والدین نوآموزان سنجش سلامت را جدی بگیرند
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۰۱۴۶۲
به گزارش خبرنگار مهر، هر سال روزهای تابستان برای والدین کلاس اولیها روزهایی پر مشغله است. از یک طرف انتخاب مدرسه برای تحصیل فرزندشان که خود برای بسیاری از خانوادهها آغاز چالش است. اگر بخواهند در مدرسه دولتی فرزندشان را ثبت نام کنند باید حتماً محدوده جغرافیایی را در نظر بگیرند اما از آنجا که اکثر اولیا روی مدارس منطقه تحقیق میکنند، گاه به مدرسهای برخورد میکنند که تنها کمی از محدوده خارج است و البته در این سالها اولیا راه ثبت نام فرزندشان در این مدارس را یاد گرفته اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما از این چالش ثبت نامی که بگذریم، در تمام مدارس، ثبت نام کلاس اولیها منوط به داشتن برگه ای از سوی پایگاههای سنجش سلامت است که هر ساله از سوی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در سراسر کشور برپا میشود و تا پایان شهریور برپاست. در این پایگاهها بینایی، شنوایی، سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی انجام میشود و اگر در هر کدام از ملاکها سنجشگران تشخیص بدهند نیاز است تا نوآموز به مراکز تخصصی ارجاع داده شود، این کار صورت میپذیرد و در نهایت تشخیص داده میشود که دانش آموز برای تحصیل در مدارس عادی مناسب است یا نه.
البته چند سالی است با تاکید بر آموزش تلفیقی، اگر نوآموزی در این سنجش اختلالی خفیف تشخیص داده شود، باز هم به مدارس عادی ارجاع میشود اما این سنجش از آن رو مهم است که باید یکسری داده از نظر آمادگیهای رشدی در اختیار والدین و مدارس قرار دهد؛ سنجشی که با این انتقادها در این سالها رو به رو بوده است که اولاً دیر صورت میگیرد و دوماً آنطور که باید استداندارد نیست.
بنا به گفته مجید قدمی رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی امسال طرح سنجش نوآموزان بدو ورود به مدرسه برای یک میلیون و ۴۰۰ هزار کلاس اولی در نظر گرفته شده است و امسال ۲۲۰۰ پایگاه سنجش سلامت جسمانی و آمادگی تحصیلی برای اجرای طرح تدارک دیده شده است. در حالیکه سال گذشته هزار و ۴۷۲ پایگاه پیش بینی شده بود و این رشد پایگاهها نوید این را میدهد که سنجشها با دقت بالاتری صورت بگیرد و پوشش بهتری را در مناطق روستایی و عشایری هم داشته باشد.
برای سنجش سلامت نوآموزان علاوه بر سنجشهایی که متخصصان این پایگاه انجام میدهند، پوسیدگی دندان، چاقی، کوتاه قدی شدید و کارت واکسیناسیون نوآموزان نیز رصد میشود اما شاید آنچه بیش از هر چیز برای این پایگاهها مهم است، تشخیص اختلالاتی چون اوتیسم، نابینایی، ناشنوایی و اختلالات رشدی-حرکنی و ذهنی است و شاید برایتان عجیب باشد که مواردی چون بیش فعالی و یا مشکلات ذهنی و حتی اوتیسم خفیف پیش از آن توسط والدین تشخیص داده نشده باشد و البته سن ۶ سال برای برخی از این سنجشها و مداخلات دیرهنگام است.
سرور حقیقی دارای کارشناسی ارشد در رشته روان شناسی کودکان استثنایی است که برخی سالها با این پایگاهها همکاری داشته است. وی درباره این سنجش به خبرنگار مهر گفت: برای بسیاری از این خانوادهها نیز پذیرش نتیجه این سنجش بسیار دشوار است و از همین روست که گاه ثبت نام همراه با فشار اولیا برای ثبت نام فرزندی که دچار برخی از اختلالات است در مدارس هم برای دانش آموز و هم برای اولیا دردسر ساز میشود در حالیکه اگر پیش از این و زودتر این سنجشها انجام شود، مداخلات نیز به هنگام تر خواهد بود و میتوان روی پذیرش خانوادهها نیز کاری جدی صورت داد.
