الهام کردا: برای بودن و دیدهشدن هر کاری نمیکنم
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۹۸۹۰۹
الهام کردا میگوید: «قرار نیست با ادا و اصولهای غیرقابل باور، آدم متفاوتی باشم.» اما این حرفش تنها درباره بازیگری نیست، وقتی برای مصاحبه با او تماس میگیریم در همان زنگهای اول پاسخ میدهد و بعد هم در همان زمان مقرر که گفته است، پاسخها را میفرستد،این رفتارش بهدور از همان ادا و اصولهایی است که انگار تبدیل به رسم رایج شده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک»؛ این روزها دو فیلم از این بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون در سینماها درحال اکران است. «آندرانیک» به کارگردانی حسین مهکام فیلمی که از دی ماه سال گذشته بر پرده سینماهای هنروتجربه آمدهاست و «به دنیا آمدن» ساخته محسن عبدالوهاب که به صورت مشترک در سینماهای هنروتجربه هم در حال نمایش است. همین بهانهای برای گفتوگوی هنر و تجربه با کردا درباره این دو فیلم و دیگر فعالیتهایش شد.
داستان فیلم «آندرانیک» در ابتدا نمایشنامه بوده و دیالوگهای آن هم به گفته حسین مهکام تغییر زیادی نکرده و حضور رضا بهبودی و سعید چنگیزیان هم با تجربه تئاتریشان باعث شده است این فیلم در مجموع حال و هوایی تئاتری را تداعی کند. با توجه به پیشینه تئاتری که دارید، این فضا روی انتخابتان برای بازی در این فیلم تاثیر گذاشت یا نکات دیگری باعث جذب شما به این کار شد؟
«آندرانیک» قبلا به صورت نمایشنامه نوشته و اجرا شده بود و اتفاقا اجرای خوبی هم از این نمایشنامه در آن سالها شد. من هم آن اجرا را دیده بودم اما قطعا به عنوان بازیگر دلم نمیخواست نمایشنامه و آن اجرا تکرار شود. «آندرانیک» باید فیلمنامه میشد با مشخصات فیلمنامه و از روز اول هم در جلسات و دورخوانیها همه به این موضوع اعتقاد داشتیم که هرچه کمتر به تئاتر شبیه شود. حالا اتفاقی که در خروجی کار میبینیم اگر فضای تئاتری را تداعی میکند شاید به دلیل پیشینه ما سه بازیگر یا دیالوگها و مونولوگهای طولانی و قابهای ثابت است و چیزهای دیگر اما همه اینها میتوانند در یک اثر سینمایی هم باشند و اتفاقا درست هم کار کنند. به هر حال اولین نکتهای که باعث میشود، انتخاب و اطمینان کنم، متن است که در «آندرانیک» متن اطمینان من را جلب کرد.
«آندرانیک» دومین تجربه حسین مهکام بعد از «آزادی مشروط» و «به دنیا آمدن» هم دومین فیلم سینمایی محسن عبدالوهاب بعد از «لطفا مزاحم نشوید» و مستندهای بسیار است. چقدر پیشینه کارگردان برای انتخاب نقشتان اهمیت دارد و آیا عوامل دیگر مثل فیلمنامه و…عامل تعیین کنندهتری هستند؟
خب این موضوع نسبی است. گاهی فقط پیشینه کارگردان معیار انتخابت میشود و قبل از خواندن متن مطمئنی که دلت میخواهد با این کارگردان کار کنی. گاهی فیلمنامه تنها معیارم میشود و خب من با کارگردانهایی هم که فیلم اول ساختهاند، کار کردهام و متن، معیار و ترازوی تصمیمم بود. هر موقعیتی و پیشنهادی فرق دارد. مهم این است که تو باهوش باشی. با یک یا دو جلسه با کارگردان میتوان فهمید که او چقدر بلد است و چقدر کارش برایش مهم است. البته مهمترین دلیل برای اینکه من فیلمنامهای را انتخاب کنم این است که در نشست با کارگردان به قول معروف حال و احوالم با آن کارگردان به عنوان یک انسان خوب باشد.
