تیغ بی اعتمادی برگردن شبکههای اجتماعی
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۵۰۲۹۹
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، امسال شبکههای اجتماعی از جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گرفتند که یکی از این موارد، میزان اعتماد کاربران به این پلتفرم هاست و در نهایت مشخص شد بریتانیاییها نسبت به سایر کشورهای دیگر اعتماد کمتری به شبکههای اجتماعی دارند و بیشتر از کاربران بقیه کشورها خواستار قانونگذاریهای قویتر کمپانیهای فناوری هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
لشکر 2.7 میلیاردی کاربران شبکههای اجتماعی
طبق گزارش وبسایت پژوهشی statista.com، تعداد کل کاربران شبکههای اجتماعی جهان در سال 2019 میلادی، به 2.77 میلیارد نفر میرسد و البته در حال حاضر فیسبوک با 2.3 میلیارد کاربر بیشترین تعداد را در جهان جذب کرده است. پس از آن یوتیوب با 1.9میلیارد کاربر و واتس اپ با 1.6میلیارد کاربر قرار دارد. فیسبوک مسنجر 1.3میلیارد کاربر جهانی دارد و وی چت با 1.09میلیارد کاربر و اینستاگرام با یک میلیارد کاربر در ردههای بعدی قرار گرفتهاند. اما با توجه به تعداد بالای کاربران شبکههای اجتماعی در جهان، میزان اعتماد به این پلتفرمها در جهان چقدر است و کاربران کدام کشورها شبکههای اجتماعی را قابل اعتمادتر میدانند؟ پاسخ را میتوان در نتیجه تحقیق و پروژه YouGov-Cambridge Globalism دانست. در قالب این تحقیق، هرسال رفتار جهانی کاربران در چند کشور جهان مورد بررسی قرار میگیرد و امسال این پروژه در 23 کشور که درمجموع حدود 5 میلیارد نفر را زیر پوشش قرار میدهند، انجام شد. در پروژه سال 2019، حدود 25هزار و 325 کاربر آنلاین در اروپا، امریکا، آفریقا و آسیا مورد نظرسنجی قرار گرفتند و از کاربران سؤالاتی درباره نگاه آنها به موضوعاتی از مهاجرت گرفته تا واکسیناسیون، شبکههای اجتماعی، جهانیسازی و... پرسیده شد. در قالب این پروژه، از کاربران این 23 کشور سؤال شد که تا چه حد به منابع اطلاعاتی از جمله روزنامههای ملی، شبکههای اجتماعی و وب سایتهای خبری آنلاین اعتماد دارند. نتیجه این گزارش نشان داد که بریتانیاییها کمترین میزان اعتماد را به همگی این رسانهها دارند چرا که تنها 12درصد به اطلاعات کسب شده از شبکههای اجتماعی اعتماد دارند درحالی که 83درصد اعتماد کمی به پلتفرمهایی همچون فیسبوک و توئیتر دارند یا کاملاً نسبت به آن بیاعتماد هستند. این گزارش نشان داد که بریتانیاییها نسبت به سایر کشورهای دیگر اعتماد کمتری به پلتفرمهای شبکههای اجتماعی دارند و بیشتر از کاربران سایر نقاط جهان خواستار قانونگذاری قویتر برای کمپانیهای فناوری و شبکههای اجتماعی هستند.در واقع بیش از 4 نفر از هر 5 بریتانیایی به پلتفرمهایی همچون فیسبوک و توئیتر اعتماد ندارند. ازسوی دیگر تنها دو منبع اطلاعاتی مورد اعتماد بخش عمده کاربران بریتانیایی قرار دارد و آن هم کانالهای تلویزیون ملی این کشور (61درصد) و سازمانهای خبری محلی(54درصد) است.
اعتماد به شبکههای اجتماعی در کشورهای فقیرتر
بجز بریتانیا میزان اعتماد به محتوای منتشر شده در شبکههای اجتماعی در سایر نقاط جهان چگونه است؟ طبق این تحقیق، کشورهای پیشرفته همچون امریکا، فرانسه و آلمان هم تقریباً وضعیت مشابهی با بریتانیا دارند هرچند میزان اعتماد آنها تا حدی بیشتر است. اما میزان اعتماد به اطلاعات و اخبار شبکههای اجتماعی در کشورهایی با درآمد پایینتر همچون هندوستان، برزیل و مکزیک کاملاً معکوس است و در این کشورها کاربران اعتماد بالاتری به شبکههای اجتماعی دارند.
