Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-08@22:45:06 GMT

۱۰ دلیل امارات برای خروج تدریجی از جنگ یمن

تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۱۰۱۱۴

آفتاب‌‌نیوز :

عبدالباری عطوان، تحلیلگر معروف عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطقه‌ای رای الیوم درباره دلایل تصمیم اخیر ابوظبی برای عقب‌نشینی تدریجی از یمن و بازتاب این تصمیم بر روابط ائتلافی عربستان-امارات و نیز تاثیر آن بر یمن نوشت: "کشور امارات و به طور مشخص شیخ‌نشین ابوظبی در حمایت از هم‌پیمان عربستانی خود و با این باور وارد جنگ یمن شد که پیروزی در جنگ به این شکل سریع‌تر محقق خواهد شد و به دلیل نبود تعادل در قوای دو طرف و ضعف طرف مقابل و نیز برتری هوایی امارات، عربستان و قطر (قطر پیش از خروج از ائتلاف عربی عضوی موثر در آن بود) هزینه کمتری خواهد داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما نبود تصمیم‌گیری قاطع و سریع، تشدید مقاومت یمن، ضعف دولت مستعفی یمن و نبود شایستگی در میان رهبران این دولت همگی عواملی بودند که موجب وخامت اوضاع شده و اشتباه و ضعف طرف دیگر را برملا کردند.

گزارش‌های غربی حاکی از آن هستند که امارات بخشی از نیروهای خود از جمله جنگنده‌ها، تانک‌ها، هلی‌کوپترهای جنگی را به صورت تدریجی و بی سروصدا از این عملیات خارج کرد، این اقدام نشان‌دهنده تاکید آشکار ابوظبی بر دوری از جنجال رسانه‌ای است که انصارالله و هم‌پیمان آن به پا کردند و موجب انزوای شریک عربستانی این کشور شدند، اکنون ریاض به عنوان زیان‌کار بزرگ این اقدام امارات شناخته می‌شود و در عمق خاک خود متحمل شکست‌هایی نظامی می‌شود که از مهم‌ترین آنها حملات پیاپی پهپادهای انصارالله علیه فرودگاه‌های أبها، نجران و جیزان و کنترل این نیروها بر اراضی عربستان در مرز جنوبی است، هرچند که نظرات مختلفی درباره عمق و میزان این نفوذ نیروهای انصارالله وجود دارند اما همه طرف‌ها بر صحت آن تاکید دارند.

دلایل مختلفی وجود دارند که امارات را به عقب‌نشینی تدریجی از یمن و تسریع در این روند در دوره اخیر تشویق می‌کنند، در ادامه به صورت خلاصه ۱۰ دلیل را ذکر می‌کنیم:

۱_ انتقال جنگ توسط جنبش انصارالله و هم‌پیمانان داخلی و خارجی آن از خاک یمن به عمق خاک کشورهای عضو ائتلاف عربی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم جهت افزایش سرزنش مردمی، نگرانی‌ها و در نهایت افزایش سوالات مردم این کشورها درباره مشروعیت این جنگ و نگرانی آنها از گسترش جنگ و طرح سوالاتی درباره این‌که آیا اساساً این جنگ فایده‌ای دارد یا نه، عملیات خرابکارانه علیه شش فروند نفتکش در آب‌های منطقه‌ای امارات بخش اول این پیام بود و بمباران فرودگاه أبها به عنوان یکی از بزرگترین فرودگاه‌های عربستان و تعطیلی پروازها در آنجا، آن هم در فصل گردشگری داخلی این کشور بخش دوم این پیام بود.

۲_ افزایش قدرت انصارالله و هم‌پیمانان آن و دستیابی آنها به سلاح‌هایی پیشرفته به ویژه در زمینه موشک و پهپاد و موفقیت آنها در اجرای عملیات‌های بازدارنده به شکلی که سامانه‌های پدافندی ائتلاف عربی به طور کلی خنثی شده و عملیات‌های آن ناکام ماند.

