Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@04:58:40 GMT

بررسی دلایل همسرکشی در ایران

تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۵۶۵۷۹

بررسی دلایل همسرکشی در ایران

روزی نیست که در صفحه حوادث روزنامه‌ها خبری از همسرکشی نباشد. همین دیروز در شیراز مردی که مشکلاتی با همسرش داشت، پس از کشتن او، اقدام به ازبین‌بردن خودش کرد. همین الان هم مردان و زنان زیادی در زندان‌های کشور منتظر اجرای حکم خود به دلیل کشتن همسرانشان هستند. این موضوع فقیر و غنی هم نمی‌شناسد و حوادث روز‌های گذشته هم نشان از آن دارد که این مسئله ربطی به جایگاه اجتماعی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

عصبانیت و خشونتی که در جامعه وجود دارد، افراد را به سمت ابراز خشونت به سمت خانواده خود می‌برد. همسرکشی و فرزندآزاری بخش زیادی از پرونده‌های کیفری را تشکیل می‌دهند.

به گزارش شرق، بر اساس آمار منتشرشده، نزدیک به ۳۳ درصد قتل‌هایی که در سال ۱۳۹۰ در ایران اتفاق افتاد، قتل‌های خانوادگی بوده؛ از این میان «همسرکشی» بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و شش درصد از این قتل‌ها نیز «شوهرکشی» بوده است. سال ۱۳۹۳ معاون وقت مبارزه با قتل پلیس آگاهی در گفت‌وگویی اعلام کرده بود: در ۳۰ درصد از وقایع قتل، بین مقتول و متهم، نسبت فامیلی، اعم از دور و نزدیک وجود دارد و در حدود هفت درصد از کل قتل‌ها، بین متهم و مقتول رابطه زوجیت برقرار بوده که همسرکشی تلقی می‌شود. به گفته او، در سال ۹۳، وقایع همسرکشی، ۷۲ درصد، مربوط به قتل زن به دست شوهر و ۲۸ درصد، مربوط به قتل شوهر به دست زن بوده است.

فرشته مرصادی، دانشجوی دکترای حقوق جزا که پایان‌نامه کارشناسی‌ارشدش را به همسرکشی اختصاص داده، درباره این آمار می‌گوید: پایان‌نامه من مربوط به سال ۹۴ بود. مطابق آمار ما، ۴۳ درصد از این جرائم، ریشه در مسائل منکراتی و اخلاقی و ۵۱ درصد آن نیز ناشی از اختلافات خانوادگی نظیر، اعتیاد، سوءظن، اختلاف‌نظر در شغل، محل زندگی، نوع پوشش و ... و شش درصد باقی‌مانده نیز سایر موارد، از جمله جنون و اختلالات روانی بود. میزان کشتن زنان به دست شوهران حدودا دوبرابر شوهرکشی بود و بیشتر زنانی که قربانی همسرکشی می‌شدند، درواقع قربانی سوءظن بودند. گاهی این اختلافات خیلی پیش‌پاافتاده هستند، اما به دلیل فشار‌هایی که از طرق مختلف به خانواده وارد می‌شود، این اختلافات کوچک منجر به فاجعه‌ای مانند همسرکشی می‌شود.

به گفته مرصادی، بسیاری از زنان همسرکش، از سوی شوهران خود مورد خشونت و ضرب‌وشتم واقع می‌شوند. بسیاری از آن‌ها پیش از ارتکاب جرم از پلیس، مددکار و خانواده درخواست کمک می‌کنند، اما اضطراری‌بودن موقعیت آن‌ها تشخیص داده نمی‌شود و خانواده‌ها با جملات کلیشه‌ای که کلیدواژه اصلی آن آبروست، زن را وادار به سکوت می‌کنند و مددکاران نیز با جملاتی نظیر «به‌عنوان یک زن زنانگی‌ات را برای آرام‌کردن همسرت به کار بگیر» سعی می‌کنند درواقع قضیه را ماستمالی کنند. زن که در دادگاه خانواده هم چندان راه‌حلی برای رهایی‌اش پیدا نمی‌کند و از طرفی حتی بلد نیست که چگونه در دادگاه موقعیت خود را اثبات کند و از طرفی طولانی و فرسایشی‌بودن روند طلاق باعث می‌شود که زنان برای رهاشدن خود از خشونت، اقدام به کشتن مردان کنند.

وی همچنین در ادامه می‌گوید: «البته آمار سه‌درصدی نیز از زنان وجود دارد که به دلیل حضور شخص سوم در زندگی‌شان و علاقه به مرد دیگری اقدام به حذف فیزیکی همسر می‌کنند».

این حقوق‌دان درباره زن‌کشی مردان نیز می‌افزاید: «سوءظن، عصبانیت، قوانین مردسالارانه و تعصب از دلایل اصلی همسرکشی مردان است. از طرفی اگر مردان نسبت به همسرشان مهارت‌ها و منابع کمتری داشته باشند، برای اثبات قدرتشان از اعمال خشونت استفاده می‌کنند. مردانی که میزان تحصیلات کمتری نسبت به همسرانشان دارند یا از موقعیت و پایگاه اجتماعی پایین‌تری برخوردار هستند بیشتر اقدام به همسرکشی می‌کنند».

