Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «افکارنيوز»
2024-05-01@15:43:04 GMT

سیر تا پیاز ماجرای ازدواج جنجالی «مهدی هاشمی»

تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۴۱۵۳۶

این‌روز‌ها انگار داستان زوج‌های مشهور و زندگی شخصی‌شان یک‌بار دیگر مورد توجه جامعه قرار گرفته و سوژه خبر شده برای تجزبه و تحلیل این ازدواج‌ها، طلاق‌ها و البته اگر یک فقره قتل را هم به این پرونده اضافه کنیم همه چیز تکمیل می‌شود. راه پیدا کردن مردم از طریق فضا‌های مجازی، علی‌الخصوص اینستاگرام، به‌زندگی هنرمندان یک رابطه دوسویه است که این رابطه دستمایه نوشتن و گفتن نقد و تحلیل‌های اجتماعی و فرهنگی در حوزه جامعه‌شناسی و فرهنگ است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نقد و نظرهاست که «سلبریتی‌ها» را به‌عنوان یک گزاره مهم برای خوراک دادن به جامعه معرفی می‌کند و این خوراک گاهی آنقدر بدمزه است که صدای خود سلبریتی‌ها را هم در می‌آورد. در آخرین فقره، ماجرای ازدواج مهدی هاشمی بازیگر سرشناس ایرانی با مهنوش صادقی آن‌قدر مورد توجه قرار گرفت که برخی به‌دلیل شباهت ازدواج یک چهره سرشناس پا به سن گذاشته با زنی جوان آن را با ماجرای قتل میترا استاد توسط محمدعلی نجفی در هم آمیختند و سوژه را به‌لحاظ خبری، در دسته اخبار داغ قرار دادند.

ماجرا از اینجا شروع شد که مهنوش صادقی نویسنده و بازیگر سینما و تلویزیون در ویدئویی از ازدواجش با مهدی هاشمی سخن گفت و حرف و حدیث‌های پیش‌آمده مبنی بر ازدواجش را تأیید کرد. بعد از این ویدئوی کوتاه که در اینستاگرام منتشر شد نورا هاشمی، دختر مهدی هاشمی و گلاب آدینه ازدواج پدرش با این زن جوان را تکذیب کرد و گلاب خانم هم در جواب کاربران فراوان اینستاگرامش نوشت: «ببینید و بخندید.»

کار به اندازه کافی بیخ پیدا کرده بود که مهدی هاشمی تصمیم گرفت بالاخره با یک ویدئو سر و ته قضیه را جمع کند و این جدال را وارد مرحله دوبه‌دو کند. هاشمی خودش در این ویدئو از زرد بودن کل ماجرا حرف می‌زند و معتقد است که فضای مجازی جای پرداختن به مسائل سیاسی است نه این حرف‌ها. زندگی هنرمندان سرشناس، به هر صورت برای مردم جذاب است و وقتی می‌گوییم «برای مردم جذاب است» این امکان را هم در اختیار آن‌ها گذاشته‌ایم که آن‌طور که می‌خواهند و با چیز‌هایی که می‌دانند درباره این هنرمندان سرشناس قضاوت کنند و مسائل را از زاویه خودشان ببینند. پرونده ازدواج مهدی هاشمی، اما به نظر با نامه‌ای که نوشت، بسته خواهد شد.

هاشمی در این نامه با تأکید از مهنوش صادقی به‌عنوان تنها همسرش نام آورده و از حسن این یکی و عیب‌وایراد‌های آن یکی مفصل نوشته است. مهدی هاشمی در این نامه می‌نویسد: «من و خانم آدینه سال‌هاست که با توافق جدا از هم زندگی می‌کنیم و هیچ رابطه عاطفی هم بین ما نبود که بشود اسمش را ارتباط زناشویی گذاشت.»

