Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شبکه خبر»
2024-04-30@20:20:21 GMT

نخستین پرواز زائران به حج 1440

تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۲۱۲۳۵

با پرواز نخستین کاروان حجاج بیت الله الحرام، روند عزیمت زائران خانه خدا به سرزمین وحی از امروز آغاز می شود. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر،  عزیمت ۸۶ هزار و ۵۰۰ زائر ایرانی خانه خدا از امروز با انجام نخستین پرواز حجاج آغاز می شود. اعزام زائران تا 14 مرداد ادامه می یابد و 26 مرداد نخستین پرواز بازگشت انجام خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 بر اساس برنامه ریزی سازمان حج و زیارت تا 17 شهریورماه پروازهای بازگشت حجاج خاتمه می یابد. این فریضه سرنوشت ساز امسال هم بری از گرایش ها و تعاملات دنیوی و فراتر از گفتار و رفتار مدعیان روشنفکری انشاالله گامی در مسیر اعتلای اسلام خواهد بود.  
حج؛ آهنگ، قصد، یعنی حرکت و جهتِ حرکت نیز هم. همه چیز با کندن تو از خودت از زندگی‌ات و از همه علقه‌هایت آغاز می‌شود. مگر نه در شهرت ساکنی؟ سکونت، سکون؟ حج، نفی سکون، زندگی چیزی که هدفش خودش است یعنی مرگ، نوعی مرگ که نفس می‌کشد، مرگی جاندار، زیستنی مرداری، بودنی مردابی.

حج: جاری شو!

زندگی، حرکتی دوری، بروی باطل، آمد و رفتی تکراری و بیهوده؛ کار اصلی؟ پیر شدن؛ نتیجه واقعی؟ پوسیدن. نوسانی یکنواخت و ابلهانه. شکنجه‌ای سیزیف‌وار. روز، مقدمه‌ای بر شب، شب، مقدمه‌ای بر روز و سرگرم بازی خنک و مکرر این دو موش سیاه و سفید که ریسمان عمر را می‌جوند و کوتاه می‌کنند تا مرگ.

زندگی؟ تماشایی، و تماشای صبح و شام‌های بی‌حاصل، بی‌معنی، یک بازی روزمره و بی‌انجام، وقتی نداری، همه رنج و تلاش و انتظار، وقتی می‌یابی و می‌رسی، هیچ، پوچ، فلسفه عبث، نیهیلیسم!

و حج، عصیان تو از این جبر ابلهانه، از این سرنوشت ملعون سیزیفی، برون رفتن از نوسان، تردید و دور زندگی، تولید برای مصرف، مصرف برای تولید.

حج، بودن تو را که چون کلافی سر در خویش گم کرده است، باز می‌کند. این دایره بسته با یک نیت انقلابی باز می‌شود، افقی می‌شود، راه می‌افتد، در یک خط سیر مستقیم، هجرت به سوی ابدیت. به سوی دیگری، به سوی او!

هجرت از خانه خویش به خانه خدا، خانه مردم! و تو، هر که هستی، که ای؟ انسان بوده‌ای، فرزند آدم بوده‌ای، اما تاریخ، زندگی، نظام ضدانسانی اجتماع، تو را مسخ کرده است. الینه کرده است. از خودت، آن خود فطری‌ات، به در برده است. بیگانه کرده است. در عالم ذر انسان بودی، خلیفه خدا بودی، هم‌سخن خدا بودی، امانتدار خاص خدا بودی، خدای طبیعت بودی، خویشاوند خدا بودی، روح خدا در تو دمیده بود، دانش‌آموز خاص خدا بودی، تمامی نام‌ها را خدا به تو آموخته بود، خدا قلم به تو آموخت، خدا بر شباهت خود، تو را ساخت. تو را که ساخت، به آفریدگاری خود آفرین گفت. تو را که ساخت برپا داشت، تمامی فرشتگان را، فرشتگان دور و نزدیکش را همه در پای تو افکند، همه را در بند تسلیم تو آورد، زمین و آسمان و هر چه را که در آن است به دستهای توانای تو سپرد. نزد تو آمد، امانت خاص خود را بر دوش تو نهاد، با تو پیمان بست و به زمینت آورد و خود در فطرتت نشست و با تو همخانه شد و در انتظار تو ماند تا ببیند که چه می‌کنی؟

