دادستان کل کشور: اینستکس فرزند معلول برجام است/ مسئولان این ولد را به دامان نگیرند
تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۵۴۰۱۹
دادستان کل کشور اینستکس را فرزند معلول برجام دانست و گفت: اروپا میخواهد این فرزند معلول را به ما تحمیل کند ولی انشاالله مسئولانمان این ولد معلول برجام را به دامن نگیرند.
به گزارش تسنیم از یزد، حجتالاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری دقایقی قبل در آیین تکریم و معارفه دادستانهای کل پیشین و جدید یزد اظهار داشت: قضاوت جایگاهی است که خدای متعال آن را به پیامبر و اولیای خود اختصاص داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه در نظام جمهوری اسلامی، همه ارکان نظام باید عادل باشند، تصریح کرد: در این نظام همه میخواهند مجری عدالت باشند و این درست نیست که ما فقط قوه قضائیه را مسئول اجرای عدالت بدانیم البته قوه قضائیه به اعتبار عدلیه بودنش و اینکه میخواهد بین مردم قضاوت کند باید در این موضوع شاخص باشد ولی بقیه اجزای حکومت هم باید در عادل باشند.
دادستان کل کشور با اشاره به اینکه در دورهای دادستانی حذف شد و پس از آن دوباره در دوره آیت الله شاهرودی این پست بازگشت تصریح کرد: تظلمخواهی مردم نسبت به شکایت و حقوق شخصی خودشان باید از دریچه دادستانی انجام پذیرد و هر کسی علیه دیگری شکایت دارد باید به دادستان مراجعه کند.
منتظری تصریح کرد: این که مقام معظم رهبری فرمودند دادستانها پس از اینکه شکایتی به آنها میشود اول تلاش کنند این موضوع به صلح و سازش ختم شود و نگذارند به پرونده برسد پایه و اساس قرآنی دارد.
وی تصریح کرد: البته شورای حل اختلاف این مسئولیت را به عهده دارد و منافاتی ندارد که اگر در شورای حل اختلاف سازش حاصل نشد، در دادسرا هم نسبت به این موضوع تاکید شود.
این مقام قضائی دومین وظیفه دادستانها را احیای حقوق عامه مردم دانست و عنوان کرد: در سنوات اخیر بحث احیای حقوق عامه هم مورد تاکید مقام معظم رهبری است و در جلسات مختلف نسبت به این موضوع تاکید ویژه کردهاند و هم ریاست قوه قضائیه و بنده تاکید بالایی نسبت به این موضوع داشتهایم.
هیچ قانونی در ارتباط با احقاق حقوق عامه در کشور نداریم
منتظری با بیان اینکه تلاش زیادی در این حوزه شده ولی هنوز ابتدای راهیم ادامه داد: در این حوزه ما نواقصی داریم که یکی از اصلیترین آن عدم وجود قانون مشخص و مصوبی به عنوان قانون حقوق عامه در کشور نداریم و تنها قانون حقوق شهروندی را داریم که دامنه آن بسیار محدودتر از حقوق عامه است.
دادستان کل کشور با بیان اینکه تا قبل از سال گذشته نه تنها قانون نداشتیم بلکه دستورالعمل مشخصی هم در این زمینه نداشتیم گفت: ما سال گذشته موفق شدیم دستورالعمل این موضوع را تصویب کردیم و خوشبختانه دادستانها بسیار خوب وارد کار شدهاند.
وی با بیان اینکه بسیاری از مواردی که منجر به تضییع حقی در کشور میشود به دلیل عدم وجود همین قانون حقوق عامه است گفت: در فرودگاهها، راهها، فضا، آب و چاهها، بخشهای مختلف دیگر و در کل هر جایی که مردم در آن حضور دارند حقوقی متعلق به آنهاست و این حقوق باید توسط دادستان صیانت شود.
منتظری گفت: اگر دادستان دید افراد دیگری دارند به حقوق مردم تجاوز و تعرض میکنند، ما باید جلوی آن را بگیریم مثل تعرضهایی که میبینیم افرادی سودجو به اراضی ملی و بسترهای رودخانهها انجام میدهند.