«آندرانیک» بخشی از زندگی یک خانواده ارمنی در ایران در سال ۱۳۲۸ را به تصویر کشیده است. شما به عنوان بازیگری که نقش دختر کشیش را بازی کردهاید، چقدر با جامعه ارامنه آشنایی داشتید و برای نزدیکی به این نقش چه کار کردید
تقریبا هیچ آشنایی تنگاتنگی با این قشر عزیز نداشتم. دوستان خیلی نزدیک ارمنی هم ندارم. فقط یکبار در زندگی ارمنستان بودهام و از تاریخ آنها کم میدانستم اما بعد از اینکه قرار شد در «آندرانیک» بازی کنم دیگر لازم بود هم کمی از تاریخ آگاهی پیدا کنم و هم کمی لهجه و کمی خصوصیت و مود. برای همین دختر آقای خچومیان که در فیلم هم بازی کردند، خیلی کمک کردند، کتابهای زیادی معرفی کردند و خیلی همراهم بودند.
شما در مصاحبهای گفتید که پیش از خواندن فیلمنامه «به دنیا آمدن» بازی در آن را قبول کردید. با توجه به اینکه اولین نقش اولتان در یک فیلم سینمایی است، چطور شد بدون خواندن فیلمنامه پیشنهاد بازی در آن را قبول کردید؟
به هرحال اینطور نبود که ندانم قصه فیلم چیست و در آن چه میگذرد. از داستان و پلات فیلمنامه باخبر بودم. منظورم از این حرف جزییات و خواندن فیلمنامه بود. بله قبول کردم چون برایم شخص آقای عبدالوهاب، شیوه کارش و طرز فکر و جهانبینیاش مهم بود و خیلی خیلی قبولشان داشتم و دارم. پس با اطمینان قبول کردم.
بازیهای شما بسیار راحت و باورپذیر هستند و با دیدن نقشهایتان انگار درحال تماشای یک آدم آشنا هستیم. نه تنها در سینما بلکه در تئاتر هم همینگونه است. حتی با اینکه برخی از بازیگران تئاتر در نقشهای سینمایی، حسهایی مثل درشت نمایی را منتقل میکنند اما درباره شما اینطور نیست. برای رسیدن به این مرحله چقدر روی نقشهایتان تاثیرگذار هستید، چقدر با کارگردان صحبت میکنید؟ آیا سراغ نقشهایی میروید که باورپذیری بیشتری داشته باشند یا یک شخصیت را به یک آدم آشنا و باورپذیر تبدیل میکنید؟
بازیگر باید بداند کی، کجا و در چه موقعیتی چه کار باید کند. او میتواند به دانش و هوش و غریزهاش اطمینان کند. همینها به او میگویند که در هر جایی و در هر نقشی چگونه باشد و چقدر باشد ولی نکته مهم این است که خیلی خیلی فرق میکند کارگردانی بتواند بازیگر را خوب هدایت کند یا نه، اینکه چقدر از ظرفیتهای بازیگریاش استفاده کند و چقدر او را در جای درستی قرار بدهد،خیلی اهمیت دارد.
خب با این تعریف شما، من تا به حال خیلی خوششانس بودهام که کارگردانهایم میدانستند چه جور نقشهایی را به من بسپارند. راستش فکر میکنم من الهام کردا هستم با این خصوصیات: یک صدایی دارم و یک قیافهای و یک انرژی. قرار نیست با ادا و اصولهای غیرقابل باور، آدم متفاوتی باشم. کافی است فکر کنم کاراکتری که بازی میکنم چقدر به من شبیه است و من چقدر به آن کاراکتر شبیه هستم و بعد با هم (من و کارکتر) تعامل میکنیم، ما میشویم من، منی که دیگر تفاوتی بینمان نیست و شاید این راهی است برای اینکه تماشاگر قبولش کند یا به اصطلاح باورش کند. پروسه پیچیدهای است و شاید خیلی نشود در موردش با جزییات توضیح داد ولی سخت است و پیچیده.