23درصد امریکاییهای مورد سؤال قرار گرفته در این نظرسنجی گفتند که به اطلاعات کسب شده از شبکههای اجتماعی اعتماد دارند که این رقم برای کاربران آلمانی به 20 درصد و برای کاناداییها به 28درصد میرسد. این درحالی است که در کشورهای درحال توسعه، میزان اعتماد به شبکههای اجتماعی بالاتر است به گونهای که بخش عمده کاربران هندی یعنی 52درصد آنها به اطلاعات شبکههای اجتماعی اعتماد دارند و این رقم برای کاربران عربستان سعودی و تایلندی هم همین رقم 52درصد است.
چرا بیاعتمادی؟
اما دلیل این بیاعتمادی به شبکههای اجتماعی در بریتانیا و سایر کشورهای ثروتمند چیست؟ بسیاری ریشه این بیاعتمادی را در اتهامات گسترده این کمپانیها و غولهای فناوری و شبکههای اجتماعی در زیر پا گذاشتن دموکراسی، نقض حریم خصوصی، نشت اطلاعات و دادهها میدانند. یکی از نمونههای بارز که بخصوص در بریتانیا اعتماد کاربران را تا حد زیادی از دست داده، فیسبوک است. ماجرای رسوایی کمبریج آنالیتیکا و نشت اطلاعات و دادههای میلیونها کاربر فیسبوک ضربه مهلکی به این شبکه اجتماعی بود که هنوز بسیاری از کاربران نمیتوانند آن را فراموش کنند و اعتماد دوباره به آن داشته باشند. این چالش فیسبوک هنوز تمام نشده بود که ماجرای تیراندازی و کشتار مسلمانان در کریست چرچ نیوزیلند و پخش زنده و آنلاین فیلم این اقدام تروریستی از طریق فیس بوک، شوک دوبارهای به کاربران این پلتفرم وارد کرد و همچنان بسیاری نمیتوانند به آن اعتماد داشته باشند. یوتیوب نیز تاکنون به دفعات متعدد محتوای نامناسب را برای کودکان نمایش داده است و دخالت روسیه در انتخابات امریکا و... همگی موضوعاتی هستند که کاربران بریتانیایی از آن بهعنوان دلیل بیاعتمادی خود به شبکههای اجتماعی بیان میکنند.
قانونگذاریهای سختگیرانه تر
اما کمپانیهای فناوری برای از بین بردن این بیاعتمادی چه باید بکنند؟ بیش از 67درصد بریتانیاییها معتقدند شبکههای اجتماعی باید قانونمندتر شوند. در امریکا 47 درصد معتقدند باید بر شبکههای اجتماعی نظارت بیشتری باشد و در فرانسه 56درصد کاربران خواستار قانونمندتر شدن شبکههای اجتماعی هستند.این رقم برای اسپانیا به 61 درصد و در ترکیه به 65 درصد میرسد درحالی که این رقم برای آلمان 46درصد، سوئد32درصد و ژاپن 27درصد عنوان شده است.
با توجه به حساسیت زیاد کاربران بریتانیایی باید گفت علاوه بر کاربران، دولت بریتانیا نیز بهدنبال اعمال قانون بیشتر برای شبکههای اجتماعی است و درنظر دارد با قانونگذاریهایی ویژه، بریتانیا را به امنترین مکان آنلاین در جهان تبدیل کند. در این قانونهای سختگیرانه در صورتی که محتوای نامناسب روی شبکههای اجتماعی انتشار یابد، جریمههایی سنگین برای این پلتفرمها در نظر گرفته میشود و در صورت تکرار موضوع، خود مدیران شبکههای اجتماعی هدف این جریمهها قرار میگیرند.
گفتنی است که در سالهای اخیر آلمان سختگیرانهترین قوانین را برای شبکههای اجتماعی و سایر کمپانیهای فناوری تصویب کرده تا ازکاربران به خوبی حفاظت شود. آلمان علاوه بر اینکه بهعنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا قانون حفاظت از دادههای شخصی کاربران(GDPR) در آن اجرا میشود در این کشور به طور مجزا قوانینی خاص وجود دارد. بهعنوان مثال در ژوئن 2017 قانونی در این کشور تصویب شد که شبکههای اجتماعی موظفند حداکثر ظرف 24ساعت از زمان اعلام، محتوای غیرقانونی موجود روی پلتفرم خود را حذف کنند در غیر این صورت تا سقف 50میلیون یورو جریمه خواهند شد.
منبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: جهان خانواده شبکه های اجتماعی فیس بوک کودکان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۵۰۲۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازار هیپنوتیزم در شبکههای اجتماعی/ هیپنوتیزم چیست و اصلا فایدهای هم دارد؟
هیپنوتیزم در واقع نوعی تلقینپذیری است و در وهله اول اگر فردی نخواهد نمیتوان او را هیپنوتیزم کرد و در ثانی اگر فرد تمایل به هیپنوتیزم شدن را داشته باشد همه افراد امکان این موضوع را ندارند. افرادی که توانایی تلقینپذیری بالایی دارند معمولا به هیپنوتیزم بهتر پاسخ میدهند و تحقیقات نشان داده که تلقینپذیری یا هیپنوتیزمپذیری یک ویژگی ژنتیکی است.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرآنلاین، هیپنوتیزم در طول تاریخ بشر با اسمهای متفاوت همواره وجود داشته و برای تسکین درد و درمان بیماری از آن استفاده میشده است. تقریبا در صد سال گذشته و با گسترش پژوهشهای علمی تاثیر و نحوه کارکرد هیپنوتیزم مشخصتر شده است و در بسیاری از موارد از جمله اضطراب کاربردهای فراوانی دارد. اما با توجه به ماهیت رازآلوده و سحرانگیز آن بسیاری از اوقات توسط افراد سودجو از هیپنوتیزم به عنوان ابزاری برای صرفا کسب درآمد و شیادی استفاده میشود و عدم آگاهی مردم از این موضوع نیز راه را برای آنها هموار میسازد.
امروزه افرادی در فضای مجازی که البته برخی از آنها ظاهرا مدارک معتبری نیز دارند به دنبال درآمدزایی از هیپنوتیزم به هر طریقی هستند و ویدیوهایی از خود حین هیپنوتیزم فردی دیگر منتشر میکنند به گونهای که انگار وی را مسخ کرده و از خود بی خود میکنند. حتی اگر این ویدیوهای واقعی باشند استفاده نمایشی از هیپنوتیزم خارج از چارچوب اخلاق حرفهای این کار است و نباید انجام بگیرد.
تصورات جامعه از هیپنوتیزم همواره با آن چیزی که واقعا هیپنوتیزم است و انجام میدهد تفاوت داشته است. تاریخچه هیپنوتیزم بسیار طولانی و نحوه عملکرد آن بسیار پیچیده و علمی و است در اینجا سعی میکنیم به شکل مختصر مواردی که نیاز است هر کسی در مورد هیپنوتیزم بداند تا فریب این افراد را نخورد شرح دهیم.
هیپنوتیزم چیست؟
هیپنوتیزم را میتوان به عنوان وضعیت آگاهی یا هوشیاری در بیداری در نظر گرفت که در آن توجه فرد از محیط نزدیک او جدا میشود و توسط تجربیات درونی مانند احساسات، شناخت و تجسم جذب میشود. القای هیپنوتیزمی شامل متمرکز کردن توجه و درگیری تخیلی تا آن جایی است که آنچه تخیل شده است واقعی به نظر برسد.
فرد متخصص و مراجع با استفاده و پذیرش تلقینها یک واقعیت هیپنوتیزمی را میسازند. حالتهای مسحورشدن روزمره بخشی از تجربه مشترک ما انسانها هستند، مانند غرق شدن در یک کتاب خوب، رانندگی در یک مسیر آشنا بدون یادآوری آگاهانه، هنگام دعا یا مراقبه یا هنگام انجام یک فعالیت یکنواخت یا خلاقانه. آگاهی و هوشیاری ما از محیط پیرامون خود در مقابل آگاهی درونی، در یک پیوستار قرار دارد به طوری که در این حالتها تمرکز فرد عمدتا درونی است اما لزوما تمام آگاهی بیرونی را از دست نمیدهد.
