شریعتی بعد از ۴۲ سال
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۴۳۱۶۹
به گزارش روزنامه شرق؛ اما هرآنچه هست، تمام اینها درباره شریعتی نیست بلکه برخاسته از انتظارات گروههای مختلف از شریعتی است. یعنی در بازخوانی شریعتی همواره یک تعارض اساسی میان واقعیت شریعتی و انتظارات وجود دارد که گاه این دو در مفاهیمی با یکدیگر همپوشانی پیدا میکنند و گاه منفک از یکدیگر حرکت میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او در تبیین اندیشه دینی در مواجهه با خوانش سنتی از دین سعی کرد که عنصر مردم را از متون فقهی بیرون بکشد و ثابت کند که امر الهی با حقوق عامه تعارضی ندارد؛ یا آنکه یکی از ابتداییترین بحثهای او مشخصاً در حسینیه ارشاد در نقد رژیم وقت، دفاع از آزادی و انتقاد از محدودیتهای اِعمالشده بود. از سوی دیگر منتقدان او همواره کوشیدهاند تا دموکراسی را الزاماً در لیبرالیسم جستوجو کنند که این نیز محل انتقاد است؛ بنابراین انتظار منتقدان آن است که آزادی تنها در راستگرایی یافت شود اما واقعیت آن است که شریعتی با خوانشی چپ خصوصاً در حوزه اقتصادی به آزادی باور داشت.
یا آنکه در خوانش تأثیر شریعتی بر انقلاب واقعیت آن است که نتیجه حاصله و رویکرد افراطی بعضی از جریانها همه آن چیزی نبود که شریعتی به آن باور داشت اما نتیجه حاصله سراسر منتسب به باورهای شریعتی میشود؛ در حالی که انقلاب اسلامی سال ۵۷ بیش از آنکه برآمده از جزئیات تئوریزه باشد، برآمده از رویدادهای ایام انقلاب بود و هر گروهی به سهم خود تأثیرگذار بود؛ خواه گروهی با اقدامات مسلحانه و خواه با اندیشهورزی چپ، راست یا دینی.
از سوی دیگر شریعتی در دوره حیات نسبتاً کوتاه خود توانست نسبت تقریباً واضحی با پدیدهای به نام غرب برقرار کند. هرچند در جزئیات نتوانست از پس مواضع خود برآید اما بههرحال در نگاه کلی او غرب را یک مجموعه سیاه یا سفید نمیدید و سعی کرد هویت و فرهنگ بومی را با آموزههای مدرن غرب در هم آمیزد تا نه سنتهای مفید از بین بروند و نه سنتهای ناکارآمد و سلطهجو باعث محرومماندن جامعه از دستاوردهای دنیای غرب شود.
شریعتی در دوگانه سنت و غرب هم هر دو را انتخاب کرد و هم از هر دو جدا شد؛ موضوعی که به یک اعتدال فکری احتیاج داشت که شریعتی تا حدی –نه بهطور کامل- به آن دست یافت. بنابراین تفکر شریعتی را نمیتوان در چارچوبهای مدرنیته، پستمدرن یا سنتگرا گنجاند. او در مواجهه با مفاهیم دینی هم همینطور عمل میکرد؛ چنانکه نه دینِ غیرمنعطف را میپذیرفت و نه با حذف عنصر دین از جامعه موافق بود و همین عامل هم باعث انتقادهای هر دو طیف به او میشد؛ یعنی هم فقهای سنتی علیه او جبهه میگرفتند و هم موافقان کنارهگیری دین از جامعه و سیاست. حال انتظار از شریعتی چیست؟ مدافعان دینداری غیرمنعطف از شریعتی انتظار داشتند تا ریشههای مذهبی اندیشههای خود را به طریق خودشان تفسیر کند و توقع مدافعان انفکاک دین از اجتماع برای ترویج دینمداری نقد میکنند که شریعتی نه این است و نه آن.
مدافعان شریعتی هم در همین دام یعنی انطباقنداشتن انتظارات با واقعیت شریعتی گرفتار شدهاند؛ بهنحوی که آنها هم خودِ شریعتی را معرفی نمیکنند. مشخصاً معلوم نیست که آیا شریعتی یک انقلابی است یا یک مصلح اجتماعی و دارای اندیشههای رفورمیسم.
شریعتی در کتاب «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» مینویسد: «علی نهتنها امام است بلکه در طول تاریخ هیچ شخصیتی این امتیاز را نداشته که یک خانواده امام است؛ یک خانواده اساطیری است، خانوادهای پدر علی است، مادر زهرا است و دختر خانواده زینب است».
او در این جمله در وصف خانواده امام فرزند خانواده را امام حسین معرفی میکند که نشان از وجه انقلابی شریعتی دارد؛ او همواره سعی کرد که در سخنانش وجه شورانگیزی را نگاه دارد و شاید همین دلیل باعث شد که بخشی از مردم و خاصه جوانان به او اقبال ویژهای نشان دهند؛ بنابراین اگرچه شریعتی هیچگاه اسلحه به دست نگرفت اما نمیتوان او را جدای از اندیشههای انقلابی تفسیر کرد. از سوی دیگر شریعتی در انسجام فکری میان انقلاب، اسلام، جامعه و اقتصاد چندان توفیق نداشت زیرا سعی کرد ایدئولوژی را در یک نظام سیاسی بگنجاند. در واقع تلاش عمده شریعتی تحقق یک مکتب بود که هیچگاه در این مسیر موفق عمل نکرد. بنابراین انتظار اینکه شریعتی یک اصلاحگرای مکتبساز بوده باشد، چندان با واقعیت شریعتی منطبق نیست.
