هشدار به اصولگراها و اصلاحطلبان: تفکرات مارکسیستی خریدار دارد
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۴۳۸۵۹
به گزارش خبرآنلاین، دانشگاهها اگرچه همواره به عنوان بستری برای فعالیتهای سیاسی مورد توجه بوده و به صورت جدی در جریان تحولات سیاسی، جریان ساز بوده اند اما این روزها شاهد کمتر تحرکی در این فضای بالقوه برای فعالیت های سیاسی هستیم به طوریکه گفته می شود کمتر رغبتی از سوی دانشجویان برای انجام فعالیت های سیاسی وجود دارد آنهم در سالی که منتهی به یک انتخابات مهم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما به واقع دلیل رخوت سیاسی در دانشگاه ها و بدنه دانشجویی چیست؟
ابراهیم فیاض استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در تشریح دلایل رخوت سیاسی در دانشگاهها و در بدنه دانشجویی به خبرآنلاین گفت: بحث سیاسی موضوعی مرتبط با قدرت است، با این نوع نگاه زمانی تحرک و نشاط سیاسی در جامعه و به تبع آن در دانشگاه ها امکانپذیر خواهد بود که فضای جامعه اجتماعی و نه اقتصادی باشد. زمانی که جامعه اقتصادی شده و اقتصاد قدرت گرفته و بر جامعه حاکم می شود به طور طبیعی موضوعات اجتماعی کنار گذاشته و از نشاط سیاسی هم خبری نیست، موضوعی که امروز دانشگاه ها مبتلابه آن هستند.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، با بیان اینکه جامعه ایران به شدت به سمت اقتصادی شدن در حرکت است، ادامه داد: به همین دلیل است که طبق اعلام مسئولان دانشگاه استقبال دانشجویان از مقطع دکتری به شدت کاهش یافته به طوریکه گفته میشود تقریبا تعداد داوطلب و تعداد پذیرش یکسان است. این تغییر رفتارها را باید ناشی از حاکم شدن نگاه اقتصادی دانست که دانشجویان به جای کسب مدرک در پی درآمد زایی هستند.
فیاض افزود: در چنین شرایطی فضایی از دانشگاه باقی نمی ماند که در آن بتوان درباره قدرت فکر یا مباحث سیاسی را مطرح کرد، امروز سیاست های کلان به این سمت است که "با پولداران دوستی کنید و وارد شبکه اقتصادی آنها شوید" بنابراین چون رشد جامعه ما رشد اقتصادی است به رشد اجتماعی و فکری توجهی نمیشود که در این زمینه دانشگاه ها هم از این قائده مستثنی نیستند.
تفکرات غرب گرا در بین دانشجویان و اساتید همه گیر شده استوی با بیان اینکه ادبیات و تفکرات غرب گرا در بین دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه ها همه گیر شده است، افزود: امروز به کرات شاهدیم که دانشجویان به دنبال آمادهسازی مقالات ISI و فراهم کردن شرایطی برای خروج از کشور هستند، همه این ها ناشی از حاکم شدن تفکرات اقتصادی است.
دانشجویان حال نقد کردن و انتقاد اجتماعی ندارنداین استاد دانشگاه تهران ادامه داد: در شرایطی که تفکرات اقتصادی حاکم شده پرداختن به موضوعات سیاسی بیمعناست، طبیعی است که در این اوضاع هیچ دانشجویی حال نقد کردن و انتقاد اجتماعی ندارد زیرا احساس می کند وقت تلف کرده چون اقتصاد اصل اساسی حاکم بر زندگی مردم شده است؛ دانشجویان امروز بر این باورند که در شرایطی که پولی وجود ندارد نقد کردن چه فایده ای دارد. حتی اگر در این وضعیت نقدی صورت میگیرد با این نیت است که شرایط ورود به کشورهای اروپایی و آمریکایی تسهیل شود.
گرایش دانشجویان به تفکرات کمونیستیوی با بیان اینکه امروز تفکرات وابسته به دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب در دانشگاه خریداری ندارد، تاکید کرد: ۹۰ درصد دانشجویان درصدد مهاجرت هستند و دانشجویان روشنفکر در ۱۰ درصد باقی مانده هم گرایش به تفکرات کمونیستی پیدا کرده اند.
فیاض با تاکید بر رواج بسیار زیاد تفکرات کمونیستی بین دانشجویان، ادامه داد: امروز در دانشگاه نه بسیج دانشجوی و نه تشکل های اصلاح طلبی اثری ندارند، شعارهای انسان گرایانه و عدالت طلبانه در بسیج دانشجویی و تشکلهای اصلاح طلبی مطرح نیست بلکه مارکسیست ها در این زمینه پرچمدار هستند.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران ادامه داد: امروز در دانشگاه تهران تفکرات مارکسیستی بسیار پررنگ است و دانشجویان مرتبط با این تفکر بسیار پرمطالعه و پرفکر هستند چون به دنبال نقد شرایط موجود یعنی حاکم شدن اسلام سرمایه داری هستند. واقعیت آن است که نفوذ فضای سرمایهداری باعث شده دانشجویان انگیزهای برای ماندن و فعالیت علمی و سیاسی نداشته و پیگیر مهاجرت باشند و همان طور که گفتم بخشی از دانشجویان نخبه ای هم که می مانند دیدگاه مارکسیستی دارند.
