Web Analytics Made Easy - Statcounter

«آدم‌نما»

(رمان ژانر/علمی‌تخیلی)

نویسنده: ضحی کاظمی

ناشر: هیلا، چاپ اول 1397

344 صفحه، 29000 تومان

 

*****

 

پروژه‌ی رمان ژانر به دبیری محمدحسن شهسواری در انتشارات هیلا مژده‌ی خوبی برای خوانندگان مشتاق آثار تریلر، ترسناک، فانتزی، جنایی و علمی‌تخیلی است، و فرصتی درخور برای از نو بالیدن ژانرنویسی در ادبیات ایران.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جز نمونه‌هایی انگشت‌شمار (یا بگوییم تک نمونه ـ فیل در تاریکی نوشته‌ی زنده‌یاد قاسم هاشمی‌نژاد)، ژانرنویسی ما بیشتر در تسخیر ژانر رومانس و پاورقی‌های عاشقانه بوده و شبه‌قهرمانانی مانند لاوسون، ساخته‌ی پرویز قاضی‌سعید هم با وجود ظاهر پررنگ‌ولعاب و ماجراهای به‌ظاهر پرکشش اما در اصل سست و بی‌چفت‌وبست نتوانستند به‌عنوان کاراگاه جایگاهی ماندگار برای خود رقم بزنند.

در این میان ژانر فانتزی و علمی‌تخیلی (شهسواری در مقدمه‌ی رمان آدم‌نما به چند نکته‌ی جالب در خصوص دسته‌بندی ژانرها و زیرژانرها و وجه اشستراک و تمایز آنها اشاره کرده که خواندنی است) از نظر تولید داخلی به‌اصطلاح سرش واقعاً بی‌کلاه مانده و غالب آن‌چه که در سالهای پیش بوده و خوانده‌ایم حاصل ترجمه است. البته که خواننده ایرانی به همت مترجمان مزه‌ی آثار کبیری را در این حوزه چشیده، رمان‌های نام‌آشنای ژول ورن و اچ.‌جی.ولز، آرتور سی.کلارک، سری کتابهای آیزاک آسیموف در انتشارات شقایق (سه‌گانه‌ی اول سری بنیاد، الهه‌ی انتقام، دنیای ربات‌ها، المپیک کهکشان‌ها، رویای ربات‌ها) و ترجمه‌های سعید سیمرغ تا ری بردبری و فارنهایت 451 و حکایت‌های مریخ و داستانهای کوتاهش.  

آدم‌نما نوشته‌ی ضحی کاظمی هفتمین محصول مجموعه‌ی رمان ژانر است و در زیرشاخه‌ی علمی‌تخیلی قرار می‌گیرد و در زیرژانر پادآرمان‌شهر. قرار است خودمان را به قدرت داستان‌گویی و آفرینش نویسنده بسپاریم و وارد دنیایی در آینده بشویم که در آن از مرگ خبری نیست و آرزوی 120 ساله‌شدن که ورد زبان ماست میان شهروندانی که بالای 200 سال سن دارند و ظاهراً جاده‌ زندگی‌شان بی‌انتهاست، محلی از اعراب ندارد. آن‌چه مرگ را شکست داده، تکنولوژی سلول‌های بنیادی است، همین سلول‌های بنیادی خودمان که همه‌جا حرفش هست. کار نویسنده ساده نیست. در مقام خواننده، و با توجه به پادآرمان‌شهرهایی که در کتابها خوانده و در فیلم‌های سینمایی مختلف دیده‌ایم، انتظار داریم دنیای بسیار جالبی از لابه‌لای برگهای کتاب قد علم کند و ما را به دنبال شخصیت‌ها و رویدادها و چرایی حادثه‌ها بکشاند. دوران، دوران اسب است، 300 سال پس از عصر ما. راوی اول شخص داستان روایت همزمان با رویداد خود را در حالتی بین بیهوشی و هوشیاری آغاز می‌کند، در بیمارستانی که پرستار و مسئوول تخت، ربات‌هایی چرخدار هستند که از در ربات‌رو رفت‌وآمد می‌کنند و تنها در صورت لزوم، اگر مخاطب به اشاره‌شان توجه نشان ندهد، حرف می‌زنند.

