عباسِ سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۶۲۵۳۹
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، در سالهای آخر حکومت پهلوی سخت گیری ها در باب موضوع و محتوی فیلمهای سینمایی و مستند رو به فزونی گذاشته بود و برخی از کارگردانان و تولیداتشان مدام با لغو مجوز و نیمه کاره ماندن مواجه میشدند؛ چهرههایی چون «کامران شیردل» که بسیاری از ساختههایش چون «قلعه» در همان دوره نیمه کاره ماند و با لغو مجوز و توقیف مواجه شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هنرمندی که محصور نماند
بسیاری را عقیده بر این است که هنر واقعی هرگز مرز ندارد و هر هنرمند علاوه بر تخصص اصلی خود باید نیم نگاهی به دیگر شاخههای هنری نیز داشته و مهارتی نیز در آنان داشته باشد؛ چرا که تازه این زمان است که هنرش میتواند عمومیت و اثرگذاری گسترده و نسبی اندیشی مطلوبی داشته باشد. عباس کیارستمی را میتوان مثال مناسبی برای این قاعده دید، هنرمندی که نقاشی خواند و تحصیلات آکادمیکش در این زمینه بود اما شهرتش نه به خاطر نقاشی که به دلیل فیلمسازی و کارگردانی و تهیه کنندگی و در کل سینما است؛ و در این میان اگر شهرت و استعداد عکاسی اش را هم دست کم بگیریم، به بیراهه رفته ایم؛ چنانچه باید به یاد داشته باشیم او زمانی رهبری دو گروه اپرا را (در پاریس و لندن) برعهده و دستی بر آتش موسیقی نیز داشت، نویسندگی در باب بزرگان ادب فارسی، برپایی نمایشگاه معماری و تخصص و علاقه در این حوزه و انجام کارهای گرافیکی و طراحی پوستر (طراحی دکور صحنه، طراحی پوستر، بروشور و بلیتهای کنسرتهای پرویز مشکاتیان) از دیگر تخصصها و علاقه مندی های کیارستمی به عنوان یک هنرمند میان رشتهای است.
توجه و تمرکز کیارستمی بر جزئیات ظریف و بیرون کشیدن داستانی که قدرت گفتن و ارزش شنیدن را داشته باشد، آن هم از خردترین مسائل زندگی روزمره، در حقیقت پتانسیل بالفعل و توانایی ارزشمند وی در سینمای ایران و جهان بود که بی شک متاثر از همین هنر چندوجهی و بین رشتهای اش بود. توجه و تمرکز کیارستمی بر جزئیات ظریف و بیرون کشیدن داستانی که قدرت گفتن و ارزش شنیدن را داشته باشد، آن هم از خردترین مسائل زندگی روزمره، در حقیقت پتانسیل بالفعل و توانایی ارزشمند وی در سینمای ایران و جهان بود که بی شک متاثر از همین هنر چندوجهی و بین رشتهای اش بود.
همزمان با دهه چهارم زندگی (پس از ۳۰ سالگی)، کیارستمی که تحصیلات نقاشی و تجارب متعدد گرافیکی و امثالهم داشت، وارد عرصه فیلمسازی و سینما شد. ورودی که در همان ابتدا و در جایگاه خود با کیفیتی قابل توجه آغاز شد. فیلم «نان و کوچه» مقدمهای بر این ورود است؛ و این اولین فیلم داستانی کیارستمی پس از تجربه نزدیک به ۱۵۰ فیلم کوتاه تبلیغاتی است. نان و کوچه که روایتی ساده از ترسهای یک کودک در روزمرگیهای زندگی در زمان خود است، نظر منتقدان را به خود جلب کرد و باعث توجهات زیادی به این فیلم شد.
این فیلم که طرح داستانی آن را «تقی کیارستمی»، برادر کارگردان به او داده بود، شروع خوب وی در فیلمسازی شد و توانست برنده جایزه ویژه هیئت داوران در جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان ۱۳۴۹ شود.
درخششی که خبر از ورود یک فیلمساز مستعد به سینمای ایران و جهان میداد.
