Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-05-07@20:43:34 GMT

آبی مایل به صورتی|مستند در قاب، مستند بر صحنه

تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۴۴۱۷۲

آبی مایل به صورتی|مستند در قاب، مستند بر صحنه

ساناز بیان با کارگردانی – به معنای دقیق کلمه تئاتریش – موفق می‌شود بازیگرانش را در نقش‌های ویژه خود تثبیت کند و با دادن میدان آزادی دید به مخاطب، او را در ادراک و دریافت مفاهیم مدنظر مختار ‌کند. ۰۱ تير ۱۳۹۸ - ۰۹:۵۵ فرهنگی سینما و تئاتر نظرات - اخبار فرهنگی -

خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم

ساناز بیان و نمایش‌هایش تا به امروز مسیری را طی کرده‌اند تا به بخش مهمی از تئاتر مستند ایران بدل شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شکار موضوعات اجتماعی کمتر پرداخته شده و دستما‌یه قرار دادن آنان در بستر دراماتیک، باعث می‌شود ساناز بیان و آثارش به چهره‌ای محبوب برای تئاتر مستند قلمداد شوند. حضور توأمان «آبی مایل به صورتی» و «شلتر» در فجر 36 نشان می‌داد ساناز بیان در اوج به سر می‌برد. تکرار «آبی مایل به صورتی» نیز گواه بر علاقه خاص بیان به اثرش است. اثری به ظاهر ژورنالیستی درباره مشکلات چند شخصیت تراجنسیتی که گویا از دل حقیقت بیرون آمده‌اند.

ساناز بیان: در فتوای امام یک دلسوزی، امید و حتی نوعی وصیت هم وجود دارد

این مهم می‌تواند بهانه‌ای باشد برای ارزیابی تئاتر مستند و نسبت‌هایش. برای دریافتن آنکه در شیوه کار ساناز بیان، ما به عنوان مخاطبان مستند چه نشانه‌ها و محتوایی دریافت می‌کنیم و قرار است به چه ادراکی دست یابیم. آنچه ساناز بیان در «آبی مایل به صورتی» بر صحنه اجرا می‌کند و در نهایت اینکه از خودمان بپرسیم این اثر می‌تواند در حوزه مستندنگاری منجر به رویدادهای هنری تأثرانگیزی شود؟

بیان برای به تصویر کشیدن وضعیت جامعه ترنسکشوال یا افراد درگیر با اختلال هویت جنسی، به سراغ داستان‌پردازی می‌رود. او روایتی تو در تو از زندگی چند زن و مرد را نقل می‌کند که احساس و وجودشان می‌گوید آبی یا صورتی‌ بودنشان دروغین است و اکنون نیاز است جای رنگ‌های زندگی خود را عوض کنند؛ اما در این بزنگاه زندگی، موانع بسیار است. پس بیان همه چیز را در قالب مونولوگ‌های روایت‌گر، همانند دردودل‌های دوستانه نشان می‌دهد. بازیگران، هر یک در نقش یک درگیران تراجنسیتی داستان، کشف وجوه متناقض خود را روایت می‌کنند و از آن می‌گویند که چگونه در طول زندگی بابت این تشتت در هویت جنسی دچار آسیب شده‌‌اند.

فرض کنید این مهم در قاب تلویزیون یا در مدیوم سینما دنبال می‌شد. کارگردان در وهله نخست به سراغ چه چیز می‌رفت؟ از کدامین ابزار خود برای نشان دادن اهداف خود بهره می‌برد؟ چه مواد خامی برای ساخت اثر هنری خود برمی‌گزید؟

با توجه به آثار موجود سینمای مستند می‌توان گفت نگاه دوربین کارگردان به سوی برخی شخصیت‌های حقیقی درگیر با این اختلال جنسی ثابت می‌شود. در نهایت چشم مخاطب تنها می‌تواند به آنچه در میان چهار سوی قاب تیره نهاده شده است، خیره شود. او نمی‌تواند دنیای بیرون از قاب را تماشا کند. او اسیر دست دوربین است و تنها انگیزه‌اش برای تماشا، شنیدن آن چیزی است که واقعیت نامیده می‌شود.

