به نقل از «ایرنا»

سلامی: بزرگترین ضعف آمریکا فقدان رهبری ازسوی فردی روحانی است

تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۱۱۹۸۴

سرلشکر حسین سلامی در دومین مراسم ملی گرامیداشت استاد تراز انقلاب اسلامی که در دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران از سوی سازمان بسیج اساتید برگزار شد، افزود: ملت‌ها برای رشد یافتن، نیاز به منابع تولید هویت پایدار دارند، البته عواملی چون اقتصاد، جمعیت، قدرت دفاعی و وسعت جغرافیایی نیز مهم هستند، اما هیچ عاملی مانند منبع تولید هویت نمی‌تواند بستر قدرت واقعی قرار بگیرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با بیان اینکه در دوران رژیم پهلوی ایران در فرهنگ، اقتصاد، سیاست و دفاع وابسته به کشورهای بیگانه بود، گفت: در آن زمان ایران به نوعی یک ایالت از یک قدرت دیگر و آمریکا بود و اجازه و امکان انجام رسالت خود را نداشت، اما همین که ولایت و رهبری بر کشور حاکم شد، منابع قدرت ملی این کشور جوشان و بی پایان شد.

فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داد: بر اساس تحقیقات انجام شده در خصوص نقاط ضعف آمریکا، خود آمریکایی‌ها اعلام می‌کنند که بزرگترین ضعف این کشور در فقدان رهبری از سوی فردی روحانی است، شما ببینید رهبری کشوری با این همه ادعا فردی است مانند ترامپ که فاقد عقل و تدبیر لازم است.

سرلشکر سلامی با تاکید بر این موضوع که شاخص‌های ظاهری تعیین کننده قدرت کشور نیست، تصریح کرد: معنویت، هویت و رهبری منابع قدرت کشورها هستند. ما از میدان جنگ می آییم و آرایش جنگی دشمن را می‌بینیم؛ بنابراین درک ما از شاخص‌های ظاهری قدرت عینی است و می‌دانیم کدام قدرت با گذشت زمان فرسوده می‌شود.

وی با اشاره به برگزاری مراسم ملی استاد تراز انقلاب اسلامی، اظهار داشت: اساتید بسیجی به عنوان سازندگان اصلی ایمان، فضیلت و علم جوانان هستند و در واقع سازندگان اصلی سازه‌های قدرت انقلاب‌اند.

فرمانده کل سپاه با اشاره به خاطرات مشترک خود با شهید حسن طهرانی مقدم، گفت: ۱۲ سال پیش با شهید طهرانی مقدم به دنبال راهی برای پایان دادن به داستان ناوهای هواپیمابر آمریکا در منطقه بودیم و می‌بایست موشک‌های بالستیک این کار را می‌کردند زیرا موشک‌های کروز به دلیل سرعت و مسیر حرکت در نزدیکی زمین آسیب پذیری داشتند، اما موشک‌های بالستیک با سرعتی چند برابر صوت به هدف برخورد می‌کنند و هدف قرار دادن آنها با موشک‌های ضد موشک کار دشواری است، اما نیازمند فناوری بودیم که اهداف را با دقت ۱۰۰ درصدی هدف قرار دهیم، در ۱۵ سال پیش دستیابی به این فناوری یک آرزو بود.

سرلشکر سلامی ادامه داد: اگر به این فناوری دست می‌یافتیم می‌توانستیم ناوها را هدف قرار دهیم، آزمایش‌های بسیاری انجام داده و شکست می‌خورد، اما این شهید بزرگ ناامید نشد تا یک روز ما صفحه‌ای را در ابعاد دو سوم یک ناو را در دریا قرار دادیم تا موشک دقیقاً به هدف اصابت کرد و آن روز توانستیم توازن قدرت را تغییر دهیم. این تأثیر علم و تفکر با روحیه جهادی است. امروز موشک‌های نقطه زن که هدف‌های متحرک را می‌زنند بسیار پیشرفته‌تر شده اند.

فرمانده کل سپاه اظهار داشت: می‌خواهیم در گام دوم انقلاب اسلامی در مرجعیت علمی جهان بایستیم به شرط اینکه بخواهیم. ما برای عبور از چالش‌های سخت مقابل هیچ بن بستی زانو نزده ایم. از آن روز جنگ بر سر الگو شدن آغاز شد و اصل تقابل با ایران بر این بود که ایران نباید به یک نظام ولایی قدرتمند تبدیل شود. ما هم ثابت کردیم با الگوی حکومت اسلامی می‌توان قدرتمند شد و آسیب هم ندید.

