برگ هیچ درختی به کتابفروشیها رسید
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۰۶۲۰۶
اثری تازه از فرزانه قوامی به نام وقتی که عشق کهنسال بود، یکی از آخرین کتابهای نشر نیماژ، به تازگی به بازار آمده است. این کتاب دربرگیرنده ۳۵ شعر از شعرهای سروده شده در دوره زمانی ۹۰ تا ۹۶ قوامی است که در قالب سپید سرود شده اند، هر چند یک اثر نیز تاریخ سال ۸۵ را بر خود دارد.
فرزانه قوامی (متولد ۱۳۴۷) دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبایی، از اوایل دهه ۸۰ با چاپ مجموعه شعر گفته بودم؛ من از نسل شهرزادهای مضطربم در عرصه شعر معاصر ایران مطرح شد و بعد از آن مجموعه های دیگری چون ا ز من فقط النگویی میماند، بعد از هفت ساعت و بیست و نه دقیقه گریه، کاترینا طوفان مورد علاقه من است و اینهمه چند بالای صفر را منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مضمون شعرهای آخرین کتاب قوامی، بیشتر مسائل اجتماعی و موضوعات مرتبط با زنان گاه با چاشنی سوالات فلسفی (مانند شعر تضاد با انحنا یا فضاهای نزدیک) تشکیل می دهد. با اینکه قالب شعرها سپید است؛ از موسیقی درونی و کناری برخوردار است که تا حدی خواندن اشعار را به ویژه برای مخاطب ایرانی که با پیشینه ای بیش از هزارساله از شعر موزون دارد، خوش خوان و لذت بخش تر می کند؛ مانند این قطعه ابتدایی از شعر فضاهای نزدیک
پاره ای از پرسشهای فلسفیاند
تعدادی نامحدود از آنها کنجکاوی
امروزه در معابر
زندگی ادامه دارد به شیوهای خصوصی
کتاب وقتی که عشق کهنسال بود با شمارگان ۵۰۰ نسخه در ۱۱۲ صفحه در مجموعه «پازل شعر امروز» توسط نشر نیماژ منتشر شده است.
بخش هایی از شعر کیک زرد این مجموعه را با هم میخوانیم
...تجربه ثابت کرده
آنانی که در ناامیدی بسی امید داشتهاند
شبهای سیاهشان پایان یافته
مرگ مرموز نزدیکانشان را نادیده میگیرند
به کلبهای متروک میروند
و ساعتها سرگرم اضلاع هندسی یک ثانیه میشوند
آنگاه بلند میگویند
خستهام
از من مراقبت کنید
خستهام
اخبار بد را از من پنهان کنید…
داستانی تازه از نویسنده زخم شیر
دیگر کتاب تازه نشر نیماژ کتاب برگ هیچ درختی از صمد طاهری است. صمد طاهری نامی شناخته شده در عرصه ادبیات معاصر نثر امروز ایران به شمار میآید. وی که به سال ۱۳۳۶ در آبادان متولد شد و امروز ساکن شیراز است، نوشتن را از اوایل دهه ۵۰ خورشیدی آغاز کرد و یک دهه بعد چندی در جلسات پنجشنبههای هوشنگ گلشیری (۱۳۱۶ تا ۱۳۷۹ نویسنده معاصر ایرانی) شرکت می کرد.
از وی چند مجموعه داستان شامل شکار شبانه و سنگ و سپر نیز پیش از این منتشر شده است؛ اما وی با مجموعه داستان زخم شیر بیشتر مطرح شد. این مجموعه داستان که اول بار سال ۱۳۹۶ توسط نشر نیماژ به بازار آمد، در یازدهمین دوره جایزه جلال شایسته تقدیر شناخته و برگزیده بخش داستان کوتاه دومین دوره جایزه احمد محمود نیز شد.
داستان نیمه بلند برگ هیچ درختی در ۸۰ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه روایتی از دورهای خاص در جنوب کشور ارائه میدهد که طاهری، طی آن قصه سیامک و عمو عباس را در فضایی پایبند به واقعیت و البته گاه فراتر از آن ترسیم میکند.