دادستان کل کشور افزود: از مدیران و مسئولان بخشهای مختلف درخواست داریم که پیش از وقوع تخلف و جرمی که باید دادستان به آن مراجعه کند و جلوی ضرر و زیان را بگیرد، خود آنها دست به پیشگیری بزنند و نگذارند که چنین تخلفاتی در کشور واقع شود.
وی خاطرنشان کرد: اگر دستگاه های اجرایی و انتظامی کوتاهی انجام دادند و وظیفه خود را به درستی اجرا نکردند، این وظیفه دادستان است که ورود پیدا کند و چون قانون به وی توان جلوگیری از متجاوزان به حریم عمومی به صورت قهریه را داده باید به آن ورود کرده و جلوی تخلف را بگیرد.
«آقازاده» یا «خانمزاده» نباید مانع ورود دادستانها به احقاق حقوق عامه شود
منتظری با اشاره به اینکه در این زمینه دادستان به هیچ عنوان توجهی نمی کند که این فرد آقازاده یا خانم زاده است خاطرنشان کرد: دادستانها نباید به هیچ عنوان ملاحظه هیچ فردی را در برخورد با متخلفان داشته باشند.
این مقام قضائی با تاکید بر اینکه وظیفه دادستانها در دفاع از حقوق عمومی آنقدر تاثیرگذار است که میتواند امنیت کامل و جامعی را به مردم بازگرداند گفت: ما از عزیزانمان در دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی تشکر میکنیم و حقیقتا آنها تلاشگر هستند و امنیتی که امروز شاهد هستیم نتیجه تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) و نیروهای نظامی و انتظامی است.
وی از تلاشهای سپاه پاسداران در حفاظت و حراست از امنیت کشور تقدیر کرد و گفت: امروز در کشور شاهد امنیتی هستیم که این امنیت مفت و مجانی به دست نیامده و برای آن تلاشها و هزینههای بسیار زیادی انجام شده است.
امنیت امروز ایران در جهان مثال زدنی است
منتظری خاطرنشان کرد: امروز در غرب، شرق، شمال و جنوب کشور ناامنیها را مشاهده میکنیم و همین دیروز در افغانستان مشاهده کردیم که چه جنایتی رخ داد؛ ولی در همین شرایط امنیت ایران در جهان مثال زدنی است.
دادستان کل کشور با تاکید بر اینکه تامین امنیت وظیفهای است که خدا بر دوش همه مسئولان گذاشته گفت: اگر امنیت بود اقتصاد، کشاورزی، پیشرفت فرهنگی، آسایش و آرامش مردم، دانشگاههای خوب و سایر بخشهای موفق را در کشور میتوانیم داشته باشیم وگرنه اینها را بدون امنیت نمیتوانیم داشته باشیم به همین دلیل باید قدر امنیت را بدانیم.
آمریکا مسئول تمام ناامنیهای جهان است؛ استکبار با ناامن کردن جهان به دنبال تامین امنیت خودش است
وی با اشاره به اینکه هر ناامنی که امروز در جهان وجود دارد به وسیله آمریکا و همپیمانان وی انجام میشود گفت: استکبار جهانی دنیا را ناامن میکند که خودش در امنیت قرار داشته باشد.
منتظری افزود: او برای منافع خودش کشورهای منطقه را به آتش کشیده و برای اینکه درآمد بیشتری داشته باشد سلاحهای مرگ بار به آلسعود میفروشند تا آلسعود هم مردم یمن را قتل عام کنند.
این مقام قضائی خاطرنشان کرد: به تعبیر خودشان، آمریکاییها از گاوهای شیرده منطقه در حال دوشیدن هستند و از طرف دیگر به همین وسیله امنیت این منطقه را هم از بین بردهاند؛ اما به حمدالله امروز ما در امنیت بسیار بالایی برخوردار هستیم.
دادستان کل کشور با اشاره به دیدار نخست وزیر ژاپن با مقام معظم رهبری گفت: رهبر معظم انقلاب در برابر نخست وزیر ژاپن که نماینده آمریکای مستکبر بود، چنان با اقتدار، عزت و حکمت برخورد کرد که کل عالم را در بهت فرو برد.
