Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-01@12:37:53 GMT

مادر، خواهان دریافت دیه دخترانش شد

تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۶۸۶۰۲

مادر، خواهان دریافت دیه دخترانش شد

به گزارش گروه اجتماعی برنا؛ پرونده جنایت هولناک مرد شیشه‌ای که دو دختر جوانش را با چاقو سلاخی کرده و پس از ارتکاب این جنایت دست به خودکشی زده بود صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران با درخواست مادر خانواده مبنی بر دریافت دیه از بیت المال وارد مرحله تازه‌ای از رسیدگی شد.

شامگاه یکی از روزهای پایانی شهریور سال 96 زنی هراسان با پلیس تماس گرفت و از مرگ هولناک دو برادر‌زاده‌اش خبر داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مأموران کلانتری 126 تهرانپارس بلافاصله راهی خانه مورد نظر شده و با جسد غرق در خون دو دختر جوان وسط سالن پذیرایی خانه روبه‌رو شدند.

با اعلام موضوع به بازپرس ویژه قتل تهران، او به همراه اکیپ بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد این دو خواهر به علت اصابت چاقو به نقاط مختلف بدن از جمله سینه و پهلو جان خود را از دست داده و بیش از دو ساعت از زمان مرگ آنها می‌گذرد.

در ادامه با تحقیق از عمه آنها این زن مدعی شد: ساعتی قبل برادر 48 ساله‌ام به‌نام شهرام با من تماس گرفت و مدعی شد دو دختر 19 و 22 ساله‌اش سوگند و سولماز را به قتل رسانده و خودش هم با خوردن قرص برنج خودکشی کرده است.چون می‌دانستم او با همسرش اختلاف دارد و مادر خانواده 50 روز است که خانه را ترک کرده است، بلافاصله خودم را به خانه برادرم رسانده و با کمک همسایه‌ها وارد خانه شدیم.

این زن ادامه داد: وقتی به خانه رسیدیم برادرم نیمه جان بود که او را به بیمارستان منتقل کردیم و من با جسد غرق خون دو برادر زاده‌ام روبه‌رو شدم.

در حالی که تحقیقات در محل جنایت ادامه داشت، مسئولان بیمارستان در تماسی اعلام کردند شهرام نیز جان خود را از دست داده است.

با مرگ پدر خانواده پرونده این جنایت هولناک وارد مرحله جدیدی شد و با دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی هر سه جسد برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد. به‌دنبال تکمیل شدن این پرونده مادر این دو دختر سرانجام صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری به ریاست دکتر محسن زالی و با حضور یک مستشار حاضر و خواستار دریافت دیه دو دخترش از صندوق بیت المال شد.

او در جلسه دادگاه گفت: همسرم معتاد بود وقتی ورشکست و بدهکار شد زندگیمان را نابود کرد. همه درآمدش را نیز خرج اعتیادش می‌کرد زندگی به کام من و دخترانم تلخ شده بود. یک روز دعوای سختی کردیم و من خانه را با قهر ترک کردم حدود دو ماه از قهرم گذشته بود که این بلای هولناک به سرم آمد.

پس از پایان اظهارات زن میانسال قضات برای صدور حکم درباره درخواست وی وارد شور شدند.

 

 

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: پدر خانواده خودکشی دادگاه کیفری استان تهران دیه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۶۸۶۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شیطان با نقاب خواستگار

  به آنها نزدیک می‌شوم و بعد از پایان کارهای اداری پرونده، از مادر و دختر می‌خواهم تا علت حضورشان در اداره چهارم پلیس آگاهی را که اداره رسیدگی به پرونده‌های فقدانی است، برایم توضیح بدهند.
مادر آهی می‌کشد و می‌گوید یک ماه است که به خاطر این خانم خواب و خوراک نداریم، آبروی‌مان رفته و همسرم مرا مقصر می‌داند و فکر می‌کند به خاطر بی‌توجهی و نظارت ضعیف من این اتفاقات برای دخترمان افتاده است.به خدا از نظر من همه‌چیز طبیعی بود و دخترم هم مثل سایر دانش‌آموزان سرگرم درس و مدرسه بود. من یک درصد هم حدس نمی‌زدم زیر این ظاهر آرام و سربه‌زیر، یک موجود سرکش پنهان شده که از ۱۱سالگی مشغول گفت‌وگوی تلفنی و مجازی با پسری است که کیلومترها با تهران فاصله دارد .دو سال پنهانی با هم در تماس بوده‌اند و در این مدت آن پسر عکس‌هایی از خودش برای آیدا می‌فرستد که دخترم فکر می‌کند با یک جوان تحصیلکرده و مرفه سروکار دارد. بالاخره این فرد موفق می‌شود دخترم را فریب داده به شهر محل سکونتش در شرق کشور بکشاند. باورتان نمی‌شود من و پدرش تا امروز که همکاران‌تان خبر پیدا شدن آیدا را به ما دادند، چه شرایط سختی را پشت سر گذاشتیم. فکر این‌که چه بلاهایی ممکن است سر دخترم آمده باشد و این‌که اصلا او را دوباره زنده و سالم می‌بینم یا نه، مرا دیوانه کرده بود.من نمی‌دانم دیگر چه چیزی باید به شما بگویم. لطفا از خودش بپرسید که نتیجه خوش‌باوری و اعتمادش به یک پسر غریبه چه بود و در این مدت چه شرایطی داشت؟
بعد از این حرف مادر، نگاهی به دخترک می‌اندازم که همچنان از شرم سرش را پایین انداخته است. مادر باعصبانیت می‌گوید: تو که با این رفتارهایت ثابت کردی خیلی جسور هستی و سر نترسی داری، حالا خجالتی شدی؟برای خانم مشاور تعریف کن چه اتفاقاتی برایت افتاده است. اشک در چشمان آیدا حلقه می‌زند و می‌گوید: من که گفتم پشیمانم. خانم به خدا من به اصرار دوستم با آن پسر حرف زدم، وگرنه من اصلا چه می‌دانستم که دوست‌پسر یعنی چه؟دوستم اصرار کرد و من هم وارد رابطه تلفنی با او شدم و بعد هم از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم تا این‌که بعد از یکی، دو سال اصرار کرد برای دیدنش بروم. من با توجه به عکس‌هایی که برایم فرستاده بود، فکر می‌کردم آدم‌حسابی و تحصیلکرده است و خانواده خوبی دارد. پنهانی راهی شهر محل سکونتش شدم اما همین که به کوچه و محله‌شان رسیدم، نظرم عوض شد؛ وارد خانه‌شان که شدم یک خانه ۳۰متری کثیف و به‌هم‌ریخته بود.مجید به همراه مادرش زندگی می‌کرد. اولین صحنه‌ای که با آن مواجه شدم، مادرش بود که یک گوشه خانه نشسته بود و مشغول وزن‌کردن و بسته‌بندی مواد شیشه بود. بعد از یک روز اقامت در آن خانه متوجه شدم مجید هم به شیشه اعتیاد دارد و چندین بار موقع مصرف شیشه در صورت من هم فوت کرد و قصد داشت مرا هم معتاد کند. فکرش را بکنید من با چه ذهنیتی راهی آنجا شده بودم و حالا با چه آدم‌هایی سروکار پیدا کرده بودم .نه راه پس داشتم، نه راه پیش؛ از ماندن در آنجا احساس خطر می‌کردم و نمی‌دانستم قصد آنها از کشاندن من به خانه‌شان چیست؟ ازسوی دیگرروی تماس باوالدینم وبرگشتن به خانه را نداشتم.چند روزی به همین منوال گذشت وهمکاران شما برای بردن من آمدند. من واقعا خوشحالم و امیدوارم والدینم مرا ببخشند. من روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشتم و از صمیم قلب از این‌که از خانه فرار کردم و خام وعده‌های یک پسر معتاد شیشه‌ای شدم، متاسف و پشیمانم.امیدوارم مادر و پدرم مرا ببخشند و فرصت دوباره‌ای به من بدهند تا همان دختر خوب و عاقلی که از من انتظار داشتند، بشوم. من با این سن کم، زندگی در کنار یک پسر معتاد و مادرموادفروشش را تجربه کردم و این چیزی است که تا آخرعمر ازذهن من پاک نخواهد شد.امکان داشت اتفاقات بدتری برای من بیفتد. من خوب می‌فهمم که اینجا بودنم درست مثل عمر دوباره است.

حامی نوجوانان باشید
سرگرد سمانه مهربانی، رئیس اداره اجتماعی وفرهنگی پلیس آگاهی تهران دراین‌باره می‌گوید: دوران بلوغ و نوجوانی حساس‌ترین مرحله رشد فرزند شماست؛ دورانی که فرزند بی‌تجربه شما باید دست دردست شما آن را پشت سربگذارد .شما به‌عنوان والدین باید با مطالعه و ارتقای سطح دانش و آگاهی خود برای رویارویی با چالش‌های پیش‌رو آماده باشید. پیش از بزه‌دیدگی فرزند باید او را با ویژگی‌های دوران بلوغ و نوجوانی آشنا سازید. به فرزندتان بیاموزید احساسات و گرایش وی در این سن نسبت به جنس مخالف فقط تمرینی برای نقش‌های بزرگسالی است وهرگز نباید با جدی‌گرفتن این احساسات و تمایلات، آینده درخشان تحصیلی شغلی و عاطفی خود را با مشکل مواجه سازد.در صورت ناتوانی دربرقراری ارتباط صحیح با فرزند و احساس خطر نسبت به رفتارهای مشکل‌آفرین وی سریعا با یک مشاور متخصص درامور نوجوانان مشورت کنید.دوست فرزند خود باشید تا در صورت بروز هرگونه مشکل یا چالش در زندگی شما اولین کسی باشید که موردمشورت و درددل قرار می‌گیرد.درغیر این صورت فرزند شما به دوستان و همسالان خود روی می‌آورد که با راهکارهای ناپخته و اشتباه؛ فرزند شما را هرچه بیشتر در پرتگاه سقوط و چرخه باطل اشتباهات قرار می‌دهند.

دیگر خبرها

  • تصاویری از سیل هولناک در مکه | وضعیت خودروها را ببینید | ویدئو
  • رازگشایی از قتل هولناک دختر جوان
  • شیطان با نقاب خواستگار
  • سوء قصد مرگبار با وینچستر به جان ۲ برادر در نمایشگاه ماشین
  • رام‌الله: اگر حمایت آمریکا نبود نتانیاهو جرأت به چالش کشیدن قوانین بین‌المللی را نداشت
  • دست‌درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت!
  • بیش از ۱۸۷ هزار مادر همدانی مشاوره فرزندآوری دریافت کردند
  • بیش از ۱۸۷ هزار مادر همدانی مشاور فرزندآوری دریافت کردند
  • مادر قاتل آگهی مفقودی بچه را منتشر کرد!
  • مادر قاتلی که آگهی مفقود شدن فرزندش را منتشر کرد