وی ادامه داد: ما تلاش خود را در پایگاهها میکردیم که در نهایت دقت سنجشها صورت بگیرد اما عواملی خارج از اختیار ما روی این سنجش اثر میگذارد. مثلاً اینکه سنجش کودکی که سه ساعت در انتظار مانده برای ما سخت میشود یا کودکی که در ساعت ۵ بعداز ظهر سنجش او صورت میگیرد با کودکی که ۱۰ صبح سنجش او صورت میگیرد تفاوت میکند چرا که در این سن خستگی و بی تابی کودک باعث عدم همکاری او میشود که در این مرحله بسیار مهم است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر طیف اختلالات رشدی و ذهنی و همچنینی برخی اختلالات کودکی مثل اضطراب جدایی و یا اختلالهایی که در آن پرخاشگری کودک مشهود است، این سنجش را دشوار میکند برای سنجش بینایی و شنوایی تقریباً مشکلی وجود ندارد و حتی اوتیسم را میتوان زود تشخیص داد اما حتی تشخیص بیش فعالی چندان ساده نیست و یا باید جای جدی برای تشخیص اختلالهایی که برخی از کودکان را در محدوده کودکان مشکل دار قرار میدهد، باز کرد. یعنی برخی نوآموزان ممکن است اختلال با تعریفی مشخص نداشته باشند اما بهتر است این تشخیص برای اولیا و خصوصاً مربیان مدارس داده شود که فلان نوآموز ممکن است مثلاً اختلال سلوک داشته باشد که این بچهها میتوانند بسیار پردردسر باشند.
به گفته این متخصص به خاطر انگ نخوردن روی بچهها و همچنین عدم آموزش درست معلمان ابتدایی برای برخورد با دانش آموزان با روحیات مختلف عموماً این نوع تشخیصها داده نمیشود. وی ادامه داد: به نظر میرسد بیشتر کار این پایگاههای سنجش تشخیصهای خیلی مشخص در نوآموزان برای معرفی برخی از آنها به مدارس استثنایی است.
در هر صورت شرط ثبت نام کلاس اولیها انجام ارزشیابی سنجش سلامت است و خانوادهها تا پایان شهریور ماه فرصت دارند نتیجه ارزشیابی را به مدارس ارائه دهند که بسیاری از خانوادهها در دقیقه نود این کار را میکنند و خود همین دردسری برای پایگاههای سنجش سلامت نوآموزان است.
بنا به گفته مجید قدمی، در ابتدا والدین به مدرسه نزدیک محل سکونت خود مراجعه میکنند و ثبت نام اولیه فرزندانشان را انجام میدهند و از طرف مدرسه به پایگاه سنجش سلامت معرفی میشوند. اگر والدین در این امر کوتاهی کنند جریمه خواهند شد. همچنین باید برای تکمیل کارت واکسیناسیون فرزند خود اقدام کنند. در هر سال تحصیلی مشاهده میشود که درصد قابل توجهی از این برگهها ناقص است و دانش آموزان در این صورت به مرکز بهداشت ارجاع داده میشوند.
وی همچنین اضافه کرد: در پایگاههای سنجش بینایی، شنوایی دانش آموزان و همچنین بهره هوشی و … سنجیده میشود و اگر مشکلی در هر کدام از اینها مشاهده شود دوباره ارزیابی تخصصی میشوند. در مرحله تخصصی اگر اختلال ذهنی تشخیص داده شود به مدارس استثنایی دانش آموزان فرستاده میشوند. اگر اختلال جسمانی تشخیص داده شود انتخاب اینکه بچههایشان در مدارس عادی درس بخوانند یا در مدارس استثنایی به عهده والدین است.
هر سال بیش از ۱۰ هزار نیروی انسانی در این پایگاهها مستقر میشوند. سال گذشته حدود ۵۰ پایگاه سیار عشایری مستقر شد که البته عدم دسترسی نامناسب به این پایگاهها یکی از گلایهها بود.
در حالیکه سال گذشته هزینه انجام سنجش ۲۵ هزار تومان بود امسال این رقم ۱۸ هزار تومان تعیین شده است.
هر سال این سنجشها به طور کلی دادههای مناسبی میتواند برای پژوهشگران و برنامه ریزان کشور قرار دهد از جمله آمار درصد ازدواجهای فامیلی، والدینبی سواد، چاقی مفرط، متوسط قد، دیرآموزان و افرادی که قرار است به چرخه ارائه خدمات بهزیستی به طور جدی وارد شوند. رشد ییا کاهش اختلالهایی چون اوتیسم و بیش فعالی در میان کودکان و یافتن علل آن و…
سال گذشته رئیس سازمان اموزش استثنایی کشور پیش بینی ورود ۶ هزار دانش اموز به مدارس استثنایی را داشت و باید دید این تعداد امسال رو به کاهش میگذارد یا افزایش.