در مقابل نمایش ساناز بیان با نوعی آزادی همراه است. مخاطب در برابر پهنه وسیعی از تصویر مواجه است. او بازیگران را بر پلکانی بلند و وسیع قرار می‌دهد. آنان از سطحی به سطح دیگر می‌روند. قاب‌های متفاوتی را خلق می‌کنند که در خارج هر قاب، داستانی دیگر شکل می‌گیرد. هنوز کلام بازیگری تمام نشده، روایت بازیگری دیگر آغاز می‌شود. پس نگاه مخاطب با نوعی آزادی همراه می‌شود. او می‌تواند جهانی تو در تو، با هر روایت به نظاره بنشیند و در این حالت دست به انتخاب زند. او داستان‌ها را برمی‌گزیند. هر داستان نیز به نوعی استقلال روایی دارد. پس مخاطب می‌تواند شخصیتی را از میان شخصیت‌ها گلچین کند.

اما هنوز نمایش ساناز بیان در مسئله مهمتری با مدیوم سینما تفاوت دارد و آن هم استفاده از بازیگران حقیقی است. امیر میری، بازیگر نمایش «آبی مایل به صورتی»، در نمایش «شلتر» از بازیگران حقیقی استفاده کرد و موفق شد تصویری تأثربرانگیز از شخصیت مادر و دختر حقیقی ارائه دهد. حال فرض کنیم در نمایش ساناز بیان بازیگران شخصیت‌های حقیقی بودند. نتیجه کار چه می‌شد؟

به نظر با پدیده‌ای نو روبه‌رو می‌شدیم. مخاطب با آگاهی از موضوع حقیقت روی صحنه، حال با انسان‌هایی روبه‌رو می‌شد که تا دقایقی پیش از آن روی برگردان بود. مخاطب در برابر بازیگران چنین کرنشی ندارد. او می‌داند بازیگران نمایش اختلال هویت جنسی ندارد؛ اما به محض دانستن موضوع نگرشش عوض می‌شود. او به سراغ داده‌های پیشینی خود می‌رود و ممکن است نسبت به بازیگران گارد بگیرد.

به سراغ فیلم برویم. اگر در فیلم به جای شخصیت‌های حقیقی، از بازیگران حرفه‌ای استفاده کنیم نتیجه چه می‌شود؟ نمونه‌های بسیاری از این گونه مستندات در تلویزیون رایج است. بازیگران داستانی تاریخی در بستر اجراگری می‌آفرینند و مخاطب مدام با خود می‌گوید این یک قصه است و آن مرد که سیب به سرش خورد، نیوتون نیست. پس او با داده‌های پسینی خود شروع به قضاوت می‌کند و بار محتوایی فیلم را به یک داستان تقلیل می‌دهد.

به نمایش بازگردیم. به بازیگران و آنچه بر پلکان عظیم نمایش «آبی مایل به صورتی» می‌آفرینند. آیا ما با ادراکی همانند مستندهای داستانی روبه‌روییم؟ بدون‌شک پاسخ خیر است. ساناز بیان با کارگردانی – به معنای دقیق کلمه تئاتریش – موفق می‌شود بازیگرانش را در نقش‌های ویژه خود تثبیت کند و با دادن میدان آزادی دید به مخاطب، او را در ادراک و دریافت مفاهیم مدنظر مختار ‌کند. پس او با انگیزه‌ای متفاوت با مورد سینمایی و تلویزیونی به اثر نگاه می‌کند، غشای ضخیم میان او و قهرمانان نمایش نازک می‌شود و مخاطب با سری مملو از اندیشه‌های زنده سالن را ترک می‌کند. این یک تئاتر است، یک اثر زنده.

اما نمایش یک پاشنه آشیل دارد: مونولوگ. سبک مونولوگ‌نویسی ساناز بیان، سبکی است مرسوم در ایران. قرار نیست داستان خطی و سرراست روایت شود. بیشتر شبیه پاشیدن چند ادویه به یک غذای نیمه پخته است. کمی نمک برای خندیدن و کمی فلفل برای گریستن. هر دو در کنار هم رخ می‌دهد. در میانه خاطره‌ای، خاطره‌ای دیگر عیان می‌شود. همین مسأله باز می‌شود کمی از تعریف تئاتر مستند کلاسیک فاصله بگیریم؛ چرا که روایت در هم، گریزی است برای دراماتیزه‌سازی داستانی و در نهایت رسیدن به نوعی تحریک احساس مخاطب. حتی می‌‌توان از عبارت سانتیمانتال هم بهره برد. راهی برای یافتن مسیر همدلی مخاطب که در کنار چند لبخند اشکی هم بریزد.

از این منظر نمایش از مستند بودن دور می‌شود و به یک اثر تعلیمی بدل می‌شود. چیزی شبیه مثنوی معنوی مولانا و عجیب هم نیست که ساختار روایی نزدیکی دارند. در مثنوی نیز در دل حکایتی، جکایت تازه گشوده می‌شود و برای درک ماجرا نیاز به رفت و آمد در میان واژگان است؛ اما در تئاتر فرصت بازگشت نیست و در این هزارتو ممکن است خط داستانی گم شود.

