«حافظ در آلمان و گوته در ایران»
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۷۲۱۸۱
نماینده مرکز حافظشناسی در کنفرانس دویستمین سال انتشار "دیوان غربی ـ شرقی" گوته، با اشاره به سیر ترجمه آثار برتر جهانی نظیر دیوان گوته به زبان فارسی، ترجمه متون برتر ادبی را بسترساز تعامل فرهنگی و گفتوگوی ملتها دانست.
به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی مرکز حافظشناسی، به مناسبت دویستمین سالگرد انتشار "دیوان غربی ـ شرقی" گوته که در سال ۱۸۱۹ منتشر شد، همایشی بینالمللی در شهر وایمار آلمان برگزار شد که دکتر علی رجایی به نمایندگی از مرکز حافظشناسی در این همایش حضور داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشاور مرکز حافظشناسی در زبان آلمانی و استاد دانشگاه اراک، در این کنفرانس به ارائه حاصل پژوهشی با موضوع "حافظ در آلمان و گوته در ایران" پرداخت.
رجایی درباره لزوم ترجمه آثار شاخص ادبیات کلاسیک جهان نظیر دیوان گوته گفت: با وجود تلاشهای ارزشمندی که به انجام رسیده و هرچند معتقدیم آثار عظیم و شاخص ادبیات کلاسیک و برترین الگوهای ادبیات جهانی، مثل آثار حافظ، گوته، مولانا، شکسپیر و دیگران اصولاً "ترجمهناپذیر" است، اما با این حال، این راهکار مسیر ناگزیری برای رهیافت به اندیشههای این بزرگان عرصه ادبیات و فرهنگ جهانی و شناخت این چهرههای همیشه ماندگار بشریت است.
او به ترجمههای مختلف دیوان گوته در ایران اشاره و خاطرنشان کرد: دیوان گوته با آن همه تأثیراتی که بر پهنه وسیع ادبیات در مغربزمین و بهویژه در میان شرقشناسان غربی داشت، خیلی دیر به سرزمین حافظ رسید. پس از سالهای بسیار، در سال ۱۳۲۸ برگزیدهای از دیوان گوته و آن هم از زبان فرانسه توسط مترجمی به نام "شجاعالدین شفا" به فارسیزبانان ارائه شد. این ترجمه به نثر ساده و بعضاً با توضیحاتی همراه است.
رجایی افزود: سالهای متمادی خوانندگان فارسی فقط به این نسخه از اثر گوته بسنده کردند، تا اینکه بالاخره در سال ۱۳۷۹ ترجمه کاملی از دیوان گوته توسط متخصص زبان آلمانی، دکتر "کوروش صفوی" در ایران منتشر شد. این مترجم در پیشگفتار طولانی خود ابتدا به شرححال زندگی گوته پرداخته و پس از توضیحاتی درباره علل پیدایش "نهضت غوغا و تلاش" نکات متعددی را در خصوص دیوان گوته به اطلاع علاقهمندان رسانده است. نامبرده فقط دیوان و اشعار گوته را ترجمه کرده، نه "ملحقات" آن را، که خود کتابی توضیحی درخصوص دیوان نگاشتهشده توسط شخص گوته است.
مشاور مرکز حافظشناسی در زبان آلمانی ادامه داد: بالاخره در سال ۱۳۸۳ "دیوان غربی ـ شرقی" گوته شاعر شهیر و توانای آلمانی به همراه "اشعار بهجامانده" از گوته و "تعلیقات" آن در یک جلد توسط استاد دانشگاه کشورمان در حوزه ادبیات آلمانی، "دکتر محمود حدادی"، به عرصه ترجمههای ادبیات جهانی به زبان فارسی راه یافت. این مترجم حساس و آگاه اشعار موزون و کلاسیک گوته را نه به شعر معادل کلاسیک و نه به نثر ساده، ولی بهنوعی همانند اشعار مدرن و دارای آهنگ و ریتم درونی ترجمه کرده است. نکته شایان توجه اینکه نامبرده کتاب "یادداشتها و مقالات برای فهم بهتر دیوان غربی ـ شرقی" را نیز در کنار آن ترجمه و منتشر کرده است، که با حجم حدود ۲۰۰ صفحه به درک این اثر کمک شایانی میکند، چون با این توضیحات است که متوجه میشویم دانستههای گوته و عصر او از شعرای پارسیزبان، ادبیات، تاریخ ادبیات و فرهنگ کهن ایران در آن زمان تا چه میزان بوده است.
او در ادامه گفت: امیدواریم با ترجمههای جدید از متون برتر ادبیات جهانی و بهخصوص از آثار برندگان جوایز نوبل ادبی جهان، که هنوز به فارسی ترجمه نشدهاند، بتوانیم روز به روز شاهد رشد بیشتر ارتباطات ادبی ـ فرهنگی، توسعه ادبیات تطبیقی و تقویت ساختارهای تعامل و گفتوگوی سازنده، مفید و مؤثر در میان بزرگان ادب باشیم، تا مدام بر آثار افتخارآمیز ملتهایمان نیز افزوده شود و همانند ادبیات درخشان کلاسیک خود سهمی عمده در تعالی فرهنگ بشری ایفا کنیم.