هیپنوتیزم چه فوایدی میتواند داشته باشد؟
هیپنوتیزم را میتوان به عنوان یک حالت ذهنآگاهی تلقی کرد که فرد میتواند یاد بگیرد تا آگاهانه و عمدا برای یک هدف درمانی به آن دسترسی پیدا کند. سپس تلقینها به صورت شفاهی یا با استفاده از تصویرسازی برای نتیجه دلخواه ارائه میشوند. این کار ممکن است برای کاهش اضطراب، دسترسی به آرامش و آسودگی، کمک به مدیریت عوارض جانبی داروها، کمک به کاهش درد یا علائم دیگر باشد. هیپنوتیزم برای افراد مضطرب میتواند تجربه مفیدی باشد.
با این حال، سودمندی اصلی حالت هیپنوتیزم افزایش تلقینپذیری و دسترسی به پیوندهای ذهن و بدن و پردازشهای ناخودآگاه است. هیپنوتیزم به خودی خود یک درمان نیست اما میتواند ابزاری در نظر گرفته شود که فرایند بهبود روانی را تسهیل میکند. هیپنوتیزم غیرممکنها را ممکن نمیکند اما میتواند به افراد کمک کند آنچه را که ممکن است برایشان امکانپذیر است باور کرده و تجربه کنند.
حالتهای هیپنوتیزمی در طول تاریخ بشر با اسامی مختلف برای درمان استفاده میشده است. اما با توجه به ماهیت عجیب آن توسط عدهای به عنوان چیزی مرموز و جادویی به تصویر کشیده شده است. مطالعه هیپنوتیزم پیچیده است و عوامل زیادی مانند زمینه، انتظارات و شخصیت بر پاسخ هیپنوتیزم تاثیر میگذارند.
ما نیاز داریم که از کلمات برای فراخوانی تخیلات استفاده کنیم. برای ورود به حالت هیپنوتیزمی باید توجه را متمرکز کرد وراههای زیادی برای رسیدن به این هدف وجود دارد. شعله یک شمع یا صفحه کامپیوتر میتواند یک تمرکز بصری باشد. تمرکز شنوایی میتواند موسیقی یا آواز خواندن باشد و القا میتواند شامل آرامسازی عضلانی باشد.
آیا همه افراد هیپنوتیزم میشوند؟
خیلی اوقات در فیلم و سریالها هیپنوتیزم این گونه به تصویر کشیده میشود که فردی که تخصص بالایی در این کار دارد فقط با زل زدن به چشم دیگری او را هیپنوتیزم کرده و تحت کنترل خود در میآورد. در اینجا باید بار دیگر اشاره کنیم که هیپنوتیزم در واقع نوعی تلقینپذیری است و در وهله اول اگر فردی نخواهد نمیتوان او را هیپنوتیزم کرد و در ثانی اگر فرد تمایل به هیپنوتیزم شدن را داشته باشد همه افراد امکان این موضوع را ندارند. افرادی که توانایی تلقینپذیری بالایی دارند معمولا به هیپنوتیزم بهتر پاسخ میدهند و تحقیقات نشان داده که تلقینپذیری یا هیپنوتیزمپذیری یک ویژگی ژنتیکی است.
آیا تغییرات حاصل از هیپنوتیزم پایدار است؟
شواهد پژوهشی نشان میدهد که وقتی از هیپنوتیزم برای کاهش استرس یا درد استفاده میشود، تغییرات ایجاد شده بسیار کوتاه مدت و گاهی صرفا در حد چند ساعت است. و برای اینکه اثربخشی هیپنوتیزم در زندگی روزمره حس شود نیاز به تکرار و زمان زیادی دارد. نکته دیگر این که هیپنوتیزم به تنهایی درمان مشکلات روانی نیست و معمولا از آن در کنار انواع رواندرمانیها استفاده میشود.
در مجموع، امروزه هیپنوتیزم یک روش علمی برای کاهش درد و استرس و مشکلات روانی است که میتواند تا حدی موثر باشد اما هیپنوتیزم توانایی معجزه کردن ندارد. وقتی در رسانههای مختلف با تبلیغات هیپنوتیزم مانند « خود هیپنوتیزمی جذب عشق»، « فراموش کردن خاطرات گذشته با هیپنوتیزم» و امثال اینها مواجه میشوید در نظر داشته باشید که باید انتظارات و توقعات واقعبینانه از این رویکرد علمی داشته باشید چرا که باور کردن این تبلیغات سودجویانه صرفا منجر به ناامیدی و سرخوردگی بیشتر شما خواهد شد.
انتهای پیام