Web Analytics Made Easy - Statcounter

فریبا پژوه- بغداد: «همام باقر الحمودی» رئیس مجلس اعلای اسلامی است. در سال ۲۰۱۸ و در آستانه انتخابات پارلمانی عراق، مجلس اعلای اسلامی و گروه الحشد الشعبی ائتلاف فتح را تشکیل دادند و این ائتلاف هم اکنون ۵۲ نماینده در پارلمان عراق دارد. الحمودی، ۶۷ ساله و متولد بغداد است. او در سال ۲۰۰۴ و پس از سقوط صدام عضو شورای موقت ملی عراق بود در تدوین قانون اساسی عراق از قانون فدرالی دفاع می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

الحمودی در گفت‌وگو با ایلنا تاکید کرد که عراق به هیچ وجه اجازه استفاده از خاکش را علیه هیچ کشوری و از جمله کشورهای همسایه نمی‌دهد و این خلاف قانون اساسی عراق است. وی گفت: تلاش می‌کنیم که هیچ جنگی در منطقه اتفاق نیفتد چراکه هر درگیری در منطقه، عراق را تحت تاثیر قرار می‌دهد. او همچنین با اشاره به فعالیت گروه الحشد الشعبی گفت که بسیج مردمی جزئی از ارتش عراق است و زیر نظر نخست وزیر عراق فعالیت کرده و از ارتش عراق حمایت می‌کند.

گفت‌وگوی ایلنا با حمودی که در دفتر وی در منطقه الجادریه بغداد انجام شد، به شرح زیر است:

نظر شما درباره حضور نیروهای آمریکایی در عراق چیست؟

حضور نیروهای آمریکایی پس از شکست داعش بهانه‌های دیگری دارد. رییس‌جمهور آمریکا پیش‌تر گفته بود که علت ادامه حضور این نیروها در عراق، حمایت از عراق و استقرار امنیت در منطقه است. آنها همچنین گفتند که عراق می‌تواند پایگاهی برای حفظ منافعشان باشد. این نوع سخنان ترامپ برخی از سیاسیون عراقی را تحت تاثیر  قرار داد، به همین دلیل پارلمان عراق در نامه‌ای به فرماندهان ارتش عراق از آنها خواست تا به صورت رسمی تعداد نیروهای آمریکایی را اعلام کند. این گزارش نشان می‌دهد که حدود پنج هزار و ۹۰۰ نیروی آمریکایی همچنان در عراق حضور دارند که هدف و وظیفه آنها آموزش نیروهای نظامی و امنیتی عراقی است. آنها همچنین اعلام کرده‌اند که از نیروهای عراقی در درگیری‌های احتمالی داخلی علیه گروه‌های تروریستی حمایت می‌کنند. در میان سیاستمداران و نمایندگان پارلمان عراق  دو نظریه وجود دارد: برخی از آنها معتقدند که باید نظر دولت را در توجیه ادامه حضور نیروهای آمریکایی در خاک عراق به رسمیت شناخت و برخی دیگر معتقدند که عراق به ادامه حضور نیروهای خارجی و آمریکایی نیاز ندارد.

 ما به نخست‌وزیر کنونی عراق و رویکرد سیاسی او اعتماد داریم و بنابراین ما این فرصت را به نخست‌وزیر می‌دهیم تا بهترین راه را برای کشور انتخاب کند. اما من در مجموع فکر می‌کنم حضور نیروهای خارجی در عراق در بلند مدت نمی‌تواند سازنده باشد.

با توجه به شرایط موجود رابطه تهران- بغداد چگونه تعریف می شود؟

رابطه ایران و عراق در خصوص مسائل امنیتی و ثبات رابطه‌ای محکم است و قدمتی طولانی دارد. هر نوع بی‌ثباتی در عراق ایران را متاثر می‌کند و هر مساله‌ای در ایران عراق را تحت تاثیر قرار می‌دهد. من فکر می‌کنم ما باید به همین دلیل همکاری مشترک قوی داشته باشیم.

از سوی دیگر در چند سال گذشته، سیستم نظام جدید بر مبنای دموکراسی در عراق حاکم شده و ما هم به عنوان مردم عراق می‌خواهیم که در کشور ما دموکراسی حاکم باشد. ما هم به عنوان شیعیان و هم به عنوان بخشی از مردم عراق معتقدیم که استقرار دموکراسی در عراق یک راه حل برای برون‌رفت از بحران است. ما فکر می‌کنیم ایران از وجود ثبات و دمکراسی در عراق استقبال می‌کند و این گزینه را بهتر از هرج و مرج در عراق می‌داند و همچنین به نظر ما ایران نقشی مهمی در ایجاد ثبات و امنیت در عراق داشته است و این نقطه مشترک بین ما است. ما فکر می‌کنیم  روابط بین ایران و عراق می‌تواند نماد یک رابطه مناسب برای سایر همسایه‌های عراق باشد که شامل روابط و همکاری‌های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و سیاسی است. این می‌تواند نشانه‌ای برای ایجاد ثبات در منطقه باشد. ممکن است بعضی از احزاب موافق این نوع رابطه دو کشور نباشند اما کُردها و شیعیان، ایران را می‌شناسند و همه عراقی‌ها شرایط موجود را می‌دانند. سنی‌ها، مسیحی‌ها و ایزدی‌ها به درایت ایران اعتقاد دارند و آنها می‌دانند که ایران به استقرار ثبات در عراق کمک کرده است.  به نظر من در شرایط کنونی ما باید سطح روابط اقتصادی خود با ایران را افزایش دهیم. ما می‌توانیم  پیامی به دنیا بفرستیم  و به دنیا نشان دهیم که  روابط ما در شرایط استقرار ثبات قرار دارد.  

ایرانی‌ها تلاش می‌کنند که تا به حکومت عراق کمک کرده و از آن حمایت کنند. ایران برای همکاری‌های مشترک بین دو کشور تلاش می‌کند و این در حالی است که آمریکایی‌ها  تلاش می‌کنند افراد خاصی را به دولت تحمیل کنند و سعودی ها عراق را تهدید می‌کنند. ولی ایران سیاست خاصی را به عراق تحمیل نمی‌کند. آنها تلاش می‌کنند تا عراقی‌ها خودشان درباره حکومت خود به نتیجه برسند. این در واقع نفوذ ایران نیست بلکه این نشانه درایت و حکمت ایرانی‌هاست که می‌توانند مسایل دشوار عراق را درک و حل کنند. این در حالی است که آمریکایی ها از از دریچه ترس و نگرانی با عراق مواجه می‌شوند و به همین دلیل نمی‌توانند موفق عمل کنند.

عراق و عربستان روابط اقتصادی گسترده‌ای دارند و حتی اخیرا پادشاه عربستان مبلغ یک میلیارد دلار به عراق هدیه کرد. به نظر شما جایگاه و حوزه نفوذ سعودی در عراق چیست؟

اگر کمک‌های سعودی و فعالیت‌های اقتصادی سعودی بخشی از برنامه در عراق بشود، به دلایل اقتصادی آنها را قبول می‌کنیم. همچینین در مسائل اجتماعی، فرهنگ غرب عراق از سمت سعودی‌ها تحت تاثیر است اما در مجموع مردم عراق بر این باورند که بالاتر از دیگران قرار دارند. بیشتر مردم در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ریشه عراقی دارند و فرهنگ عراق تاثیر زیادی بر فرهنگ مردم کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته است حتی به طور تاریخی کشورهای حاشیه خلیج فارس بخش‌هایی از شهر بصره بوده‌اند. ممکن است در مسائل اقتصادی ما تحت تاثیر آنها قرا بگیریم ولی در مورد مسائل دیگر فکر می‌کنم آنها نمی‌توانند عراق را تحت تاثیر خود قرار دهند. سعودی‌ها نمی‌توانند نماد کشورهای عربی باشند. جمال عبدالناصر نماد کرامت اعراب بود و عراق کرامت خود را دارد. حتی برخی از عراقی‌هایی که دهه‌ها در عربستان سعودی زندگی کرده‌اند و حالا به عراق برگشته‌اند، از سعودی  بیزارهستند و این تجربه ما درباره سعودی است.

