ستارگان مدفون در تخت فولاد| روایت روضهای که پس از ۱۲۰ سال هنوز برپا میشود
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۵۰۵۹۹
شیخ احمد بیدآبادی معروف به میرزا احمد مجتهد در ۱۳ سالگی به درجه بالای اجتهاد رسید و در ۱۴ سالگی حافظ کل قرآن شد؛ او از جایگاه ویژهاى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۱ استانها اصفهان نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، تخت فولاد مدفن شخصیتهای بزرگ علمی، عرفانی، ادبی و فرهنگی است که در جامعه گذشته و حال ایران تاثیرات بسیاری داشتند و آثار آنها هنوز هم در میان مردم رواج دارد و آموزش دهنده و یادگیرنده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شخصیتهای بزرگی که آشنایی با زندگی نامه آنها نیز درس بزرگی برای کسانی است که در راه علم و دانایی گام برمیدارند و الگوی تمام کسانی است که خواهان فراگیری علم والای انسانی و علمی و عرفانی هستند.
خبرگزاری تسنیم در ادامه سلسله گزارشهای ستارههای مدفون در تخت فولاد در این گزارش به معرفی شیخ احمد بیدآبادی؛ عالم و فقیه زاهد معروف به میرزا احمد مجتهد میپردازد.
شیخ احمد بیدآبادی؛ عالم و فقیه زاهد در حدود سال1278 قمری در اصفهان به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند آیتاللّه شیخ محمّدجواد حسین آبادى بود. میرزا محمدجواد حسین آبادی از علمای اعلام و فقهای عالیقدر اواخر دوره قاجاریه و از شاگردان سید ابراهیم قزوینی، شیخ محمدحسن صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری است.
وی عالمی غیور و متعصب در امر دین بود و به خاطر اجرای حدود شرعی در سال 1304 قمری به تهران فراخوانده شد و در یکی از مساجد تهران به اقامه جماعت پرداخت. از 7 فرزند ذکور ایشان آیتالله شیخ احمد بیدآبادی از بزرگان علمای اصفهان، که در سنین نوجوانی به درجه اجتهاد رسید و آیتالله العظمی میرزا محمدعلی شاه آبادی عارف و فقیه مبارز و استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) است. مدفن میرزا محمدجواد حسین آبادی در سردابه واقع در صحن جنوبی تکیه مادرشاهزاده قرار دارد.
شیخ احمد بیدآبادى در آغاز از محضر پدر دانشمندش بهرهمند شد و همواره با جدّیت کامل به فراگیرى دانش مشغول بود. از دیگر اساتید وى، میرزا محمّدباقر چهارسوقى (علامه صاحب روضات) و نیز علامه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى بودند. وى 14 سال توفیق شاگردى مرحوم صاحب روضات را داشت.
حفظ کامل قرآن در 14 سالگی و دریافت درجه اجتهاد در 13 سالگی
از آنجا که هوش و ذکاوتى سرشار داشت، قرآن را در 14 سالگى حفظ کرد. کتاب معالم را در 7 سالگى خواند و از حفظ کرد. اشعار ابن مالک در کتاب سیوطى را که حاوى حدود هزار بیت است از حفظ مى خواند. از همه مهمتر اینکه در 13 سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه اجتهاد گرفت و به میرزا احمد مجتهد معروف شد.
دریافت شش اجازه از اساتید توسط میرزا احمد مجتهد
شیخ احمد شش اجازه از اساتید خود دریافت کرد که یکى از علامه صاحب روضات در سال 1304قمری و دیگرى اجازه اجتهاد از علامه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى به سال 1305 قمری و اجازه ششم از پدرش به سال 1308ق در سن سى سالگى است.
آیت اللّه میرزا محمّدجواد حسین آبادى در اجازهاى که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مینویسد:
«چون بعضى از برادرانم از علما، براى فرزندم شیخ احمد از من اجازه کردند، در حالى که او نوجوانى بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچ کس به اندازه او به چنین درجهاى از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه من به او از حب پدرى است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وى اجازه دهند. پس جمعى از بزرگان علماء، کثراللّه تعالى امثالهم، به او اجازه اجتهاد دادند. بعضى قبل از بلوغ وى بود و بعضى بعد از بلوغ وى، به حیثى که هیچکس جرأت انکار آن را نیافت و چون تعداد اجازت آن به 5 رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم».
بهار 98| اصفهان به روایت درگذشتگان در "تخت فولاد"+تصاویرستارههای مدفون در تخت فولاد| دلسوزی و عشق «آتشفشان خاموش» به تاریخ و فرهنگ ایرانستارههای مدفون در تخت فولاد| رکن الملک؛ عارفی که همه مردم را با یک چشم میدیدرونق منبر میرزا احمد مجتهد در ماه مبارک رمضان
وی حدود 50 سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم پرداخت. در هفته، سه چهار شب منبر میرفت و مردم را با مواعظ و نصایح کافی خود بهره مند میکرد و در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر آن مرحوم، رونق و اهمیّت به سزایى داشت.
