رایس:چه طور ممکن است که ۱۰ دقیقه با یک جنگ ابلهانه فاصله داشته باشیم؟
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۷۳۸۴۴
ساعت 24-مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا با انتقاد شدید از روند تصمیمگیری رئیس جمهور کشورش در واکنش به سرنگونی پهپاد آمریکایی تاکید کرد که دونالد ترامپ باید از این وضعیت، به عنوان فرصتی برای برداشتن گامهای اعتماد ساز با ایران و عقبنشینی از اشتباهاتش استفاده کند.
سوزان رایس مشاور امنیت ملی آمریکا در سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ در یادداشت خود در روزنامه نیویورک تایمز به بررسی عملکرد رئیس جمهور آمریکا در قبال ایران طی روزهای اخیر و در واکنش به ماجرای سرنگونی پهپاد متجاوز آمریکایی توسط ایران نوشت: اگر حرف رئیس جمهور ترامپ را باور کنیم، آمریکا تنها ۱۰ دقیقه تا آغاز جنگ علیه ایران فاصله داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهم نیست! آقای ترامپ مدعی است که در این باره بهتر فکر کرده است. وی در آخرین دقایق تصمیم میگیرد که کشته شدن ۱۵۰ نفر پاسخ نامناسبی برای سرنگونی هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی است که احتمال دارد تنها لحظاتی وارد حریم هوایی ایران شده باشد. اجازه دهید به این نتیجهگیری برسیم که روند یک ساعته اتخاذ این تصمیم صحیح بوده و بسیار از هر اتفاق جایگزین دیگری بهتر است.
با این حال، خطر وقوع جنگ هنوز واقعی است. چطور ممکن است ما تنها ۱۰ دقیقه با یک جنگ ابلهانه فاصله داشته باشیم در حالی که رئیس جمهور برآوردی از پیامدهای آن نداشته است؟ من به عنوان یک مشاور امنیت ملی سابق که در بسیاری از تصمیمات درباره استفاده از اقدام نظامی و زمان آن نقش داشتم، بیش از هر شخص دیگری اطمینان دارم که روند تصمیمگیری ما در زمینه امنیت ملی به طرز خطرناکی ناکارآمد است.
اگر رئیس جمهور ترامپ حقیقت را بگوید باز هم به درستی درباره خطرات و پیامدهای یک اقدام نظامی پیش از صدور فرمان حمله نظامی تحقیق و بررسی نکرده است. سوال درباره تلفات احتمالی غیرنظامیان امری بدیهی است و باید از همان ابتدا در روند تصمیمگیری او مد نظر قرار میگرفت. آیا جان بولتون، مشاور امنیت ملی که یک دهه است از حمله به ایران حمایت میکند از ارائه یک استدلال درست درباره هر دو طرف سر باز زده است؟
هرچند اگر آقای ترامپ به معنای واقعی خواهان جنگ با ایران نباشد و میخواهد سیاست امنیت ملیاش را کنترل کند، حکمتی در این ماجرا وجود دارد.
آقای ترامپ به هر دلیلی تصمیم گرفته باشد به ایران حمله نکند، میتواند از این خویشتنداری به عنوان یک گشایش دیپلماتیک بهره ببرد. ایرانیها نیز میگویند که از هدف قرار دادن هواپیمایی آمریکایی که حامل ۳۵ نیروی نظامی بوده خودداری کرده و پهپاد را زدهاند. هر دو طرف مدعیاند که از تشدید تنش پرهیز کردهاند. واقعیت داشته باشد یا نه، این یک فرصت برای تعدیل وضعیت کنونی است.
رئیس جمهور ترامپ برای آزمودن چشمانداز کاهش تنش میبایست با شفافیتی غیر قابل انتظار و عزم و اراده عمل کند. او ابتدا لازم است که مشاور امنیت ملی غیر قابل کنترل خود و سپس پیرو او، یعنی وزیر امورخارجه جنگ طلبش را کنار بگذارد.
رئیس جمهور در گام دوم میبایست خطوط قرمزش برای اقدام نظامی علیه ایران را محدود و مشخص کند. او باید به صراحت بگوید که سه چیز ممکن است به بررسی گزنه نظامی آمریکا بینجامد؛ حمله به نیروهای آمریکایی، تلاش ایران برای دستیابی به مواد شکافت پذیر برای ساخت بمب و هر گونه حمله مستقیم ایران علیه اسرائیل. همچنین لازم است که آقای ترامپ به کنگره اطمینان دهد که آمریکا جنگی غیر ضروری علیه ایران آغاز نخواهد کرد.