بخشی از کتاب برگ هیچ درختی سال دوم دانشکده بودم که عمو عباس از شرکت نفت اخراج شد. دو ماهی بعد از این ماجرا چند روزی مرخصی گرفتم و به خانه برگشتم. بابابزرگ بغلم کرد و سرورویم را بوسید. عمه کوکب هم همین کار را کرد، اما به سردی و زورکی. عمو عباس مثل سگی کممحلیام کرد. دستی زورکی داد و طوری گفت؛ خوش اومدی، که انگار بگوید؛ کاشکی رفته بودی زیر گل. لبخند همیشگی از چهرهاش پریده بود ودیگر بوی گازوئیل نمیداد.
یاسمن های زنانه از آذرپناه
مجموعه داستان یاسمن های زنانه از آرش آذرپناه (متولد ۱۳۵۹) دیگر اثر نشر نیماژ است. این اثر با هشت داستان کوتاه که بعضی ابتدا در دهه ۸۰ نوشته و بعد بازنویسی شدهاند، چندان از رویکرد اصلی داستان های پیشین آذرپناه فاصله نگرفته است. توجه به زبان و موقعیت های منحصربه فرد همچنان جانمایه این داستان هاست. توجه به فرم روایت نیز در مجموعه به زبان افزوده شده تا داستان هایی مفصل تر بیافریند.
آذرپناه که از ابتدای دهه ۸۰ با رمان خانه جای ماندن نیست وارد عرصه نویسندگی شد، ک سی گلدانها را آب نمیدهد، شماره ناشناس و داستان های پشت پرده از دیگر آثار اوست. کتاب یاسمنهای زنانه در ۱۲۶ صفحه و شمارگان ۵۰۰ نسخه چاپ شده است.
در بخشی از داستان احضار روح (تفننی در فرم) این مجموعه میخوانیم:
«دقت کنید خانم! من می خواهم لحظه لحظهی این داستا، خواننده را غافلگیر کنم؛ ضربه پشت سر ضربه. متوجه هستید؟»
«بله آقا اما کسی جز من این داستان را نمی خواند…»
«خیر شما اشتباه میکنید. بیرون این دنیا را که نمیبینید. بیرون از اینجا یک نفر دارد داستانمان را برای سه نفر دیگر میخواند؛ سه نفر دیگر که دور میز نشستهاند و دارند گوش میدهند. داستان من در خلال خواندن او نوشته شده است».
منبع: ایرنا
کلیدواژه: کتاب و کتابخوانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۰۶۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه نوجوانان امروز را به خواندن کتابهای ایرانی علاقهمند کنیم؟/ ادبیات نوجوان در سایه غلبه ترجمه
به گزارش قدس آنلاین، این موضوعات شامل کلیات،دین، علوم اجتماعی،علوم طبیعی، علوم عملی، زبان و ادبیات میشود. در بین موضوعاتی که گفته شد، سه موضوع کودک و نوجوان، ادبیات و کمک درسی بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند. ادبیات و کودک و نوجوان همیشه بیشترین تولیدات را در آمار نشر به خودشان اختصاص میدهند و گاهی ادبیات در رتبه اول و گاهی هم کودک و نوجوان این رتبه را کسب میکند. طبق آمار منتشر شده بخش زیادی از کتابهای کودک و نوجوان مربوط به ترجمه است و آثار ایرانی کم تر مورد توجه قرار میگیرد . در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که چگونه میتوان از بسترهای صدرنشینی کتابهای کودک و نوجوان برای توجه به نویسندگان ایرانی استفاده کرد.
غلبه آثار ترجمه تهدید نیست
هادی خورشاهیان؛ نویسنده ادبیات کودک و نوجوان خورشاهیان، معتقد است در دورهای که زندگی میکنیم نباید از کتاب انتظار آموزش داشته باشیم. او افزود: در کشور ما جمعیت قابل توجهی کودک و نوجوان هستند. این قشر از جمعیت سرمایههای آینده ما هستند. اگر عناوین کتابهای کودک و نوجوان در صدر چاپ سایر عناوین است به دلیل قشر نوجوان است که باید از این بستر استفاده شود. به گفته این نویسنده خانوادهها و مراکز فرهنگی باید به خواندن کودکان و نوجوانان جهت دهند و به آنان کمک کنند که کتابخوانی را منظم انجام دهند و کتاب مناسب سن خود را انتخاب کنند.
