جنایت خونین بر سر یک دختر
تاریخ انتشار: ۱۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۲۲۲۵۸
خراسان نوشت: مرد زخمی ادعا کرد دو مرد و یک زن برای فروش گوشی موبایل به خانهمان آمدند که ناگهان دو جوان به سمت ما حمله کردند و پس از درگیری و زخمی کردن من و دوستم به سرقت گوشی موبایل اقدام کردند و پا به فرار گذاشتند.
هنوز سرنخی از این اقدام وحشتناک به دست نیامده بود که خبر رسید مرد جوان از کما به کام مرگ فرو رفته است و پلیس با یک جنایت خونین مواجه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تیمی از ماموران مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز وارد عمل شدند و این بار از شاهد جنایت داستان دیگری شنیده شد. پسر جوان ادعا کرد عاملان جنایت نقاب داشتند و هیچ شناختی از آن ها ندارد. همین دروغ کافی بود تا مردجوان بازداشت شود و ماموران در شاخه دیگری در بررسی دوربینهای مداربسته خیابان چالوس دو مرد را که از مجرمان حرفه ای هستند شناسایی کنند. خیلی زود مخفیگاه مردان شرور شناسایی شد و کارآگاهان روز چهارشنبه پنج تیر در دو عملیات همزمان شهاب و رضا را دستگیر کردند.
گفت وگو با قاتل عاشق پیشه
شهاب 27 ساله که به قول خودش بیماری اعصاب و روان دارد و همه این اتفاقات به خاطر عشق و غیرتی شدنش رخ داده است در آرامش کامل از جزئیات قتل مرد جوان حرف میزند و تاکید میکند نمیداند ضربه مرگبار را چه کسی زده است.
ازدواج کرده ای؟
نه، ولی عاشق یک دختر جوان هستم که زندگی ام را به پایش ریختم اما او مرا تنها گذاشت و رفت.
چند سال است که نرگس را میشناسی؟
نزدیک دو سال است که با هم آشنا شدیم و من عاشقانه او را دوست دارم تا این که از 20 روز پیش از او بی خبر شدم و وقتی بازگشت نمی دانستم شوهر کرده است.
ازدواج کرده بود؟
خبر نداشتم ولی بعد از این اتفاقات شنیدم که نرگس در این مدت ازدواج کرده است، شنیدم آن 20 روزی که با هم قهر بودیم با یک مرد که 20 سال از خودش بزرگ تر است ازدواج کرده است اما من بی اطلاع بودم.
قصد ازدواج داشتی؟
بله، بارها نرگس را از پدرش خواستگاری کردم هر چیزی میخواست برایش فراهم میکردم. باور کنید وقتی نرگس را میدیدم به آرامش میرسیدم.
سابقه داری؟
بله، به خاطر مواد، درگیری و سرقت دستگیر شدم و زندان رفتم.
اعتیاد؟
به هروئین و شیشه اعتیاد دارم.
جای پدر نرگس بودی حاضر بودی دخترت را به فردی مثل خودت بدهی؟
نه، ولی من عاشق بودم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
قتل.
چرا قتل؟
من قصد کشتن نداشتم.
چطور رخ داد؟
بعد از 20 روز وقتی با نرگس آشتی کردم و به خانهام آمد ادعا کرد که قصد دارد گوشی موبایلش را بفروشد به همین دلیل با محمد تماس گرفتم و قرار شد گوشی را به خانهاش ببرم، وقتی با نرگس وارد خانه شدیم محمد و دوستش که مراد نام داشت داخل خانه بودند که گوشی را به آن ها نشان دادم که ادعا کردند گوشی را نمیخواهند و از خانه خارج شدیم. وقتی به خانه بازگشتیم دیدم نرگس کمی آشفته است که علتش را جویا شدم ، گفت که وقتی در حال نشان دادن گوشی موبایل بودم مراد نگاههای سنگینی به او کرده است.
همان جا تصمیم به قتل گرفتی؟
نه، کمی آشفته بودم تا این که موبایلم زنگ خورد و محمد با لحن بد خواست تا او را با یک دختر شبیه نرگس آشنا کنم که با هم رابطه داشته باشند، وقتی حرف هایش را شنیدم عصبانی شدم و از یک طرف نرگس مرا بیشتر تحریک میکرد تا این که تصمیم گرفتم محمد و مراد را ادب کنم به همین دلیل با رضا تماس گرفتم و وقتی او ماجرا را شنید بی صبرانه به خانه آمد و همگی به خانه محمد رفتیم.