سوم اینکه آقای ترامپ باید به سرعت خطوط قرمز خود را به ایران اعلام کند و مسیری را برای پرهیز از جنگ روشن کند. با این کار، او میبایست از یک فرد بازنشسته باتجربه و فراحزبی که ایران را به خوبی میشناسد، شخصی با استعدادهای بیل برنز که زمانی معاون وزیر امورخارجه بود و با ایران مذاکره کرده یا مثلاً توماس پیکرینگ که شش بار سفیر و زمانی قائم مقام وزیر امورخارجه بوده است را به کار گیرد. اگر آقای ترامپ نمیتواند فردی خارج از تیم خود را به کمک بطلبد، میتواند جان سولیوان، معاون وزیر امورخارجه را که فردی عاقل است به نیویورک بفرستد تا با مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل که زمانی در آمریکا تحصیل کرده، در مذاکرات هستهای حضور داشته و از نظر تهران قابل اعتماد است، مذاکره کند.
چهارم، لازم است که رئیس جمهور یک سری گامهای متقابل را ترسیم کند تا اعتماد و آشنایی میان هر دو طرف برای گفتوگوهای مهمتر ایجاد شود. به عنوان مثال، آقای ترامپ میتواند به ایران اجازه دهد که مجدداً اورانیوم با غنای پایین خود را بفروشد و در ازا دست از تهدید برای عبور از محدودیتهای تعیین شدهاش در توافق هستهای بردارد.
پنجمین اقدام این است که رئیس جمهور ترامپ باید برای خروج از توافق هستهای یک تعلیق با محدوده زمانی تعیین کند و در صورتی که ایران بپذیرد شهروندان آمریکایی زندانی در این کشور را آزاد کند و با آمریکا و دیگر طرفهای توافق هستهای وارد مذاکره مستقیم شود، بهطور موقت تحریمهای وضع شده جدید را لغو کند. اگر مذاکرات به نتیجه رسید، ما میتوانیم رفع تحریمها را وسعت دهیم.
ممکن است این گامهای متقابل به خوبی کار نکند. ایران ممکن است مذاکره نکند. ممکن است آقای ترامپ جرئت این را نداشته باشد که از دیپلماسی واقعی بهره ببرد یا فشارها را کاهش دهد. آقای بولتون یا آقای پمپئو، عربستان سعودی یا اسرائیل ممکن است ما را برای یک درگیری تحریک کنند و پای آمریکا را به آن بکشانند اما یک چیز مشخص است: اینکه به نظرمیآید بدون پیمودن چنین مسیری ما به سمت یک درگیری پر هزینه اجتناب ناپذیر با ایران پیش خواهیم رفت.
تصمیم رئیس جمهور ترامپ برای خروج از توافق هستهای در حالی که ایران کاملاً به آن پایبند بود و سپس بازگرداندن تحریمهای این کشور احمقانه بود و همانطور که انتظار میرفت نتیجه معکوس داشت اما ما در جایی قرار داریم که در آن هستیم. یافتن راهی برای استفاده از اشتباهات بزرگ او و همزمان نشان دادن تمایلمان برای پایین آمدن (از اشتباهات) بهترین گزینه پیش روی ما است.
منبع: ایسنامنبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۷۳۸۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دورۀ دوم علیه دشمنانم تلافی میکنم- ترامپ
منبع: تایم
تاریخ انتشار: 30 آوریل 2024
گفتگوی اریک کورتسا با دونالد ترامپ
مترجم: لیلا احمدی
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
عصر ایران/ ترجمه: مجله آمریکایی تایم روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت در گفتوگویی اختصاصی با دونالد ترامپ به بررسی برنامههای او درصورت انتخاب مجدد پرداخته و جلد خود را به همینخاطر به تصویر او اختصاص داده است. بخش دوم این گفتوگو پیش روی شما است.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
حواسش جای دیگری است. آیپدِ روی میز را با انگشت پیش میکشد تا پلیلیستِ رستوران را تنظیم کند. بهترتیب "شینید اوکانر"، "جیمز براون" و "شبح اوپرا" پخش میشوند. قطعۀ محبوبش باعنوان"پرچم ستارهدار" هم شنیده میشود که متعلق به "گروه کری" است. این گروه در زمرۀ متهمانی است که بهخاطر حمله به ساختمان کنگرۀ ایالات متحده در ششم ژانویه بازداشت شدهاند. صدای ضبطشدۀ او هم روی کار است که سوگند وفاداری یاد میکند. این قطعه یکی از اصلیترین نمادهای تجمعات ترامپ است که وحدت ملی را به سلاحی برای جاننثاریِ حزبی مبدل میکند.
