانند آثاری جذاب و دیدنی را برای مخاطبان تلویزیون آماده کنند.

 وی افزود: فرآیند زبان‌گردانی یک کار گروهی است و همه اعضا در توفیق یک اثر دخیل هستند.

وی با بیان این‌که مسیر زبان‌گردانی یک فیلم، برای بسیاری از علاقه‌مندان جذاب است، زیرا فیلمی‌که بیننده، آن را پس از گذر از مسیر پرپیچ و خم ترجمه، ویراستاری، زبان‌گردانی و صداگذاری در تلویزیون می‌بینند، حاصل زحمت و تلاش عده زیادی از هنرمندان و متخصصان این رشته است، گفت: این فرآیند از مرحله ترجمه تا انتخاب مدیر دوبلاژ، انتخاب گوینده گفتار فیلم و سینک و زبان‌گردانی همه در جهت خلق یک اثر هنری جدید است که با هنرمندی بخشی از همکاران این واحد انجام می‌گیرد.

مدیر واحد دوبلاژ سیما اضافه کرد: حجم کار در این هنر، سنگین و بسیار سخت است. به طور مستمر زبان‌گردانی آثار مختلف در ساختار‌های مختلف نمایشی، مستند و حتی برنامه‌های کوتاه در حال انجام است. ضمن این‌که در واحد دوبلاژ صرفا فیلم، سریال یا مستند را زبان‌گردانی نمی‌کنیم و با رصد همکاران‌مان در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بین‌الملل سیما آثاری را برای مناسبت‌های مختلف نیز آماده می‌کنیم که آثار مرتبط با حج، محرم، بهینه‌سازی مصرف انرژی، انرژی هسته‌ای و... از این جمله است.

شکیبا با اشاره به این‌که یکی از مهم‌ترین موضوعات، توجه به مناسبت‌های ملی و بین‌المللی است، عنوان کرد: لازم بود آثار مختلفی که در شبکه‌های دنیا پخش می‌شود، شناسایی شود، این مهم به‌خوبی در اداره کل تأمین برنامه و رسانه بین‌الملل سیما، رصد و پس از شناسایی آثار برای ترجمه و زبان‌گردانی به واحد دوبلاژ تلویزیون ارسال می‌شود.

مدیر واحد دوبلاژ سیما افزود: گویندگان و مدیران دوبلاژ هم با تسلطی که بر رویداد‌های روز دارند سبب افزایش کیفی این‌گونه آثار شده‌اند. در همین زمینه فرآیند آماده‌سازی و زبان‌گردانی سه عنوان از تولیدات پرس تی وی برای پخش هفتگی در شبکه یک سیما در سال گذشته از مهم‌ترین اقدامات در دوره جدید بوده است.

وی در خصوص حضور جوان‌تر‌ها در واحد دوبلاژ نیز گفت: آزمون جذب و آموزش گوینده با هدف جذب استعداد‌های جدید هم در حال اجراست تا بتوانیم از ظرفیت گوینده‌های جدید استفاده کنیم.

مدیر واحد دوبلاژ سیما از راه‌اندازی سامانه برخط برای مکانیزه شدن فرآیند‌های دوبلاژ خبر داد و گفت: در سال جدید این سامانه راه اندازی خواهد شد.

شکیبا به لزوم توجه به هوش مصنوعی برای بهره‌مندی از فناوری‌های به‌روز نیز تأکید کرد و گفت: در حوزه هوش مصنوعی و بهره‌مندی از فناوری‌های روز هم برای دوبله طراحی‌هایی کرده‌ایم که بتوانیم از این ظرفیت برای ارتقای این صنعت استفاده کنیم. با این حال باید دید این فناوری تا چه اندازه به ایجاد خلق یک اثر هنری کمک می‌کند.
وی ادامه داد: در این واحد آثار از ۱۲ زبان رایج دنیا ترجمه می‌شود و همه این عزیزان در تلاشند تا بهترین اثر را برای بینندگان آماده کنند.

هنر صدابرداری برای ماندگارتر شدن صدا‌ها

مهدی پاینده، صدابردار دوبله شاگرد اول رشته الکترونیک گرایش صدابرداری در دانشگاه صداوسیما پس از صدابرداری در شبکه یک سیما از سال ۱۳۹۶ وارد عرصه دوبله شده‌است.