سال گذشته مجید قدمی در نشست خبری خود به همین منظور گفته بود: ما نوآموزان ۵ و ۶ سال تمام را در این طرح تحت پوشش قرار میدهیم اما از نظر قانونی ابزاری که والدین را موظف کنیم نوآموزان ۵ سال تمام را برای طرح سنجش بیاورند، نداریم اما این راباید بدانیم که هرچه شناسایی دانش آموزان با نیازهای خاص زودتر شناسایی شوند ما میتوانیم مداخلات بهتری داشته باشیم. به طور مثال کودکان اوتیسم قبل از سه سالگی هم قابل شناسایی هستند و ما میتوانیم باشناسایی زودتر کودکان با نیازهای خاص از ضربههای وارد شده به آنها قبل از ورود به مدارس جلوگیری کنیم.
واقعیت این است که بهترین زمان تشخیص اختلال در کودکان بین ۴ تا ۵ سالگی است و برخی اختلالها با مداخله زودهنگام قابل کنترل خواهد بود. باید ابزاری پیدا کرد که این مهم عملی شود و شاید اگر پیش دبستانی دورهای اجاری در کشور بود میشد برای این منظور نیز راهی عملیاتی تر اندیشید.
کد خبر 4635576 آزاده سهرابیمنبع: مهر
کلیدواژه: طرح سنجش سلامت وزارت آموزش و پرورش کودکان استثنایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۰۱۴۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مراقب فروپاشی عصبی باشید / نشانه هایی برای تشخیص افسردگی
بخشی از مطالعات آماری در ایالات مختلف نشان داده است همچنین موارد ابتلا به یک «وضعیت حاد سلامت روان» که بیشتر به عنوان یک اختلال روان پریشی، اختلال دوقطبی یا یک اضطراب شدید یا اختلال خوردن تعریف میشود و به طور قابل توجهی عملکرد و زندگی روزمره افراد را مختل میکند، در بین آمریکاییها رو به افزایش است.
از سوی دیگر بررسیهای اخیر سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز تایید میکند با گذر زمان و افزایش مشکلات و بحرانها در زندگی بشر امروزی، شمار افرادی که به نوعی از اختلالات روان دچار هستند، بیشتر و بیشتر میشود و همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که بنابر آمارهای قبلی از هر هفت نوجوان یک نفر به این اختلالات دچار است این آمار میتواند نگران کنندهتر باشد.
این سازمان اعلام کرد در سال نخست همه گیری کووید-۱۹ میزان ابتلا به اختلالات شایع روان از قبیل افسردگی و اضطراب بیش از ۲۵ درصد افزایش داشته است.
تدروس آدهانوم، دبیرکل سازمان جهانی بهداشت پیشتر خاطر نشان کرد تمامی افراد به گونه ای با بیماران مبتلا به اختلالات روان مواجه هستند. برخورداری از سلامت روان به مفهوم سلامت جسم است و تغییر سیاست و عملکرد در سلامت روان می تواند مزایای واقعی و اساسی برای افراد، جوامع و کشورها به همراه داشته باشد. سرمایه گذاری روی سلامت روان، سرمایه گذاری برای برخورداری از زندگی و آینده بهتر برای همه است.
آدهانوم با اشاره به اینکه هنوز در بیشتر کشورها اهمیت سلامت روان در اولویت قرار نگرفته است یادآور شد حتی پیش از آغاز همه گیری کووید-۱۹ تنها تعداد محدودی از افراد که به کمک نیاز داشتند به درمانهای موثر و با کیفیت دسترسی داشتند. به طور مثال بیش از ۷۰ درصد از افراد مبتلا به روانپریشی در جهان از دریافت کمک محروم بودهاند.
اما آنچه انسان امروزی بیش از هر اختلال یا بیماری مشخص روانی دیگری با آن دست به گریبان است شرایط یا شنیدههای استرسزا هستند و بسیاری از ما حتی گاهی بیش از حد خود را در معرض این استرسها قرار میدهیم مانند پیگیری و دنبال کردن بیش از اندازه اخبار و وقایع ناخوشایند غافل از اینکه در این مورد یا بسیاری از رفتارها و اقدامات روزمره دیگر، نیازمند مدیریت فردی هستیم به گونهای که سلامت روان و زندگی روزمره خودمان را مختل نکنیم.