وی با بیان اینکه این گروه از دانشجویان به دنبال کمونیستی کردن ایران هستند، تصریح کرد: آنها معتقدند باید جلوی سرمایه داری ایستاد، بارها مشاهده کرده ام که با وقوع هر نهضت سوسیالیستی در جهان خوشحال می شوند، البته باید بگویم که این ها همبستگی جهانی دارند و با سوسیالیست ها در آمریکا ، اروپا و آمریکای لاتین و چین همراه هستند.
چرا مداحان صبح تا شب در صدا و سیما برنامه دارنداین استاد دانشگاه تهران با انتقاد از بی توجهی مسئولان نسبت به رشد اسلام سرمایه داری و آمریکایی در کشور ، تاکید کرد: هر بار که بخواهیم در این باره هشدار دهیم مانع می شوند حتی صدا و سیما کسانی که راجع به این موضوعات واکنش نشان می دهند را بایکوت کرده و حتی یک نشست درباره اسلام شناسی واقعی برگزار نمی شود این در حالی است که مداحان صبح تا شب در صدا و سیما برنامه دارند.
بسیج دانشجویی در حال پیوستن به نظام سرمایه داری استفیاض با بیان اینکه مارکسیست امروز مارکسیست ۴۰ سال پیش نیست، ادامه داد: مارکسیست امروز حتی ممکن است برای شما مذهبی هم حرف بزند و مارکسیست تند گذشته نیست. واقعیت آن است که حاکم شدن نظام سرمایه داری فضا را به سمتی پیش برده که دانشجوها به تفکرات مارکسیستی و روشنفکری گرایش پیدا کردند که انتهای آن هم احتمالا به رادیکالیسم و بحرانهای اجتماعی کشیده میشود. نمونه آن اقدام اخیر دانشجویان چپ مارکسیست بود که تجمع کردند و ضد حجاب شعار دادند، خب در این شرایط بچه های بسیج دانشجویی می خواهند از چه دفاع کنند؟ از اسلام سرمایه داری حاکم؟ واقعیت این است که بسیج دانشجویی اصولگرایی که دارای تفکرات خیلی تند بود امروز در حال پیوستن به نظام سرمایه داری است چون این سیاست دنبال می شود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ایران با توان ۹۰ درصدی خود به سمت سرمایه داری در حال حرکت است حال چطور با این شرایط ما می توانیم از شکلگیری تفکرات کمونیستی و سوسیالیستی در دانشگاهها جلوگیری کنیم.
وی با بیان اینکه برگزاری نشست ها و تجمعات بین دانشجویان کمونیست با جدیت در دانشگاه پیگیری می شود، افزود: طرفداران تفکر کمونیستی نه در انجمن اسلامی اصلاح طلب هستند و نه مجموعه اصولگرایی مثل بسیج دانشجویی، تنها در قالب انجمن صنفی فعالیت می کنند و نسبت به موضوعات صنفی مانند نیشکر هفت تپه، حقوق و اخراج کارگران از منظر و نگاه عدالت طلبی واکنش نشان داده و اعتراض می کنند.
فعالیت بسیج دانشجویی به برپایی هیات محدود شده استفیاض با تاکید بر اینکه امروز تنها دانشجویان مارکسیست و چپ شعار عدالت طلبی سر می دهند، گفت: در این میان بسیج دانشجویی خود را باخته است، در واقع بسیج دانشجویی در دانشگاه به مجموعه هیات دار تبدیل شده و ماموریتش تنها به برگزاری هیات محدود شده به طوریکه حتی یک بحث علمی و فکری هم برگزار نمیکنند که البته اگر هم بگذارند کسی شرکت نمی کند.
این استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران، با بیان اینکه در حال حاضر مارکسیستها اقدامات خود را وارد فاز سیاسی نکرده اند، گفت: البته به زودی و بعد از انتخابات ۹۸ این گروه وارد فعالیت سیاسی شده و شاهد خواهیم بود که اندیشه های مارکسیستی در فضای دانشگاه ها و بدنه دانشجویی دین سرمایه داری و اسلام سرمایه داری را نقد میکنند، در شرایطی که مارکسیتها تقویت شوند تنها اسلام اخلاقی، ارزشی و عدالت طلبانه حذف میشود.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۴۳۸۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/