روایت های شیرین از گلدسته ساغریسازان/ احیا منارهایی بجا مانده از دوران فتحعلی شاه
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۷۹۱۱۴
با احیا گلدسته مسجد ساغریسازان به همت خیر رشتی خاطره نوستالژیک رفتن به بالای ماذنه مسجدی بجامانده از دوره فتحعلیشاه قاجار برای خیلیها تداعی شد.
خبرگزاری شبستان- رشت، درب مناره مسجد باز شد. پیرزن گیسهای سفیدش را زیر چارقد پوشاند و چادرش را به کمر بست تا بتواند براحتی از پلههای مارپیچ گلدسته مسجد بالا برود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به بالای گلدسته که رسید، هایهای گریهاش و چشمانی که به آسمان دوخته شده بود. حالا دیگر با صدای بلند از خدا میخواست رافع گرفتاریهایش باشد، از دامادش که روی تخت بیمارستان است، از گرفتاریهای دختر و نوههایش میگفت. ناله جانسوز مادری که آسایش خود را در راحت عزیزانش میدید.
مردم ساغریسازان بیاد دارند که سالی یکبار در دهه محرم، درب مناره گلدسته مسجد ساغریسازان رشت بروی عموم باز میشد و علاقمندان و حاجتمندان بالای ماذنه میرفتند.
حالا گلدسته مسجد ساغریسازان رشت - که بعد از زلزله تابستان 1369 منجیل تخریب شده بود- با هزینه یکی از خیرین محله بازگشته است. خاطره نوستالژیک رفتن بالای ماذنه مسجد بجامانده از دوره فتحعلیشاه قاجار برای خیلیها تداعی میشود.
دکتر «محمدکاظم یوسف پور» از اساتید گروه ادبیات دانشگاه گیلان میگوید: برای بنده که بزرگ شده ساغریسازان هستم، بازگشت گلدسته مسجد بهترین خاطره است.
وی ساغریسازان را یکی از قدیمیترین محلات رشت توصیف کرده و میافزاید: درگذشته هر محله یک مجتمع کامل بود و تمام نیازهای محله اعم از خدمات عمومی، بازار و مدرسه و حمام را شامل میشد. ساختار محله بنحوی بود که نیاز به رجوع به دیگر محلات نبود. در حواشی محلات و رودخانه، باغهایی بود که نیاز پارک امروزی و محل بازی جوانان و کودکان را تامین میکرد.
یوسف پور پیرامون موقعیت ممتاز مسجد گلدسته توضیح میدهد: مهمترین نماد محله، گلدسته ساغریسازان بود و هر کس میخواست آدرس بدهد، ملاکش مسجد گلدسته بود.
وی از خاطرات نوجوانیش در بالارفتن از گلدسته میگوید: ماه محرم، درب گلدسته را باز میکردند و میتوانستیم بالای گلدسته برویم و تفریح ما در نوجوانی این بود که سالی یکبار رشت را از بالای گلدسته ببینیم و پایین مناره شمع روشن میکردیم.
یوسف پور ادامه میدهد: متاسفانه محلات قدیمی ما زیر چرخ سنگین مدرنیته له میشوند. تصور ما از کوچههای باریک ایجاد مزاحمت برای زندگی مدرن است. درحالیکه همین محلات با همین شرایط، سرمایههای فرهنگی ما هستند.
20سال پیش یکی از اساتید خارجی را به محله بادی اله، ساغریسازان و مسجد محمود آباد ویهودی تپه آوردم وی با حیرت نگاه میکرد و میگفت: این محلات سرمایهای است که باید حفظ شود اما نه آن زمان و نه اکنون صدای رسای ما بگوش مسئولان نرسید. متاسفانه امروز مواجهیم با نوکیسهگانی که با رانت به سرمایههای بادآوردهای رسیدهاند که حیثیتشان خانهها و ماشینهای آنچنانی است و توجهی به امورات فرهنگی و کارهای خیرانه ندارند.
