واکاوی سفر هایکو ماس به تهران
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۲۸۲۰۸
فرارو- رئیس دستگاه دیپلماسی آلمان در سفر به ایران تلاش کرد با دست خالی، ایران را به باقی ماندن در توافق هستهای متقاعد کند، اما این تلاش نشان داد که اروپا تا چه اندازه در مناقشه ایران و آمریکا به حاشیه رانده شده است.
به گزارش فرارو، روز دوشنبه، تقریبا یک ماه پس از تعیین ضرب الاجل ۶۰ روزه جمهوری اسلامی ایران برای اعضای باقیمانده در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان، در ادامه تور خاورمیانهای خود، که شامل کشورهایی نظیر اردن، عراق و امارات بود، به تهران سفر کرد و گفتگوهای «جدی و صریحی» با مقامات ایرانی انجام داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
منابع خبری آلمانی در آستانه سفر ماس به تهران گفتند این سفر با دو کشور فرانسه و بریتانیا هماهنگ شده و به اطلاع آمریکاییها هم رسیده بود. از این رو، مواضع ماس در تهران، فقط به روابط دوجانبه ایران و آلمان مربوط نمیشود. بلکه باید آن را در چارچوب روابط ایران و اروپا بررسی کرد.
ماس در تهران پس از جلسهای با همتایان ایرانی، اظهارات صریح و بیپردهای درباره توانمندی اروپا در زمینه تامین منافع اقتصادی ایران از برجام بر زبان آورد. او با اشاره به سه کشور اروپایی امضاکننده برجام (آلمان، فرانسه و بریتانیا) در یک نشست خبری با همتای ایرانیاش، محمدجواد ظریف، گفت: «موضع سه کشور اروپاییمان این است که ما از برجام حمایت میکنیم و میخواهیم تعهداتمان را ادامه دهیم، اما نمیتوانیم معجزه کنیم.»
صراحت بیان ماس درباره ناتوانی اروپا در تامین منافع اقتصادی ایران، کم سابقه است. مقامات اروپایی معمولا ضمن تاکید بر منافع مشروع اقتصادی ایران از توافق هستهای، همواره از ادامه تلاش اروپا برای عملیاتی کردن ابزار حمایت از تبادلات تجاری (اینستکس) سخن میگویند. این بار اما، ماس، بیپرده، مواضع اروپا را به ایران منتقل کرد. سخنگوی ماس، نیز سفر دیپلمات ارشد آلمان به خاورمیانه را «سفر به منطقه بحران» توصیف کرد.
برخی محافل رسانهای آلمانی میگویند ماس «دستخالی» به ایران رفت و «دستخالی» از آن برگشت. وبگاه انگلیسیزبان شبکه دویچهوله، با اشاره به همین نکته، افزود نه توافق هستهای نجات پیدا کرد و نه منطقه برای تنشزدایی تغییر رویه داد.
سفر ماس در حالی صورت گرفت که کاسه صبر ایران لبریز شده و در مسیر خروج تدریجی از برجام قرار گرفته است. کمی بیش از یک ماه پیش، ایران به سایر اعضای برجام مهلت دو ماهه تعیین کرد تا منافعش را تامین کنند. مخاطب اصلی این ضرب الاجل اروپا بود. اما با وجود گذشت بیش از یک ماه از این مهلت، اروپا هنوز اقدام ملموسی برای ایران انجام نداده است. ماس در تهران خواستار مهلت بیشتر برای عملیاتی کردن اینستکس شد.