به هر روی شریعتی هر آنچه بود در آینه تاریخ سیاسی و اندیشهای معاصر انکارشدنی نیست و تأثیراتش چنان عمیق بوده که پس از چهار دهه از انقلاب اسلامی هنوز مورد توجه اندیشمندان است. البته نباید از این نکته غافل شد که دیگر شریعتی آن متفکر اسطورهای انقلابی نیست و مردم با دورشدن از فضای انقلاب قدری واقعیتر با او برخورد میکنند؛ برخلاف اندیشمندان که چه در نقد و چه در مدح او شریعتی برساخته و نه شریعتی واقعی را مدنظر قرار میدهند. خالیشدن نام شریعتی از وجه اسطورهای از قضا بد هم نیست زیرا قدری نقد درباره او را واقعیتر میکند.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۴۳۱۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دستمزد نجومی سعید آقاخانی واقعیت دارد؟
مهدی فرجی به شایعاتی درباره بودجه سریال «نونخ»، ادامه این مجموعه تلویزیونی و شروعِ «کندو» احمدرضا درویش توضیحاتی ارائه داد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اخیراً بحث درباره ساختِ گران سریال در شبکه نمایشخانگی به سمتِ تلویزیون هم آمده است. یکی از تهیهکنندگان اینطور گفته که هر قسمت 2 میلیارد تومان آب میخورد.
او کف برآورد یک سریال رده الف تلویزیون را بین 2 و 2.5 میلیارد تومان میداند؛ با وجود اینکه ممکن است برخی از سریالها حتی با برآورد اولیه یک یا 1.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت آغاز شوند، اما سالانه بسیاری از مجموعهها در میانه تصویربرداری به الحاقیه بودجه میرسند و در ادامه به ارقام 2 تا 2.5 میلیارد تومانی به ازای هر قسمت میرسند.
حتی یکی از تهیهکنندگان سیما پرده از نرخ پایه تولید سریال الف در سال 1402 دقیقهای 30 میلیون تومان برداشت. این گمانهزنیها به سمتِسریالهای زیرخاکی و نونخ آمد. حتی برخی اینطور اعلام کردند که سعید آقاخانی با دستمزد نجومی دوباره به تلویزیون آمده و حواشیای خاص را به جان خریده است.
مهدی فرجی در واکنش به این گمانهزنیها، بودجه عجیب و غریب و دستمزد نجومی سعید آقاخانی به خبرنگار تسنیم گفت: واقعاً بودجه این سریال به مانند بودجههای دیگر سریالهای معمولی تلویزیون است. حتی یک ریال از میراث فرهنگی دریافت نکردیم. با بودجه صداوسیما که بسیار بودجه معمولی بود مثل دیگر سریالهایش این کار را ساختیم.
آخرین وضعیت سعید آقاخانی و توضیحاتی درباره ادامه «نون خ»وی افزود: میگویند سعید آقاخانی دستمزد نجومی گرفته؟ این نکته را از همان «نونخ» اول هم میگفتند او در تیم نویسندگان، کارگردانی و بازیگری است برای هرکدام یک دستمزد میگیرد. اما آن موقع گفتم و الان هم میگویم دستمزد سعید آقاخانی مثل دستمزدهایی است که صداوسیما به همه پرداخت میکند. او برای «نونخ» که از نویسندگی تا مونتاژ حدوداً یک سریال درگیر کار بود رقمی که دریافت کرد حتی به مراتب از سریال «راز بقا» نمایشخانگی به مراتب کمتر بود. شاید برخی بپرسند چرا؟ چون آقاخانی به شاد کردن مردم علاقهمند است و این باور را دارد صداوسیما همچنان رسانه فراگیری است و مردم آن را میبینند.
فرجی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا سعید آقاخانی نسبت به اظهارنظر مجازی که داشته، «نونخ5» پایان مجموعههای «نونخ» است تجدیدنظری خواهد داشت، گفت: نمیدانم واقعاً؛ یک مقدار باید جلو برویم و ببینیم ظرفیتهای داستانی برای «نونخ6» پیدا میشود.
فرجی همچنین در خصوص احیای نهضت ساخت سریالهای دنبالهدار تلویزیون توسط سیمافیلم، خاطرنشان کرد: مهمترین موضوع در سریالهایی که چند فصلهاند و به صورت سری ساخته میشوند، قصه است. حتماً باید به قصه به طور خاص و ویژه توجه کنیم، زیرا توجه به قصه و فیلمنامه، این ظرفیت را ایجاد میکند که مردم آن سریال را دوباره ببینند و دنبالش کنند. به هر حال این نوع سریالها برای مردم یک نوع وابستگی ایجاد کرده که قصه و فیلمنامه خوب میتواند این خاطرات خوش و نوستالژی زیبا را برایشان تکرار کند.
او در پاسخ به این سؤال که نظرسنجیهای تلویزیون را باور دارد که 70 درصدِ مردم تلویزیون میبینند، افزود: من گاهی احساس میکنم بینندگان ما بیشتر از این آمارها و ارقاماند. صداوسیما شاید در این خصوص خیلی سختگیرانه اظهارنظر میکند. در ارتباطاتی که با مردم داریم میبینیم مخاطبان ما را به واسطه «نونخ» میشناسند و چقدر این سریال را دنبال کردهاند؛ به این باور میرسیم شاید بیش از این درصدها مردم مخاطب تلویزیون و سریالهایش هستند.
فرجی که گفته میشود قرار است یک سریال در نمایشخانگی را پیگیری کند به «کندو» احمدرضا درویش اشاره کرد که خیلی جدّی امسال این سریال را دنبال میکند که به جایی برسد.
انتهای پیام/