مسئله همسرکشی البته فقط مختص ایران نیست؛ در کشور‌هایی مانند کلمبیا، گینه، آفریقای جنوبی، برزیل، مکزیک و پاناما هم آمار همسرکشی قابل‌توجه است. همچنین مطابق آمار منتشرشده در آمریکا نیز در سال ۲۰۱۵، نسبت جنسیتی همسرکشی در این کشور، دوبرابر کشور‌های انگلیسی‌زبان اروپای غربی، استرالیا و کانادا بوده است. طبق آماری که از نتایج یک پژوهش ۱۰ ساله است، در آمریکا به ازای هر صد مردی که همسرکشی می‌کنند، ۷۵ زن مبادرت به قتل همسران خود می‌کنند.

عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه‌یک دادگستری که در سال‌های کاری‌اش وکالت پرونده‌های جنجالی بی‌شماری را برعهده داشته، درباره پدیده همسرکشی در ایران می‌گوید: «بیشتر مردان هستند که همسران خود را به قتل می‌رسانند. آمار بین زنان و مردان در این موضوع برابر نیست و زنان بیشتر در روابط خانوادگی قربانی می‌شوند. در همسرکشی کلا انگیزه‌ها متفاوت است، اما چند علت وجود دارد که معمولا در بخش اعظم قتل‌ها مشابه است؛ یکی اینکه همیشه در جنایت همسرکشی (خصوصا در بین مردان) پای شخص ثالثی در میان است.

این قتل‌ها معمولا قتل ناموسی هستند و شوهر فکر می‌کند یا می‌بیند که مورد خیانت واقع می‌شود و به‌جای پیگیری راه قانونی، در اثر خشم، مبادرت به قتل همسر می‌کند. دلیل دومی که مردان اقدام به قتل می‌کنند بحث فقر است. فقر علت‌العلل همه جنایات است. فقر مادی، فقر فرهنگی می‌آورد و نمی‌شود از آن غافل شد».

وی در ادامه با اشاره به دلایل همسرکشی به دست زنان تأکید کرد: «در همسرکشی زنان یکی از مواردی که کمتر به آن توجه می‌شود، مقدار زیاد سخت‌گیری و اطاله دادرسی یا سخت‌گیری درخصوص طلاق زنان است. دلایلی که در قانون وجود دارد و سختی‌های دادگاه و اثبات عسر و حرج توان زنان را می‌گیرد و عموما همسرانشان هم با طلاق مخالفت می‌کنند. ما از این موارد هم زیاد داشتیم که زنان وقتی خسته می‌شوند و تمام تلاش خود را می‌کنند و نمی‌توانند موفق شوند، سعی می‌کنند به صورت فیزیکی همسرشان را از بین ببرند و به قول خودشان از جهنم نجات پیدا کنند.

در این‌گونه قتل‌ها معمولا بحث معاونت مطرح می‌شود. در اغلب این پرونده‌ها زن‌ها مباشر قتل نیستند و توسط شخص ثالث قتل اتفاق می‌افتد و زن‌ها به لحاظ عدم توانایی لازم از لحاظ جسمانی برای مقابله با مرد، شخص سومی را حالا از طریق رفاقت، تحریک، تشویق و تطمیع مباشر قتل می‌کنند و این‌ها از شایع‌ترین مواردی است که در اغلب پرونده‌ها وجه مشترک دارد».

این وکیل دادگستری در پایان تأکید کرد: «در همسرکشی نباید از مشکلات مالی غافل شد که مرد به لحاظ مشکلات زندگی نمی‌تواند از پس خرج زن و بچه بربیاید و همسر و فرزندانش را به قتل می‌رساند، اما مسئله بیشتر بدبینی، شکاکی، حسادت و درمیان‌بودن پای فرد ثالث است که موجب اختلاف طرفین می‌شود و جزء انگیزه‌های مهم برای همسرکشی است».

منبع: فرارو

کلیدواژه: همسرکشی قتل همسر کشتن همسر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۵۶۵۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دلایل کاهش نرخ باروری در کشور