سفر ماس، هر چند نتیجه واضحی برای دو طرف نداشت، اما فرصتی فراهم کرد که ایران و اروپا، هر دو به نحوی با یکدیگر «اتمام حجت» کنند. ایران تاکید کرد که عدم تامین منافع اقتصادیاش ممکن است به کاهش تعهدات هستهای ایران منجر شود. در مقابل، اروپا نیز صریحا تاکید کرد که نمیتواند معجزه کند. به هر حال، درست است که سفر حساس ماس، نه برای اروپا و نه برای ایران، نتیجه ملموسی نداشت، اما در عوض سه نکته را به خوبی نشان داد:
۱- اروپا جز لفاظی دیپلماتیک نمیتواند کاری برای ایران انجام دهد و ایران هم نباید به دور زدن تحریمهای آمریکا توسط اروپا امیدوار شود. سازوکار اینستکس عملا مرده متولد شد. همین دیشب خبرگزاری بلومبرگ مدعی شد آمریکا در حال بررسی اعمال تحریم بر نهاد ایرانی متناظر اینستکس است. اعمال چنین تحریمی، اینستکس را بیش از پیش بیخاصیت میکند. حمید بعیدی نژاد، سفیر ایران در بریتانیا، در توئیتی نوشت: «بنا به گزارش خبرنگار بلومبرگ، آمریکا در حال بررسی تحریم نهاد مالی متناظرِ ایرانیِ اینستکس است. با این تحریم اینستکس عملا نابود شده و دیپلماسی اروپا به شکست کامل میرسد.» خود ماس نیز با بیان اینکه اروپا نمیتواند برای ایران معجزه کند، عملا این پیام را داد که «تحقق منافع اقتصادی که به ایران در پی توافق هستهای وعده داده شده، تا حد زیادی بدون آمریکاییها دشوار است.» پس از سفر ماس احتمالا دیگر کسی از اروپا توقع اقتصادی نخواهد داشت. شاید به همین دلیل است که پس از این سفر، لحن ظریف هم اندکی تندتر شد. او گفته است تنها راه کاهش تنشها در منطقه، متوقف کردن جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران است. ظریف در کنفرانس مشترک با ماس تاکید کرد: «هر کسی جنگی با ما آغاز کند، او پایاندهنده آن نخواهد بود.»
۲- اروپا به نوعی به زبان تهدید روی آورده است. در واقع سخن اصلی ماس در تهران این بود که ما اروپاییها نمیتوانیم کاری مهمی در زمینه تامین منافع اقتصادی ایران انجام دهیم، اما از ایران انتظار داریم که به برجام کاملا پایبند باقی بماند. وزیر خارجه آلمان، با بیان اینکه تامین منافع اقتصادی ایران بدون آمریکا دشوار است، گفت: «اما من معتقدم که منفعت سیاسی و راهبردی در این است که این توافق و نیز مذاکره با اروپا حفظ شود و این موضوع را باید تهران هم به رسمیت بشناسد.» وقتی که ماس صریحا اظهار میکند اروپا نمیتواند برای ایران کاری کند و در عین حال از ایران میخواهد که در برجام باقی بماند، معنای سخنان او میتواند حاوی یک تهدید ضمنی باشد مبنی بر اینکه اگر ایران، برجام را زیر پا بگذارد، اروپا چارهای جز پیوستن به آمریکا و شاید بازگرداندن پرونده ایران به شورای امنیت نخواهد داشت. گفتنی است که اتحادیه اروپا، قبلا اولتیماتوم ایران را رد کرده بود، اما اقدامی برای تامین خواستههای ایران انجام نداده بود.
۳- اروپا با این واقعیت تلخ کنار آمده است که نقش چندانی ندارد و در واقع در منازعه ایران و آمریکا به حاشیه رانده شده است. در حال حاضر، اروپاییها تاحدود زیادی قدرت تاثیرگذاری بر دو طرف منازعه - تهران و واشنگتن- را از دست دادهاند. نه میتوانند منافع ایران را تامین کنند، و نه میتوانند واشنگتن را به عقبنشینی یا کنار آمدن با ایران متقاعد کنند. اکنون اروپاییها تمرکزشان را بر حفظ کانالهای دیپلماتیک با ایران قرار دادهاند به امید اینکه بتوانند روزی گفتگوهای احتمالی ایران و آمریکا را تسهیل کنند یا در آنها نقشی داشته باشند. اما با توجه به سردی روابط ایران و اروپا، این کانال دیگر بیخاصیت شده است، چون ایران به اروپا اعتمادی ندارد. انتخاب ژاپن به عنوان میانجی میان ایران و آمریکا نشان داد که اروپا دیگر حتی نقش واسطه را هم نمیتواند ایفا کند. شاید به همین دلیل است که دویچه وله در تحلیل سفر ماس به تهران، نوشت که سرانجام در تهران «امید دیپلماتیک» از بین رفت.