محمد میدانست چه تصمیمی داری؟
نه، ابتدا من و نرگس وارد خانه شدیم، رضا جلوی در مانده بود که پس از دقایقی نرگس در را برای رضا باز کرد. وقتی رضا وارد شد به سراغ محمد رفت و من هم به سراغ مراد رفتم و آن ها را به باد کتک گرفتیم تا این که دیدم محمد یک کاتر دستش گرفته است و به سمت گردن رضا پرت میکند در این صحنه مراد را گرفتم که فرار نکند و با یک دست به کمک رضا رفتم که ناگهان محمد پا به فرار گذاشت.
محمد به قتل رسید؟
نه، محمد را تعقیب کردم و در راهپله برای این که از خانه خارج نشود و شلوغ نکند یک ضربه چاقو به پهلویش زدم و در ادامه رضا، مراد و نرگس به حیاط خانه آمدند که مراد یقه مرا گرفت و محمد توانست از خانه خارج شود و با درخواست کمک، مردم را صدا میزد که پا به فرار گذاشتیم.
ضربه مرگبار را چه کسی زد؟
من در صحنه درگیری با مراد چاقو نداشتم و رضا خودش گفت که با چاقو چند ضربه به سر مراد زده است به حدی که چاقو یک بار داخل سرش گیر میکند وآن را بیرون میکشد.
فکر میکردی مراد کشته شود؟
من فقط شنیدم مراد به کما رفته است ولی فکر نمیکردم فوت کند.
نرگس کجا رفت؟
آن روز نرگس قسم خورد که اگر هم مراد کشته شده باشد مرا تنها نمیگذارد و تا آخر عمر کنارم است اما فردای آن روز از بچه های محل شنیدم که نرگس شوهر دارد، شوکه شدم و رفتم شارژ تلفن بخرم که با شوهرش تماس بگیرم اما وقتی به خانه بازگشتم دیدم نرگس فرار کرده است و دیگر هیچ خبری از او ندارم.
چه حسی داری؟
من قصد کشتن نداشتم و نمی دانم مراد با ضربه چاقوی چه کسی کشته شده است اما در کل به دلیل عشقم و خیانتی که به من شد شکست خوردم و همه زندگیام را از دست دادم.
تا حالا به خودکشی فکر کردی؟
بله، چند بار دست به خودکشی زدم اما زنده ماندم و آخرین بار وقتی شنیدم مراد در کماست یک قرص برنج همراهم بود و تصمیم داشتم اگر فوت کرد و پلیس به سراغم آمد دست به خودکشی بزنم اما نشد و نتوانستم خودکشی کنم.
آزاد شوی دوباره به سراغ نرگس میروی؟
نه، یک بار چنین عشقی را تجربه کردم و نتیجهاش این زندگی شد و دیگر کاری به او ندارم.
چطور وارد دنیای تبهکاری و اعتیاد شدی؟
نمیدانم، بیماری روحی و روانی دارم.
چرا نرگس مانع درگیریتان نشد؟
نرگس وقتی میدید من دست بزن دارم و میتوانم حق خودم را بگیرم لذت میبرد.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۲۲۲۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دومین برد متوالی نساجی با ساکت/ ذوبآهن باز هم در خانه شکست خورد
آفتابنیوز :
دیدار تیمهای ذوب آهن و نساجی مازندران از هفته بیستوپنجم رقابتهای لیگ برتر ایران از ساعت ۱۸:۱۵ دقیقه در ورزشگاه فولادشهر برگزار شد و در نهایت با برد نساجی به پایان رسید.
در نیمه اول در دقایق ابتدایی بازی منصور باقری با یک شوت پرقدرت توانست دروازه تیم میزبان را باز کند. در دقیقه ۳۷ امیرحسین سام دلیری با یک ضربه سر توانست گل دوم تیمش را به ثمر برساند تا خیال هواداران نساجی در نیمه اول راحت شود و نیمه اول به سود میهمان به پایان برسد.
در نیمه دوم موقعیت جدی روی دروازه تیمها ایجاد نشد و در نهایت ۹۰ دقیقه تلاش، بازی به سود شاگردان ساکت الهامی به اتمام رسید.
ذوبآهن با این شکست ۳۳ امتیازی شد و در رده هشتم ایستاد و نساجی با این برد ۲۲ امتیازی شد و در رده سیزدهم قرار گرفت.
ترکیب ابتدایی ذوب آهن:
پارسا جعفری، حسین رنگرز، محمد قریشی، کمال کامیابینیا، سعید کریمی، ارشیا سرشوق، محسن آذرباد، علی مصلح، حسین اسلامی و فردین یوسفی
سرمربی: محمد ربیعی
ترکیب نساجی مازندران :
لوآن پولی، وحید محمدزاده، امیرحسین سامدلیری، امیرمهدی جانملکی، سعید بیگی، سعید آقایی - منصور باقری - سیدمحمدرضا حسینی، محمدرضا عباسی، فرزاد زامهران و محمد عباسزاده
سرمربی: ساکت الهامی
منبع: خبرگزاری ایرنا