وی ادامه داد: دشمن تمام عناصر قدرت خود را علیه ایران به کار گرفت اما قدرتمندتر شدیم چون منبع قدرت ما به گونه‌ای بود که پایان نمی‌یافت. تمام آرزوی دشمن خلع سلاح بخشی از توان دفاعی ایران است. امروز در گام دوم در جای خوبی ایستاده ایم. ما دیگر در چهل سال قبل نیستیم و دشمنان ما هم به اندازه کافی شکست خورده و رو به زوال هستند زیرا آمریکا در فلسفه سیاسی خود شکست خورده است.

سرلشکر سلامی با بیان اینکه فلسفه سیاسی آمریکا بر مبنای غارت ملت‌ها است، عنوان کرد: به همین دلیل آنها در فلسفه سیاسی خود شکست خورده اند و این فلسفه دشمن آفرین است. امروز آمریکا قادر نیست به انتخاب‌های سیاسی درستی دست بزند. ساز و کار تبدیل قدرت نظامی به قدرت سیاسی از کار افتاده است و این یعنی یک برآیند منفی از قدرت و این عامل اصلی شکست آمریکا است.

فرمانده کل سپاه تصریح کرد: امروز قلب سیاست در عراق از منطق انقلاب اسلامی تأثیر می‌پذیرد. هیچ سازگاری بین منابع قدرت آمریکایی‌ها و میدان عمل وجود ندارد. خشکیده شدن آمریکا در جهان اسلام را می‌بینیم. آنها نتوانستند با سختی‌ها ملت ایران را تسلیم کنند زیرا ملت ایران به فراخوان‌های آنان پاسخ نداد.

وی با بیان اینکه در منطق سیاسی پیروزیم، عنوان کرد: منطق ما آفرینش گر قدرت است زیرا با فطرت ملت‌ها سازگار است. باید برای شکستن قدرت‌های بزرگ، قدرتی بزرگ ایجاد کرد و برای نفوذ اعتقادی دارای منطق هستیم.

سرلشکر سلامی ادامه داد: امروز مقاومت راهکار و منطق است و دشمن می‌خواهد در مذاکره ما را تسلیم کند. تحریم برای ایران موهبت است. تا زمانی‌که از نفت و دشمنان‌مان مستقل نشویم موفق نمی‌شویم. اثر تحریم‌ها با مقاومت از بین می‌رود. وقتی به مقاومت روی می‌آورید این نشان عقب نشینی است و هنگامی که دشمن چنین وضعیتی را در ما ببیند تحریم‌ها را تشدید می‌کند.

فرمانده کل سپاه با تاکید بر اینکه ما دشمنان خود را در رفتار و تفکر می‌شناسیم و مدل رفتار آنها را آزموده ایم، گفت: مذاکره آنها برای این است که ایران قدرت بازدارندگی خود را از دست بدهد. امروز گزینه عملیات نظامی دشمن را خنثی کرده ایم و دشمن تنها منطق قدرت را می‌شناسد. دیپلماسی بدون قدرت شناخته شده نیست و وقتی قدرتمندیم امن هستیم.

وی گفت: ایستادگی ایران بر اساس منطق است، چراکه پشت سر منطق مذاکره، جنگ و تخلیه شدن از قدرت و تسلیم نهفته است. به پیروزی نزدیک هستیم و تنها راه حل مقاومت است که با مصلحت ملی و انقلابی ایران منطبق است.

سرلشکر سلامی تاکید کرد: دشمنان سست و خسته شده اند و از درون در حال پوک شدن هستند و دیگر عصر آمریکا پایان یافته است.

وی همچنین با اشاره به سالروز شهادت شهید چمران، اظهار داشت: شاید هیچکس مثل شهید چمران نسبت به شخصیت خود بصیر نبود و هرگز جاذبه و شکوه تمدن غرب او را مرعوب نکرد و علمش مانع جنگش نشد و از دانشگاه به میدان جهاد هجرت کرد. انسانیت به صورت کامل در شخصیت شهید چمران تجلی پیدا کرد و در کنار لطافت و مهربانی که مظهری از عاطفه بود، همچون کوهی از حدید و آهن مقابل کفار ایستاد.

فرمانده کل سپاه با بیان اینکه ترکیبی از علم، هنر و اندیشه از شهید چمران انسانی جاودان برای جامعه ساخته بود، خاطرنشان کرد: بذرهایی که او در تفکر جوانان و کودکان لبنان کاشت امروز شجره طیبه‌ای به نام حزب الله شده که در جهان اسلام می‌درخشد.