نمایش از جایی آغاز میشود که دورۀ نخست ریاست او به پایان میرسد. حواث 6 ژانویه که درخلال آن گروهی از طرفداران ترامپ در تلاش برای براندازی و انتقال قدرت به مرکز دموکراسی آمریکا حملهور شدند، لکۀ ننگی بر میراث سیاسی ترامپ است. او در پی آن است که شورش را اقدامی میهنپرستانه جلوه دهد. وقتی میپرسم که آیا به عفو این افراد فکر کرده؟ میگوید: «بله، قطعاً». ازآنجاییکه ترامپ با دهها اتهام جنایی ازجمله مداخله در انتخابات، توطئه برای فریب دولت، اختفای عمدیِ اسرار امنیت ملی و جعل سوابق تجاری برای پنهانکردن پرداختهای خنثیشده روبهرو است، میکوشد تا از اتهامات قانونی، نشان افتخار بسازد.
در دورۀ دوم، نفوذ ترامپ بر دموکراسی آمریکا بسیار فراتر از قدرت عفو خواهد بود. شرکای سیاسی درحال زمینهسازی برای بازسازی ریاستجمهوری در راستای دکترینی به نام «تئوری اجرایی واحد» هستند که طبق آن بسیاری از محدودیتهای تحمیلشده بر کاخ سفید از سوی قانون گذاران و دادگاهها باید به نفع فرماندۀ کل قوا از بین برود.
قدرت در هیچ حوزهای مهمتر از وزارت دادگستری نیست و از آغاز فاصلۀ محترمانهای بین رؤسایجمهور و مقامات اجراییِ تأییدشده از سوی سنا وجود داشته تا از سوءاستفاده برای اهداف شخصی جلوگیری و از توان عظیم این نهادها در محدودکردن آزادی آمریکاییها اجتناب شود؛ اما ترامپ که در اولین دورۀ ریاستجمهوریاش از تحقیقات متعدد از سوی منصوبان قضاییاش آسیب دیده بود، اینک در تحمیل ارادۀ خود بر وزارت دادگستری، بازرسان و دادستانها بیش از پیش مصمم است.
ترامپ در خلال گفتگوی ما در مارالاگو میگوید: «ممکن است وکلای آمریکایی را که از دستور او برای محاکمۀ شخصی امتناع میکنند، اخراج کند.» او به هوادارانش گفته: «در دورۀ دوم بهدنبال تلافی علیه دشمنانش خواهد بود.» آیا این تلافیجویی شامل "فانی ویلیس" (دادستان منطقۀ آتلانتا) هم میشود که او را به دخالت در انتخابات متهم کرد یا "آلوین براگ" (دادستان منهتن در پروندۀ استورمی دنیلز) را هم دربرمی گیرد که ترامپ قبلاً گفته بود باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرد؟ ترامپ تردید دارد و هیچ قولی نمیدهد. میگوید: «نه، نمیخواهم چنین کنم، اما کاری که آنها انجام دادهاند، وحشتناک است.»
