تراژدی مرگ محمدمرسی و اخوانالمسلمین مصر
تاریخ انتشار: ۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۱۹۳۴۳۹
به گزارش روزنامه اطلاعات؛ میدانیم که پس از هشتاد سال مبارزه و زندان و تبعید و اعدام، سرانجام اخوانالمسلمین برای اداره امور کشور و ایجاد یک جمهوری اسلامی واقعی، بر سر کار آمدند، ولی متأسفانه در عمل روشن شد که آمادگی این کار را نداشتند و دچار عوارضی شدند که هرگز انتظار نمیرفت...
اشتباهات و خطاهای نابخشودنی آقای دکتر محمد مرسی، تنها رئیسجمهوری منتخب مردم در مصر، یکی دو تا نیست، تا آنجا که نقل فهرست آنها هم مقدور نیست؛ ولی به چند مورد عمده، آن هم فهرستوار، اشاره میکنیم:
۱ آقای دکتر محمد مرسی پس از تحویل گرفتن قدرت، ارکان و بازماندگان اصلی نظام سابق را همچنان بر سرکار نگه داشت که عمدهترین آنها، ژنرالها و سرهنگهای وفادار حسنی مبارک و شریکان ظلم و دیکتاتوری سی ساله او بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۲ آقای محمد مرسی که با وضع ورشکسته اقتصادی کشور آشنا بود، بلافاصله اولین سفر خارجی خود را به «ریاض» آغاز کرد، تا آنکه مانند دوران مبارک، از بنی مسعود رهبری ارتجاع عرب، کمکی دریافت کند ولی آنها علیرغم وعده دروغین، حتی یک دلار هم به او کمک نکردند؛ ولی بلافاصله پس از سقوط وی چندین میلیارد دلار به ژنرال سیسی کمک کردند.
و البته میدانیم که بنی مسعود بعدها کل اخوان المسلمین را همگام با امریکا و اسرائیل، تروریست نامید.
۳ آقای محمد مرسی با سلفیهای تکفیری به ویژه «حزب نور» که متعصبترین و مرتجعترین نیروهای سلفی تکفیری در آن جمع شدهاند، ائتلاف کرد و همراه و همگام با آنان، همه نیروهای ملی یا مخالف را طرد و حذف نمود و خود را همکار کسانی قرار داد که کل اخوان را تا دیروز «مرتد» مینامیدند.
۴ آقای مرسی در سمینار عمومی و سراسری تکفیری سلفی حضور یافت که در آن شیعههای رافضی مرتد و حتی «کافر» خوانده شدند و او در مقابل این هجمه خائنانه و جنایت تکفیریهای سلفی در «ارض کنانه» و «فاطمیها» سکوت اختیار کرد و هیچ واکنشی و اعتراضی از خود نشان نداد.
۵ آقای مرسی در جریان اختلاف اخوانهای سوریه با حکومت بعثی آن، به جای آنکه «وساطت پدرانه» داشته باشد، با موضعگیری ابلهانه، سفارت سوریه را در قاهره بست و قطع رابطه با دولت سوریه را اعلام نمود که البته این امر از وظایف شورای امنیت ملی مصر بود نه وظیفه آقای رئیس جمهور!
۶ آقای مرسی در یک سخنرانی نابخردانه خواستار سرنگونی حکومتهای «علوی» و «رافضی» در سوریه و عراق شد! که معلوم نشد او چه کاره است که خواستار سرنگونی دولتهای دیگر میشود.
۷ آقای مرسی در مجازات عاملان قتل شیخ حسن شحاته و دو برادر وی و چندین میهمان او در روز نیمه شعبان کوتاهی کرد… شیخ شحاته عالم مصریالاصل که رهبری گروهی از شیعیان قاهره را به عهده داشت در دوره حسنی مبارک چندین بار با اتهامات واهی از جمله جاسوسی برای ایران!! دستگیر و زندانی شد… ولی در دورهی محمد مرسی به قتل رسید و جنازه او و یارانش، در خیابانهای قاهره بر زمین کشانده شد تا عبرت برای سایرین گردد!
آقای مرسی فراموش کرده بود که مرشد اصلی اخوان، شهید شیخ حسن البنا، یکی از موسسین نخستین دارالتقریب بین مذاهب اسلامی در قاهره بود و این موسسه با فتوای شیخ شلتوت، شیخ الازهر، تشیع را یکی از مذاهب اسلامی نامید و عمل به فتاوی علمای آن را مجاز اعلام نمود.
۸ آقای مرسی خود در یکی از سخنرانیهایش در قاهره برای جلب توجه سلفیها و بنی مسعود و شاید دیگر دشمنان وحدت اسلامی، علویها و رافضیها را «مرتد» نامید که البته صدور حکم ارتداد از سوی نامبرده هیچ توجیه عقلی و شرعی نداشت و معلوم نشد که آقای مرسی از کی به مقام «مفتی» رسیده که حکم ارتداد کلی! صادر میکند؟
۹ آقای مرسی در سفری به تهران، در اجلاس سران کشورهای اسلامی، به جای آنکه همه را به وحدت مسلمانان دعوت کند سخنان خود را با ذکر نام خلفا آغاز کرد که بیتردید برای خوش آیند بنی مسعود و سلفیهای مصری و ارتجاع عرب بود وگرنه هیچ آدم عاقلی در یک اجلاس بینالمللی به «روضه خوانی» نمیپردازد...
او در پایان همین جلسه، در سخنرانی کوتاه خود، خواستار سرنگونی «دولت علوی! سوریه» گردید که باز با هیچ منطق سلیمی این امر قابل توجیه نبود.