شما از سال ۸۰ وارد تئاتر شدید و در سال ۹۰ با فیلم «برف روی کاجها» به سینما آمدید. چطور شد با این فاصله وارد سینما شدید؟ خودتان نمیخواستید یا شرایط دیگری باعث این کار شد؟
تصمیم داشتم و دارم که برای بودن و دیدهشدن هر کاری نکنم. راستش شاید در آن سالها کارهایی هم کرده بودم کم و کوتاه اما همه را دوست داشتم. کارگردانهایی را انتخاب کردم که بتوانم از آنها یاد بگیرم و باز هم با اینکه کوچک بودم اما حواسم بود که صرفا فقط کار نکنم بلکه خوب کار کنم و بعدش هم از بودن در تئاتر لذت میبردم. بنابراین لزومی نداشت فقط برای بودن در سینما کاری خلاف تمایلاتم انجام بدهم. بازیگری هیچوقت برای من فقط کارکردن و دیدهشدن نبود. بازیگری یک منش بوده و هست ولی در کل از این مسیر و این آهستگی خوشم میآید و بابتش خیلی خیلی خوشحالم.
شما تجربه کارگردانی یک کار تئاتر با عنوان «پرشینکت» به نویسندگی مهین صدری و بازی سعید چنگیزیان را هم دارید. چطور شد دیگر کارگردانی را ادامه ندادید و آیا قصد دارید باز هم یک کار دیگر تئاتر را کارگردانی کنید؟
کارگردانی کار خیلی سختی است. مسئولیت یکعده زیادی با توست، انگار کارگردان پدر گروه یا مادر گروه میشود. نمیتوانی از مسالهای بگذری، نمیشود چیزی را نشنیده گرفت و راحت گذشت حداقل برای من اینطور نیست اما واقعیتش این است که کارگردانی تئاتر برایم خیلی جذاب است و این روزها دوباره درحال تجربهاش هستم. میدانم سخت است ولی کارهای سخت آدم را زنده نگه میدارند.
بعضی از بازیگران تئاتر برای یک نمایش حساسیت و وسواس زیادی به خرج میدهند درحالی که انتخابهایشان در سینما و تلویزیون طوری است که انگار حساسیت در این مدیومها برایشان کمتر از تئاتر است اما در مورد شما بهنظر میرسد همان حساسیت در تئاتر در سینما و تلویزیون هم رعایت میشود. این گزیده کاری طی این سالها سخت نبوده است؟
دقیقا. حساسیت من شاید در سینما و تلویزیون بیشتر هم هست چون مدیوم بزرگتری به لحاظ ارتباط با بیننده است.وقتی کمکاری یا فکر میکنی آن چه که به تو پیشنهاد میشود، نمیتواند خوشحالت کند، شاید سخت به نظر برسد اما این واقعیت است. در این میان فقط باید فکر کرد آن کارهایی را قبول میکنم که دوست دارم، آنوقت حالمان خوب میشود چون به اجبار فقط کار کردن،جلو نرفتیم. به هر حال معیارهای هر آدمی در جهان با دیگری فرق میکند. بنابراین ترجیح میدهم کاری را انجام دهم که باورش دارم، دوستش دارم و آدمهایش را هم دوست دارم حتی اگر به نظر دیگران اصلا خوب نباشد. پای یکسری اصول ایستادن سخت است اما لذت هم دارد.
چقدر مخاطب فیلمهای هنروتجربه هستید؟
هنروتجربه بخش خیلی مهمی در سینمای ماست چون اتفاقا فیلمهایی در آن دیده میشود که خیلی خاص هستند یعنی اگر بخواهیم یکسری از فیلمها را از سینمای تجاری دور کنیم، به بخش هنروتجربه تبدیل میشود که مورد علاقهام است برای اینکه در آن شکل امروزی و رایج سینما را کمتر میبینیم. در هنروتجربه میتوانیم خطرکردن را ببینیم، به ویژه در فیلمهایی که فیلمسازان جوان میسازند.
در این نوع سینما و آثاری که کمی وجهه هنری آن بالاتر است، اتفاقهای جدیدتری را میتوان شاهد بود. به طور قطع این فیلمها پیشنهادهای جذابتری را مقابل شما قرار میدهد تا اینکه بخواهید از یک الگوی همیشگی و تکراری استفاده کنید. فیلمهایی از من هم که در هنروتجربه به نمایش در آمدهاند را خیلی دوست دارم و فکر میکنم تا یک ماه دیگر یکی دیگر از فیلمهای نیز در هنروتجربه اکران شود. یادم است فیلم «ماهی و گربه» را در هنروتجربه دیدم و خیلی برایم جذاب بود.