 وی صدابرداری دوبله را حرفه‌ای بسیار تخصصی می‌داند و می‌گوید: صدابرداری دوبله از دوره‌ای که آپارات وجود داشته تا به امروز که همه دستگاه‌ها دیجیتال و رایانه‌ای شده، تخصصی‌تر شده‌است و صدابردار دوبله باید خودش را با دستگاه‌های روز منطبق کند. با این‌حال این صدابرداری اگر ۵۰ درصد فنی باشد بقیه آن به سلیقه هنری صدابردار مربوط می‌شود و این‌که چه افکت یا موسیقی‌ای را انتخاب کند، چقدر فیلم‌بین باشد و با شخصیت‌های فیلم‌ها و سریال‌های خارجی آشنا باشد.

پاینده درباره مراحل کار دوبله توضیح می‌دهد: وقتی یک کار زبان‎گردانی می‌شود عوامل زیادی در آن مؤثرند. ابتدا مدیر دوبلاژ کار را به اصطلاح سینک می‌زند و گویندگانی متناسب با شخصیت‌های داستان انتخاب می‌کند. صدابردار نیز باندسازی را شروع می‌کند. وقتی کار گویندگان روی ضبط دیالوگ‌ها تمام می‌شود، من به‌عنوان صدابردار کار را گوش می‌دهم تا هر جا ایرادی در صدا باشد برطرفش کنم و بعد از یکدست کردن کار، با انجام دادن میکس و باند و تراز کردن صدا و انتخاب و اضافه‌کردن موسیقی، کار را نهایی می‌کنم.

به‌گفته این صدابردار پس از کرونا تغییراتی در دوبله رخ داد. پیش از کرونا همه صداپیشه‌ها دور هم جمع می‌شدند و به تناوب نقش‌های‌شان را می‌گفتند، اما اکنون دوبله‌ها تک‌نفره شده‌است. یک مدیر دوبلاژ به همراه صدابردار در استودیو است و صداپیشه هر نقش جداگانه می‌آید و نقشش را می‌گوید، بدون این‌که بداند صداپیشه نقش مقابلش چه کسی است و با چه لحنی پاسخ آن نقش را داده‌است.

وی می‌افزاید: در این نوع دوبله تک‌نفره تعامل صدایی شکل نمی‌گیرد و حسی هم وجود ندارد. ضمن این‌که در این سبک، حجم کار صدابردار سه برابر بیشتر از قبل شده‌است. هر چند برخی پیشکسوتان براین باورند که دوبله دسته‌جمعی روح کار را حفظ می‌کرد، اما اکثر صداپیشه‌ها به این وضع عادت کرده‌اند و آن را صرفه‌جویی در وقت‌شان می‌دانند.

پاینده در ادامه بیان می‌کند: کار صدابرداری دوبله با تلفیق صدا یا صدابرداری سر صحنه کاملا فرق دارد. شاید به لحاظ فنی برای صدابردار نباید فرق داشته‌باشد که گوینده فقط یک جمله می‌گوید یا یک صفحه دیالوگ دارد، اما در دوبله باید همه صدا‌ها درست ضبط شود و نوسان نداشته‌باشد. در مرحله باندسازی، باند و افکت باید با دیالوگ ترکیب شود و، چون بخشی از کار به صدای خوب بستگی دارد، این هنر صدابردار را نشان می‌دهد که کارش را درست انجام بدهد.

این صدابردار دوبله درباره علاقه‌مندی‌اش به این کار می‌گوید: صدابردار دوبله به صدای دوبلور‌ها جان می‌بخشد و با انتخاب درست افکت و موسیقی، فضای غمگین یا شاد یک فیلم یا سریال را به بیننده منتقل می‌کند. در واقع ریزه‌کاری‌های فنی صدابردار زمانی مشخص می‌شود که شما یک فیلم را با دوبله‌های متفاوت (نمایش خانگی یا زیرزمینی و...) ببینید و آن زمان به نقش مهم مدیر دوبلاژ، صداپیشه‌ها و صدابردار پی می‌برید.

دیگر خبرها

  • (ویدئو) اینجا لندن است؛ اشتباه نکنید پاکستان نیست!
  • مواظب این موجود خطرناک باشید
  • مواظب این موجود خطرناک باشید!
  • ویدیو/ چگونه عمر طولانی‌تری داشته باشیم؟
  • آذربایجان به ایران الحاق نمی‌شود، چون اسرائیل کنار ماست!
  • فیلم| اینجا مشق پهلوانی می‌کنند
  • فیلم| اینجا تمرین پهلوانی می‌کنند
  • اینجا صدا جان می‌گیرد
  • ناگفته‌های دردناک زنان سیستان و بلوچستان از وضع آب شرب: خیلی بو میده! | فیلم
  • چگونه از خرید لاستیک، روغن و فیلتر تقلبی خودرو در امان باشیم؟ | لوازم یدکی اصل را از اینجا تهیه کنید