نظر شما درباره تشکیل، ادامه و نوع فعالیت  گروه حشد الشعبی چیست؟

 ارتش عراق در دوران جنگ دچار مشکل شد. حقوق افراد در ارتش عراق بالاست و همه می‌توانند به عضویت ارتش دربیایند. همچنین مدیریت در ارتش خیلی خوب نیست. به همین دلیل بسیاری در عراق فقط به دلیل مسائل مالی به ارتش پیوسته‌اند و انگیزه چندانی در دفاع از کشور ندارند. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ نیروهای اشغالگر، ارتش عراق را کنترل می‌کردند وحقوق ها بسیار بالا بود ولی انگیزه کافی برای دفاع از خاک کشور وجود نداشت. به این ترتیب متاسفانه داعش موفق شد که بخش‌های زیادی از خاک عراق را اشغال کند. وقتی که می‌خواستیم با داعش مبارزه کنیم، هیچ کسی را پیدا نمی‌کردیم و خطر داعش داشت به پایتخت عراق و همچنین به  شهرهای مقدس نزدیک می‌شد. پیش از فتوای مرجعیت برخی از نیروهای ارتش با داعش مبارزه می‌کردند ولی بسیاری از مردم عادی پس از فتوای آیت‌الله العظمی سیستانی به دفاع از خاک عراق پرداختند. به این ترتیب قوای ارتش تقویت شد و حضور نیروهای مردمی برای مبارزه با داعش به نیروهای ارتش روحیه داد. حشد الشعبی هنوز هم با ارتش عراق و جزیی از ارتش عراق است و می‌تواند ارتش عراق را حمایت کند. حشد الشعبی یک ارتش است که توسط حکومت عراق و به طور مستقیم توسط نخست‌وزیر اداره می‌شود. این گروه دقیقا عملکردی شبیه نیروهای ضد تروریسم عراق دارند. و وظیفه آنها مبارزه با دشمن است.

حشد الشعبی خودشان هم می گویند ما تحت فرمان نخست‌وزیر فعالیت می‌کنیم و این گروه به طور کلی  تحت فرمان حکومت عراق فعالیت می‌کند. البته گروه‌های دیگری هستند که فعالیت‌های جداگانه‌ای با حشد الشعبی دارند. در شرایط فعلی همه در عراق مسلح هستند. بعضی از گروه‌های عشایر حتی بیش از حشد الشعبی اسلحه دارند و بنابراین برخی گروه‌های میلیشیایی  شکل گرفته است. در برخی مواقع حکومت مرکزی بر این گروه‌ها کنترلی ندارد. پلیس و ارتش عراق هنوز به اندازه کافی قدرتمند نیستند. مثلا در شهر بصره ما تقریبا هرروز با مشکلاتی مواجه هستیم وما آنها را گروه‌های میلیشیایی می‌دانیم. حضور آنها مشکل سیاسی نیست، بیشتر یک مساله اجتماعی و فرهنگی است و در حال حاضر حکومت توانایی کنترل این مساله در بسیاری از مناطق عراق ندارد.

آیا پایگاه‌های نظامی آمریکایی در عراق تهدیدی برای ایران هستند؟ نظر شما در این‌باره چیست؟

عراق می‌خواهد طرفدار گفت‌وگو باشد. ما روابط خوبی با ایران داریم و همچنین می‌خواهیم رابطه خوبی با ایالات متحده داشته باشیم و من فکر می کنم این برای استقرار امنیت در منطقه مهم است. ما فکر می‌کنیم باید روابط خود را با ایالات متحده حفظ کنیم تا بتوانیم همچنان به نقش خود در تبادل پیام بین ایران و آمریکا ادامه دهیم. عراق به هیچ وجه اجازه استفاده از خاکش را علیه هیچ کشوری و از جمله کشورهای همسایه نمی‌دهد و این خلاف قانون اساسی عراق است.