یوسف پور با تاکید بر توسعه گردشگری در بافت تاریخی رشت تصریح میکند: در شهرهای بزرگ دنیا، نقاط قدیمی شهر با هزینه چندین برابر، نوسازی و بشکل قدیمی حفظ میشود و با قوانین سخت امکان ساخت و ساز جدید نمیدهند و یکی از نقاط جذب گردشگر همین مزیت توسعه نیافتگی از منظر جامعهشناسی فرهنگی است.
وی ضمن تشکر از مهندس جلیل میرباذغ در طراحی بازساخت مناره مسجد گلدسته و تامین اعتبار از سوی مهندس غلامحسین قطب زاده تاکید کرد: این دو فرد خاطره نوستالژیک ساغریسازان را به محله بازگرداندند و این یادگار سالیان سال جاودانه خواهد ماند.
«پرویز فکرآزاد » نیز به یاد دارد در نوجوانی از بالای ماذنه مسجد گلدسته بالا میرفت و اذان میگفت.
این نویسنده گیلانی درباره مشقتهایی که قطب زاده در احیای این مناره کشیده است، میگوید: پیش از زلزله منجیل مناره آسیبهای جدی داشت و شاید بتوان گفت زلزله بانی خیر شد تا امروز شاهد احیای اصولی مناره باشیم. بنده شاهد بودم قطب زاده برای کسب مجوز از اداره کل میراث فرهنگی و شهرداری بسیار متحمل زحمت شد و پنج سال طول کشید مجوز بازآفرینی گلدسته را بدهند.
عضوهیات مدیره خانه فرهنگ گیلان ضمن انتقاد از متولیان امر تاکید کرد: مسئولان اگر همکاری کنند، مردم در مشارکتهای خیرانه پیشگام هستند. برای خرید و احیای خانه فرهنگ نیز شهروندان مبالغ خوبی اهدا کردند تا بتوانیم یکی از عمارتهای میراثی ساغریسازان را احیا کنیم.
غلامحسین قطب زاده، خیری است که در ساغریسازان بدنیا آمده، بزرگ شده و همچنان با خانوادهاش در همین محله زندگی میکند. بعد از زلزله آرزو داشت، گلدسته مسجد را از نو بسازد. حالا که خود مهندس این شهر است، با هزینه شخصی توانست آرزویش را برآورده کند.
اما قطب زاده پیش از این هم بناهای عامالمنفعه دیگری در شهر رشت ساخته است؛ ساخت مدرسه محسن قطب زاده (بنام پدرش) در محله خواهر امام، احداث مدرسه برای نابینایان، احداث ساختمان اداری برای کودکان سندروم داون، ساخت ساختمان 6 طبقه برای بیماران ام اس در محله حمیدیان و احداث مرکز نوآوری دانشگاه گیلان.
این را خواهرش اشرف قطب زاده میگوید. معلم بازنشستهای که روایتهای شیرینی دارد از تحصیل دختران در زمانهای قدیم که معلمان برای آموزش به خانهها میرفتند.
«غلامحسین قطب زاده» میگوید: از سفرنامهها برمیآید از بالای همین گلدسته همه شهر رشت پیدا بود و کسانیکه به رشت میآمدند از گلدسته مسجد متوجه نزدیکی به رشت میشدند.
این مهندس خیر میافزاید: یک ساغریسازان بود و یک گلدسته. پدر من کارگر بود. کار ساختمانی میکرد. من در همین محله بزرگ شدم، در همین محله درس خواندم. عشق من این بود که گلدسته این مسجد را از نو بسازم و ساختم.
قطب زاده ادامه میدهد: از مهندس جلیل میرباذغ که از اساتید دانشگاه گیلان و هم محلهایم در ساغریسازان بودم، خواستم برای احیای مناره کمکم کند و وی هم از روی تصاویر بجامانده، نقشه مناره را طراحی کرد و توانستیم عین همان مناره را اجرا کنیم.