انتهای پیام/

R1369/P/S4,34/CT4 واژه های کاربردی مرتبط پردیس تئاتر پالیز تئاتر

منبع: تسنیم

کلیدواژه: تئاتر تئاتر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۴۴۱۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نیاز به سرگرمی سالم برای مخاطب/ سعید ابوطالب «سناتور» را می‌سازد

نهمین قسمت از برنامه «کافه نقد» با اجرای مهران ده‌نمکی، به تحلیل محتوایی رئالیتی‌شو «پدرخوانده» پرداخت. سعید ابوطالب؛ کارگردان، نویسنده و تهیه‌کننده این رئالیتی‌شو، هادی مومنی؛ فعال رسانه‌ای و عباس گل؛ روزنامه‌نگار مهمانان این برنامه بودند.

ابوطالب در ابتدای این برنامه گفت: بازی‌های نقش منفی یا بازی‌های دورهمی به ویژه مافیا، قبل از اینکه وارد شبکه نمایش خانگی شوند، مردم آن‌ها را در خانه‌هایشان یا در دورهمی‌هایشان بازی می کردند. این مدل رئالیتی‌شو در ابتدا توسط یکی از پلتفرم‌ها به من پیشنهاد شد. من آن را دوست نداشتم زیرا آن را بلد نبودم و فکر نمی‌کردم بتواند چیزی به مخاطب عرضه کند.

وی اضافه کرد: ما نیازمند سرگرمی سالم برای مخاطب هستیم اما آن سرگرمی حتما باید حاوی پیام باشد. درباره این بازی تحقیق کردیم و متوجه شدیم که می‌توانیم آن را هنجاری و خانوادگی کنیم. البته هنجاری از این جهت که ادبیاتی برای بازی ایجاد کنیم. من چند مدل از این بازی را تحت عناوین «شب‌های مافیا»، «ارتش سری»، «ضد» و «پدرخوانده» ساختم؛ به‌علاوه برنامه‌ای به نام «سناتور» را طراحی کردیم که دو ماه دیگر آماده تصویربرداری خواهد بود.

در ادامه، عباس گل گفت: باید کار را در دو بعد فرم و محتوا بررسی کرد. در بحث فرم، مخاطب کار را پس نمی‌زند و یک کار استاندارد و خوش‌ساخت می‌بیند اما در بخش محتوا باید تبعات آن را در نظر گرفت. مثلا از یک مدل محتوا همزمان چند کار پخش می‌شود و این اتفاق مخاطب را اشباع می‌کند. مساله دیگر این است که فضا بیش از حد لاکچری است درصورتی که نیازی نبود.

تهیه‌کننده و کارگردان «شب‌های مافیا» راجع به انتخاب مخاطب برای دیدن محتواها در تلویزیون و سکوها گفت: برنامه‌ها در صداوسیما به این شکل است که مخاطب تلویزیون را روشن می کند، برنامه یا سریال مورد علاقه‌اش را تماشا می‌کند و بعد آن را خاموش می‌کند. اما در نمایش خانگی مخاطب باید اشتراک بخرد زیرا بخش خصوصی است. مخاطب در یک فضای آزاد حق انتخاب دارد. این جریان آزاد برنامه‌سازی است و به جای تنظیم‌گری باید تشویق کرد.

هادی مومنی نیز در ادامه این مباحث افزود: درباره آثاری از این دست یک نوع نقد رایج در فضای عمومی وجود دارد. حتما به گوشتان خورده که مافیا به‌عنوان یک پیام و اثر در دلش ترویج دروغ و فریب‌کاری دارد.

«مافیا» یک بازی روانشناسانه است

ابوطالب درپاسخ به این نوع نقدها توضیح داد: بله این اولین نقد محتوایی بود که به این بازی وارد شد. این بازی، یک بازی روانشناسانه بوده است. کاربردهای روانشناسانه دارد. در این بازی آدم‌بدها یک‌سوم آدم‌خوب‌ها هستند. آنهایی که دروغ می‌گویند آدم‌بدها و آنهایی که راست می‌گویند آدم‌خوب‌ها هستند. درواقع ما دروغ نمی‌گوییم بلکه سعی می‌کنیم دروغ را از راست تشخیص دهیم.