شرح محیط و سازوکار و فرایند کارها خواننده را در فضای داستان قرار می‌دهد و فاصله‌ی ما را با شخصیت‌ها کم می‌کند. در دنیای آدم‌نما عمل سلول‌های خاکستری مغز بیشتر بنا بر تشخیص مقامات و مرکز بهبود انجام می‌شود (هرچند عده‌ای هم داوطلبانه هزینه می‌کنند تا خود را از شر خاطره‌های تلخ رها کنند) و بخشی یا تمامی حافظه‌ی فردی را که خشونت یا رفتار نامتعارف از خود نشان داده پاک می‌کنند و سپس او را برای استراحت به مرکز بازپروری می‌فرستند تا خودش را پیدا کند و خوب و مطیع و بی‌خطر به آغوش جامعه برگردد، و حتی بابت پذیرش عمل مبلغ کمی هم تقدیمش می‌کنند! راوی که نویسنده‌ای است تک‌رو و به نظر می‌رسد دوست ندارد در جهت آب شنا کند و شبیه بقیه باشد، هم قربانی سانسور کتابهایش است و هم قربانی عمل سلول‌های خاکستری (انتخاب نام‌ها هم جالب است، مثلاً انتخاب نام اتوود برای راوی). اتوود 245 ساله اما یادداشت‌ها و خاطرات و اطلاعاتی را درباره‌ی گذشته‌اش در عدسی‌هایی ضبط و پنهان کرده تا بتواند بعد از عمل به گذشته‌اش دسترسی داشته‌باشد. با ادامه‌ی داستان در هر بخش همچنان در جریان جزئیات محیط و مکان و دستگاه‌ها و ... قرار می‌گیریم و رفته‌رفته همراه با دوستان اتوود و دیگر شخصیت‌ها تجربه‌های مختلف را از سر می‌گذرانیم. در این دنیا که از قضای روزگار بی‌طبقه هم نیست و آدم‌نماها حضوری پررنگ دارند و برای استفاده از خدمات خصوصی باید بن اضافه داشت، می‌شود در کوتاه‌ترین زمان ممکن اعضای بدن و حتی جنسیت را عوض کرد، رنگ و مدل مو و رنگ چشم و پوست که دیگر چیزی نیست! داستان در داستان می‌آید و حقیقت زندگی و گذشته‌ی اتوود پیش چشممان آشکار می‌شود که اسپویلش نمی‌کنیم!

نقطه‌ی اوج انفجار نیروگاه‌های اتمی است و اتهام‌های دروغین و وحشت عمومی از احتمال مختل‌شدن کار بانک‌های سلول‌های بنیادی و عمل‌های جراحی و خدمات عمومی و لورفتن دانشمندی دیوانه با مانیفستی ایدآلیستی و مخرب و پروژه‌ی خیالی خانواده‌ی رویایی و نوزادهای دستکاری‌شده‌ی ژنتیکی. در پایان اما انگار نور قرار است بر تاریکی غلبه کند، اتوود بعضی از ارزشمندترین آدم‌های زندگی‌اش را از دست می‌دهد و خود تا پای نابودی می‌رود اما بالاخره موفق می‌شود با همراهی دوستش که خود از معترضان به سیستم و قربانی عمل سلول‌های خاکستری بوده و با توجه به حقایقی که به آنها پی برده می‌خواهد ساختار موجود را بر هم بزند، پرده از رازها بردارد و دست کسانی را که مردم را به بازی گرفته‌بودند رو ‌کند. فصل‌های ابتدایی رمان کشش بیشتری نسبت به چند بخش انتهایی دارند اما نویسنده با به کارگیری المان‌های ژانر معمایی و تریلر موفق می‌شود خواننده را تا به انتها همراه اتوود و دیگر شخصیت‌ها کند و در مجموع تجربه‌ای موفقیت‌آمیز در ژانرنویسی رقم می‌خورد.   

