دلیل واقعی بنبست در مذاکرات آمریکا و کره شمالی
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۴۶۵۸۷
«کره شمالی احمق نیست. آنها چیزی به ارزشمندی سلاحهای هستهای خود را بدون دریافت چیز ملموس و واقعاً ارزشمندی در ازای آن تسلیم نخواهند کرد. آیا دولت ترامپ یک چنین پیشنهادی را به آنها خواهد داد یا صرفاً به رویکرد "خلع سلاح هستهای کامل و راستی آزمایی شده" خواهد چسبید؟»
به گزارش ایسنا، پایگاه نشنال اینترست در گزارشی نوشته است: «مذاکرات آمریکا و کره شمالی در بنبست قرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خلع سلاح هستهای اتفاق نیفتاده و به نظر هم نمیآید که در شرف وقوع باشد. بعد از آنکه نشست هانوی چند ماه قبل شکست خورد هیچکس حقیقتاً نمیداند که این پروسه در چه مرحلهای قرار دارد. تعاملات آمریکا و کره شمالی به نظر میرسد که دارد از مسیر خارج میشود و شاید نشست سومی بین ترامپ و کیم جونگ اون برگزار شود اما بعد از دو نشست قبلی آنها که دستاورد چندانی برای آنها نداشت توقع نتیجه دادن برای هر گونه نشست بعدی آنها پایین آمده است.
تاکنون عمدتاً آمریکا تقصیر به بنبست رسیدن مذاکرات را به گردن کره شمالی انداخته است. برخی این استدلال را میکنند که کیم جونگ اون با سوء نیت وارد این نشستها شد. در سنگاپور کاملاً مشخص بود که تأکید کره شمالی بر حالت نمادین این نشست است.
در روزهای منتهی به برگزاری این نشست کره شمالی در جلسات گروههای فنی مربوط به بیانیه نهایی شروع به کارشکنی کرد و در عین حال شدیداً به مدیریت صوری ارائه این بیانیه پرداخت. در هانوی کیم جونگ اون یک چانه زنی یک طرفه را به راه انداخت شامل معامله بر سر برداشت تقریباً کامل تحریمها علیه کره شمالی در ازای از دور خارج کردن یک تأسیسات کهنه تولید مواد هستهای. با این حال ترامپ بعداً به خاطر رد کردن این توافق بد در داخل در سطحی گسترده تشویق شد.
اما همچنین آمریکاییها نیز در هر دو نشست به کره شمالی توافقات ضعیفی را دادند. آمریکاییها در هر دو نشست خواهان دریافت امتیازهای بزرگ به صورت مستقیم از جانب کره شمالی در ازای دادن امتیازات متقابل مبهم در آینده شدند.
مقامهای آمریکا در روزهای پیش از نشست سنگاپور مکرراً درباره خلع سلاح هستهای کامل قابل بررسی و غیرقابل بازگشت در کره شمالی صحبت کردند اما در هانوی آنها از خلع سلاح نهایی و کاملاً راستی آزمایی شده صحبت کردند. با این حال کلیت آنها یک چیز است یعنی خلع سلاح یک جانبه.
آمریکاییها در ازای این امتیاز بزرگ هرگز پیشنهاد امتیاز متناسبی ندادند. آمریکا به طرق مختلف درباره دادن امتیازات متقابل شامل یک معاهده صلح برای پایان دادن به جنگ کره (به جای آتش بس فعلی که کمتر الزامآور است)، برداشته شدن تحریمها، به رسمیت شناختن دیپلماتیک، کمک، تضمینهای امنیتی مبهم و… صحبت کرد. اینها برای کره شمالی البته ارزشمند هستند اما هیچیک از آنها ارزش رها کردن موشکها و کلاهکهای هستهای را ندارد.
کره شمالی کشوری مترود است که شدیداً هدف تحریم قرار گرفته است. این کشور با کشورهایی احاطه شده که همبستگی چندانی با آن نداشته و تنها تلاش میکنند با آن وارد خصومت نشوند. کره شمالی بجز یک روابط عمدتاً فرصت طلبانه با چین، هم پیمان دیگری ندارد. این کشور عمدتاً در جامعه بینالمللی تنها ایستاده و مورد انزجار و بیاعتمادی قرار دارد و اغلب اتکای آن به ترسآفرینی بوده است. برای یک چنین کشور منزوی سلاحهای هستهای یک انتخاب راهبردی عالی هستند. این سلاحها باعث تأمین امنیت کامل این حکومت در برابر حملات خارجی میشوند.