خورشاهیان معتقد است: بعضی از موضوعات مانند روانشناسی که متاسفانه در قالب روانشناسی زرد عرضه میشوند برای قشر کودک و نوجوان مناسب نیست. بهتر است که موضوعات روانشناسی در قالب و شعر داستان برای کودکان و نوجوانان ارایه شود.
هادی خورشاهیاننویسنده «پراگ در تبعید» در پاسخ به این پرسش چرا در میان آثار نویسندگان ایرانی با فقر ژانر مواجهیم، اظهار کرد: شاید در موضوعات جامعه شناسی و علوم اجتماعی با فقر ژانر مواجه باشیم آن هم به این دلیل که نیازی نیست برای کودکان و نوجوانان مدام از آسیبهای مختلف به صورت مستقیم صحبت کنیم اما من به عنوان کسی که 21 سال در واحد صدور مجوز کتاب کودک و نوجوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشغول به کار بودم و هنوز هم هستم معتقدم ما در ادبیات نوجوان و حتی کودک با مقوله فقر ژانر مواجه نیستیم.
خورشاهیان در خصوص غلبه آثار ترجمه در میان کتاب های کودک و نوجوان نسبت به آثار ایرانی و تاثیر این مساله، بیان کرد: غلبه ترجمه زمانی میتواند برای صنعت نشر تهدیدکننده باشد که همه ابزارهایی که استفاده میکنیم بومی و طبق فرهنگ ایرانی و اسلامی باشد و کودکان ما به کتابهای ترجمه و خارجی بیاورند اما زمانی که تلویزیون تماشا میکنیم و بین سریالهای ایرانیِ تکراری، سریالهای خارجی نیز دیده میشود یا وقتی 90 درصد از اخبار ما مربوط به کشورهایی مانند آمریکا است. پس کودک با این فرهنگ بیگانه نیست و میتواند خودی و غیرخودی را تمیز دهد.
این نویسند افزود: اگر کودکان فیلمها و کتابهای خارجی را میخوانند به دلیل اشتراک در موضوعات مختلفی است که جغرافیا نمیشناسد. در این خصوص نهادها و ارگانها نمیتوانند دخالت کنند و تصمیم گیرنده باشند و با بخشنامههای مختلف جلوی شروع کاری را بگیرند اما میتوانند در سخنرانیها به پاسداشت زبان فارسی و کتابخوانی اشاره کنند، کتابهای خوب معرفی کنند،مسابقه برگزار کنند. حتی کانون پرورش فکری میتواند کتابخانههای عمومی محلهها و فرهنگسرای مختلف را تقویت کند.
کتابخوانها را تشویق کنیم
حسین فتاحی دیگر نویسنده کودک و نوجوان ترغیب کودکان و نوجوانان به خواندن آثار خارجی را تصویرگری و طراحی جلد درخشان آن آثار دانست. او گفت: بچهها هیچ پدرکشتگی با نویسندهها ندارند آنها فقط به سمت کتابهایی میروند که توجهشان راجلب کند. ما در زمینه مطالعه، رقیبهای بسیار جدی داریم و کودکان بیشتر جذب کتابهای ترجمه میشوند؛ زیرا نسبت به کتابهای تالیفی از زیبایی بیشتری برخوردارند. کتابهای ترجمه برای ناشران سهل الوصولتر هستند زیرا کار تصویرگری داخلی برای ناشر کار بسیار هزینهبری است. اگر برخی ناشران در کنار کارهای ترجمه، تالیف هم انجام میدهند به دلیل حفظ آبرو و وجهه فرهنگی آنها است. آنها خودشان را موظف میدانند که در زمینه تالیفات فارسی، هم خدمت و ادای دین کنند. با توجه با اینکه چاپ کتابهای تصویری بسیار گران است، اگر احساس نیاز به داشتن این کتابها میکنیم باید مشوق و تسهیلاتی را برای ناشران درنظر بگیریم. کتابی که خانواده تا چند سال پیش با قیمت 30 هزارتومان برای فرزند خود میخرید، امروز باید آن را با قیمت 300 هزارتومان بخرد و طبیعی است که از پس مخارج آن برنیاید.