ما باید تلاش کنیم که هیچ جنگی در منطقه اتفاق نیفتد. هر درگیری در منطقه عراق را تحت تاثیر قرار می‌دهد و ما این را نمی‌خواهیم. نقش عراق این است که تلاش کند در منطقه ثبات ایجاد کند. اگر جنگی اتفاق بیفتد مردم عراق با توجه به شرایط موضع‌گیری می‌کنند. امروز عراق نمی‌خواهد بخشی از هیچ جنگی باشد و بنابراین ما تلاش می‌کنیم پیام‌ها را رد و بدل کنیم. می‌خواهیم به شکل‌گیری یک دیالوگ کمک کنیم.

منبع: ایلنا

کلیدواژه: مجلس اعلای اسلامی عراق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۶۲۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند

به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کرده‌اند، تلاش‌هایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی که در رهگیری پرتاب‌های ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان می‌دهد.»

پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر می‌رسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» می‌بخشد.

با این حال، این ارزیابی‌ها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمی‌توانند پیچیدگی چالش‌های منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بی‌سابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل می‌شود، تغییر قابل توجهی نکرده است.

حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.

 هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولت‌ها که بسیاری از اسرائیلی‌ها  از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد می‌کنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند.

آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقه‌ای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.

پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشک‌های ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارش‌های اولیه رسانه‌ها، به‌ویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاش‌های منطقه‌ای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.

اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.

تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شده‌اند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.

در ماه‌های اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویایی‌های امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیت‌های  ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر ادامه داده‌اند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد.  امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.

با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.

خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی  است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیام‌ها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنش‌ها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد داده‌اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.

در ماه‌های آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرف‌ها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.

بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به‌ویژه، به وضوح محاسبه کرده‌اند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزه‌های اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امن‌ترین راه‌ها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.

در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشم‌انداز عادی‌سازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستم‌های دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان می‌برد.

کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاش‌های اسرائیل برای تنزل دادن توانایی‌های نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.

با وجود این محدودیت‌ها، کشورهای عربی می‌توانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کرده‌اند، آنها می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن‌داری و کمک به انتقال پیام‌ها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیری‌ها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.

اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینه‌های مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشته‌اند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهمایی‌های منطقه‌ای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاه‌مدت واقع‌بینانه‌تر، حمایت از توانایی آن‌ها برای میانجی‌گری و جلوگیری از درگیری‌های آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.

 

دیگر خبرها

  • تلاش آمریکا برای احیای یک طرح شکست خورده علیه ایران
  • امیر بختیاری: تقلیل اقدامات ارتش در سال ابتدایی جنگ بی‌انصافی است/ در ارتش مخالفت چندانی با ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر وجود نداشت/ از سال دوم جنگ وحدت فرماندهی بین ارتش و سپاه از بین رفت
  • دانشگاه‌های ایران اجازه ورود نیروهای امنیتی به دانشگاه را نمی‌دهد
  • پاسداران خود را در راه امنیت مردم فدا می‌کنند
  • نقشه پراکندگی نیروهای مقاومت از یمن تا فلسطین
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • سکوت جامعه آرامش قبل از طوفان است /حکومت پس از جنبش مهسا به رویه سابق برگشت / زندگی گراها فاقد توانمندی برای ایجاد سامانه های جدید قدرت هستند
  • نیروهای ارتش ترکیه مورد حمله عناصر «پ.ک.ک» قرار گرفتند
  • فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
  • نیروهای مسلح استان بوشهر با تمام توان در حال خدمت هستند