از میزان هزینهکرد میپرسم، نمیداند. میگوید: مصالح مختلف را از شهرهای مختلف تهیه کردم، مثلا آجرهای سنتی در گیلان پخت نمیشود. کسی را نداشتم برایم حساب کتاب کند، فقط یادم هست 50میلیون تومان دستمزد کارگرانی را دادم که دیوار چینی گلدسته را انجام دادند.
از طراح مناره درباره تفاوتهای گلدسته فعلی و قدیمی میپرسم. میدانستم علت تاخیر در صدور مجوز از سوی میراث فرهنگی اجرای اسکلت فلزی در بدنه مناره بود و کاهش قطر مناره.
«جلیل میرباذغ» در این باره توضیح میدهد: الگوی مناره دقیقا منارههای گیلان است که تنها نمونه بجا مانده از آن مناره مسجد صفی رشت است.
طراح بازآفرینی مناره مسجد گلدسته میافزاید: ارتفاع مناره فعلی براساس مستندات مکتوب در سفرنامهها دقیقا 15متر و 20 سانتی متر بازسازی شده است. قطر مناره اندکی کاسته شده و آن هم به دلیل قرارگیری در معبر و جلوگیری از رفع خطر بود و درحال حاضر قطر در کف 2متر و 60 سانتی متر است که آرام آرام کوچک شده و در انتهای ماذنه 2متر میشود. ضمن اینکه مستندات نشان میدهد مناره طی سالهای متمادی مرمت شده و بر قطر آن افزوده شده بود.
وی میگوید: نحوه آجرچینی هم براساس الگوی قدیمی بازسازی شده و تنها برای استحکام و افزایش مقاومت بنا در برابر زلزله، بناچار اسکلت و راه پله فلزی کار گذاشتیم و از بیرون آچرچینی سنتی بکار بردیم.
حالا مسجدی که بسال 1204 هجری توسط حاج علی شیروانی تاجر بنا شد، مجدد احیا شده و نه تنها گلدسته بلکه خاطره مردم ساغریسازان بازگشته است.
منبع: شبستان
کلیدواژه: دهه کرامت جشن های دهه کرامت خبرگزاری شبستان حادثه ۱۲ تیر اوقات فراغت حرم حضرت معصومه س استان بوشهر اردبیل حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرانی سرمایه های فرهنگی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۷۹۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دعای خیر عباسمیرزا در حق ناصرالدینشاه یکساله: پنجاه سال خوشیها ببیند
یکصد و بیست و هشت سال پیش در چنین روزی، ناصرالدین شاه قاجار در آستانهی مراسم پنجاهمین سال تاجگذاری در سال ۱۲۷۵ خورشیدی (برابر با ۱۷ ذیقعدهی ۱۳۱۳ هجری قمری) به دست میرزا رضا کرمانی در حرم شاه عبدالعظیم در شهرری مضروب و مقتول شد. یادداشت زیر اشارهای به دوران طفولیت او و دعای خیر پدربزرگش، عباسمیرزا برای سلطنت پنجاهساله او است.