کارشناسان سلامت نیز توصیه میکنند هرچند به واسطه دسترسی به اطلاعات میتوانیم هر لحظه در جریان رویدادهای جهانی باشیم اما برای استفاده بهینه از این امکانات باید حد و مرزهایی را برای خود تعیین کنیم تا دچار آسیبهای جدی جسمی و روانی نشویم و حتی در شرایط و موقعیتهای سخت زندگی که برای بسیاری از مردم دنیا اجتنابناپذیر هستند نیز بتوانیم تعادل عصبی - روانی خود را به شیوهای مناسب حفظ کنیم.
یکی از هشدارهای متخصصان در اینگونه مواقع در مورد افرادی است که کنترل استرس و اضطراب خود را از دست میدهند و مدیریت احساسی آن ها دچار مشکل میشود. در این خصوص اصطلاحی وجود دارد که دوره ای از استرس شدید ذهنی یا عاطفی را توصیف می کند و روانپزشکان در گذشته آن را «بحران یا فروپاشی عصبی» مینامیدند. در این وضعیت روحی، استرس آنقدر زیاد است که فرد قادر به انجام فعالیتهای عادی و روزمره نیست.
اصطلاح بحران عصبی یک اصطلاح بالینی نیست. این یک اختلال مرتبط با سلامت روان نیز نیست بلکه در گذشته از آن برای توصیف بسیاری از شرایط مختلف مرتبط با سلامت روان استفاده میشد اما امروزه دیگر توسط متخصصان استفاده نمیشود. با این حال، این بدان معنا نیست که وضعیت بحران عصبی یک پاسخ سالم به استرس است. در واقع، کاملا برعکس است و گاهی اوقات می تواند نشان دهنده یک مشکل اساسی مانند افسردگی یا اضطراب باشد.
به علاوه هیچ دلیل مشخصی برای بحران عصبی وجود ندارد. هر چیزی که منجر به استرس بیش از حد شود می تواند آن را تحریک کند. به طور کلی، احساس استرس و ناتوانی در کنار آمدن با این وضعیت ممکن است منجر به احساس خستگی شدید شود که نتوانید وظایف عادی روزانه خود را انجام دهید. برخی از اتفاقات یا شرایطی که ممکن است موجب بحران عصبی شوند، شامل یک تراژدی ناگهانی در زندگی، یک تغییر اساسی در زندگی، استرس مداوم در محل کار (گاهی اوقات به عنوان «فرسودگی شغلی» شناخته می شود)، اضطراب، افسردگی، بد خوابی، مورد سوء استفاده قرار گرفتن و مشکلات اقتصادی هستند.
تجربه مقداری استرس بخشی طبیعی از زندگی است. هنگامی که احساسات بیش از حد طاقت فرسا میشوند، میتوانند به یک بحران ذهنی کمک کنند. در حالی که تجربه این بحران میتواند ناتوان کننده باشد اما اقدامات و توصیههایی وجود دارد که می توانید انجام دهید و تا حدی زیادی راهگشا هستند. شناخت علایم، انجام اقدامات پیشگیرانه و درمان می تواند کمک کننده باشد.
در واقع یک مرحله از بحران عصبی منجر به ناتوانی در عملکرد طبیعی، حداقل به طور موقت می شود. با این حال، چندین علامت می تواند نشان دهد که شما یا کسی که می شناسید، ممکن است در مسیر تجربه استرس طاقت فرسا باشید.
علایمی که باید جدی گرفته شوند
در ادامه به نقل از «وب ام دی»، برخی از علایم و نشانه هایی که باید مراقب آن ها باشید را معرفی میکنیم:
احساس علایم اضطراب یا افسردگی
احساسات و اعمال مرتبط با اضطراب یا افسردگی پاسخ های رایج به استرس هستند از جمله:
- عزت نفس پایین
- ترس
- تحریک پذیری
- نگرانی
- احساس درماندگی
- به راحتی عصبانی شدن
- کناره گیری از خانواده و دوستان
- از دست دادن علاقه به فعالیت های مورد علاقهتان
- دشواری در تنفس
- گریه کردن غیرقابل کنترل
- افکار خودآزاری یا خودکشی
متخصصان تاکید دارند وقتی استرس مدیریت نشده و غیرقابل تحمل میشود، می تواند منجر به بحران عصبی شود.