حسین فتاحیفتاحی یادآور شد: اگر بخواهیم مطالب علمی، ریاضی، تاریخی و... برای کودک و نوجوان تولیدکنیم، باید در قالب داستان طراحی شود. بچهها باید از دل یک داستان به اطلاعات مفید دست یابند و قهرمان خود را انتخاب کنند. لازمه انجام این کار داشتن برنامه، تیم همراه و رشد فرهنگی است. اکثرا کتابهایی که به صورت تیمی طراحی شده، کتابهای ترجمه است و دلیلش هم این است که مترجمان مابین خود مدیریت درست را پذیرفتهاند. یک داستان خوب کودک باید حدودا ۴۰۰ تا ۵۰۰کلمه باشد زیرا مغز کودکان مانند بزرگسالان قادر به پردازش اطلاعات طولانی و پیچیده نیست. شخصیتهای داستانهای کودکانه همچنین باید با سایر شخصیتهای قابل تشخیص برای کودکان مانند دوستان، خانواده، معلمان، همکلاسیها و دیگران رابطه داشته باشند. درواقع ارتباطات باید نقش پررنگی در قصههای کودکانه داشته باشد.
وی در خصوص اینکه برنامه مدونی برای مطالعه از طرف سازمانها و نهادهای فرهنگی نداریم، افزود: زمانی که ناشران کار میکنند، نهادها باید کاغذ و سیستم فروششان را تامین کنند. اگر ما به دنبال رشد معقول و منطقی برای پیشرفت مطالعه هستیم باید برنامه ریزی دقیق انجام دهیم. ما نیاز داریم میزان مطالعه، چاپ کتاب و کمبودها در کتابها از نظر مضمون، موضوع و گروه سنی را بررسی کنیم و به سمع مسئولین برسانیم. همچنین تشویقهایی را برای کتابخوانان درنظر بگیریم. اگر این روند را پیش بگیریم تا 10 سال آینده میتوانیم به نقطهای که ضرورت جامعه هست، برسیم.
تولید کتابهای رنگی را جدی بگیریم
سپیده خلیلی، نویسنده و مترجم در خصوص غلبه آثار ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان گفت: مسلما این برتری، خوب نیست اما هر ناشری ترجیح میدهد کتابی را در ایران چاپ کند که قبلا امتحانش را پس داده باشد. بسیاری از موارد ترجمه با فرهنگ ما یکسان نیست و تولید کتابهای چهار رنگ توسط نویسندگان در حال از بین رفتن است. ای کاش وزارت ارشاد بودجهای را به تولید کتابهای چهار رنگ تالیفی اختصاص دهد تا نویسندگان بتوانند در موضوعات مختلف نوشتههای خود را منتشر کنند و کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی بزرگ شوند.
سپیده خلیلیاین نویسنده و مترجم کتاب در خصوص مشکلات کتابهای ترجمه در ایران گفت: در بسیاری از موارد یا مترجم متوجه متن اصلی داستان نمیشود یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، مجبور است بعضی از قسمتهای داستان را حذف کند. در حال حاضر مسابقه بین ناشرانی که چاپ اول کتابهایشان در خارج از کشور معروف شده، برقرار است. ناشران به دلیل اینکه نفر اولی شوند که مجوز چاپ میگیرند، هر فصل از کتابشان را به دست مترجمهای مختلف میسپارند. این حرکت ناشران و انتخاب واژههای نامناسب توسط مترجمان، بسیار به مقوله ترجمه در ایران آسیب میرساند؛ زیرا هر واژه در ترجمه، وزن و معنی خاص خود را دارد و گاها مترجمان معنی نادرست از یک واژه را انتخاب میکنند.
او همچنین یادآور شد: در حال حاضر در شرایطی هستیم که مردم کتاب نمیخرند و مسلما اگر آنها نخواهند و نتوانند کتاب بخرند، جانشین دیگری برای کتاب پیدا میشود. مکانهای عمومی مانند نهاد کتابخانهها و حتی کانون پرورش فکری میتوانند به کتابهای تالیفی برای کتاب خوان شدن کودکان و نوجوانان بیشتر بها دهند.
محدثه رضایی