منبع: فرارو
کلیدواژه: هایکو ماس تحریم ایران و آمریکا اینس تکس ایران و اروپا سفر ماس به تهران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۲۸۲۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رمزگشایی از یک پروژه مشکوک/ واکاوی پشتپرده انتشار گسترده یک شایعه دروغ درباره جامعه مسلمانان ژاپن
به گزارش قدس آنلاین، در این شرایط استعمار نو برای وارونه نشان دادن شکستهای میدانی مار دستآموز خود در منطقه، باز هم به دسیسه همیشگی متوسل شده است؛ تفرقه بینداز و حکومت کن.
به این خبر توجه کنید: وهابیهای عربستان یک زن ژاپنی را بهخاطر شیعه شدن کشتند! این تیتر، یکی دو روز پیش روی برخی از سایتهای ایرانی قرار گرفت و با هدف آب و تاب دادن به ماجرا حتی عکسهای ادعایی مربوط به قبر فرد مذکور هم به سرعت از فضای مجازی کشورمان سر درآورد. براساس گزارش منابع نامعلوم ماجرا اینگونه روایت شده است: خانم پرنیا ماتسوشیما، دختر دورگه ایرانی-ژاپنی و قاری و حافظ کل قرآن که بهتازگی شیعه شده بود، توسط سه شهروند سعودی در توکیو به شهادت رسید.
سه فرد وهابی با تابعیت عربستان که از فعالان همان مسجدی هستند که این شهیده در آن فعالیت میکرد، پس از روشنگری ایشان و ترویج فضائل و معارف اهل بیت (ع) نقشه قتل وی را برنامهریزی میکنند و زمانی که این نوعروس ۱۷ساله به قصد ورزش صبحگاهی از منزل خارج میشود، توسط خودرو زیرگرفته و از هوش میرود و وهابیها رگ دست او را قطع میکنند.
رد خبر شهادت دختر شیعه در ژاپن
اما در حالی که بسیاری با استناد به خبر منتشر شده در حال موضعگیری هستند، ناگهان اعلام میشود این موضوع صحت ندارد. خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در اینباره نوشت: براساس اطلاعات رسیده، هیچ دختر شیعهای به نام پرنیا ماتسوشیما که مشغول فعالیتهای شیعی در شهر توکیو بوده، وجود خارجی نداشته و تصاویر منتشرشده منتسب به این شخصیت در واقع مربوط به «صبریه انواری» یک دختر افغانستانی ساکن شهر دهلی نو پایتخت هند بوده است. شیعیان ایرانی ساکن ژاپن در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری ابنا، ضمن رد وجود این شخصیت، تمام اخبار منتشرشده در خصوص قتل او به دست وهابیها و دستگیری قاتلان را نادرست میدانند.
پشت پرده ماجرا چیست؟
برجسته شدن چنین خبری در میانه جنگ غزه، که تمام حواسها به این مسئله جلب شده و مسلمانان بر ضرورت مسئول دانستن رژیم صهیونیستی در کشتار نزدیک به ۴۰ هزار فلسطینی یکصدا و متحد هستند، بسیار پرسشبرانگیز است. واقعاً منفعت انتشار اینگونه اخبار با چه گروه یا کسانی است؟ موضوع اصلی اینجاست که چرا این خبر، با این مقدار از مستند و مدرک در این حجم رسانهای تولید شده است؟
یک منبع مطلع در گفتوگو با قدس درباره مطرح شدن چنین ماجرایی، پشت پرده آن را پیچیده و یک سناریوی برنامهریزی شده برای تخریب وحدت میان مسلمانان در جامعه ژاپن ارزیابی میکند. او میگوید: از ابتدای انتشار خبر در صفحه شخصی یک فرد، حجتالاسلاموالمسلمین ساواوا روحانی ژاپنی شیعه و معاون مرکز جامعهالمصطفی ژاپن به همراه ما قضیه را پیگیری کرد. در تحقیقاتی که انجام شد متوجه شدیم این داستان بهطور کامل دروغ است. درحقیقت اصالت فردی به نام پرنیا زیر سؤال است؛ چراکه این فرد اصلاً ژاپنی نبوده، از سوی دیگر عکسهایی که از فرد مورد نظر توانستیم بدست آوریم مشخص کرد از عکس یک بلاگر افغانستانی استفاده شده است. این قضیه خیلی جالب است، از این جهت که این اکانت و ماجرا را تا این حد توانستهاند پرورش دهند و حالا به اینجا رسیده است. این مسائل همه از برنامهریزی یک طرح پیچیده حکایت دارد؛ یعنی میخواهند با برجسته کردن ماجرا بر طبل اختلافات بکوبند.