مشکل در تمرکز
مطالعات نشان داده است که استرس هم بر ذهن و هم بر بدن شما تأثیر می گذارد. استرس طولانی مدت می تواند منجر به تغییرات ساختاری در مغز شود که می تواند بر حافظه شما تأثیر بگذارد و منجر به مشکل در تمرکز شود. در موارد شدید، کورتیزول بیش از حد حتی می تواند منجر به از دست دادن حافظه شود.
بیخوابی
برای برخی افراد، استرس بیش از حد ممکن است موجب بی خوابی شود و به خواب رفتن و در خواب ماندن سخت شود. وقتی نمی توانید بخوابید، مغز و بدن شما نمی توانند ریکاوری شوند که به نوبه خود می تواند منجر به بدتر شدن استرس و اضطراب شود. کمبود خواب همچنین می تواند بر سلامت جسمی شما و همچنین عملکرد ذهنی شما تأثیر بگذارد. برخی دیگر ممکن است با پرخوابی به استرس پاسخ دهند که ممکن است به مشکلات روحی و جسمی نیز منجر شود.
خستگی مفرط
استرس بیش از حد ممکن است موجب ایجاد احساس خستگی شدید شود. ممکن است به دلیل اینکه به اندازه کافی نمی خوابید احساس خستگی کنید یا حتی ممکن است به دلیل خواب زیاد احساس خستگی کنید. با گذشت زمان، خستگی مزمن همراه با استرس می تواند منجر به فروپاشی روانی شود.
تغییرات در اشتها
استرس می تواند تغییراتی در اشتهای شما ایجاد کند. برخی افراد با پرخوری با استرس مقابله می کنند که می تواند منجر به افزایش وزن ناخواسته شود. برای برخی دیگر، استرس می تواند منجر به کاهش اشتها شود.
مشکلات گوارشی
استرس و اضطراب می تواند منجر به مشکلات معده مانند گرفتگی عضلات، نفخ، یبوست و اسهال شود. اگر مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر هستید، استرس ممکن است موجب تشدید و عود بیماری شود که می تواند سبب ناراحتی گوارشی شود. اگر استرس دارید و شروع به مشاهده هر یک از این علایم کرده اید، می تواند نشانه ای از این باشد که شما در راه یک فروپاشی عصبی هستید.
توهمات
در برخی موارد، استرس شدید حتی میتواند موجب توهم شود. ممکن است چیزهایی را بشنوید یا ببینید که واقعاً وجود ندارند.
استرس غیرعادی نیست و درمان دارد
غیرعادی نیست که در زندگی تحت فشار قرار بگیرید. اگر احساس می کنید استرس شما بیش از حد شده است، با پزشک خود صحبت کنید. آن ها ممکن است شما را به یک روانشناس یا روانپزشک ارجاع دهند. پزشک شما همچنین ممکن است بتواند درمان علایم فیزیکی را ارائه دهد.
درمان مناسب برای بحران عصبی عمدتا به علت آن و شرایط بیمار بستگی دارد. برخی از راهکارهای مفید و درمانهای رایج آن عبارتند از:
تغییرات در سبک زندگی
خستگی ذهنی یکی از ویژگی های رایج برای یک بحران ذهنی است. برای برخی، استراحت و کاهش استرس می تواند یک درمان خانگی موثر باشد. این تغییرات ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- کاهش تعداد تعهدات روزانه
- پیاده روی یا اضافه کردن نوعی ورزش به معمول روزانه
- داشتن یک رژیم غذایی سالم
- استراحت کردن در زمان نیاز
- مدیتیشن
- گذراندن زمان در طبیعت
دارو درمانی تحت نظر متخصص
پزشک متخصص نیز ممکن است داروهای افسردگی یا داروهای ضد اضطراب را برای کمک به علائم بحران عصبی تجویز کند. اگر استرس شما سبب بی خوابی می شود، ممکن است یک داروی خواب برای شما تجویز شود. اختلال در خواب می تواند استرس و اضطراب را بدتر کند.
روان درمانی
رواندرمانی که به عنوان «گفتار درمانی» نیز شناخته میشود، به شما کمک میکند تا علایم فروپاشی عصبی و خطر ابتلا به یک فروپاشی عصبی دیگر را کاهش دهید. صحبت کردن با یک متخصص می تواند به شما کمک کند تا افکار خود را پردازش کنید و راه حل هایی ایجاد کنید که استرس و اضطراب شما را کاهش دهد.
منبع: خبرگزاری مهر