خواندن نامه مهدی هاشمی، اولین تصوری که ایجاد می‌کند، تصور یک نویسنده عصبی است که از یک دعوای خانوادگی بیرون آمده و برای فروکش کردن عصبیت‌ها، شاید به خواست همسر دومش تصمیم به نوشتن نامه‌ای کرده و خواسته گل پیروزی را به دروازه زندگی خودش بزند و آن طرف بازی هم البته غریبه نیستند: «دختر و همسرِ حالا دیگر سابقش و کلی تماشاچی.» او درباره همسرسابقش گلاب آدینه می‌نویسد: «خانم آدینه به ویترین و ظواهر علاقه دارند و با منتشر کردن عکس‌هایی دو نفره می‌خواستند از زندگی ما اسطوره‌ای بسازند و زندگی عاشقانه‌ای را نمایش بدهند.» هاشمی در این نامه دلیل داغ شدن این خبر را هم این‌طور توضیح می‌دهد: «در تمامی این سال‌ها با سمپاشی و بایکوت کردن مهنوش مانع ادامه کار حرفه‌ای او شدند و او را خانه‌نشین کردند که او به احترام حرفه و گذشته من سکوت کرد، ولی حالا بعد از سکوتی طولانی به‌دلیل اینکه این فشار‌ها و سمپاشی‌ها همچنان ادامه داشت و شدت گرفت در لحظه‌ای عصیان کرد و این ازدواج را علنی کرد که البته من به او حق می‌دهم و این جنجال به پا شد.»

 

منبع: افکارنيوز

کلیدواژه: مهدی هاشمی گلاب آدينه مهنوش صادقی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۴۱۵۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر

مقابل یکی از شعبه‌های دادگاه خانواده زن جوانی در حالی که یک روسری قرمز در دست داشت و با بی‌قراری قدم می‌زد چند دقیقه‌ای نگذشته بود که پسری جوان به سمتش آمد و گفت ساناز جان من را ببخش اشتباه کردم باید واقعیت زندگی‌ام را به تو می‌گفتم هرچند گذشته‌ها گذشته و اصلاً موردی برای نگرانی وجود ندارد.

 در همین موقع سربازی از ته سالن شماره پرونده‌ای را خواند و گفت طرفین جلسه رسیدگی ساعت ۸ صبح اعلام حضور کنند.

به محض ورود به شعبه زن جوان بی‌مقدمه گفت: آقای قاضی این مرد مرا فریب داده و با احساس من بازی کرده او قبلاً زن داشته و هنوزهم دوستش دارد اما به من نگفته بود، اگر من این روسری را پیدا نکرده بودم معلوم نبود تا کی می‌خواست این ماجرا را پنهان نگه دارد.

قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت دخترم کمی آب بخورید و آرام باشید این‌طور من متوجه نمی‌شوم ماجرای زندگی شما چیست آهسته‌تر برایم از اول تعریف کن!

ساناز کمی که آرام شد، گفت: با آرمین در یک کافه آشنا شدیم. از روز آشنایی تا ازدواج 6 ماه طول کشید. آرمین می‌گفت کسی را ندارد و تنها به خواستگاری‌ام آمد. به من گفت پدرش فوت کرده و مادرش هم پیش خواهرش خارج از کشور زندگی می‌کند و اینجا تنها زندگی می‌کند من ساده هم باور کردم. پدرم با اصرار من راضی به ازدواج شد و ما سر خانه و زندگی خود رفتیم اما همین چند هفته پیش بود که توی ماشینش یک روسری قرمز پیدا کردم خیلی عصبانی و ناراحت بودم با این حال به رویش نیاوردم تا اینکه چند روز قبل یک عروسک دخترانه هم در ماشین پیدا کردم. این بار دیگر به رویش آوردم و گفتم اینها مال کیست اما آرمین با دروغگویی تمام به من گفت ماشین دست دوستش بوده و اینها مال همسر دوستش است، اما من باور نکردم یک روز از روی کنجکاوی او را تعقیب کردم و دیدم دم یک مهدکودک رفت و یک دختربچه را بغل کرد و بعدش هم رفت مقابل خانه‌ای و بعد از پیاده شدن داخل خانه رفت. از تعجب و ناراحتی و عصبانیت داشتم دیوانه می‌شدم.

بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم تصمیم گرفتم بروم ببینم موضوع چیست. وقتی زنگ در خانه را زدم همان بچه در را باز کرد و هنوز حرفی نزده بودم که آرمین را پشت سرش دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.

چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می‌خواهم.

قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف‌های همسرت را تأیید می‌کنی تو واقعاً زن داشتی؟

آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این‌طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می‌کند من در هفته یک روز او را می‌بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این‌طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می‌خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ترسیدم ساناز با من ازدواج نکند. همیشه دنبال یک فرصت مناسب بودم اما خودش زودتر فهمید الان خیلی پشیمانم و می‌خواهم ساناز یک فرصت دوباره به من بدهد. من مجرم نیستم فقط یک عاشق هستم. آیا هر کسی که طلاق گرفته دیگر حق ازدواج ندارد؟ قبول دارم اشتباه کردم اما جبران می‌کنم.

آرمین رو به ساناز کرد و گفت: باور کن من آدم بدی نیستم فقط اشتباه کردم و واقعیت را نگفتم الان هم پشیمانم از پنهانکاری که کردم.

ساناز رو به آرمین کرد و گفت: اعتمادی که به تو داشتم از بین رفته و دیگر نمی‌توانم به تو اعتماد کنم بهتر است از هم جدا شویم.

قاضی که حرف‌های این زوج جوان را شنید، گفت می‌دانم همسرت اشتباه بزرگی مرتکب شده، اما بهتر است بیشتر راجع به تصمیمت فکر کنی یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر نظرت عوض نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم.

امیرحسین صفدری کارشناس حقوقی

دروغ و پنهانکاری مثل یک سم کشنده در زندگی مشترک عمل می‌کند. در این پرونده می‌بینیم که مرد جوان اشتباه بزرگی مرتکب شده که قبل از ازدواج حقیقت را بیان نکرده است. او باید اجازه می‌داد ساناز خودش تصمیم بگیرد در واقع آرمین با پنهانکاری بشدت همسرش را ناراحت کرده است.البته ساناز هم کمی مقصر است او باید در مورد آرمین تحقیق می‌کرد و بدون شناخت کافی از او وارد این رابطه نمی‌شد اما با ساده‌انگاری راجع به این مسأله مهم وارد رابطه شد و این پیامد اصلی ازدواج بدون شناخت کافی و از روی ظواهر است.

با این حال زوج‌های جوان باید بدانند اصل و اساس یک زندگی مشترک موفق بر پایه صداقت و تعهد است. زندگی بدون اعتماد محکوم به شکست است پنهانکاری و دروغگویی تمام پل‌های پشت سر را خراب می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی

دیگر خبرها

  • از جوابیه جواد هاشمی به ماجرای رپ خوانی تا حاشیه ای برای «نون.خ»
  • (ویدیو) تعریف متفاوت محسن هاشمی از فائزه، مهدی و میرحسین موسوی
  • می گوید: جسد موجود در تابوت‌ها سالم بودند اما...+ عکس | ماجرای ویدئوی جنجالی تابوت‌های باستانی خوزستان چیست؟
  • عکس| مداحی جدید و جنجالی مهدی رسولی
  • دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
  • طلاق به خاطر پیدا شدن روسری در خودروی همسر
  • واکنش‌ها به اظهارات جنجالی مهدی نصیری در بی‌بی‌سی
  • پس لرزه اظهارات جنجالی مهدی نصیری درباره رضا پهلوی و مصطفی تاجزاده
  • برپایی جشن ازدواج ۲۳ پاسدار در سردشت
  • ماجرای جنجالی اهانت به امام خمینی (ره) در کتاب درسی هند؟