وی به دستگیری عوامل جاسوسی سیا، برخورد قاطعانه رهبر معظم انقلاب با نخست وزیر ژاپن و سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکا توسط سپاه پاسداران اشاره کرد و افزود: این اقدامات را اگر نصرت الهی ندانیم چه میخواهیم نامگذاری کنیم.
منتظری به سالروز شهادت سومین شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی(ره) اشاره کرد و افزود: شهید صدوقی(ره) مردم یزد را از چنگ طاغوت و انحراف نجات داد و خدمات بسیار ارزنده ای به نظام انقلاب اسلامی ایران ارائه کرد.
دادستان کل کشور تصریح کرد: انقلاب اسلامی ایران در طول 40 سال گذشته هزینههای بسیاری از جمله شهادت شهید صدوقی و شهید بهشتی و دیگر شهدای والا مقام داده ولی نتیجه این شهادتها و هزینههای بسیار زیاد، دستاوردها و موفقیتهای بسیار بزرگی است که امروز به دست آوردهایم و در جهان اقتدار بسیار عظیمی به دست آورده ایم.
اینستکس فرزند معلول برجام است؛ مسئولان این ولد را به دامان نگیرند
وی اینستکس را فرزند معلول برجام دانست و عنوان کرد: اروپا میخواهد این فرزند معلول را به ما تحمیل کند ولی انشاالله مسئولانمان باید آن اقدامات بیشرمانهای که آمریکاییها کردند و بدعهدیهای بسیاری را که انجام دادند را در نظر داشته باشند و این ولد معلول برجام را به دامن نگیرند.
منتظری مشکل عمده امروز مردم ایران را مسائل اقتصادی و معیشتی دانست و گفت: همه باید دست به دست هم بدهیم و در راستای رفع این مشکل مردم تلاش کنیم.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: اینستکس دادستان کل کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۵۴۰۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش از سرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در بخشی از یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: ۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود، ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم، ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان روحانیت خودش پیشقدم شود نوشت: بار دیگر به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است. اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تاثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است. بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تاکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب ما این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند. ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل ما برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید. هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند. تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تایید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود. حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟
از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی نوشت: پرونده مجازبودن خرید و تملک جت شخصی پس از مصاحبه اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مورد توجه رسانهها قرار گرفت و حتی توضیح بعدی سازمان که این قانون مربوط به دو دهه پیش است، نتوانست موضوع را برای مخاطبان هضمکردنی یا تحملپذیر کند. درواقع تملک جت شخصی به خودی خود امر چندان مهمی نیست. درست مثل هر حوزه دیگر در اقتصاد، فرد با درنظرگرفتن شرایط خود تصمیم به خرید کالایی خاص میگیرد. بهعنوان مثال فردی برای تعطیلات آخر هفته خود دو میلیون تومان کنار میگذارد و آن دیگری متناسب با درآمدش صد برابر این مبلغ را هزینه میکند؛ اما اهمیت این پرونده ارتباط نزدیک با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی امروزمان دارد که در زیر به چند نکته مرتبط با آن اشاره میکنم:
۱ – تورم دورقمی شرایط دشواری را برای گروه عظیمی از شهروندان کشور ایجاد کرده و آنان مجبور هستند برای ایجاد تعادل بین دخلوخرج خود بسیاری از سرفصلهای ضروری هزینه را حذف کنند و حتی از خیر درمان بیماریهایشان نیز بگذرند. سفر هوایی سالهاست از سبد مصرفی این گروه عظیم خط خورده است. گفتنی است که با عنایت به سطح دستمزد مصوب قانون کار برای سال جاری، حقوق ماهانه یک کارگر معادل قیمت بلیت رفت و برگشت هوایی در مسیر تهران به مشهد برای یک خانوار دونفره است؛ ازاینرو روشن است که سفر هوایی جایی در زندگی جاری گروه کثیری
از شهروندان ندارد.
۲ – سیاستگذاری نامعقول اقتصادی در طول دهههای گذشته منتهی به شکلگیری فاصله طبقاتی بسیار عظیم شده و در کنار فقر آزاردهنده گروه کثیری از شهروندان، رفاهی حیرتانگیز و باورنکردنی برای گروهی اندک به ارمغان آورده است. سطح زندگی بهاصطلاح لاکچری آنان به گونهای است که نداشتن جت شخصی را میتوان یک محرومیت جدی برایشان تلقی کرد که طبعا باید برایش چارهای اندیشیده شود.