 

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۲۴۶۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای انتشار اسامی روان‌شناس‌نماها به کجا رسید؟

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا،‌ طبق ماده پنج قانون سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، مشاوران و روانشناسان برای هرگونه اشتغال در حرفه خود باید دارای‌ پروانه از سازمان نظام روانشناسی باشند.

اما خرداد ماه سال ۱۴۰۱ بود که سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور اسامی افراد غیر روانشناس و فاقد مجوز را در قالب سه لیست منتشر کرد که در نوبت اول ۱۴۴ نفر، نوبت دوم ۶۱ نفر و در نوبت سوم ۲۱۹ فرد یا صفحه مجازی که به صورت غیرقانونی در حیطه روان‌شناسی فعالیت می‌کردند را شامل می‌شد؛‌ این اعداد رقمی بالغ بر ۴۵۶ فرد یا صفحه مجازی بود که نه تنها مجوز و پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره نداشتند بلکه بعضا تحصیلات مرتبط با روانشناسی نیز نداشتند.

در همان زمان رئیس وقت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با بیان اینکه اسامی اعلام شده از بین ۴۵۰۰ روانشناس‌نما شناسایی شده منتشر شده و اسامی باقی روانشناس‌نماها به زودی منتشر می‌شود، از ارسال این اسامی به قوه قضائیه خبر داد و گفت: هم اکنون بر قوه قضائیه واجب است به این امر ورود کرده، این افراد را فرا بخواند و احضار کند.

اما، علی فتحی آشتیانی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با اشاره به فعالیت روانشناسان نماها به ایسنا اظهار می‌کند: در سه نوبت اسامی روانشناسان زرد طی ادوار گذشته توسط سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور شناسایی و منتشر شد؛ این اتفاق در ظاهر خوب بود، اما نتیجه خوبی نداشت چراکه هنوز این روانشناس نماها به کار خود ادامه می‌دهند.

وی افزود: اگرچه این روانشناس نماها معرفی شدند اما اتفاق خاصی درخصوص توقف فعالیت آنها نیفتاده است، این در حالی است که مهم‌ترین عاملی که می‌تواند بر توقف فعالیت روانشناس‌نماها اثرگذار باشد، ارتقای سواد سلامت روانی جامعه است، به عبارتی دیگر مردم باید به قدری آگاهی‌شان افزایش پیدا کند تا بتوانند روانشناسان واقعی را از روانشناس نماها تشخیص دهند.

رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور ادامه داد: افزون بر آن مردم می‌توانند با مراجعه به سایت سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، روانشناسان دارای پروانه را شناسایی کنند.

دیگر خبرها

  • نویسنده اسیر فلسطینی برنده جایزه ادبی بوکر شد
  • اسیر فلسطینی صهیونیست‌ها برنده بوکر عربی ۲۰۲۴ شد
  • تجربه سینما ترس، ترسناک‌ترین در ایران
  • «رخنه» توان علمی و دفاعی کشور در صنعت هوافضا را به رخ می‌کشد
  • تأمین آب ۴۱ آب‌نمای منطقه ۸ اصفهان از شبکه آب‌رسانی شهری نیست
  • تأمین آب ۴۱ آب‌نمای منطقه ۸ اصفهان از شبکه آبرسانی شهری نیست
  • راهیابی فیلم کوتاه هنرمند گیلانی به فستیوال پاناما
  • «نیست‌وَش» افتتاح شد/ تخیلی که بر مبنای خیال صورت می‌گیرد
  • ماجرای انتشار اسامی روان‌شناس‌نماها به کجا رسید؟
  • ۱۰ فیلم جنگی پادآرمانشهری جذاب و پرتنش که باید ببینید