 علی اکبر محزون عضو کمیته علمی دومین جایزه جوانی جمعیت گفت: شروع کاهش نرخ باروری در کشور ما به حدود دهه چهل بر می گردد. در اولین سرشماری کشور که سال ۱۳۳۵ اجرا شد و پس از آن در سال ۱۳۴۵ برای اولین بار در ایران نرخ رشد جمعیت محاسبه شد که آن زمان ۱/۳ درصد بود از همان سال‌ها هشدارهای رشد جمعیت آغاز شد. سال ۴۶ بیانیه تهران در خصوص تنظیم خانواده و ضرورت کنترل جمعیت تصویب شد و بعد از انقلاب هم در دهه شصت بحث جمعیت دوباره مطرح شد. در برنامه توسعه سال ۱۳۶۷ طرحی با عنوان سیاست تحدید موالید مطرح شد. هدف این طرح چنین بود که اگر در سال ۱۳۶۷ میانگین هر خانواده ۵/۶ فرزند بود تا سال ۱۳۹۰ این عدد به ۴ فرزند کاهش یابد. درسال ۷۲ قانون تنظیم جمعیت در مجلس شورای اسلامی تایید شد که طبق این طرح فرزند چهارم به بعد محروم از فعالیت اجتماعی شود. سال ۱۳۷۳ و به میلادی ۱۹۹۴ اجلاس بین المللی جمعیت و توسعه در قاهره با مشارکت ۱۷۹ کشور جهان از جمله ایران برگزار شد و مواحده طرح کنترل جمعیت در سطح بین الملل تحت عنوان International Conference on Population and Development تصویب شد. ریشه اصلی کاهش نرخ رشد جمعیت در دنیا و کشورما از اینجا آغاز شد.

وی افزود: علت شدت این کاهش در ایران به این دلیل بود که علاوه بر کنترل اجتماعی کنترل فردی نیز به وجود آمد. خانواده‌ها از دهه ۶۰ بنا به عوامل مختلف مانند کاهش مرگ و میر کودکان و شانس زنده ماندن بالا، تصمیم به فرزندآوری کم‌تر گرفتند چرا که قبلا پنج فرزند متولد می‌شد که لااقل سه نفر از آنها زنده بمانند. دیگر نیازی به چنین اقداماتی نبود پس همان سه فرزند متولد می‌شدند.

وی در ادامه گفت:، اما به تعبیر خودم این‌ها حاصل یک نگاه مالتوسی بود بحث تنگ دستی که ناشی از افزایش فرزند می شود. بحث دوم جریان اجتماعی بود. افراد با استمرار فرایند توسعه وارد مباحثی شدند که باعث پیشرفت فردی آنها شود و به تحرک اجتماعی پرداختند و فرزند آوری را مانع این پیشرفت دیدند. بحث فردگرایی در جامعه باعث شد تحرک اجتماعی و فرزند آوری در مقابل هم قرار گیرند؛ و در مرحله سوم جایگزینی برای نهاد خانواده و تغییر نهاد خانواده که حاصل تغییر نگرش‌ها در جوامعی مثل ایران شد روند رشد را به شدت کاهش داد.

وی تاکید کرد: بر روی مبانی فکری و نظری موضوع باید بیشتر تمرکز کرد و اقدامات اساسی صورت بگیرد. در دنیا هم برای موضوعات مهم همینطور عمل می‌کنند. باید الگوی یک خانواده کامل را بسازیم، مبنی بر نظریه شهید مطهری از انسان کامل این قالب را در مبانی فکری خانواده جای دهیم و در ادامه به تعهد به خانواده بپردازیم.

جامعه دانشگاهی و حوزه علمیه نیز می‌تواند در حوزه شناسایی مسائل و ترسیم وضع مطلوب کمک شایانی به این راهبرد داشته باشد.

نقش جایزه ملی جمعیت در مرحله اول ایجاد انگیزه است و برای اثرگزاری بهتر می‌تواند به اصطلاح، کف میدانی‌تر و در محله‌ها و مراکز عمومی باشد. تا انگیزه نخبگان را در جامعه عمومی بیشتر کند. چرا که بحث خانواده است و حتی می‌تواند الگویی شود تا هم محلی‌ها و خانواده هم به نخبگان رجوع کنند. 

دومین جایزه ملی جوانی جمعیت به همت ستاد ملی جمعیت در بخش‌های خانواده، رسانه، سازمان‌های مردم نهاد، دستگاهای اجرایی، شرکت‌ها و موسسات خصوصی، مدیران و نخبگان اردیبهشت سال جاری با شعار سهم من از جوانی ایران برگزار خواهد شد.

علاقه‌مندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به سایت jameyat.ir مراجعه فرمایند

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

دیگر خبرها

  • دلایل کاهش نرخ باروری در کشور
  • ثبت فوت مردان ‌در استان زنجان بیشتر از زنان بوده است‌
  • حسن روحانی دلایل ردصلاحیتش را اعلام کرد
  • برنامه جام‌جهانی تیراندازی اعلام شد
  • زنان سرما را بیش‌تر از مردان تحمل می‌کنند
  • زن و مرد در رسیدن به مقامات معنوی برابر هستند/ دین اسلام؛ مدافع‌ اصلی حقوق زنان است
  • نتایج جالب یک پژوهش علمی؛ زنان سرما را بیش‌تر از مردان تحمل می‌کنند؟
  • آشنایی با زنان عارفی که مردان دانشمند از محضرشان درس گرفتند
  • اعزام تیراندازان به جام جهانی باکو
  • اعزام تیراندازان به جام جهانی باکو + اسامی و برنامه مسابقات