اختلالی که کودکان را ساکت و گوشهگیر میکند
تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۱۷۴۲۳
ساعت 24- فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: کودکان اوتیستیک به دلیل میل به انزواطلبی بیشتر با کودکان آرام اشتباه گرفته میشوند.
کودکی خوش رو و دلربا با قد و وزن متوسط که به کسی پاسخی نشان نمیدهد؛ والدینش تصور میکنند ناشنواست یا شنوایی بسیار ضعیف دارد، بزرگترها به اتاق رفت و آمد میکنند، در حالی که هیچ نشانهای از هشیاری کودک در مورد این رفت و آمدها دیده نمیشود.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرگاه اسم او را صدا میزنند پاسخی دریافت نمیشود؛ بزرگترها مجبورند دستی روی شانهاش بزنند تا کوچکترین نشانهای از آشنایی پدیدار شود؛ به تغییر در محیط زندگیش بسیار حساس است؛ به طور مثال با تغییر مکان حتی یک صندلی به شدت عصبانی شده و داد و فریاد راه میاندازد.
تغییر دادن جای وسایل اتاق نشینمن یا اضافه کردن قفسه کتاب جدید به اتاق، او را بر آشفته میکند، اما باز هم امکان هیچ نوع ارتباطی وجود ندارد؛ در هنگام بازی چیزی عجیب در رفتارش به چشم میخورد، وقتی با خودش تنهایی بازی میکند، جدیتی افراطی دارد؛ به طور مثال بیش از 30 دقیقه با یک کلید برق شکسته بازی میکند.
تا اواسط قرن بیستم هیچ نامی برای اختلالی که هم اکنون عنوان اوتیستیک را به خود گرفته است وجود نداشت؛ اوتسیم یک اختلال رشد مغز است که به وسیله نقص در واکنشات اجتماعی و ارتباطات، رفتارهای تکراری و محدود تا قبل از 3 سالگی، مشخص میشود و روی بسیاری از قسمتهای مغز اثر میگذارد.
اوتیسم یک بیماری به نسبت نادر است، اما نمونههای آن در سراسر جهان دیده میشود، همچنین فاقد الگوی مرتبط با طبقه اجتماعی یا پیشینه تحصیلی است؛ گمان نمیرود این اختلال به دلیل رفتارهای سرپرست کودک ایجاد شود و یا با اصول یادگیری رفتار تبین شود.
انتظار نمیرود که برنامههای درمانی برای اشخاص درخودمانده، این اختلال را مداوا کند، در واقع درمان مشخص شدهای وجود ندارد؛ اما اقداماتی با هدف به حداکثر رساندن سازگاری شخصی طراحی و تدوین میشوند؛ در این رابطه برنامههای روان پویشی و دارو درمانی چندان موثر نبوده اند اما اقدامات فشرده اصلاح رفتار نتایج دلگرم کنندهای به دست آمده است.
اقدامات درمانی به طور فزایندهای بر محور خانواده، تدوین برنامههای آموزش والدین برای توجیه و پرداختن به اختلالات کودک و مشاوره با والدین برای توجه به مشکلات مرتبط با بزرگ کردن کودک درخودمانده استوار شده است.
از اوتیسم چه میدانید؟
غزال زاهد فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در خصوص اوتیسم و راههای درمان آن، اظهار کرد: اوتیسم یک اختلال در مغز است که توانایی برقراری ارتباط، استدلال و تعامل با دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد؛ به عبارت دیگر اختلالات طیف اوتیسم در زمره ناتوانیهای تکاملی هستند.
زاهد بیان کرد: اوتیسم عبارت است از ناتوانی کودک در برقراری ارتباط با مردم یا موقعیتها؛ کودکان اوتیستیک اغلب به عنوان کودکان آرام اشتباه گرفته میشوند زیرا توقعات زیادی از والدین خود ندارند؛ بعد از نوزادی هیج وابستگی نسبت به اشخاص نشان نمیدهند و بر عکس به اشیا مکانیکی وابسته میشوند.
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه داد: اوتیسم به وسیله مجموعهای از علایم تشخیص داده میشود؛ مشخصه اصلی اوتیسم نقص در واکنشات اجتماعی، ارتباطات، توجه محدود شده و رفتارهای تکراری است دیگر مشخصات مثل اختلال در خوردن و غیره برای تشخیص مهم هستند.
وی با بیان اینکه کودکان اوتیستیک فاقد نیرو برای ارتباط هستند، تشریح کرد: صحبت کردن که یک کودک در مراحل اولیه رشد از طریق ایجاد اصوات شروع میکند در کودکان اوتیستیک کمتر به چشم میخورد؛ در کودکان اوتیستیک مسنتر، لالی عاطفی یعنی فقدان کامل تکلم، بسیار عادی است، همچنین تحقیقات نشان داده است که آنان منفیگرا هستند، زیرا پشت خود را به دیگران میکنند یا فعالانه در برابر آنان مقاومت میکنند.
زاهد افزود: آنان روزهای خود را به نحوی میگذرانند که گویی در رویا هستند؛ ممکن است اشیاء مخصوص از قبیل درهای شیشه را ساعتها بچرخانند یا انگشتان خود را به طور پیوسته در برابر صورتشان حرکت دهند.
ویژگیهای شناختی کودکان اوتیستیک
وی بیان کرد: تحقیقات بسیاری در مورد اختلال توجه در کودکان اوتیستیک انجام شده است؛ بسیاری از کودکان اوتیستیک در موقعیت یادگیری تنها به جزء یا نشانهای از مجموع نشانههای موجود در یک محرک توجه یا تمرکز افراطی نشان میدهند؛ حتی آن عده از کودکان اوتیستیک که دارای کنشهای برتر هوشی یا متوسط و نزدیک به متوسط هستند مشکلاتی نیز در جابجایی توجه از یک محرک به دیگری را دارند.
وی با بیان اینکه اینکه اوتیسم افراد را به درجات و اشکال مختلف درگیر میکند، گفت: اوتیسم اغلب به صورت همراه و ترکیب یا اختلالات دیگر دیده میشود، این بیماری در هر سنی میتواند تشخیص داده شود اما منظور از اختلال تکاملی یعنی علائمی که خود را تا 2 سالگی نشان میدهد.
آیا اوتیسم در بارداری قابل تشخیص است؟
این روانپزشک کودک با اشاره به اینکه اوتیسم در بارداری قابل تشخیص نیست، بیان کرد: این اختلال گاهی در شرایط زمینه ژنتیکی خاصی (به طورمثال کودکانی که سندرم داون ، سندرم رت یا بعضی از کودکانی که نشان دهنده اوتیسم هستند) خود را نشان میدهد.
زاهد ادامه داد: با توجه به اینکه آن اختلالات را میتوان در بارداری تشخیص داد، شاید بتوان اوتیسم را هم در شرایط خاصی انجام داد؛ گاهی کودکانی با این سندرمها به دنیا میآیند ولی علائم اتیستیک را ندارند و کودکانی هم مبتلا به اتیستیک هستند که علامت دیگری ندارند، بنابراین میتوان گفت، صرفا اگر علائم اوتیسم همراه با این سندرمهای ژنتیکی خاص باشد، شاید بتوان آن را در بارداری تشخیص داد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: ویژگیهای کودکان اوتیستیک به طور خلاصه عبارتند از اصرار بر یکنواختی و مقاومت در برابر تغییرات، در بیان نیازهای خود دچار مشکل هستند و به جای استفاده از کلمات از اَداها و اشاره استفاده میکنند، تکرار کلمات، خنده نابجا، گریه بی مورد، نشان دادن استرس و نگرانی بی علت، ترجیح میدهند که تنها باشند.
وی با اشاره به اینکه پرخاشگری از ویژگیهای کودکان اوتیستیک است، گفت: به سختی با دیگران رابطه برقرار میکنند، دوست ندارند که کسی را بغل کنند یا اینکه کسی آنها را بغل کند، تماس چشمی ندارند یا اینکه بسیار کم است، با روشهای معمول آموزشی نمیتوانند چیزی بیاموزند، بازیهای غیر عادی انجام میدهند، اشیاء در حال چرخش را دوست دارند و خود نیز سعی میکنند اشیاء را به حالت چرخش در بیاورند، دلبستگی غیر عادی به بعضی از اشیاء پیدا میکنند، از نظر احساس درد حساسیت بالاتر و یا پائین تری نسبت به افراد عادی دارند، در ظاهر از چیزی نمیترسند.
درمان اوتیسم و انواع آن
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد در حالی که هنوز درمان مشخصی برای اوتیسم پیدا نشده است ولی روشهای درمانی مناسبی وجود دارند که با کمک آنها میتوان به این کودکان کمک کرد تا از توانائیهای بیشتری بهرهمند شوند و حتی نمونههایی نیز از بهبود کامل دیده شده است.
وی ادامه داد: این روشهای درمانی علاوه بر اینکه کمک میکنند تا رفتارهای اختلالی کودک کم شوند، همچنین کارهای استقلالی را نیز به کودک میآموزند تا کودک بتواند به طور مستقل نیازهای خود را برآورده کند و به تدریج به یک زندگی عادی برسد؛ از آنجائی که رفتارها و اختلالات در کودکان اوتیستیک بسیار متفاوت و متغیر خواهد بود، تاکنون چندین برنامه درمانی برای آنها مد نظر قرار گرفته است که هر کدام موفقیتهایی نیز به دنبال داشتهاند.
زاهد افزود: در درمان کودکان اوتیستیک باید حتما این مورد در نظر گرفته شود که روش درمان برای هر کودک باید متناسب با تواناییها و شدت اختلالات او برنامه ریزی شود؛ درمانهایی که حول محور کودک اوتیسم قرار دارد، شامل خود کودک اوتسیتیک، والدین او و متخصصان درمانگر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گفت: مسلم است که کودک در واقع نقطهای است که مجموعه برنامه ریزی در حول آن سازمان مییابد و نیازهای وی در زمینه بازپروری، تعیین کننده محتوای برنامههای ویژه خواهند بود ضمن آنکه آماده سازی والدین و نیز روشهای آماده سازی که درمانگران به کار میبندند با چگونگی نیازهای کودک مرتبط هستند.
چه زمانی دارو درمانی را شروع کنیم؟
زاهد با اشاره به اینکه دارو، درمان اصلی اوتیسم نیست، گفت: اختلال اوتیسم را با دارو درمان نمیکنیم؛ دارو زمانی به کار میرود که مشکلاتی وجود داشته باشد و بخواهیم آن را کنترل کنیم، مانند بیقراری، پرخاشگری، تحریکپذیری، رفتارهای تکراری، پرفعالیتی، مشکلات تمرکز و توجه، افسردگی، اضطراب، علائم وسواس و علائم دیگری که در زمینه اختلال اوتیسم ممکن است پیش آید.
وی در خصوص علائم اوتیسم بیان کرد: علائم اولیه شامل مشکلات در ارتباط، تعامل اجتماعی، مشکلات در کلام و برخی رفتار و علاقه مندیهای خاص نامعمول است.
این روانپزشک افزود: کودکان اتیستیک نیاز به مداخلاتی دارند که به لحاظ رفتاری، آموزشی و کسب مهارتهای جدید میتوانیم تغییراتی در آنها به وجود آوریم؛ این برنامهها ساختار یافته است و در اختیار والدین گذاشته میشود، آنها باید در طول هفته به مدت مشخص به صورت فشرده مشارکت داشته باشند، درمان این کودکان ممکن است خانواده، خواهر و بردار را نیز در بر بگیرد.
زاهد یادآور شد: درمان غیردارویی که برای کودکان کاربرد دارد، آموزش مهارتهای زندگی و اجتماعی است که یک فرد مستقل به آن نیاز دارد تا بتوان رفتارهای چالش برانگیز و پرخطر این کودکان را کاهش و توانمندیهایی نظیر مهارتهای اجتماعی، آموزش بین فردی درست و مهارتهای کلامی به لحاظ نیازهای فردی را تقویت کرد.
باشگاه خبرنگاران
منبع: ساعت24
کلیدواژه: بیماری کودکان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۱۷۴۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.