و تو، جاده تاریخ را پیش گرفتی، به راه افتادی، کوله‌بار امانت خدا بر دوشت، پیمان خدا در دستت، نام‌ها که خدا به تو آموخت در دلت و روح خدا در کالبدِ بودنت و...، عصر، تمامی سرمایه‌ات و تو، کارت؟ همه از سرمایه خوردن! پیشه زندگی‌ات؟ زیانکاری، نه زیان در سود، زیان در سرمایه؛ خسران! و به عصر سوگند که انسان هر آینه در زیانکاری است، و نامش زندگی کردن! و تو، تا حال چه کرده‌ای؟ زندگی کرده‌ای!

-چه در دست داری؟

-سال‌ها که از دست داده‌ام!

و چه شده‌ای؟ ای بر سیمای خداوند! ای مسئول امانت او، ای مسجود ملائک او، ای جانشین الله در زمین! در جهان!

شده‌ای پول، شده‌ای شهوت، شده‌ای شکم، شده‌ای دروغ، شده‌ای درنده، دد، شده‌ای پوک، پوچ، خالی! یا نه، پر از لجن و دگر هیچ! که در آغاز کالبدی بودی مرداری، لجنی، حمأ مسنون، گل بدبوی و پلید! و خدا در این تو، روح خویش را دمید! کو آن روح؟ روح اهورایی، جان خداوند! ای زاغ لجن‌خوار از این مرداب وجودی‌ات به در آی، از این لجنزار زیستنت، ناگهان خود را به ساحل افکن، ای کالبد عفن، ای جنازه لجن! از این شهر و باغ و آبادی که به ننگ آغشته، سر به صحرای آفتاب جزیره نِه، بر کویری از رملستان تافته و خشک، در زیر آسمانی که وحی می‌بارد، رو به سوی خدا کن، ای نی خشک و زرد و پوک، بنال، از غربت، از تبعید، از بیگانگی؛ ای ابزار شور و شادی بیگانه‌ها، دشمن‌ها! ای بر لب‌های دیگران ترانه‌ساز، آهنگ نیستان خویش کن!

موسم:

اکنون، هنگام در رسیده است، لحظه دیدار است، ذی‌حجه است، ماه حج، ماه حرمت؛ شمشیرها آرام گرفته‌اند و شیهه اسبان جنگی و نعره جنگجویان و قداره‌بندان در صحرا خاموش شده است. جنگیدن، کینه ورزیدن و ترس، زمین را، مهلت صلح، پرستش و امنیت داده‌اند، خلق با خدا وعده دیدار دارند، باید در موسم رفت، به سراغ خدا نیز باید با خلق رفت. صدای ابراهیم را بر پشت زمین نمی‌شنوی؟ دکتر شریعتی

منبع: شبکه خبر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irinn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبکه خبر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۲۱۲۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نمایش کولبران برای نخستین بار در تلویزیون

تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 7 در بخشی از سریال نون خ 5 ساخته سعید آقاخانی برای نخستین بار کولبران در تلویزیون در قالب یک مجموعه نمایشی، نشان داده شده‌اند و سختی کاری که می‌کنند، به تصویر کشیده شد. این سکانس‌ را می‌بینید.

دیگر خبرها

  • اعزام زائران خانه خدا پس از «۹ سال انتظار»
  • لغو پرواز مشهد تهران / علت چه بود؟
  • نخستین نشست سخنگوی جدید قوه قضاییه آغاز شد
  • نمایش کولبران برای نخستین بار در تلویزیون
  • اولین پرواز شهرکرد به عسلویه انجام شد
  • پرواز شهرکرد به عسلویه برقرار شد
  • انفجار در پارک پرواز تبریز/ ۴ نفر مصدوم شدند
  • انفجار در پارک پرواز تبریز
  • (ویدئو) اولین پرواز مسافربری خودروی پرنده در جهان
  • تفال به حافظ یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ به جان او که گرم دسترس به جان بودی...