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۱۱۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حکایت قالی‌ایرانی و موکت‌آمریکایی/ یادداشت تحلیلی سردبیر روزنامه البناء لبنان درباره شرایط جدید منطقه

به گزارش قدس آنلاین، ایران که در اوج ظهور قدرت آمریکا موفق شد از رویارویی اجتناب کند و در سایه تحریم‌ها و محاصره، بر زخم‌هایش مرحم بگذارد؛ سه محور ثابت را حفظ و پیرامون آن دستاوردهایی کسب کرد: نخست؛ استقلال، ساختن کشور و اندوختن عناصر قدرت؛ دوم، انسجام اتحاد منطقه‌ای‌اش با سوریه و  سوم، موضع ایران در قبال فلسطین و جنبش‌های مقاومت و پافشاری در حمایت از آن‌ها. 

۲. نتانیاهو محاسبات خود را روی  دوگانه بنا کرد؛ اینکه آمریکا همچنان قادر به رویارویی و ایران هنوز در مرحله اجتناب از رویارویی است. او دچار غافل‌گیری مضاعف شد. همه‌چیز گویا بود که آمریکا – همان‌طور که جنگ در عراق و افغانستان نشان داد - دیگر نشاط اجتماعی و برتری نظامی لازم برای جنگیدن را ندارد. در جنگ علیه سوریه، آمریکا به گروه‌های تروریستی متوسل شد؛ با این حال، جنگ آن‌طور که آمریکا می‌خواست به پایان نرسید. اگر غافل‌گیری از آماده نبودن آمریکا برای رویارویی - فقط برای نتانیاهو بود، غافل‌گیری دوم هم برای او و هم برای دیگران بود؛ اینکه ایران برای رویارویی آماده است.

۳. پاسخ اسرائیل - که متکی به آمادگی آمریکا بود - شاهدی بر غافل‌گیری نخست بود؛ در حالی که پاسخ ایران - پیش از آن - بر اساس آمادگی ایران تعیین شده بود و مانور توان بازدارندگی، ایرانی - اسرائیلی نبود، بلکه ایرانی - آمریکایی بود. در جریان واکنش ایران، آمریکا تمام عناصر لازم برای شناخت توانایی ایران در به‌کارگیری قدرت را آزمایش و نیروها و متحدان خود را بسیج کرد، اما نتایج آن، او را ناکام گذاشت و نشان داد ایران دست بالا را دارد. دلیل نخست اینکه جمهوری اسلامی قادر است تمام نقاط حرکت نیروهای آمریکایی، حرکت هواپیماهای جنگی از مدیترانه به سمت خلیج فارس و کشورهای عربی و پراکندگی شبکه‌های موشکی را زیر نظر بگیرد و پهپادها و موشک‌های ایران، آماده‌باش را به تمام نیروهای آمریکا، اسرائیل و متحدانشان تحمیل کرد؛ در حالی که ایران فقط بخشی از آنچه در اختیار داشت را استفاده کرد و بخشی از آنچه که تصمیم به افشای آن داشت را در معرض رصد قرار داد. دوم، ناتوانی در تسلط الکترونیکی بر پهپادها و موشک‌هاست. دو ناوشکن ویژه پارازیت الکترونیکی برای انجام این مأموریت آماده شدند و نتیجه آن شکستی ناگوار بود؛ با وجود آنکه هواپیماهای ایرانی به مدت ۹ساعت، اهدافی در دسترس بودند. سوم اینکه موشک‌های معدود و مشخص ایران، بدون آنکه پدافندهای آمریکا و اسرائیل قادر به مقابله با آن‌ها باشند، به اهداف خود رسیدند.

۴. نبرد تمام شد؛ آزمون اذهان، اراده‌ها و توان فنی به پایان رسید و نتیجه «یک - صفر» به‌نفع ایران شد. این نتیجه نهایی است؛ زیرا دور بعدی پس از آن وجود نخواهد داشت و با توجه به نتایج این دور، در منطقه بسیار نوشته خواهد شد، به‌ویژه در مورد پرونده‌های جاری که در انتظار تعیین مرزهای قدرت میان آمریکا و ایران بود که ترسیم شد. پرونده اول، جنگ غزه است که تلاش نتانیاهو برای فرار از آن به سمت رویارویی ایران و آمریکا ناکام ماند. او اکنون باید به چالش‌های خود بازگردد، یا دنبال کردن جنگی که منجر به شکست بیشتر می‌شود یا تسلیم شدن در برابر شرایط مقاومت و تحمل ذلت. چشم‌انداز منطقه، سرنوشت عادی‌سازی روابط عربستان و اسرائیل و سرنوشت موضع‌گیری ترکیه هم از مسیر این جنگ و مسائل پیرامون آن عبور می‌کند.

این منطقه، از جو پرفشار اسرائیلی خارج شده و وارد جو کم‌فشار ایرانی می‌شود؛ در حالی که جوهره این گذار، بر برتری «بافنده فرش» بر «پوکرباز» در صبر، مهارت و پشتکار و برتری «قالی ایرانی» بر «موکت آمریکایی» استوار است.

مصطفی لشکری