ترامپ همچنین قول داده «دادستان ویژه»ای برای پیگرد بایدن منصوب کند. میگوید: «نمیخواهم به بایدن صدمه بزنم. برای دفتر ریاست احترام زیادی قائلم. بااینحال، چند ثانیه بعد میگوید: «ممکن است سرنوشت بایدن با حکم آیندۀ دادگاه عالی مرتبط باشد. باید دید که آیا رؤسایجمهور میتوانند به خاطر اعمالی که در زمان تصدی سمت ریاست مرتکب شدهاند، با پیگرد کیفری مواجه شوند؟ ترامپ میگوید: «اگر مقامات بگویند رئیسجمهور مصونیت ندارد، بایدن باید بهخاطر همۀ جرایمش تحتتعقیب قرار گیرد.» [با این توضیح که بایدن به هیچ جرمی متهم نشده و تلاش جمهوریخواهانِ مجلس نمایندگان برای استیضاح او نتوانسته شواهدی دال بر جرایمش باشد»]
بازرسان و مقامات سابق وزارت دادگستری از هر دو حزب معتقدند چنین اقداماتی بهطوربالقوه برای مجری قانون آمریکا فاجعه بار است و اعتبارش را خدشهدار میکند. "مایکلمککانل" (قاضی استیناف سابق ایالات متحده که از سوی رئیسجمهور جورج دبلیو بوش منصوب شده) میگوید: «اگر دستور دادرسی نامناسب صادر کنم، از وکلای محترم ایالات متحده انتظار دارم مخالفت کنند. اگر رئیسجمهور دادستان ایالات متحده را برکنار کند، طوفان بزرگی به راه خواهد افتاد.» مککانل، که اکنون استاد حقوق دانشگاه استنفورد است، میگوید: «این اخراج میتواند تأثیری مشابه کشتار شنبهشب داشته باشد، زمانیکه رئیسجمهور ریچارد نیکسون به مقامات ارشد وزارت دادگستری دستور داد بازرس ویژۀ تحقیق واترگیت* را برکنار کنند.»
* رسوایی واترگیت، مجموعه رخدادهایی درخلال سالهای ۱۹۷۲–۱۹۷۵ در هتلی به همین نام در واشینگتن است که منجر به بالاگرفتن احتمال استیضاح و درنتیجه کنارهگیری نیکسون رئیسجمهور وقت ایالات متحده شد.
رؤسایجمهور طبق قانوناساسی این حق را دارند که وکلای ایالات متحده را برکنار کنند، اما برکناری یکی از وکلا (بهطورخاص) به دلیل رد دستور رئیسجمهور بیسابقه است.
طرحهای رادیکال ترامپ برای افزایش اقتدار ریاستجمهوری در سراسر کشور احساس میشود. تمرکز اصلی او بر مرز جنوبی است. ترامپ قصد دارد دستوراتی امضا کند که بسیاری از سیاستهای مشابه را از دورۀ نخست ریاستجمهوری خود، دوباره روی کار بیاورد؛ دستوراتی مثل طرح «ماندن در مکزیک» (که مستلزم فرستادن پناهجویان غیرمکزیکی به جنوب مرز تا تاریخ دادگاهشان است) و «عنوان 42» (که به مقامات مرزی اجازه میدهد مهاجران را بدون اجازۀ درخواست پناهندگی اخراج کنند).
مشاوران میگویند ترامپ قصد دارد از گذرگاههای مرزی و قاچاق فنتانیل (شبهمرفین بسیار قوی) و کودکان بهعنوان توجیهی برای اِعمال مجددِ اقدامات اضطراری استفاده کند. او از بودجۀ فدرال و با تخصیص پول از بودجۀ نظامی بدون تأیید کنگره، احداث دیوار مرزی را از سر خواهد گرفت. مشاوران میگویند سنگبنای این برنامه، عملیات اخراج گستردهای خواهد بود که میلیونها نفر را هدف قرار میدهد. ترامپ در دورۀ نخست ریاستجمهوری خود وعدههای مشابهی داده بود، اما میگوید قصد دارد در دورۀ دوم تهاجمیتر عمل کند. "تام هومن" (مشاور ارشد ترامپ و سرپرست سابق ادارۀ مهاجرت و گمرک) میگوید: «مهاجران باید اخراج شوند. آنها باید از مرز خارج شوند."
ترامپ برای عملیاتی در این مقیاس، بیشتر به گارد ملی برای گردآوری و خروج مهاجران غیرقانونی از سراسر کشور متکی است. او میگوید: «اگر آنها نمیتوانستند، از [بخشهای دیگر] ارتش استفاده میکردم. وقتی میپرسم آیا این بدان معناست که او قانون «پوسکامیتاتوس» را نقض میکند – قانون مصوب 1878 که بهکارگیریِ نیروی نظامی علیه غیرنظامیان را ممنوع میکند – بهنظر میرسد ترامپ اعتنایی به معنا و بار تاریخی این قانون ندارد. میگوید: «خب، اینها غیرنظامی نیستند. افرادی هستند که غیرقانونی در کشور حضور دارند.» او همچنین از پلیس محلی کمک خواهد گرفت و میگوید حاضر به تأمین بودجه برای حوزههایی که از اتخاذ سیاستهای او سرباز میزنند، نیست. ترامپ میگوید: «این احتمال وجود دارد که برخی نخواهند مشارکت کنند و سهمی از بودجه نخواهند داشت.»