کیم جونگ اون در ظاهر یک مذاکره کننده است. او برخلاف پدرش به نظر میرسد که واقعاً میخواهد کره شمالی را دست کم مقداری از انجماد خارج کند. او همچنین به نظر میرسد که خواهان داشتن یک روابط باثباتتر و کم تنشتر با منطقه و ایجاد وضعیتی است که دست کم کره شمالی در منطقه به عنوان یک کشور عادی پذیرفته شود. بنابراین او ممکن است بخواهد که در این راستا بخشی از موشکها یا کلاهکهای هستهای خود را تسلیم کند. اما او مطمئناً تمامی این سلاحها را تسلیم نخواهد کرد و خواسته آمریکا مبنی بر خلع سلاح کامل قابل بررسی و غیرقابل بازگشت، یک توهم است.
کلاهکها و موشکها برای کره شمالی شدیداً ارزشمند هستند. این سلاحها به کره شمالی چیزی را که مدتها دنبالش بوده یعنی امنیت حکومتش در برابر دشمنان زیاد آن، میدهد. این سلاحها در عین حال برای تولید شدن مقدار زیادی از تولید ناخالص داخلی ناچیز کره شمالی را به خود اختصاص دادهاند و پیونگ یانگ تقریباً ۵۰ سال برای دستیابی به آنها تلاش کرده است. کره شمالی حتی سلاحهای هستهای خود را به عنوان موضوع امنیت و افتخار ملی در قانون اساسی گنجانده است.
به این ترتیب کره شمالی به راحتی این سلاحها را حتی بخشی از آنها را بدون دست یافتن به امتیازات متقابل جدی از جانب آمریکاییها تسلیم نخواهد کرد. این امتیازات شامل پایان دادن به ائتلاف آمریکا با کره جنوبی میشود. همچنین این امتیازات شامل خارج کردن نیروهای آمریکای از کره جنوبی، خارج ساختن ادوات نیروی هوایی و دریایی آمریکا از کره جنوبی، برداشتن تحریمها و دریافت یک بسته کمکی هنگفت به علاوه عادی سازی کامل روابط با آمریکا، کره جنوبی و ژاپن و کاستن از قابلیتها و اندازه ارتش کره جنوبی میشود.
این امتیازها برای آمریکا و کره جنوبی بزرگ بوده و به لحاظ سیاسی دردناک هستند و هیچیک از آنها نمیخواهند که چنین امتیازاتی را بدهند. بنابراین واشنگتن درباره چنین امتیازات احتمالی بحث نمیکند. به جایش سیاستگذاران آمریکا دائماً بر خلع سلاح کامل، قابل بررسی و غیرقابل بازگشت برای بارها و بارها تأکید میکنند و کره شمالی نیز بارها و بارها پاسخ منفی میدهد. در بهترین حالت آمریکا شاید بخواهد به توافق به صورت مبهم تضمینهای امنیتی آمریکا و یا مدرنیزه سازی کره شمالی را اضافه کند اما کره شمالی یک کشور احمق نیست و چیزی به ارزشمندی سلاحهای هستهای را بدون دریافت امتیازات واقعاً ارزشمند و ملموس تسلیم نخواهد کرد.
بنابراین مشخص میشود که بحث آمریکا درباره کره شمالی تا چه حد از جدیت به دور بوده و تقریباً نه در کنگره، نه در دولت و نه در رسانههای آمریکایی هیچ بحثی درباره امتیازات ملموس، دردناک و آشکاری که آمریکا باید به کره شمالی بدهد، دیده نمیشود. آیا آمریکا میتواند قبول کند که تجهیزات نیروی هواییاش را در کره جنوبی در ازای کنار گذاشتن ۲۰ و یا ۳۰ کلاهک هستهای کره شمالی خارج کند؟ آیا اگر کره شمالی ۸۰ درصد موشکهایش را در ازای تخلیه شدن همه پایگاههای آمریکا در کره جنوبی تسلیم کند، این یک توافق خوب خواهد بود؟ آیا باید تلاش کرد تا سلاحهای هستهای کره شمالی را از آنها خرید؟ آیا دادن پول نقد در ازای سلاحهای هستهای توافقی خوب است؟ و یا اینکه آیا همه این توافقات آنقدر بد هستند که برای طرفها وضعیت موجود ارجحتر است؟
اینکه هیچکس درباره این نوع معاملههای دردناک و سنگین در آمریکا صحبت نمیکند اخطاری هست مبنی بر اینکه واشنگتن جدیت ندارد. به جای آن سیاستگذاران آمریکایی دائماً تقاضا میکنند که کره شمالی سلاحهایش را کنار بگذارد. البته آنها این کار را نخواهند کرد و بنابراین آمریکا در بنبست قرار میگیرد. ۱۵ ماه مذاکرات دو طرف هیچ پیشرفتی به بار نیاورده چون آمریکاییها نمیتوانند زیر بار دادن یک امتیاز واقعاً دردناک بروند. بنابراین کره شمالی به واشنگتن هیچ چیز واقعی نمیدهد و ما در همین وضعیت فعلی که در آغاز نیز بود، قرار خواهیم داشت.»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۴۶۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصاویر واقعی است؛ خبری از کپسول آتش نشانی نیست!+ عکس
طی حوادث سال ۹۶ بود که عکسی در رسانههای غربی از داخل ایران منتشر شد که به اصطلاح نماد اعتراض دانشجویی شد و بازتاب یافت.