آقا محمدخان، پادشاه بلاعقب قاجار، پیش از مرگ نابهنگام خود، برادرزادهاش باباخان یا همان فتحعلیشاه را به ولیعهدی انتخاب کرد. او در زمان حیاتش، علاوه بر تعیین ولیعهدِ خود، جانشین برادرزادهاش را هم برگزید؛ آقا محمدخان، دختر فتحعلیخان قاجار دولّو را که قبلا برای برادرزادهاش باباخان خواستگاری کرده بود، به عقد ازدواج وی درآورد. هدف آقا محمدخان از این وصلت ایجاد التیام میان دو تیرهی قاجارها، یعنی قوانلوها و دولوها بود. با اینکه فتحعلیشاه فرزندان زیادی داشت، لیکن پسر چهارم او، عباسمیرزا را که حاصل همین وصلت بود بر فرزند ارشد او، محمدعلی میرزا دولتشاه، ترجیح داد و به ولیعهدی منصوب کرد. بدینترتیب مطابق سنتی که آقامحمدخان بنیان نهاده بود، عباسمیرزای جوان، به عنوان ولیعهد بر حکومت آذربایجان منصوب شد و همراه میرزا عیسی قائممقام فراهانی (مشهور به قائممقام اول) راهی دارالسلطنهی تبریز شد. زندگی کوتاه اما پر فراز و نشیب عباسمیرزا عمدتا در جنگهای طولانی با روسیهی تزاری و تثبیت مرزها در خراسان بزرگ سپری شد. او که از نوجوانی گرفتار بیماری بود، همواره نگران این موضوع بود که مرگ زودهنگامش (پیش از درگذشت فتحعلیشاه) موجب خروج سلطنت از خاندان او وراثت سایر فرزندان شاه شود از این رو در مکاتبات متعدد به خصوص در نامههایی که در سال پایانی عمرش برای شاه یا فرزندش محمدمیرزا نوشته، از این موضوع سخن گفته و فتحعلیشاه هم در پاسخ به او اطمینان داده که ولیعهدی از خاندان او خارج نخواهد شد. اما در این میان، چند نامهی غیر رسمی از او بهجامانده که خطاب به عروس ارشدش (مهدعلیای آینده و مادر ناصرالدینشاه) نوشته است. او در این نامهها ضمن احوالپرسیهای رایج، در حق «نور چشم» و نوهاش ناصرالدین میرزا دعا کرده که پنجاه سال سلطنت کند!
او در دستخطی به ملکه جهان مادر ناصرالدینشاه (مهدعلیا) چنین مینویسد: «نور چشم عزیزم ملکه جهان گلین خانم کاغذ شما رسید. از سلامت شما خوشوقت شدم. از نور چشمی ناصرالدینمیرزا نوشته بودید ملاحظه شد خداوند نگاهدار او باد امیدوارم با عزت و شوکت زندگی کند. سادات را محترم بشمارد، رعیت را احترام کند حقوق و خدمات همه نوکران را منظور داشته باشد. به محمدمیرزا هم آنچه نوشته بودم نکند در دنیا گرفتار، آخرت هم نخواهد داشت... زیاده فرمایشی نیست. والسلام.» (ثبت به شماره ۲۹۶ - ۱/۷۲۴/۱ - کتابخانه ملی ایران)
عباسمیرزا در دستخط دیگری که از مشهد برای مهدعلیا فرستاده، ضمن احوالپرسی، دعا میکند که ناصرالدینمیرزای یکساله (در زمان نگارش نامه) پنجاه سال سلطنت کند: «در خراسان تحت قبه حضرت امام ثامن ضامن علیهالصلوت والسّلام که دعا مستجاب است دعا میکنم خیرها و خوشیها و کامرانیها کند و از پدرش پنجاه سال خوشوقتیها ببیند با نصرت و عزت؛ به شرط آنکه تمام وصایای مرا رفتار کند...». (لاچینی، ابوالقاسم (۱۳۲۶): احوالات و دستخطهای عباس میرزا قاجار نایبالسلطنه، تهران، بنگاه مطبوعاتی افشاری صص ۵۵-۵۶)
او در دستخط دیگری به محمدمیرزا که در همین ایام نوشته، مجددا همین عبارتها را تکرار میکند: «در آستان حضرت رضا صلوتالله علیه استدعا کردم که دومرتبه آنجا شرفیاب شوم و مسئلت عزت و بقای شما و اولاد شما را کردهام... ایندفعه دعا میکنم که سالها شما راحت و با عزت و ناصرالدینمیرزا در سایه شما سلامت بوده، پنجاه سال بعد از شما خوشیها بیند...». (لاچینی، ص ۵۷)
درواقع منظور عباس میرزا از عبارت «پنجاه سال بعد از شما خوشیها بیند» جانشینی ناصرالدین میرزا به جای پدرش در مقام سلطنت است و همانطور که او خواسته بود، شاه آینده، نیم قرن بر تخت سلطنت نشست و نهایتا مصادف با جشن پنجاهسالگی سلطنتش به ضرب گلولهی میرزارضا کرمانی جان باخت.
۲۵۹57
*پژوهشگر تاریخ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901708