ترامپ بهعنوان رئیسجمهور، 3 قاضی به دیوان عالی معرفی کرده که به لغو «رو دربرابر وید»* رأی دادهاند و مدعیِ پایاندادن به حق سقط جنین طبق قانون اساسی است.
*رو دربرابر وید، (Roe versus Wade) حکم تاریخیِ دیوان عالی ایالات متحدۀ آمریکا در سال ۱۹۷۳ درخصوص قانونیشدن سقط جنین بود که بنابرآن دیوان عالی حکم داد قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از آزادی زن برای سقط جنین بدون محدودیتهای مفرط دولتی پشتیبانی میکند.
درعینحال با تأکید بر اینکه ممنوعیت فدرال را امضا نمیکند، بهدنبال خنثیکردن سوژۀ مبارزات انتخاباتیِ دموکراتها بوده است. او متعهد به وتوی هرگونه محدودیت فدرال درصورت رویکارآمدن نیست. اکنون بیش از 20 ایالت، ممنوعیت کامل یا جزئیِ سقط جنین دارند و ترامپ میگوید سیاستهای اینچنینی باید به ایالتها واگذار شود تا آنچه را که میخواهند، ازجمله نظارت بر بارداری زنان را انجام دهند. وقتی از او میپرسم: «آیا مشکلی ندارد که برخی ایالتها زنان را بهخاطر سقط جنین (فراتر از حدی که قانون اجازه میدهد)، محاکمه میکنند؟ میگوید: «اینکه من با این قضیه مشکل دارم یا نه، مهم نیست و کاملاً بیربط است. ایالتها این قبیل تصمیمات را خواهند گرفت.» این در حالی است که پرزیدنت بایدن گفته با اقدامات دولتیِ ضد سقط جنین در دادگاه و مقررات مبارزه خواهد کرد.
متحدان ترامپ قصد ندارند در صورت بازگشت او به قدرت، در مورد سقط جنین منفعل باشند. «بنیاد هریتیج» -از اثرگذارترین سازمانهای تحقیقاتی محافظهکار در آمریکا- خواستار اجرای قانون قرن نوزدهمی شده که ارسال قرصهای سقط جنین را غیرقانونی میکند. کمیتۀ مطالعات جمهوریخواهان (RSC) که بیش از 80 درصد از کنفرانس جمهوریخواهِ مجلس نمایندگان را شامل میشود، در پیشنهاد بودجۀ سال 2025، «قانون حیات در زمان لقاح» را گنجانده است که بنابرآن حق حیات به "لحظۀ لقاح" نیز تعمیم مییابد. از ترامپ میپرسم: «اگر این لایحه روی میزش بیاید، آن را وتو میکند؟» ترامپ میگوید: « مجبور نیستم برای وتو کاری انجام دهم، زیرا ایالتها این کار را انجام میدهند».
رؤسای جمهور معمولاً محدودیتهای زیادی برای تصویب قوانین اساسی دارند. تیم ترامپ بهدنبال رویکارآوردن دو لایحه برای شروع دورۀ دوم است: "بستۀ امنیتی مرزی و مهاجرت" و "تمدید کاهش مالیات در سال 2017". بسیاری از مقررات مربوط به لایحه دوم اوایل سال 2025 منقضی میشوند.
ترامپ در حال برنامهریزی برای تشدید برنامۀ حمایتگرایانۀ (حمایت از تولیدات داخلی) خود است و میگوید درنظر دارد تعرفۀ بیش از 10درصدی بر واردات و شاید حتی 100درصدی بر برخی کالاهای چینی اعمال کند.
ترامپ میگوید: این تعرفهها اقتصاد ایالات متحده را از تحتالشعاع قرارگرفتنِ تولیدات خارجی میرهاند و به رنسانس صنعتی در ایالات متحده دامن میزند. استدلال مشاورانش این است که میانگین نرخ تورم سالانه در دورۀ نخست ریاست جمهوریِ او زیر 2٪ بوده و درنتیجه تعرفههای ترامپ قیمتها را افزایش نمیدهد.
ادامه دارد