به طور کلی گرایشتان به سمت چه نوع فیلمهایی است؟
خیلیها و از جمله من این روزها بیشتر سریال میبینیم. بهنظرم در سریالهایی که آنور ساخته میشوند و حتی سریالهای اروپایی اتفاقهای خیلی درستی میافتد. در این سریالهای طولانی مدت چند فصلی، بهشدت کشف اتفاق میافتد و میتوانی آنها را تحلیل کنی. این نکات خیلی برایم جذاب است. به طور کلی زیاد فیلم میبینم. هر اثری که مرا به وجد بیاورد و یا شگفتزدهام کند، برایم جذاب است.
فیلمهایی که بازی، کارگردانی و فیلمنامه خوب داشته باشد یا جادویی در آن ببینم را بسیار دوست دارم اما نمیتوانم بگویم مثلا فیلمهای کلاسیک یا هالیوودی یا نوع دیگری را دوست دارم اما اگر بخواهم بگویم شکل فیلمهای مورد علاقهام چیست، باید بگویم فیلمهای اروپایی خیلی مورد علاقهام هستند، چون همه چیز در آنها خیلی آرام پیش میرود، خیلی مینیمال و پر از سکوت هستند و دیالوگها خیلی مفهومی است. در حال حاضر چنین فیلمهایی مورد علاقهام هستند. البته ذائقه آدم میتواند در هر دورهای فرق کند.
حضور بازیگران و چهرههای شناخته شده هنری در فضای مجازی این روزها به بخشی از هویت آنها تبدیل شده اما بهنظر میرسد حضور شما در فضای مجازی و حتی فضای حقیقی حساب شده است. دلیل این رویکردتان چیست؟
در همه جای دنیا اینطور شده که فضای مجازی بخشی از هویت تو شده است یعنی تو با آنچه که از خودت نشان میدهی و تصویری که فضای مجازی از تو نشان میدهد، میتوانی هویت خودت را بسازی. صادقانه نیست اگر بگویم فضای مجازی برایم مهم نیست. فکر میکنم برای هرکسی مهم است اما اینکه چقدر در آن فعال هستی و چقدر برایت مهم است، بخشی از ماجراست که همیشه فکر میکنم باید درباره آن حرف زد ،چون همه زندگی تو نیست و تو همه وجودت را از آن نمیگیری بلکه تنها بخشی است که میتوان حرفهایی را برای جمعیت بیشتری بزنی یا بلندتر حرف بزنی.
وگرنه فکر میکنم این هم یک موج است و با گذشت زمان، تب آن کم میشود. حتی وقتی در یک هفته کارهای زیادی داشتهام اصلا یادم رفته است که چنین چیزی در زندگیام وجود دارد و اصلا به این فکر نکردهام که در فضای مجازی چگونه هستم یا چه کسی درباره من حرف میزند. این فضا خیلی برایم مهم نیست هرچند امروزه این فضا وجود دارد و نمیتوان منکر آن شد فقط کاش سعی کنیم به آن دل نبندیم. و این آن چیزی است که همیشه به خودم میگویم.
منبع: تابناک
کلیدواژه: الهام کردا آندارنیک به دنیا آمدن محسن عبدالوهاب فیلم سینمایی سینما برانکو ایوانکوویچ مسعود سلیمانی بندر شهید رجایی بیژن زنگنه بلندی های جولان سازمان انرژی اتمی شیرمحمدعلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۹۸۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نهالکاری در ۵۰ هکتار از اراضی تفرجگاه عینالی تبریز
سیامک آسیایی گفت:کاشت درختان سرو نقرهای، کاج سیاه داغداغان، اقاقیا و سنجد در این محدوده انجام میشود.
وی افزود:ایجاد و توسعه شبکه آب خام نیز برای تأمین منابع آبی مورد نیاز انجام گرفته است.
باشگاه خبرنگاران جوان آذربایجان شرقی تبریز