۳_ به پایان رسیدن لیست اهداف غیرنظامی و نظامی ائتلاف عربستانی – اماراتی و در مقابل وجود بیش از ۴۰۰ هدف برای انصارالله که اکنون در تیررس موشک‌های بالستیک و هدایت‌شونده و پهپادهای آن قرار دارند.

۴_ فروپاشی چشم‌گیر توانمندی‌های دفاعی زمینی و هوایی کشورهای ائتلاف عربی که برای آن ده‌ها میلیارد هزینه کرده بودند. موشک‌های پاتریوت به ارزش شش میلیون دلار اکنون در برابر موشک‌های انصارالله که قیمت آنها کمتر از ۱۵۰۰ دلار است ناکارآمد هستند و این موشک‌های ارزان اکنون اگر نگوییم تمام فرودگاه‌های عربستان اما بیشتر آنها را تهدید می‌کنند.

۵_ وجود کانال‌های ارتباطی سری که میان امارات و انصارالله فعال هستند. این کانال‌ها در دستیابی به توافق‌هایی غیرعلنی از جمله عقب‌نشینی نیروهای اماراتی و مهمات سنگین آن از شمال یمن و ماندن آنها در جنوب در مقابل توقف حملات موشکی انصارالله علیه فرودگاه‌های ابوظبی و دبی به دلیل پیامدهای منفی هر کدام از این حملات برای اقتصاد امارات موفق بودند. قطعاً موشک‌هایی که به فرودگاه أبها، ریاض و جده رسیده‌اند، می‌توانند فرودگاه‌های دبی و ابوظبی را هدف قرار دهند و همان طرف می‌تواند اهداف حیاتی و استراتژیک در هر جای دیگری در امارات را هم بزند.

۶_ گسترش احساس بی‌تفاوتی به صورت گسترده و رو به فزونی در امارات، مناطقی همانند شارجه، دبی و راس الخیمه برای ورود به این جنگ از ابتدا اشتیاقی نداشتند با این حال این مساله را علنی نمی‌کردند اما با ورود به سال پنجم جنگ یمن بدون دستیابی به نتیجه‌ای مشخص و یا راه‌حل‌های سیاسی موجب شد که این نارضایتی علنی شود.

۷_ افزایش خسارت‌ها و تلفات در میان نیروهای اماراتی و کشته و زخمی شدن برخی از اعضای خاندان حاکم و خانواده‌های بزرگ آن برای اولین‌بار در تاریخ این کشور.

۸_ کاهش سطح هماهنگی‌های نظامی میان دو هم‌پیمان اماراتی و عربستانی در میادین جنگ و نکته قابل توجه اینکه حضور عربستان در منطقه‌ای مثل المهره، خروج امارات از آنجا را به دنبال دارد. علاوه بر این عربستان درگیر جنگ در مرز جنوبی خود و مقابله با پیشروی ارتش یمن و نیروهای مقاوت این کشور از سمت جیزان، نجران و عسیر است.

۹_ شکایت بسیاری از مسؤولان نظامی امارات از آمادگی پایین ارتش عربستان در میادین نبرد با وجود داشتن تجهیزات نظامی پیشرفته. یک مسؤول برجسته در منطقه خلیج فارس طی نشستی ویژه با همتایان عرب خود گفت: ما متوجه شدیم ارتش عربستان به آن معنایی که گفته می‌شود، وجود ندارد.

۱۰_ توسعه دخالت‌های سیاسی و نظامی امارات به ویژه در لیبی و منطقه شاخ آفریقا و حتی در افغانستان و کوزوو باعث شد که فشارها بر این کشور افزایش یافته و همزمان تعهدات مالی، نظامی و سیاسی این کشور چند برابر شوند.

عبدالباری عطوان در ادامه نوشت، این‌که خبرها درباره خروج تدریجی امارات از یمن نتیجه بازنگری‌های سیاسی در سطوح عالی این کشور باشد را بعید نمی‌دانیم و چه بسا ما به ویژه در پرونده یمن شاهد بازتاب نتایج این تصمیم در میادین دیگر باشیم که از جمله مهم‌ترین نتایج آن سرد شدن روابط مستحکم و پیمانی با عربستان است. عربستان نیز نیازمند بازنگری‌های مشابهی حتی با عمق و وضوح بیشتر است چرا که ادامه دادن به برخی سیاست‌ها و مشارکت در جنگ طی پنج سال گذشته هزینه‌های مالی و معنوی بسیاری را به این کشور وارد کرده و بر چهره آن در جهان اسلام و در میان کشورهای عربی تاثیر گذاشته است.

باید بگویم سیاست جنگ نیابتی در یمن شکست خورده و سیاست مذاکره نیابتی نیز هرگز موفق نبوده است و چاره‌ای نیست جز این‌که طرف مقابل به رسمیت شناخته شده و گفت‌وگوی مستقیم با آن آغاز شود. آمریکا به عنوان یک کشور بزرگ مجبور شد با طالبان وارد گفت‌وگو شود همچنین دونالد ترامپ، رئیس جمهوری این کشور مجبور شد برای دیدار با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی به سنگاپور و هانوی سفر کند. پس ایرادی ندارد عربستان و امارات نیز چنین بازنگری‌هایی را انجام دهند، چرا که ادامه دادن به سیاست‌هایی که هدف مورد نظر را محقق نمی‌کنند، نتایج کاملاً معکوسی به بار می‌آورند به ویژه در پرونده یمن که اکنون به زخمی بزرگ و خونینی تبدیل شده و هر روز درمان آن از روز قبل و هر سال از سال قبل دشوارتر می‌شود.

منبع: خبرگزاری ایسنا

منبع: آفتاب

کلیدواژه: امارات یمن جنگ یمن

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۱۰۱۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای «میدان گازی آرش» در آستانه پیچیدگی؛ چه باید بکنیم؟

فرارو- میدان گازی آرش، یک میدان گاز طبیعی در شمال خلیج فارس با ۲۲۰ میلیارد متر مکعب گاز، همچنان محل مناقشه بین ایران، کویت و عربستان است. یکی از موانع اصلی حل و فصل مناقشه بین ایران و سایر مدعیان تملک بر این میدان گازی، شکست در تعیین مرز‌های مشترک دریایی است.

به گزارش فرارو، مقام‌های کشور تاکید دارند که ۴۰ درصد از این میدان گازی در آب‌های سرزمینی ایران و ۶۰ درصد در منطقه بی طرف تقسیم شده بین کویت و عربستان سعودی قرار دارد، اما درطرفین عربستانی و کویتی تاکید دارند که کل میدان گازی در منطقه بی طرف قرار دارد و ایران هیچ حقی بر آن ندارد.

اکنون در شرایطی که این معمای گازی حل نشده است، کویت و عربستان مناقصه توسعه میدان گازی آرش را برگزار کرده و مدعی شده اند در قالب این مناقصه به زودی به هدف برداشت روزانه ۸۰۰میلیون فوت مکعب گاز از این میدان خواهند رسید. درواقع کویت و عربستان معتقدند ایران در میدان گازی آرش سهمی ندارد و این دو کشور عربی باید نسبت به توسعه آن اقدام کنند.

ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه در پاسخ به تکرار ادعای یک‌ جانبه کویت درباره میدان گازی آرش در بیانیه پایانی سفر امیر کویت به مصر، ضمن مردود دانستن این ادعا گفت: «تکرار این ادعا‌های یک‌جانبه و بی اساس از سوی طرف کویتی مایه تأسف است. همانند قبل از طرف کویتی برای دستیابی به توافقی پایدار که مبتنی بر همکاری‌های دوستانه و منافع مشترک باشد، دعوت به عمل می‌آوریم.»

جواد اوجی، وزیر نفت ایران نیز بار‌ها بر اهمیت همکاری برای بهره برداری از این میدان گازی تاکید و اعلام کرده ایران آماده است ضمن گفتگو با مقام‌های کویت و عربستان به یک اجماع نظر برسد. محمد دهقان، معاون حقوقی رئیس جمهور نیز در متنی که مدتی پیش در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد نوشته است: «جمهوری اسلامی ایران تحت هیچ شرایطی از «حق مکتسبه» خود در میدان مشترک گازی آرش عقب‌نشینی نخواهد کرد. موضوع باید «با گفتگو» حل شود و «به‌هیچ‌وجه اجازه اقدام یک جانبه در برداشت از این میدان را نخواهیم داد.»

با این وجود از حدود یک سال پیش و به طور دقیق‌تر مرداد ماه سال گذشته عربستان و کویت بر سر آغاز پروژه توسعه میدان گازی آرش به توافق کامل رسیدند و مقامات شرکت نفت «خلیج کویت» و مسئولان شرکت نفت عربستان (آرامکو) در جلسه‌ای مشترک اعلام کردند که طبق یک جدول زمان‌بندی شده و مورد توافق، کار توسعه این میدان گازی را پیش خواهند برد. اکنون و با توجه به انتشار خبر‌هایی درباره تلاش‌های دو کشور برای توسعه میدان گازی از طریق مناقصه، پرسش‌هایی مطرح است از جمله این که بهترین راهکار پیش روی ایران درباره میدان گازی آرش چیست و درموارد مشابه، حقوق بین الملل چه پیشنهاداتی را ارائه می‌کند؟ حسن مرادی، کارشناس حوزه حقوق انرژی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

ماجرای میدان گازی آرش در آستانه پیچیدگی قرار دارد

حسن مرادی به فرارو گفت: «میدان گازی آرش که از سوی کشور‌های عرب منطقه به نام الدره شناخته می‌شود، در یک وضعیت بسیار ویژه و خاص قرار دارد. این میدان گازی به طور مشترک در آب‌های ایران، عربستان و کویت قرار دارد و در نتیجه هر سه کشور می‌توانند درباره مالکیت این میدان گازی، ادعا داشته باشند؛ بنابراین ابهام بزرگی مطرح است که کدام کشور بیشترین تملک را بر این میدان گازی دارند یا اساسا ظرفیت‌های برداشت از این میدان گازی از سوی هر کشور باید با چه درصد‌هایی مشخص شود. در وضعیتی که با چنین ابهامی رو به رو هستیم، ساده‌ترین و بدیهی‌ترین پاسخ در حقوق بین الملل، تعیین مرز‌ها و استفاده اشتراکی و مسالمت آمیز از این میدان گازی است. نه کویت و نه عربستان، در حوزه میادین گازی و نفتی کمبودی دارند یا به لحاظ اقتصادی حیاتشان به این یک میدان گازی وابسته شده است، بنابراین به نظر می‌رسد موضوع میدان گازی آرش شکل و شمایل سیاسی گرفته است و از حالت عادی خارج شده است.»

وی افزود: «معتقدم در این نوع موارد دیپلماسی بسیار کارساز است و باید جلساتی جدی و چند جانبه در این خصوص تشکیل شود. مهم نیست که این ملاقات‌ها و رایزنی‌ها قرار است تا چه زمانی به طول بینجامد، اما لازم است کشور‌های مدعی درباره میدان گازی آرش از گام اول یعنی کارشناسی میدان گازی تا استخراج را با یکدیگر حل کنند. وقتی دو کشور عربستان و کویت با یکدیگر متحد شده اند به این معناست که به زودی و در قالب قرارداد‌هایی با شرکت‌های خارجی وارد مرحله استخراج خواهند شد و دقیقا همین جا است که ماجرا پیچیده‌تر از قبل می‌شود. درواقع تا پیش از شروع همکاری با کمپانی خارجی، طرف حساب ایران کشور‌های مدعی بر مالکیت میدان گازی هستند، اما به محض انعقاد قرارداد، یا قراداد‌ها با شرکت‌های خارجی، طرفین دیگری نیز درباره میدان گازی آرش مدعی خواهند شد.»

به یک داور بی طرف بین المللی نیاز داریم

استاد حقوق اقتصاد و انرژی دانشگاه تهران در ادامه گفت: «به دلایل متعددی از جمله قریب الوقوع بودن حضور شرکت‌های خارجی در پروژه استخراج این میدان گازی، بسیار مهم است که مقامات ایرانی هر چه سریعتر، ضمن درک اهمیت این موضوع اقدامات دیپلماتیک را آغاز کرده و وارد گفتگو با طرفین شود. حتی می‌توان برای کاهش تنش‌های احتمالی از حضور یک ناظر خارجی در گفتگو‌ها استفاده کرد که داوری بی طرفانه را انجام دهد. در غیر این صورت احتمال افزایش تنش بین کشور‌های مذکور بسیار بالا است. به لحاظ قانونی ما territory water (قلمرو آبی) خود را داریم و Exclusive economic zone (منطقه اقتصادی ویژه) به وسعت ۲۰۰ مایل دریایی داریم که منطقه‌ای اقتصادی انحصاری و مختص ما است. افزون بر این‌ها ما آب‌های سرزمینی و سواحل خاص خود را داریم که همه این ها، قوانین و حقوق منحصر به خود را دارد. ما می‌توانیم برای احقاق حقوق خود به مجامع بین المللی شکایت کنیم یا کار را در سطح بالاتری پیگیری کنیم، اما مسئله این است که اصلا چرا باید چنین کاری انجام دهیم وقتی مسیر دیپلماسی و گفتگو باز است؟»

وی افزود: «بنابراین اگرچه به لحاظ حقوق بین المللی راه‌هایی برای داوری و احقاق حق ما وجود دارد و می‌توان این موضوع را این‌گونه حل کرد، اما راه دیپلماسی، یک راه استانداردتر و نزدیک‌تر است. اگر سه کشور به توافق برسند که یک کشور دیگر به عنوان طرفی که نافع نیست وارد عمل شود و این اختلاف را حل کند. سواحل دریا‌ها در هر کشور کنگره‌هایی دارد و نوک مخروط این کنگره ها، نسبت به انتهای مخروط متفاوت است. پدیده جدیدی در حقوق بین الملل دریا‌ها به وجود آمده و آن جزایر مصنوعی است. مثلا امارات متحده عربی جزایر مصنوعی ساخته است که بسیار عظیم هستند. این معنای افزایش سطوح خشکی و از بین بردن سطوح دریایی است، بنابراین دقت کنیم که هر اندازه سطوح خشکی پیش می‌رود، مرز‌های دریایی بین المللی تغییر می‌کند. حالا پرسش این است که آیا این جزایر مصنوعی مرجعیت یا موضوعیت دارند؟ این موارد را نیز در حقوق بین المللی دریا‌ها داریم که حل نشده باقی مانده. هدف از طرح این مثال این است که تاکید کنم داوری درباب مسائل مشابه تا چه حد دشوار است.»

این کارشناس حوزه انرژی گفت: «برای حل این موضوع در نهایت بهتر است از طریق مسالمت آمیز مشکل را حل کنیم. این روش شامل جلسات کارشناسی دقیق و حرفه‌ای و دعوت از مقام‌های حوزه انرژی کشور‌های مدعی در میدان گازی آرش است. حتی اگر قرار است از این سطح فراتر رفته و اقدام قانونی کنیم باید در نهایت مسالمت و بدون درگیری وارد عمل شویم. اما در این زمینه باید شتاب کنیم، چون زمان در حال از دست رفتن است.»

دیگر خبرها

  • چالش های عربستان و آمریکا برای انعقاد پیمان امنیتی
  • نگاه هند به جنوب خلیج فارس؛ نزدیکی به امارات، عربستان و عمان
  • استقرار تدریجی جو پایدار در البرز/ دمای هوا افزایش می‌یابد
  • آغاز پروازهای حج تمتع از ۲۴ اردیبهشت‌ماه
  • خرید دلاری مسکن یعنی خروج ارز از کشور /با متخلفان برخورد شود
  • واردات کالا بهانه است؛ هدف اصلی خروج ارز از کشور است
  • انصارالله یمن، رژیم صهیونیستی را تهدید کرد
  • ماجرای «میدان گازی آرش» در آستانه پیچیدگی؛ چه باید بکنیم؟
  • امارات واردات سیمان ایران را ممنوع کرد
  • ریل گذاری ایران و امارات برای افزایش صادرات