۱۰ آقای مرسی در سفر به ایران، به جای درخواست ملاقات با مقام معظمرهبری، آیتالله خامنهای به بهانه کمبود وقت از این توفیق محروم شد تا بلکه مورد قبول وهابیها، تکفیریها، سلفیها و بنیسعود قرار گیرد.
اما نمیدانست که چندی بعد، آنها همراه اسرائیل و آمریکا، کل اخوان المسلمین را مانند حزبالله لبنان و سپاه پاسداران انقلابی اسلامی ایران و انصارالله یمن و دیگر نیروهای مسلمان، تروریست خواهند نامید.
۱۱ اشتباه اصولی و مهم دیگر محمد مرسی آن بود که به جای پیوستن به انقلاب اسلامی و نیروهای مقاومت در منطقه به آمریکا امید بست و در انتظار کمک آن، همه جنبههای مثبت سازمان خود را بر باد داد و نتیجه عملکرد او، حداقل نیم قرن عقب افتادن فعالیت حرکت اسلامی در مصر را موجب شد.
۱۲ مهمترین اشتباه یا بگوییم خیانت در دوره محمد مرسی در مصر آن بود که دولت او ضمن پذیرفتن عملی قرارداد «کمپدیوید» و اعلام رسمی آن، به جای تحویل سفارت اسرائیل در قاهره به فلسطینیها خود به اسرائیل سفیر و نماینده ویژه فرستاد و خواستار دوستی پایدار گردید.
مگر سرهنگ انورسادات و ژنرال حسنی مبارک غیر از این میخواستند؟ و مگر اکنون، ژنرال سیسی، ژنرال انتصابی او به فرماندهی ارتش مصر، غیر از این میخواستند؟ پس فرق شما با آنها و به عنوان متأسفانه منتخب جمعیت اخوان المسلمین در چیست؟
در واقع این روش خائنانه ماهیت اهداف اخوان و ماهیت انقلاب ضد اسرائیلی مصر را تغییر داد. چرا که مردم مصر در جریان انقلاب، به سفارت اسرائیل حمله و این سفارتخانه را تسخیر کردند و با این اقدام، ماهیت انقلاب خود را به جهانیان نشان دادند؛ اما شما در دوران ریاست جمهوری خود مشی متفاوتی در پیش گرفتید.
در حالی که مردم مصر در پی انقلاب، بر ضرورت قطع رابطه با رژیم اشغالگر قدس تاکید کرده بودند، شما در نامهای معروف به رئیس رژیم صهیونیستی، خود را «دوست وفادار پرز» خواندید! مرسی در این نامه، رئیس رژیم اشغالگر قدس را «عزیزم و دوست بزرگوارم» خطاب کرده و برای صهیونیستها آرزوی رفاه و شکوفایی و آسایش کرده و آن را چنین امضا کرد:
«محمد مرسی دوست وفادار شما».
در این باره اشاره به گزارش روزنامه صهیونیستی «ها آرتص» بی مناسبت نیست. این روزنامه صهیونیستی سال ۹۲ نوشت دوران ریاست مرسی یکی از بهترین دوران تاریخ تشکیل اسرائیل بود: «اسرائیل گمان می کرد با روی کار آمدن مرسی عضو اخوان المسلمین، روابط دو طرف دچار تنش مضاعف میشود ولی در دوران مرسی، مصر و اسرائیل بیشتر از گذشته به هم نزدیک شدند. در این دوره اسرائیل توانست امتیازاتی دریافت کند که کسب آنها در دوره حسنی مبارک نیز ممکن نبود.
مرسی از همان ابتدای کار پایبندی کامل خود را به پیمان کمپ دیوید اعلام کرد و در جهت آن کوشید. با توجه به نزدیکی و نفوذ اخوانالمسلمین برحماس، در طول دولت مرسی، حملات موشکی به اسرائیل متوقف شد. او توانست در مدت یک سال تونلهای زیرزمینی به داخل نوار غزه را که در شبه جزیره سینا حفر شده بود، منهدم و ارسال سلاح را متوقف کند. برخلاف وعدههای گذشته، گذرگاه رفح باز نشد.»
برای اثبات این نکته تاریخی و برای آنکه برادران «اخوانی»، گلهمند نباشند، متن نامه آقای محمد مرسی به شیمون پرز را نقل میکنیم؛ با عکسی که سفیر ایشان در حال نوشیدن نوشابهای! - به جای ویسکی- به سلامتی پرزیدنت شیمون پرز دیده میشود. سندش را ملاحظه فرمائید!
نه! اشتباه نمیکنید. رئیس جمهوری که «شیمون پرز عزیز» را مورد خطاب قرار میدهد و آرزوی سلامتی برای او و دوام دوستی میکند، محمد انورسادات و محمد حسنی مبارک نیست، بلکه آقای محمد مرسی، رئیس جمهور وابسته به اخوانالمسلمین مصر است...
***
برای آشنایی بیشتر با حوادث اخیر مصر و نقش پاپ قبطیها، علمای الازهر، سلفیها، اخوان، ژنرالها و گروههای سکولار به دو کتاب جدیدالانتشار این جانب مراجعه نمائید که اسرار بسیاری روشن خواهد شد:
۱ «انقلاب در مصر»، ناشر: سازمان فرهنگ و ارتباطات تهران (الهدی)
۲ «کودتا در مصر»، ناشر: موسسه نشر کلبه شروق قم.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۱۹۳۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدیو) شعبدهبازی «دایی عباس» مقابل سید محمد خاتمی
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی