Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-04-30@03:44:25 GMT

چه کنم که همسر بد دل نباشد؟

تاریخ انتشار: ۱۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۶۹۲۲۰

چه کنم که همسر بد دل نباشد؟

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، زن می‌تواند یک بار وقتی حال هر دو خوب بود بیرون از منزل با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و بد دور از هیجان از خودش دفاع کند در «هفت هشت کلمه یا نهایت دو سه جمله! نه یک سخنرانی انقلابی» در آن چند کلمه با ادبیات خودش شبیه به این را بگوید.

◄شوهرم گاهی اوقات سراسیمه و بدون اطلاع قبلی میاد خونه و همه جا حتی زیر مبل‌ها رو هم نگاه می‌کنه؟
◄با این که پوشش مناسبی دارم، ولی همسرم مدام به من تذکر میده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


◄همسرم وقتی پیامک می‌دم و با تلفن صحبت می‌کنم مدام حواسش به منه که باکی صحبت می‌کنم.
◄همسرم همیشه پیش خودش نشونه‌ای تو خونه می‌گذاره و وقتی بر می‌گرده مدام دعوا داریم که چرا اون وسیله جابه جا شده.
◄همسر من وقتی از خونه بیرون میره در روی من قفل می‌کنه و اجازه کار کردن و رفتن به خونه دوستان رو هم به من نمی‌ده.

این جملات برای شما آشنا نیست؟ شاید خود شما و یا یکی از دوستان و یا آشنایانتان از این دست افراد باشید که با مشکلات این چنینی روبرو هستید. سخت گیری‌هایی که گاه در زبان عامیانه از آن به غیرتی بودن زیاد تعبیر می‌شود. اما آیا می‌توان این رفتار‌ها را تعبیر به غیرت کرد یا نام دیگری باید بر این رفتار نامید؟
از منظر علم روانشناسی و علوم اسلامی از این رفتار‌ها تعبیر به بیماری بدگمانی، بد دلی و یا غیرت ناپسند و مذموم می‌شود که در این نوشتار به بررسی اجمالی این بیماری و راه‌های برای پیشگیری از آن می‌پردازیم.

بد گمانی بیماری است؟

بدگمانی بیماری است (۱)، زیرا فرد دیگری و از جمله همسر خود را بر خلاف آنچه هست ارزیابی می‌کند. از این رو، بدگمانی، رابطه‌ی تنگاتنگی با ویژگی خود فرد دارد. هنگام ارزیابی نسبت به دیگران، معمولاً افراد از جایگاه خود به دیگران نگاه و با همان عینک وجود خودشان درباره دیگران داوری می‌کنند.

نظام داوری درباره دیگران، متأثر از شخصیت وجودی خود آنان است. از این رو، کسانی که به ناحق نسبت به دیگران بد گمان اند، خودشان افراد بدباطنی هستند. امام علی (علیه السلام) تصریح می‌فرماید: «انسان بد، به هیچ کس خوش گمان نیست؛ زیرا همه را مانند خود می‌داند.» (۲) در حقیقت انسان بد گمان، خود را در آینه‌ی دیگران می‌بیند و توصیف می‌کند. شاید بتوان از این راه، شخصیت و باطن افراد بدگمان را تشخیص داد. پس اگر به همسر خود بدگمان هستید، بدانید آنچه را به او نسبت می‌دهید در حقیقت نتیجه‌ی کارکرد ناسالم و بیمار دستگاه ارزیابی و داوری شما بوده و به نوعی ویژگی خودتان است که به او نسبت می‌دهید.

مقصر بودن طرفین در ایجاد این بیماری

براساس منابع اسلامی، الگوی سبب شناسی بدگمانی، هر دو طرف رابطه را شامل می‌شود و طبق این الگو، هر کدام از طرفین و همسران سهمی خاص در بدگمانی دارند. بدین معنا که طرف اول، «زمینه ساز بدگمانی» و طرف دوم «تفسیرگر منفی» است؛ بنابراین برای بهبود رابطه باید از ایجاد این دو فاکتور خودداری کرد.

۱_زمینه بدگمانی همسرتان را فراهم نکنید

اگر همسری، خیلی باز و راحت با نامحرم سخن بگوید و شوخی کند؛ آن گونه که با محارم رفتار می‌کند، نمی‌تواند بد گمانی و آشفته خاطری همسرش را انتظار نداشته باشد یا اگر هنگام صحبت با خانواده اش در گوشی سخن می‌گویند و به اصطلاح پچ پچ کند، انتظار سوءظن همسر را نداشته باشد. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «هر که خود را در جایگاه تهمت و بدگمانی قرار دهد، نباید کسی را که به او گمان بد برده است سرزنش کند.» (۳) «هر که به اماکن بد رفت و آمد کند متهم می‌شود و هر که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نباید کسی را که به او گمان بد برده است، سرزنش کند» (۴) بنابراین در رفتار خود تجدید نظر کنید و ببینید چه چیزی موجب بدگمانی همسر شده است.

۲_از رفتار همسرتان تفسیر مثبتی داشته باشید

امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «رفتار برادرت را به بهترین وجه آن تفسیر کن تا زمانی که کاری از او سر زد راه توجیه را بر تو ببندد.» (۵) و «هر گاه سخنی از شخصی سر زد و تو می‌توانی برای آن توجیه خوبی بیابی، به آن گمان بد مبر.» (۶) وقتی انسان کسی را مورد امتحان قرار داد و بر اساس شایستگی هایش او را انتخاب کرد، نباید به اندک احتمالی نسبت به او بدگمان شود یا سخن دیگران در او اثر گذارد.

امام علی (علیه السلام) تأکید دارد: «هر که دانست برادرش در دین استوار و ره پوی راه راست است، دیگر نباید به سخنان مردم درباره‌ی او گوش دهد. بدانید که گاه تیرانداز تیر می‌اندازد و تیرش به خطا می‌رود.» (۷) این همان چیزی است که «بادتر» از آن به عنوان «توان تحمل ابهام» یاد کرده که یکی از ویژگی‌های انسان‌های رشد یافته است. در واقع افرادی که از بلوغ فکری برخوردارند وقتی با رفتار ابهام آلود مواجه شدند، می‌توانند آن را در خود هضم کنند و بر آشفته نشوند.

تحمل ابهام به این مربوط است که افراد در انطباق خود با شرایط ابهام، تا چه اندازه آمادگی یا برای تطبیق خود با آن مشکل دارند. افراد از نظر میزان انطباق با ابهام، متفاوت هستند کسانی که تحمل ابهام شان زیاد است معمولاً درک پیچیده‌ای دارند. آنان به اطلاعات بیشتر توجه می‌کنند و سعی دارند از قضاوت‌های زود هنگام پرهیز کنند. ما در زندگی همواره با ابهامات زیادی مواجه می‌شویم. بخشی از این ابهامات در ارتباط با دیگران اتفاق می‌افتد.

برای مثال، ممکن است رفتار‌های عجیب و غریب از دیگران ببینیم و مشاهده‌ی این رفتار‌ها باعث سوال‌های بسیاری شود افرادی که از توانایی تحمّل ابهام بالا برخوردار نیستند، فقط به تعدادی از عناصر توجه می‌کنند لذا ممکن است تحمل دیدن این شرایط را نداشته باشند و در برخورد‌ها و تعاملات شان نیز تجدید نظر کنند به این ترتیب، روابط میان فردی نیز به هم خواهد خورد در مقابل، افراد با تحمل ابهام زیاد، در محیط مملو از اطلاعات ناهمخوان، از انعطاف پذیری بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند.

زوجین می‌توانند با بالاتردن تحمل ابهام خود که یک امر اکتسابی است از بروز بد گمانی در طرف مقابل پیشگیری کنند. برای بالابردن این توان می‌توان راه کار‌های مختلفی به کار بست که در اینجا به ۷ مورد از این راهکار‌ها از زبان حجت الاسلام شهاب مرادی می‌پردازیم.

۱_زن می‌تواند یک بار وقتی حال هر دو خوب بود بیرون از منزل با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و بدور از هیجان از خودش دفاع کند در «هفت هشت کلمه یا نهایت دو سه جمله! نه یک سخنرانی انقلابی» در آن چند کلمه با ادبیات خودش شبیه به این را بگوید: «من پاک و مومن و عفیفم. غیرت تو را می‌پسندم و برخی کنترل‌ها را -اگر بدبینی اش غیرمستقیم است- و یا سوءظن‌های تو را -اگر واضح تهمت زده- را اهانت بزرگی به خودم تلقی می‌کنم. اما بروز خشم فقط حال ما را بدتر می‌کند و گره را پیچیده‌تر و محکم تر. تو را دوست دارم -این جمله حکمِ یک ترجیع بند را دارد. فراموشش نکنید- تو حق داری و می‌توانی از من در مورد برنامه هایم سوال کنی. اما انتظار دارم دقت کنی این پرسش ها، چک کردن و پلیس بازی نشود. من و تو هر دو محترمیم و همدیگر را دوست داریم و باید مراقب تصویرِ محبوب خود، در ذهن یکدیگر باشیم.»

۲_مهم‌ترین عملکرد زن در این روند ایجاد حس حمایت، اطمینان و امنیت در همسرش است. عبادت هایش را مخفی نکند بگذارد شوهر او را مکرر در حال نماز و دعا ببیند. این ریاء نیست، او غریبه نیست.

۳_ زن مراعات رفتار با نامحرم را بیش از پیش در دستور کار قرار دهد. ارتقاء نوع پوشش، حجاب و کنترل برخی از عادات و آداب و رسوم خانوادگی در هر حالی موثر است. پوشش ظاهری و طریقه‌ی آداب و معاشرتش با دیگران به ویژه آقایان را با دقت و بدون هیچ گونه سوء تعبیری انجام دهد.

۴- داشتن صفحه در فیس بوک، چت و پیامک بازی در هر نوعش با هر کسی! مخرب این اطمینان است. از هر فعالیت اجتماعی، مهم تر؛ حفظ این زندگی است.

۵_بدون اعلام وصول پیام بدبینیِ مرد، زن مخفی کاری نکند و در مسیر اطمینان سازی، شفاف سازی حرکت کند. او را در جریان کار‌های عادی روزانه بگذارد، نه به عنوان گزارش دادن بلکه به عناوین مختلف از اینکه “چون می‌دونم نگرانم می‌شی” و “راستی می‌دونی که امروز باید برم دکتر…” و یا هماهنگی “من ظهر با مامان می‌خواهم بروم خونه خاله معصومه… شما می‌تونی عصر بیایی اونجا دنبالم؟ ” و مهم ترینش” اجازه گرفتن از شوهر”.

۶_دوری از بحث و جدل و توجه به موضوعات عاطفی و ….

۷_ تمام این امور باید با آرامش، صبر و مهربانی انجام شود تا لایه‌های شک و تردید به مرور از ذهن همسر پاک شود. (۸) با وجود آنکه بد گمانی بیماری است که سبب آزار طرفین یک رابطه می‌شود، اما می‌توان با کسب مهارت‌های کلامی و رفتاری، همچون بالابردن توان تحمل ابهام و محبت ورزی این اکسیر جادویی خلقت تا حد زیادی از پیشگیری این بیماری و حتی درمان آن پیش رفت و در این بین چیزی که مهم است این است که طرفین در وهله اول باور بر بدگمانی خود داشته باشند و در وهله ثانی خواهان تغییر در رفتار خود باشند و با به کار گیری مهارت‌های مختلف در صدد بهبود رابطه میان خود و طرف مقابلشان باشند.

منابع استفاده شده در مطلب:
سپیده دانایی، نویسنده: حجت الاسلام دکتر عباس پسندیده
۱_غررالحکم، ج ۸۳۹،
۲_غررالحکم، ۲۱۷۵،
۳_مالی صدوق، ص ۳۸۰، ج ۴۸۳،
۴_کنزالفوائد، ج۲، ص ۱۸۲،
۵_امالی صدق، ص ۳۸۰، ج۴۸۳،
۶_نهج البلاغه، حکمت ۳۶۰،
۷_نهج البلاغه، خطبه ۱۴۱،
۸_ سایت حجت الاسلام شهاب مرادی (قسمت پرسش و پاسخ)

منبع: سایت با حجاب

انتهای پیام/

برای پیشگیری از بد دلی مردان چه باید کرد؟

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: دانستنی ها خواندنی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۶۹۲۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است

خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقه‌ای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده‬ ‏دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت‬ ‏انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلب‌ها پدید نمی‌آورد. وقتی به تاریخ می‌نگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسان‌های آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکت‌های اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسان‌هایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.

فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کرده‌اند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمان‌ها و زمین، با عدالت، پا برجا می‌مانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.

اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف می‌سازد که عدل دارای جاذبه‌ای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش می‌رسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر می‌بندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم می‌شود. به همین جهت مردم، بی‌عدالتی را نکوهش می‌کنند و عدالت را می‌ستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بی‌عدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده می‌گیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و می‌باشند.

بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست می‌آید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژه‌ای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاش‌ها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجت‌الاسلام و المسلمین نجف لک‌زایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت‌وگو کردیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانید؛

* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب می‌شود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟

در نهج‌البلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونه‌ای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهج‌البلاغه می‌توانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره می‌کنم و آن نامه ۳۱ نهج‌البلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع می‌شود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت می‌دانیم مخاطب این نامه هستیم.

*نامه ۳۱ نهج‌البلاغه عدالت را چگونه معرفی می‌کند؟

آنجا حضرت یکسری سیاست‌های کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه می‌فرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت می‌پسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.

خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل می‌کند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی می‌خوانیم که با عدالت است که آسمان‌ها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور می‌دهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید می‌فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال می‌کند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم می‌بینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … می‌بینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.

*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی می‌بینیم جوامع بشری و حکومت‌ها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمی‌گذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟

امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی می‌داند. حضرت می‌فرماید آنچه باعث شده انسان‌ها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر می‌کنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت می‌فرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمه‌ای باشد و مزرعه‌ای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه می‌شود که واقعاً هر جا ظلم و بی‌عدالتی صورت می‌گیرد ناشی از این است که آن افراد خیال می‌کنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسان‌ها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه می‌شوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمی‌زند چون می‌داند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.

*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار می‌شود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟

ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح می‌شود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم می‌شود لذا می‌گوئیم مصلحت ایجاب می‌کند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا می‌گوئیم مصلحت اقتضا می‌کند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا می‌کند. لذا نمی‌شود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم می‌شوند و ما آنی که عادلانه‌تر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت می‌دهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب می‌کند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم می‌شود.

کد خبر 6086156

دیگر خبرها

  • ۸ نکته درباره‌ افکار و خطاهای شناختی/ چطور خشم خود را کنترل کنیم؟
  • به روز رسانی| پائز: حضور ستاره‌ها مهم نیست/ اگر بازیکنی به عشق برای تیم ملی باور ندارد بهتر است در تیم ملی نباشد
  • مهم‌ترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
  • زندگی سالم و دیندارانه با مشاوره اسلامی
  • میزبانی سه تیم در جام حذفی در هاله‌ای از ابهام!
  • مدافع سابق استقلال غایب سپاهان برابر پرسپولیس/ یک خودی در ابهام
  • رفع ابهام حق بیمه مشاغل سخت و زیان‌آور و مفاصا حساب در خوزستان+فیلم
  • ابهام در اعزام الناز رکابی به مسابقات گزینشی المپیک
  • ابهام در اعزام «الناز رکابی» به مسابقات سنگنوردی گزینشی المپیک
  • رجبی: تراکتور می‌خواهد امتیاز بگیرد ولی استقلال «تیم تر» است/نظارت نباشد باشگاه به قهقرا می‌رود