اسلامستیزی در سرزمین آفتاب تابان
این منبع مطلع ادامه داد: در تشریح این مسئله، نخست اینکه نباید از نظر دور داشت که در پنج، شش سال اخیر به سبب تغییر سیاست مهاجرتی و ایجاد برخی گشایشها جمعیت مسلمانان در ژاپن رشد بالایی داشته و از ۳۰ هزار به ۳۰۰ هزار تن رسیده است. در این شرایط مطرح کردن مباحث اسلاموفوبیا (اسلامهراسی) یا اسلامستیزی معنا پیدا میکند. اقدام افرادی ناشناس با انگیزههای نامعلوم در انتشار خبری دروغ به همراه چند عکس فتوشاپی در شرایط حساس جهان اسلام قطعاً فتنهانگیزی است. با توجه به حساسیت مسئله، بهنظر میرسد موضوع یک سناریو تفرقهافکنانه و ایجاد حساسیت میان مذاهب شیعه و اهل تسنن باشد، آن هم در کشوری که مسلمانان از هر مذهبی برای مدتها بهصورت مسالمتآمیز در کنار یکدیگر زیست فرهنگی داشته، دارند و با حضور در مساجد و مراسم مذهبی یکدیگر، اتحاد خوبی را نشان دادهاند. در یک بعد احتمال میرود خبر مذکور برای برانگیختن احساسات شیعیان، بهخصوص شیعیان پاکستانی برای ایجاد تحرک ایشان منتشر شده باشد، با این نیت که در ادامه دولت ژاپن مجبور به واکنش شده و محدودیت بر فعالیتهای شیعیان (و حتی اهل سنت مقیم ژاپن که عموماً با شیعیان در فعالیتهای اجتماعی و اسلامی و حمایت از فلسطین همکاری میکنند) قائل شود. ضمن اینکه ژاپن از دید ایرانیها کشوری مورد توجه و قابل احترام بوده و بخشی از انتشار این خبر هم احتمالاً جامعه فارسیزبان را هدف قرار داده است.
از سوی دیگر همه میدانیم این روزها رژیم صهیونیستی اوضاع خوبی ندارد و تا خرخره در باتلاق غزه گرفتار شده است. گرفتاری اشغالگران تنها مربوط به ناکامی نظامی نیست، بلکه در حوزه سیاسی، کشیده شدن رژیم به دیوان بینالمللی دادگستری و احتمال اعلام حکم جلب سران صهیونیست توسط دادگاه، قطع یا کاهش رابطه ۲۶ کشور با اسرائیل و رویگردانی حتی نزدیکترین متحدان از تلآویو را نیز شامل میشود. مشکلات صهیونیستها تا جایی بالا گرفته که این روزها دانشجویان ژاپنی از جمله در دانشگاه «واسدا» توکیو هم با برگزاری تجمعات مسالمتآمیز به کارزار گسترده حامیان فلسطین پیوسته و با سر دادن شعارهایی خواستار توقف جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین شدند.
با این تفاسیر، دلیل دیگر پشت پرده شکلگیری چنین تحرکاتی به روشنی قابل شناخت است. با اینکه به سبب سرمایهگذاریهای کلان سعودی ممکن است گرایشهای سلفی در ژاپن در میان مسلمانان و یا نومسلمانان گرویده اهل سنت وجود داشته باشد، با این حال فضای نسبتاً آرامی در جامعه همیشه آرام سرزمین آفتاب تابان و شکوفههای گیلاس میان جریانات اسلامی حاکم است. بنابراین ماجرای اخیر میتواند طرحی برنامهریزی شده با هدف منحرف کردن افکار از جنایات غزه باشد، سناریوی نخ نمایی که از
هم اکنون پنبه آن زده شده و با توجه به هوشیاری مسلمانان توطئهای شکست خورده خواهد بود.
خبرنگار: هدایت جاوید