استاد دانشگاه اراک به ترجمههای دیوان حافظ به زبان آلمانی نیز اشاره و خاطرنشان کرد: بهترین ترجمه کامل از دیوان حافظ به زبان آلمانی، توسط روزن تسوآیگ شوانآو Rosenzweig-Schwannau مترجم خوشذوق و آگاه به ادبیات ایران ارائه شده که به دلایل مختلف ادبی و ویژگیهای ترجمه، نزدیکترین ترجمه به سبک و محتوای سرودههای حافظ است.
رجایی گفت: این ترجمه از نظر فرم و محتوا با سمع و نظر خواننده آلمانی همخوانی و همنوایی بهتری دارد و از دیرباز مقبول اکثر ایرانشناسان، محققان و پژوهشگران آلمانی حافظ قرار گرفته است. این ترجمه تعداد زیادی از غزلیات و اشعار منسوب به حافظ را نیز دربرداشته و براساس نسخه معروف کلکته از حافظ ترجمه و عرضه شده است.
استاد دانشگاه اراک گفت: چاپ جدیدی از این ترجمه در سال ۱۳۹۲ در ایران در اختیار علاقه\مندان هر دو زبان قرار گرفته است، که با دیوان حافظ تصحیح علامه قزوینی ـ دکتر غنی همخوان شده و کاملاً مطابقت دارد و مشکلات غزلیات منتسب نیز در آن برطرف شدهاند.
رجایی تاکید کرد: در این شرایط حساس جامعه بشری امیدواریم شعرا و اندیشمندان شرقی نیز همچون علامه اقبال لاهوری در مقام مراوده با این اثر برآیند و یا نمونههای جدیدی در باب اهمیت تعاملات فکری و میانفرهنگی شرق و غرب ارائه کنند، موضوعی که هرگز کهنه نخواهد شد و در همه قرنها و زمانها قلبهای عاشق بشریت را جاودانه به هم پیوند خواهد زد. اینگونه نمادها همواره اسناد افتخارآمیز چنین گفتوگوهایی بین تمدنها و فرهنگها است.
بر اساس این گزارش، در این کنفرانس دانشمندان، شرقشناسان، ایرانشناسان و پژوهشگرانی از کشورهای مختلف جهان حضور داشتند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۷۲۱۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز، روز شیراز؛ شهر شعر و هنر و حافظ
امید جهانشاهی ؛ عصر ایران - امروز روز شیراز است، شهر حضرت ناز، حافظ شیراز، حافظه ی تاریخی ایرانیان برای خواستن زندگی. شهر عشق و نسیم و عطر بهار نارنج و باغ های دل باز: عفیف آباد و جنت و نارنجستان و دلگشا و ارم. شهر سعدی، شهر حضرت شعر. مهد فرهنگ و هنر؛ خال لب هفت شهر. قهوه شیرازی، سالاد شیرازی، کلم پلو؛ آیین خوان و خوراک خواستنی.
اگرچه تخت جمشید نشانه روشنی از سابقه تمدن در این منطقه است اما دیرینه شیراز به گواهی کشفیات باستان شناسی سال 1395 در تپه چهار هکتاری پوستچی به هفت هزارسالگان می رسد. نام باستانی آن، تیرازیس بوده است.
شیراز در درازنای تاریخ از جمله مناطق امن بوده است و از همین رو در دوران های مختلف چه پیش از اسلام و چه پس از آن،از قطب های فرهنگ و هنر ایران زمین بوده است. به قول سعدی: «شهرها همه بازند و شیراز شهباز»
اگرچه از دوره های مهم تاریخی، یادگاری هایی در شیراز می توان یافت. عمارت باغ ارم یادگار دوران قاجار است با آن نقاشی های رنگ روغن، منبت کاری های روی درها و گچ بری ها و کاشی کاری های نما.
اما بسیاری بناهای فاخر امروز شیراز مربوط به دوران کریم خان زند است مثل بازار وکیل، حمام وکیل و ارگ کریم خان که محل حکومت او بود و پس از او نیز دارالحکومه امرای فارس شد. کریمخان زند را بهترین پادشاه ایران بعد از حمله اعراب دانسته اند. او از افسران شجاع سپاه نامدار نادرشاه بود که پس از مرگ وی به ایل خود برگشت. محبوبیت کریمخان زند که خود را وکیل رعایا می نامید در تاریخ ایران بینظیر است.
آنچه کریمخان را ستایشبرانگیز کرد مردمداری، دادگری و سخاوتش نسبت به زیردستانش بود. از سخاوتمندی کریمخان بسیار گفتهاند. در رستمالتواریخ آمده است که وقتی کریمخان جایی را که فتح میکرد غارت نمیکرد و میکوشید حقوق سربازانش را بدهد. وقتی دیوار شهر شیراز را دوازده هزار کارگر میساختند، هنگام حفاری سکههای اشرفی فراوانی یافت شد. او به جای مصادرۀ سکه ها و به جیب زدن آن (به نام دولت و به کام خود)، سکهها را میان همان کارگران تقسیم کرد.