"یلدا معیری" عکاس این عکس بود که در مصاحبه با نیویورک تایمز به جعلی بودن آن اعتراف کرد و آنرا کارگردانی شده و تزئینی نامید که دود داخل عکس ناشی از کپسول آتش نشانی است.
وی پیشتر برای آب و تاب دادن به ماجرای عکس جعلیاش ادعا کرده بود در یک شرایط سخت امنیتی این تصویر را گرفته است!
این مصاحبه یکسال بعد از آنکه رسانههای مختلف علیه ایران از آن سواستفاده کردند، انجام شد و وی در همان سال ۹۶ جایزه بهترین تک عکس خبری سال ایران را دریافت کرد!
این عکاس که با سیل انتقادات نسبت به فریب افکارعمومی روبرو شد بعدها وقتی ترامپ از این عکس جعلی برای توییت ضدایرانی استفاده کرد به خاطر اینکه رییس جمهور پیشین آمریکا قوانین سفت و سختی برای تردد ایرانیان در ایالات متحده اجرا کرده که وی نتوانسته خانواده خود را ببیند، انتقاد کرد. با وجود افشای جعلی بودن این عکس، اما سازمانهای غربی بازهم از این عکاس تجلیل کردند.
البته این تنها عکس جعلی دانشجویی در خصوص حوادث ایران نبود. «احمد باطبی» که در سال ۷۸ عکس وی با پیراهن خونی در رسانههای غربی بازتاب یافت و وی ادعا میکرد متعلق به همکلاسیاش است بعدها معترف شد که وی نه دانشجو بوده و نه این خون، خون انسان است!
او تعریف کرده زمانی که عشق رفتن به آمریکا همه وجودش را لبریز کرده بود، با هماهنگی با عکاس همکار نشریه انگلیسی اکونومیست (که دبیر عکس روزنامه اصلاحطلب جامعه هم بود)، در جریان حوادث ۱۸ تیر سال ۷۸، با بالا بردن یک پیراهن ظاهرا خونی، (استفاده از خون مرغ) اسم و رسمی در رسانههای غربی برای خود دست و پا کرد.
استفاده از فیکنیوزهای خبری علیه کشورمان و فضاسازی دروغین با اقدامات و طراحی برخی ایرانیانی که به کشور خود پشت کردهاند، درحالی است که آمریکا امروز ضمن سرکوب شدید اعتراضات دانشجویان این کشور در دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای ایالات متحده آزادی بیان را به شدت نقض کرده است.
«وجد وقفی» خبرنگار شبکه الجزیره در کاخ سفید در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس لینک دسترسی به تصاویر سرکوب دانشجویان دانشگاه اموری را در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: «به گفته این دانشجویان، پلیس ضد شورش آتلانتا با گلوله لاستیکی و گاز اشکآور به سمت آنان حمله میکند.»
دانشجویانی که نه برای ضربه زدن به نظم عمومی بلکه جهت اعتراض به نسلکشی فلسطینیان در غزه اقدام به برپایی تجمع کردهاند. تصاویر برخورد با دانشجویان که با خشونت و به طور قهرآمیز صورت میگیرد واقعی است و ترسها و روی زمین کشیدنها، تک تیراندازهای بالای پشتبام، استفاده از گاز اشک آور و ... همه واقعیت دارد و دیگر خبری از کپسول آتش نشانی برای وهم آلود و امنیتی کردن فضای کارگردانی شده نیست!
منبع: فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی