میرکوشش:«تحریکِ مهندسی شده»، ابلاغ کاخسفید به مطبوعات/ مسئولان در جاده تیم امنیتیِ ترامپ حرکت نکنند/ به دنبال خنثیسازی جنگ نامتعادل باشیم
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۳۴۴۸۶
«امیرهوشنگ میرکوشش» تحلیلگر مسائل آمریکا در تشریح ابعاد سیاست هدفمند آمریکا برای تحریک ایران در عرصه هستهای در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: چندین ماه است که شاهد اتخاذ سیاست تلفیقی جدید از سوی ایالات متحده در مواجهه با ایران هستیم که پس از تعدیل تعهدات تهران در برجام این سیاست که مبنی بر تحریک هدفمند است، شیب صعودی به خود گرفته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: ایالات متحده برای اجرا کردن این سیاست علیه تهران از دو عنصر نخبگان و رسانه بهره میبرد؛ به عبارتی دیگر واشنگتن بر اساس سیاستهای مشخص خود علیه تهران، با تلفیق رسانه (اعم از مکتوب و غیرمکتوب) و تحلیلهای جهتدارِ نخبگان سیاسی، اقتصادی و نظامی در حال تحریک تهران به نفع خود است که متاسفانه در داخل کشورمان نه تنها اصحاب و مدیران رسانه بلکه نخبگان و حتی مقامات کشورمان نسبت به این موضوع اطلاع چندانی ندارند و اساساً بیتفاوت هستند. برای فهم بهتر سناریوی آمریکاییها باید به یک نمونه کمسابقه اما بسیار مهم اشاره کنم. چند روز پیش (اول جولای ۲۰۱۹) مقاله تحلیلی به قلم «جان مرشایمر» در روزنامه نیویورک تایمز به رشته تحریر درآمد که بسیار مهم و دارای نکات عمیقی است که دقیقاً راهبرد تحریک ایران به نفع آمریکا را بازگو میکند. شاید برای بسیاری از مخاطبان شما مرشایمر ناشناخته باشد اما او یکی از نظریهپردازان کلیدی ایالات متحده به شمار میرود که نظریه نوواقعگرایی تهاجمی را مطرح کرده و از این جهت مقاله مذکور اهمیت دارد. او در این مقاله به صورت کاملاً عجیب اظهار میکند این تهدید هستهای به شمار نمیرود و در ادامه آن دولت ایالات متحده را مسئول وضع موجود میداند.
«جنگ نامتعادل، تئوری مرکب علیه ایران»
این استاد دانشگاه افزود: مرشایمر در بخش دیگری از مقاله خود ایران را منشاء تروریسم نمیداند و اتفاقاً عربستان سعودی را مبداء و منشاء تروریسم میداند. در جایی دیگری صراحتاً اعلام میکند که ایران تهدید نیست و اشاره میکند که برای بازگرداند تهران به مسیر اصلی باید مولفههای دیگری را جایگزین کنیم تا در نهایت بتوانیم ایران را کنترل کنیم. اینها بخشی از مقاله «جان جوزف مرشایمر» است و برای کسانی که ایشان را به خوبی میشناسند کاملاً تعجبآور است که چرا او اینگونه سخن گفته است!؟ برای تحلیل این موضوع و سناریویی که پیشتر به آن اشاره کردم باید نیمنگاهی به نظریه «جنگهای نامتعادل» بیاندازیم که به صورت کلی هیچ ارتباطی با جنگهای نامتقارن ندارد و یک نظریه کاملاً جدا به شمار میرود. در این نظریه که از سوی دکتر مهدی مطهرنیا مطرح شده آمده است که در کنار قدرت بزرگ، یک قدرت منطقهای یا متوسط وجود دارد و در این میان «قدرتمندسازی رسانهای» از سوی قدرت بزرگ انجام میشود که بیشتر مجازی است.
میرکوشش با اشاره به ماهیت قدرتمندسازی رسانهای تصریح کرد: بطن این قدرتمندسازی رسانهای را بزرگنمایی تشکیل میدهد که از رسانهها به ورطه اجرایی و عملیاتی در میآید. به عنوان مثال ایالات متحده بارها اعلام میکند که مورد تهدید قرار گرفته اما از ایران به صورت مستقیم نام نمیبرد ولی کمی بعد میبینیم که در دکترین ترامپ، برای اولین بار ۱۷ بار از نام دشمن برای ایران استفاده میشود. این بدان معنی است که یک روندسازی فکری علیه تهران در فضای سیاسی و مجازی ایجاد شده است. از این جهت به نظرم هدف شخصی مانند مرشایمر از برجستهسازی قدرت ایران در همین راستا، معنا پیدا میکند؛ به صورتی که مرشایمر این پیام را به جامعه ملل و حتی شرکای ایالات متحده مخابره میکند که ایران، قطب مهم منطقهای به حساب میآید و از این جهت رسانههای آمریکا هم این پیام را با صدای بلند منتشر میکنند.
«مسئولان مراقب باشند در سناریوی آمریکا بازی نکنند»
وی اضافه کرد: به موازات این موضوع میبینیم که تحریمها و همچنین اجماع منطقهای و اروپایی علیه ایران در دستور کار آمریکا قرار میگیرد و با هم پیوند میخورد و اینجاست که رسانه وظیفه بزرگنمایی آن به نفع خود را دارد که میتواند سایه جنگ را بر سر ایران بیاندازد. برای اثبات این موضوع اگر کمی به رفتار ترامپ در اجلاس جی۲۰ توجه کنیم میفهمیم که او خیلی راحت در حال اجماعسازی است؛ به عنوان نمونه خیال ترکیه را از بابت تحریمها راحت میکند و تعرفههای چین را قطع میکند و در نهایت به صورت غیرمنتظره وارد کرهشمالی میشود. او حتی با مرکل و مکرون خوش و بش میکند که دقیقاً حاکی از اجماعسازی و بزرگنمایی آن از طریق رسانه است. طبیعی است که در این مسیر برای جهت دادن به این رویدادها اشخاصی مانند مرشایمر وارد میدان میشوند.
این پژوهشگر مسائل بینالملل با بیان اینکه در داخل کشورمان باید نسبت به این مسائل پدافند مجازی و حقیقی صورت بگیرد، گفت: آنچه در وضعیت فعلی در داخل ایران باید مورد نظر مسئولان باشد این است که هرگونه اظهارنظر تند و بیاساس باعث تقویت جنگ نامتعادل علیه ما میشود که مسائلی از جمله برجستهسازی سیاست غنیسازی میتواند این روند را به ضرر ما سرعت ببخشد. معتقدم تنها راه برون رفت این است که وارد جادهای که ترامپ و تیم امنیتی - رسانهای او احداث کردهاند نشویم؛ چراکه آنها دقیقاً با سناریوهای مشخص و تبدیل آن به یک پیام همهگیر (اما جهتدار) درصدد ضربه وارد کردن به ما از راه تحریک تهران در مسائل هستهای، نظامی و سیاسی هستند. یکی دیگر از راهکارهای اصلی ورود به مذاکرات با تعیین شروط از پیش تعیین شده خواهد بود.
«کدهای فریب و مهندسی افکار را جدی بگیریم»
وی افزود: اساس جنگ نامتعادل این است که قدرت بزرگ از اقدام رسانهای به عنوان یک رکن اصلی بهره میبرد و پس از آن در مرحله بعد، جنگ روانی تمام عیار را در دستور کار خود (علیه هدف) قرار میدهد. در این مرحله نوبت به اخلال در سیاستگذاری هدفمند کشور حریف میرسد که باید آن را مرحله دوم عنوان کرد. تمام این مراحل در نهایت برای مرحله نهایی (مرحله سوم) یا همان برخورد سخت (جنگ نظامی) تدارک میبیند و من بر این عقیدهام که سناریوی ایالات متحده با به میدان کشیدن امثال مرشایمر، آرام آرام وارد مرحله سوم شده است. از این منظر سیاستمداران ما باید در مسیری حرکت کنند که در «جاده مهندسی شده» آمریکا قرار نگیرند و همچنین اسیر جنگ روانی آنها نشوند.
میرکوشش خاطرنشان کرد: ایالات متحده به دنبال آن است تا ایران را از طریق همین سناریوی تلفیقی، به حد جنون و عصبانیت برساند و ساختار تصمیمگیری ما را با ارائه دادههای هدایت شده به اشتباه بیاندازد. اینکه برخی از مقامات یا تحلیلگران چنین مقالههای جهتداری را به عنوان «سندِ اعتراف آمریکا به قدرت هستهای ایران» یا «اعتراف نخبگان آمریکا به مقصر بودن ترامپ در به وجود آوردن وضعیت موجود» را در سخنرانیهای رسمی یا تصمیمسازیهای سیاسی مورد استناد قرار میدهند، دقیقاً بازی کردن در زمین واشنگتن تلقی میشود. تصمیمسازان و نخبگان ما باید آرامش را به جامعه بازگردانند؛ چراکه متاسفانه این سناریوهای مهندسی شده از سوی آمریکا توسط رسانههای ما ترجمه شده و به افکار عمومی القاء میشود تا در نهایت بتوانند جو را متشنج کنند.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در پایان در پاسخ به این سوال که چه راهکاری برای مقابله با این سناریوها در وضعیت فعلی وجود دارد، گفت: واقعیت این است که ایالات متحده قصد دارد با این خط رسانهای که بسیار روی آن فکر شده، دادههای غلط را به کشورمان تزریق کند و سپس منتظر میماند تا جمهوری اسلامی عکسالعملی که آنها به دنبالش هستند را از خود نشان دهد. همانطور که گفتم این جاده یک مسیر بسیار خطرناک و تلهگذاری شده است که اگر حواسمان نباشد به راحتی در زمین آمریکاییها بازی خواهیم کرد. بر این عقیدهام که باید چندین تیم مرکب ار متخصصان روابط بینالملل خبرگانِ رسانه و همچنین تحلیلگران و سیاستمدارن واقع گرا (نه شعارگرا) دور یکدیگر جمع شوند تا بتوانند در مقابل سیاستگذاری جهتدار (همانند مقاله مرشایمر و بسیاری دیگر) در جهت خنثیسازی اهداف ایالات متحده برای کشاندن ایران به جنگی برخواسته از تئوری جنگهای نامتعادل گام بردارند.
منبع: ایلنا
کلیدواژه: اجلاس جی۲۰ دونالد ترامپ جان مرشایمر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۳۴۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی ابعاد سفر گروسی به ایران/ حل چالش موضوع بازرسان/ خنثیسازی سیاست هدفمند تبلیغاتی
به گزارش خبرآنلاین به نقل از ایرنا برگزاری اولین کنفرانس بینالمللی علوم و فنون هستهای در شهر اصفهان همزمان با سفر «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران در روزهای ۱۸ و ۱۷ اردیبهشت ماه و همچنین دیدار وی با مقامات کشورمان در تهران از جمله تحولات مهم در روند فعالیتهای هستهای کشور است که محل بروز دیپلماسی هدفند دولت سیزدهم قرار گرفته است؛ امری که نشان میدهد ایران توانسته دیپلماسی هستهای خود با آژانس را همپای سیاست خارجی منطقه ای پیش براند.
قضاوتی که شاید به میزان قابل توجهی حاصل این اتفاق باشد که در طول ماههای پس از آغاز نبرد «طوفان الاقصی»، اخبار حوزه دیپلماسی هستهای زیر سایه خبرهای مربوط به اوج گیری تنش سیاسی و نظامی تهران و تل آویو قرار داشته و برای بازتاب در رسانههای جهان، کمتر فرصت یافته است. این امر امکانی را برای شماری از محافل غربی-صهیونیستی فراهم کرد تا در ادعایی واهی از کوتاه شدن زمان گریز هستهای ایران سخن بگویند و مدیر کل آژانس را برای پیگیری این اتهام بدون سند، تحت فشار مضاعف قرار دهند. چنانکه آخرین نشست شورای حکام آژانس در اسفندماه سال گذشته به محملی برای تکرار ادعاهای پرشمار علیه ایران تبدیل شد و «گروسی» انتقاداتی را پیرامون چندین مساله اختلافی از حل و فصل نشدن موضوع ۲ مکان ادعایی گرفته تا مجوز بازرسان و ممنوعیت های دوربین های آژانس متوجه تهران کرد.
همکاری بر اساس بیانیه سال ۱۴۰۱
با این وجود، نگاهی به رویکرد مقامهای ایرانی پیش و پس از تندتر شدن مواضع آژانس، قضاوت درباره سیاست مسالمتآمیز تهران در تعامل با مقامهای این نهاد بین المللی را در بوته آزمون میگذارد. این مهم را محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی چند روز پیش مورد توجه قرار داد و سفر قریبالوقوع مدیر کل آژانس به ایران را فرصتی برای ابهام زدایی از موارد مطروحه پیرامون مسائل اختلافی ایران و آژانس خواند و در عین حال مبنای همکاری جاری دو طرف را همچنان از بیانیه سال ۱۴۰۱ متاثر دانست.
این بیانیه که «گروسی» چندی پیش، اجرای مفاد آن را مورد تردید قرار داد، در پی سفر او در اسفندماه سال ۱۴۰۱ به تهران منتشر شد که بر مبنای آن، ایران و آژانس ذیل موافقتنامه جامع پادمانی، روند حلوفصل مسائل اختلافی مربوط به ۴مکان ادعایی شامل سایت «جابرابن حیان کرج»، «مریوان»، ورامین (تورقوزآباد) و سایت «شیان» و همچنین نحوه راستیآزمایی آژانس بر اساس ملاحظات جاری را در قالب یک نقشه راه ترسیم کردند.
این در حالی بود که کمی پیش از صدور این بیانیه، پرونده اختلاف بر سر سایت «جابرابن حیان کرج» در ایستگاه آخر قرار گرفته بود و کمتر از ۳ ماه بعد از این بیانیه یعنی در خرداد ماه سال ۱۴۰۲ نیز پرونده سایت «مریوان» بسته شد تا شمار موضوعات بر سر مکانهای مورد ادعا از ۴پرونده به ۲پرونده ادعایی مرتبط با کشف ذرات اورانیوم غنیشده در «تورقوزآباد» و «ورامین» کاهش پیدا کند.
حل چالش موضوع بازرسان
حضور «گروسی» در ایران همچنین فرصتی را برای این مهم فراهم می کند تا دو طرف دغدغههای خود پیرامون موضوع بازرسان آژانس را با یکدیگر در میان بگذارند. مدیر کل در حالی روی خود را از تصمیم سال گذشته ایران مبنی بر عدم صدور مجوز به چند بازرس اروپایی آژانس برگردانده و آن را منافی روند راستی آزمای آژانس می خواند که از مجموع ۴۰۰ بازرس آژانس، حدود ۱۲۰ بازرس در چارچوب موافقت نامه جامع پادمانی برای بازرسی و راستیآزمایی فعالیت های هستهای به کار گرفته شدهاند و با کمترین ممانعتی از سوی سازمان انرژی اتمی جهت فعالیت های راستی آزمایی خود مواجه نیستند. از این رو فعالیت حدود یک سوم کل تعداد بازرسهای آژانس در ایران نمیتواند مغایرتی با کارکرد این نهاد نظارتی در بررسی فعالیتهای صنعت هستهای کشور داشته باشد.
خنثی سازی سیاست هدفمند تبلیغاتی
بنابراین در چنین شرایطی که محافل غربی- اسرائیلی سیاست تبلیغاتی هدفمندی را برای تدارک یک جنگ دیپلماتیک فرسایشی میان تهران و وین در پیش گرفته اند، گفتوگوی چهره به چهره مقامهای ایران و آژانس و برگزاری کنفرانس بین المللی اصفهان می تواند، به یکی از مجموعه فاکتورهای موثر در پیشبرد تعامل سازنده تهران و آژانس و پذیرش خواستها و خط قرمزهای ایران در جریان این همکاری تبدیل شود و حتی مذاکرات رفع تحریمها را نیز متاثر از خود سازد؛ امری که در ادامه نشان از این واقعیت دارد که جمهوری اسلامی ایران اجرای راهبرد صلح آمیز هستهای خود را صرفا با هدف تحقق نیازهای ملی و با تکیه بر قوانین و استانداردهای آژانس ذیل سرفصل مفهوم پادمان هستهای و موافقتنامه «ان پی تی» پیش میراند.
311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903001