شیراز در دوره ای شهره به مکتب نگارگری بود و در دورانی مشهور به دارالعلم. در دوران عضدالدوله دیلمی، چنان کتابخانه بزرگی داشت که از همه علوم و فرهنگ آن روز نشانی از ان می شد جست و گواهی از جایگاه شیراز در تاریخ فرهنگ ایران دارد. صنعت کتاب سازی و کتاب آرایی از صنایع تاریخی این شهر بوده است. از همین رو، سعدی در حق شیراز گفته است: «چه شام و چه مصر و چه بّر و چه بحر؛ همه روستایند و شیراز شهر.»
تعین روزی به نام شهری را باید غنیمت شمرد برای شناخت و ستایش شهرها و توجه به توسعه آنها مبتنی بر طبیعت و سرشت تاریخی شان.
چه شد اصفهان که روزگاری شهری جهانی بود و شهره به زیبایی و شکوه و صنایع مختلف و صادرات ابریشم به اروپا داشت، و مستشرقین بسیار تحسینش می کردند به جای اینکه امروز قطب گردشگری ایران باشد، حالا درگیر فاجعه فرونشست است و آلودگی.
چرا هر ساله در نوروز حدود دومیلیون نفر بی اعتنا و بی تفاوت از کنار خوی رد می شوند تا به ترکیه بروند برای خرید، کنسرت و یا به اصطلاح خوش گذراندن که البته گاهی می شود تجمع اعتراضی «پول ما را پس بده» در مقابل هتل آنتالیای ترکیه. این حق شهر قدیمی و پر آوازه خوی نیست با این همه ظرفیت.
شهری که از دوران سلجوقیان بواسطه قرار داشتن در جاده ابریشم یکی از مراکز تجارت و رونق و مهد تمدن بوده است و امروز نیز آکنده از جاذبه های طبیعی و تاریخی و قابلیت های تفرج گاهی و تجارت و ظرفیت های توسعه است، نباید بین راهی خیل مسافران عازم وان و انتالیا باشد که چند دهه است به نوایی رسیده اند از صدقه سری مسافران ایرانی. «تفو بر تو ای چرخ گردون تفو»
براستی چرا برای زیبایی و شیکی روی برخی تیشرت ها و لباس ها به زبان انگلیسی درج می کنند پاریس و لندن. دریغ آنجاست که حتی تولیدکننده ایرانی برای ارزشمند و به زبان امروز باکلاس کردن محصولش این کار را می کند. این نشانه فقدان اعتماد به نفس ملی است. نشانه اینکه هیچ چیز به اندازه ایران غریب نبوده است. روزهای شهرهایمان را بزرگ و باشکوه برگزار کنیم برای اعتماد به نفس ملی و برای هویت ملی.
به این کلیشه های تحقیرآمیز در مورد شهرهایمان پایان دهیم. به این خود تحقیری بی بنیاد پایان دهیم. قزوین از مظاهر تمدن ایرانی است. پایتخت خوشنویسی ایران است. موزه بزرگ قزوین و خیابان سپه که اولین خیابان ایران است، گواهی بر ارزشمندی این شهر ریشه دار و اصیل فرهنگی دارد. در وصف قزوین همین بس که از حیث تعدد آثار تاریخی در یک شهر، در ایران و حتی جهان دارای جایگاه است. تبریز و اصفهان و یزد و اهواز و قزوین و سنندج را آن گونه که باید و شایسته است توصیف کنیم و به آنها ببالیم. اگر ایران را گرامی می داریم، اجزایش همین شهرهاست: لبت شیراز و چشمت اصفهان و خنده ات گیلان پر از مستی و راز و شوق هستی، روح ایمانم! (حمیدرضا گلشن) از این منظر، روز شیراز روزی خاص تنها مربوط به شهر شیراز نیست. روز ملی ایران برای تکریم شعر و فرهنگ و هنر و حافظ و یک تاریخ پر از شکوه و زیبایی است از جمله دوران کریم خان زند.
روز تبریز، یک روز ملی است برای درود ایران به خروش غرور آفرین مشروطه خواهی، به پرچم های سرافراز غیرت: ستارخان و باقرخان.
روز یزد، روز اعتدال است و نجابت و مدارای ریشه گرفته از افق های باز کویر.
روز رشت بهانه ستایش تجدد و فرهنگ است.
برای خلاصی از باستان گرایی به مثابه ستایش ایرانیتی انتزاعی و نمایشی، باید به شناخت و ستایش شهرها پرداخت. هر شهر پنجره ای است به شناخت ایران. هر شهر حس و بو و رنگی است از رنگین کمان درخشان ایران. شیراز سبک بال و همه ناز و عاشق و معتدل هم بخشی از ویژگی ایران است. کانال عصر ایران در تلگرام