۳ – بسیاری از ثروتمندان بزرگ کشور تاجران جوان و تازهکاری هستند که نه به اتکای نبوغ کارآفرینی؛ بلکه با کمک روابط خانوادگی و استفاده از نفوذ خانوادگی به ثروتهای کلان دست یافتهاند. مثلا فلان جوان تازهکار با استفاده از فرصتی که تحریم نفت ایران ایجاد کرده و با کمک حامیان بانفوذش و با ادعای تکراری «دورزدن تحریم» یکشبه ره صدساله طی کرده و به ثروتی افسانهای دست مییابد. بهاینترتیب میتوان ادعا کرد بیشتر متقاضیان خرید و استفاده از جت شخصی، این گروه ثروتمندان تازه بهدورانرسیده و برخوردار از رانت خانوادگی خواهند بود.
۴ – در شرایط کمبود منابع مالی دولت، سازمانهای دولتی ناگزیر هستند شیوههای جدیدی را برای کسب درآمد و ترازکردن دریافتیها با پرداختیهایشان بیازمایند. ارائه خدمات به دارندگان جت شخصی راهی بسیار مناسب برای کسب درآمد است؛ آنهم در شرایطی که افزایش قیمت بلیت و فرسودگی ناوگان هوایی به شکلگیری ظرفیت بیکار در اکثر فرودگاههای کشور منتهی شده است.
۵ – سالهاست که در حوزه مدیریت شهری از ضرورت افزایش سهم شبکه حملونقل عمومی در حملونقل شهری سخن گفته میشود که صرفههای بسیاری برای اقتصاد کلان کشور ایجاد میکند و درواقع اولویتدادن به منافع اجتماعی در مقایسه با منافع فردی را مطرح میکند؛ اما اینک برخی الزامات اقتصادی متولیان امر را در مسیری سوق داده که به فکر ارائه خدمات به «ازمابهتران» با هدف کسب درآمد بیشتر باشند.
اما نکته تأملبرانگیز این است که قانون اساسی ما بهعنوان دستاورد زیباترین و باشکوهترین انقلاب تاریخ بشر، شرایطی آرمانی را تصویر میکند که در آن محدودیتهای مادی نمیتواند مانع پرواز با بال استعدادها شود. جامعه موظف است هرگونه امکان پیشرفت را در اختیار تکتک شهروندان در دوردستترین روستاها قرار بدهد تا هرکسی بتواند تا هر ارتفاعی که آرزویش را دارد، پرواز کند، تولید ثروت کند، کسب علم و معرفت کند یا در اندیشه رشد معنوی خود باشد و به عبارتی فقر خانوادگی یا توسعهنیافتگی منطقه نباید مانع پرواز او شود. اینک با گذشت سالها دولتمردان در دفاع از عملکرد خود میتوانند به فهرست بلندبالایی از مشکلات اشاره کنند که مانع تحقق این رؤیای ارزشمند و باشکوه شدهاند؛ همان مشکلاتی که آنان را واداشت تا از انجام تعهد آموزش رایگان یا تأمین مسکن برای همگان شانه خالی کنند؛ اما گویا از دید دولتمردان محترم این ناکامی دردناک دلیل آن نمیشود که فرصت نوعی دیگر از پرواز را از مردم بگیریم: اگر پرواز با بال استعدادها مقدور نشد، به جایش امکان پرواز با جت شخصی را فراهم میکنیم!
آرمان نیکاندیشانی که متن قانون اساسی را نوشتند، این بود که حتی فرزندان فقیرترین و محرومترین خانوادههای کشور از پرواز با بال استعداد بازنمانند؛ اما اینک پرواز با جت شخصی فقط مختص کسانی است که فرزند فلان فرد متنفذ باشند و با استفاده از رانت نام خانوادگی اجازه «دورزدن تحریم» را بیابند؛ کسانی که لابد در گام بعدی متقاضی داشتن «فرودگاه شخصی» هم خواهند بود.