فیلمساز و فرهنگ ساز
اگر عمده فعالیت سینمای کیارستمی را به تفکیک دهه بررسی کنیم (۱۹۷۰، ۱۹۸۰، ۱۹۹۰، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰) او را میتوان جزو کارگردانانی دانست که همواره مسیری رو به تعالی را طی کرده و نماینده شایسته ای برای نسل خویش بوده است؛ نسلی که کیفیت، همواره خصیصه برجسته آن بوده است (فریدون رهنما، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و پرویز کیمیایی و… بخشی از این نسل هستند).
پیش از نگاهی به آثار داستانی لازم به ذکر است که کیارستمی کارهای مستند و کوتاه متعددی دارد که همه با نیت و هدف فرهنگسازی و اصول تربیتی برای کودکان (و حتی بزرگسالان) ساخته شده است، از فیلمهای نظافت شخصی گرفته (فیلم «بهداشت دندان» محصول ۱۳۵۸) تا آموزش رفتارهای مناسب اجتماعی، همچون نظم و ترتیب و اهمیت در صف ایستادن و… (فیلم «به ترتیب یا بدون ترتیب» ۱۳۵۹). نگاهی به این آثار که شاید ساده و معمولی به نظر برسند، در کنار آثار فاخری که کارگردان تونایی ساختشان را دارد، نشان از روح تلاشگر و وظیفه شناسی او در جایگاه یک فیلمساز است؛ سهمی که میخواهد در ارتقای فرهنگی کشورش ایفا کند، سهمی که بعدها به وضوح از آن صحبت میکند.
عمده کارهای برجسته سینمای کیارستمی در ایران و قبل از تجربه فیلمسازی وی در خارج از ایران را میتوان در فیلمهای: «خانه دوست کجاست» (۱۳۶۵)، «کلوزآپ» (۱۳۶۸)، «زیر درختان زیتون» (۱۳۷۳)، «طعم گیلاس» (۱۳۷۶) و «باد مارا خواهد برد» (۱۳۷۸) دید. فیلمهایی که هریک به نوعی بازتابی از مسائل برجسته روز یا نوستالژیهای خاطره انگیز زمان خود و حتی امروزند. فیلمهایی که هرکدام به دنبال معنایی هستند؛ معنایی که هدف کارگردان از مطرح کردنشان، افزودن چیزی به جامعه است.
کارنامهای رنگارنگ
نگاهی به فیلمهای برتر در کارنامه کیارستمی نشان از توجه همواره جامعه بین المللل به ساختههای این سینماگر ایرانی دارد:
«خانه دوست کجاست» که به شایستگی در فهرست ۵۰ فیلمی که باید قبل از ۱۴ سالگی دید، از سوی بنیاد فیلم بریتانیا انتخاب شده، داستان کودکی است که با تمام صداقت و وجدانش به دنبال برگرداندن دفتر همکلاسی اش است که به اشتباه در مدرسه برداشته و میخواهد آن را قبل از فردا، به دستش برساند؛ برای رساندن این دفتر البته مسیر طولانی و طاقت فرسایی را طی میکند. این فیلم که محصول دوران درخشان کانون پرورش فکری کوکان و نوجوانان در دهه ۶۰ است، علاوه بر جوایز معتبری چون کن و لوکارنو، برنده جایزه ویژه هیئت داوران و لوح زرین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۵ شده است.
«کلوزآپ» یک موفقیت سینمایی در بازنمایی واقعیت به همان شکلی که بوده است، محسوب میشود و تجربهای موفق از سینمای مستند و رئال است. فیلمی که موفق میشود علاوه بر جوایز بین المللی، برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۶۸ نیز بشود.
«زیر درختان زیتون» که از دیگر ساختههای این کارگردان فقید است، اشارهای تلویحی به جامعه طبقاتی و مصائب آن برای اقشار ضعیف دارد؛ این فیلم برنده جوایز متعددی چون هوگو نقرهای جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۱۹۹۴ و جایزه منتقدان بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم سائوپائولو ۱۹۹۴ شده است.
«طعم گیلاس» به دلیل کسب جایزه نخل طلا از جشنواره فیلم کن در سال ۱۹۹۷ یکی از اثرگذارترین آثار در کارنامه سینمایی کیارستمی و همچنین اتفاقی مهم در تاریخ سینمای ایران است. فیلمی که تحسینهای زیادی را برانگیخت و اعتبار جدیدی به فیلمساز و کشورش بخشید. داستان مردی که به دنبال خودکشی است و در این جریان در مواجه اش با آدمها، پیغامهای متعددی را از آنان میگیرد؛ پیغامهایی که معنای زندگی و ارزش آن را در سادهترین لذتها جستجو میکنند؛ لذتهایی چون طعم یک گیلاس. فیلمی که البته با پایان بندی متفاوتش، امضای صاحب اثرش را با خود دارد. طعم گیلاس روایتی روانشناختی است که همچنان از علاقه کارگردانش برای اثرگذاری و تلاش برای بهبود شرایط اجتماعی، خبر میدهد؛ کیارستمی در مورد این فیلم گفته است: «تفاوت و شباهت کار ما کارگردانها با روانشناسان در این است که کارگردان، در سطح جامعه معضلات را میبیند و نقطه درد را نشان میدهد، ولی همانجا رها میکند و از اینجا بهبعد، حیطه او نیست. این جامعه روانپزشکی است که پس از تشخیص، به درمان درد هم میپردازد. کیارستمی در مورد این فیلم گفته است: «تفاوت و شباهت کار ما کارگردانها با روانشناسان در این است که کارگردان، در سطح جامعه معضلات را میبیند و نقطه درد را نشان میدهد، ولی همانجا رها میکند و از اینجا بهبعد، حیطه او نیست. این جامعه روانپزشکی است که پس از تشخیص، به درمان درد هم میپردازد.
معنای زندگی و برداشت از مرگ و فلسفهای که برای هریک از اینها وجود دارد، درون مایه فیلم «باد ما را خواهد برد» است. جایی که گروهی جوان فیلمساز برای ساخت فیلمی با موضوع سوگواری به روستایی رفته و به انتظار مرگ پیرزنی که فرزندانش بر بالینش مویه میکنند، مینشینند. همانند تجربههای پیشنین کیارستمی این فیلم نیز بازتابی بین المللی یافته و توسط جشنواره فیلم تورنتو و بهعنوان یکی از ۵۰ اثر برتر سینمای جهان در دهه گذشته میلادی شناخته و برنده جایزه بزرگ هیئت داوران و جایزه فیپرشی از جشنواره ونیز شده است.
«کپی برابر اصل» (۲۰۱۰) و «مثل یک عاشق» (۲۰۱۲) دو اثر متاخر در کارنامه کیارستمی هستند که به عنوان فیلمهای معتبر بین المللی از سینمای ایران و به سان تجربههای موفق کیارستمی پس از فیلمسازی وی در خارج از ایران بودهاند.
تولیداتی که بار دیگر اثبات کردند که کیارستمی نه کارگردانی تک بعدی و وابسته به یک متن که کارگردانی چند وجهی و فرامکانی است.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۶۲۵۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گریمور سینمای ایران در اردبیل تشییع شد
به گزارش خبرگزاری مهر، رحیم پرواسی که روز گذشته به دلیل بیماری دار فانی را وداع گفته بود در اردبیل تشییع و در آرامستان قاسمیه به خاک سپرده شد.
این استاد هنرمند اردبیلی در سریال ها، فیلم های سینمایی، تله فیلم ها و آثار نمایشی مختلف با دستان هنرمندانه چهره های متنوعی را خلق کرده بود خاطراتی خوش از خود به جای گذاشت.
در این مراسم دوستان و شاگران مرحوم پرواسی حاضر شدند تا او را به منزل ابدی همراهی کرده و برای او علو درجات از خداوند متعال بخواهند.
دوستان و شاگردان مرحوم پرواسی معتقدند که این چهره هنری نمونه اخلاق و ادب و تواضع بوده و همواره سعی داشت تا وظیفه خود را به بهترین نحو انجام دهد.
این هنرمند اردبیلی که در آثار متعدد به عنوان چهره پرداز و گریمور حاضر شده بود در سال های اخیر با برگزاری دوره های آموزشی سعی کرد تا دانش آموزان زیادی را تربیت و تحویل جامعه هنری و سینمایی اردبیل دهد.
کد خبر 6096567