وی ادامه داد: ما انتظار داریم که یک جهان انتزاعی مانند کشتی دزدان دریایی یا انبار قاچاق مافیای سیسیل بسازیم زیرا می‌خواهیم همزات‌پنداری صورت نگیرد. بازیگران جلوی دوربین نقش‌شان را بازی و پشت صحنه با همدیگر روبوسی می‌کنند. نمی‌خواهیم بازیگران لباس ایرانی-اسلامی داشته باشند

تهیه‌کننده «پدرخوانده» افزود: ایراد می‌گیرند که چرا لباس ایرانی-اسلامی ندارند، ما نمی‌خواهیم داشته باشند. حتی روی اسم کاراکترها نیز اسامی سینمایی گذاشته‌ایم. از طرف دیگر این تغییر برای مخاطب، جذاب است. ما رئالیتی‌شو هستیم زیرا متن نداریم. محتوا و خط فکری داریم. می‌دانیم کجا می‌رویم. البته تعدادی از پلتفرم‌ها هم از این برنامه می‌سازند اما به بازیگر متن می‌دهند تا وایرال شود. در صورتی که متن‌نویسی با ذات رئالیتی‌شو مغایرت دارد.

آثاری مانند «پدرخوانده» به مخاطب وفادار بوده‌ است

مومنی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با بیان اینکه وقتی به تاریخ سینما برمی‌گردیم گویی دوگانه‌ای بین آثاری که وفادار به واقعیت بوده‌اند و آثاری که جهان تخیلی را بازتاب می‌دهند، وجود داشته است، سپس خاطرنشان کرد: در سینمای امروز ایران با دو نوع اثر روبه‌رو هستیم. یکی آثاری که توسط نهادها ساخته می شوند و عموما بودجه‌های کلان دارند اما نتواسته‌اند مخاطبان زیادی را جذب کنند. طیف دیگر آثار طنز هستند. در واقع ما دو جریان اصلی در سینما داریم. سینمای محتواگرا و سینمای طنز. خارج از این جریان دیگری نمی‌بینیم.

وی ادامه داد: نگاه برخی منتقدان این است که آثار طنز با تمام ضعف‌هایی که دارند، به روح هنر نزدیک‌ هستند؛ زیرا در آنجا مساله سرگرمی و مخاطب اهمیت دارد. ما این اتفاق را در نمایش خانگی می‌بینیم. در واقع نمایش خانگی معطوف به مخاطب است. به نظر من آثاری مانند «پدرخوانده» به مخاطب وفادار بوده‌اند زیرا مخاطب منفعل نیست. در واقع ما با فعلیت مخاطب روبه‌رو هستیم یعنی اثر طوری ساخته می‌شود که مخاطب به‌عنوان بخشی از اثر وارد آن شود تا خودش جهان معنا و تداعی‌ها را بسازد.

ابوطالب سپس درباره رده سنی این برنامه مطرح کرد: ما درخصوص رده سنی مقاومتی نداریم. هرچند تاکنون تذکری از این بابت به ما داده نشده است. زمانی که ما تصمیم می‌گیریم فصل جدید برنامه را بسازیم به نظرات مخاطبان مبنی بر اینکه کدام بخش‌ها را دوست داشته و کدام بخش‌ها را نداشته‌اند، توجه می‌کنیم. زمانی که مخاطب احساس کند ما به نظر او اهمیت می‌دهیم، با ما همراه می‌شود همچنین اینکه سینما هم به برنامه‌های محتواگرا و هم به برنامه‌های سرگرم‌کننده احتیاج دارد.

برنامه «کافه نقد» با اجرای مهران ده‌نمکی و با هدف نقد و تحلیل سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، پنجشنبه‌ها ساعت ۱۸:۳۰ از رادیو نمایش پخش می‌شود.

منبع: خبرگزاری ایرنا

دیگر خبرها

  • «قلیچ» به مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران رسید
  • نیاز به سرگرمی سالم برای مخاطب/ سعید ابوطالب «سناتور» را می‌سازد
  • استقبال از «آن برد» غافلگیر کننده بود/ دغدغه همیشگی «مهاجرت»
  • پرفروش ترین تئاترهای دولتی کدام اند؟
  • صحنه‌هایی از فیلم جدید محمدرضا فروتن پس از ۵ سال | ببینید
  • «گالیله» یک میلیاردی شد
  • نمایش «گالیله» بیش از ۱ میلیارد تومان فروخت
  • «گالیله» بیش از ۱ میلیارد تومان فروخت
  • استایل و پوشش متفاوت بازیگران زن در پشت‌صحنه یک تئاتر | تصویر
  • کارکرد انتقادی فیلم‌های مستند کمرنگ شده است