بیدآبادی به امر تدریس نیز همّت می گماشت و مَدْرسهای وى یکى در مدرسه میرزا مهدى و دیگرى کنار منزلشان بود که هنوز موجود است. در مدّت 50 سال حضور در محله بیدآباد و مدرسه میرزا مهدى، بزرگانى چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مییافتند و از علوم و کمالات و فضایل وى بهرهها میبردند؛ از آن جمله میتوان به آیات و حجج اسلام ذیل اشاره کرد:
شاگردان و آثار میرزا احمد مجتهد
برادر وى میرزا محمّدعلى شاه آبادى؛ آقا جمال الدین خوانسارى؛ شیخ محمّدرضا کلباسى، صاحب اجازه روایات از ایشان؛ ملّا على ماربینى؛ آقارضا مظاهرى؛ سیّد عبدالحسین طیب؛ سید محمد مقدس؛ شیخ احمد بیانالواعظین، صاحب اجازه روایت از ایشان؛ آقا سید محمدرضا شفتى.
از میرزا احمد مجتهد بیدآبادى تألیفات مرتبى باقى نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وى توسط اولادش نزد آیتالله شاه آبادی فرستاده شد.
شیخ احمد بیان الواعظین در کتاب خود بنام «خلد برین» ؛ استادش شیخ احمد بیدآبادی را چنین معرفى مىکند:
«از اعاظم علما و اکابر فقها و وعاظ معاصر است. آن جناب اعبد عبّاد بود و ازهد زهاد. الحق که در امورى دارای ویژگیهای منحصربفرد بود: اول: در حافظه و ذکاوت اعجوبه عصر بود. دعاهاى طولانی مثل دعاى ابوحمزه ثمالى را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذّابى قرائت مینمود. دوم: در احاطه بر فروع فقهی به طورى مسلّط بود که نظیر نداشت. سوم: در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدیت تام داشت. چهارم: در فتوّت و جوانمردى و فرزانگى آیت وقت بود.»
جایگاه ویژه میرزا احمد مجتهد در اخلاق و تقوی
شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژهاى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. چنانکه شاگردش بیان الواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیّت تام داشت.
وى همه ساله در منزلش مراسم روضه خوانى دهه اول محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از 120 سال هنوز ادامه دارد.
وی از شب بیستم و یکم ماه رمضان شبانه روزى در مدرسه میرزا مهدى معتکف میشد و عبادت میکرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدّى بود؛ به طورى که دعاى کمیل را در سجود نمازهاى مستحبى میخواند.
در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول 14 سال شاگردى مرحوم صاحب روضات، حتى روزهاى تعطیل را هم به درس وى میرفته است.
وفات میرزا احمد مجتهد
مرحوم شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجراى حدود الهى می پرداخت. وی در مدرسه میرزا مهدى (مسجد المهدى) محکمه و مراجعه داشت و علاوه بر تدریس، به امور قضا و رفع اختلافات نیز اشتغال داشت.
شیخ احمد مجتهد بیدآبادى در تاریخ 21 جمادى الاول 1357 قمری یا 29 تیر 1317 شمسی در حدود 80 سالگی وفات یافت و در تخت فولاد اصفهان داخل بقعه تکیه بروجردى به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/ش
R41346/P4001/S6,51/CT6منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۵۰۵۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیت الله جوادی آملی: حرف هر واعظی در مردم اثر نمیکند، وگرنه روضه خوانیها و وعظ کم نیست
حضرت آیت الله جوادی آملی گفتند: «حرف هر واعظی در مردم اثر نمیکند، وگرنه این همه روضه خوانیها و وعظ کم نیست؛ اما یک آدم داغدیده که حرف میزند حرف او در ما اثر میکند».
به گزارش شفقنا، این مرجع تقلید در درس اخلاق ۱۳۸۳/۰۶/۱۲ گفتند: «به ما گفتند طلبهها وقتی درس میخوانید باید مواظب باشید پر در بیاورید برای اینکه این همه ما آمدیم اینجا فراشی کردیم برای شما پر پهن کردیم برای اینکه شما درس بخوانید؟ برای اینکه لمعه و اصول فقه بخوانید؟ یا نه، پر در بیاورید. این اولین پیام.
روحانی بی پر، دیگر وارث پیغمبر نیست، در استاد معارف هم موفق نیست، در امر به معروف هم موفق نیست در ارگان دیگر هم برود موفق نیست، دو: حالا که پر در آورده چه کار بکند؟ ملائکه میگویند وقتی پر در آوردی باید پرواز بکنی سه: کجا پرواز کنی؟ مثل این مرغها که به طمع طعمه از راههای دور میآیند تالابهای شمال به دنبال تالاب بگردی میشوی همین آخوند معمولی یا نه، پر در بیاور از طبیعت به ماورای طبیعت؛ پر در بیاور از دنیا پر بکش نه در دنیا نه تالابی فکر بکنی آن وقت این کشور میشود امام؛ آن وقت این جوانها شیفته او میشوند هر آخوندی همین طور است!
اساتید معارف راهشان این است، ما راهمان این است امر به معروف و نهی از منکر راهمان این است باید پر در بیاوریم، یک؛ پرواز بکنیم، دو؛ از طبیعت به ماورای طبیعت، سه؛ مریدبازی این مشکلی را حل نمیکند هیچ جا مشکلی را حل نمیکرد چه اینکه حالا بخواهد حل بکند این راه ما است آن وقت چنین آدمی میشود جانشین پیغمبر.
جریان «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیت» که مخصوص سلمان نبود. این درباره بسیاری از مردها و زنها اتفاق افتاده بعضی از بزرگان قم را حضرت فرمود: «مِنَّا أَهْلَ الْبَیت» بعضی از زنهایی که شایسته علم بودند فرمود: «مِنَّا أَهْلَ الْبَیت»؛ منتها حالا درباره سلمان شهرت پیدا کرده است….»