صوفیزاده از خط قرمزم عبور کرد/ نوک پیکانش را اشتباه گرفت!
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۵۳۸۱۸
به گزارش خبرنگار مهر، شهرزاد مظفر، سرمربی سابق تیم ملی فوتسال زنان پس از کسب عنوان قهرمانی در آسیا در حالی که دیگر خبری از اردوهای تیم ملی نبود و حتی تیمی برای حضور در رقابتهای لیگ برتر نداشت مجبور به ترک ایران شد و به درخواست کویت پاسخ مثبت داد.
لیلا صوفی زاده نایب رئیس فدراسیون در مصاحبهای علیه سرمربی سابق صحبتهایی را مطرح کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهرزاد مظفر در گفتگو با خبرنگار مهر، در واکنش به صحبتهای نایب رئیس فدراسیون فوتبال بانوان گفت: مصاحبه لیلا صوفی زاده بسیار ناراحت کننده است، مخصوصاً بخشهایی از آنکه راجع به من گفته شده. شاید از زمانی که از ایران خارج شدم به تعداد انگشت شمار و در حد سه یا چهار مصاحبه انجام دادهام، طبیعی است وقتی از من راجع به حضورم در این کشور سوال پرسیده میشود باید پاسخ دهم.
* از خط قرمزهایم عبور کرد
سرمربی اسبق تیم ملی در ادامه تاکید کرد: هرگز در مصاحبهها پاسخ کسی را ندادهام و نمیخواهم در رسانه یک دوئل ایجاد کنم که جواب کسی را بدهم اما صوفی زاده از خط قرمزهای من عبور کرده است چرا که راجع به کشورم، ایران و ایرانی که همگی خط قرمز مان هست صحبتهایی را به زبان آورده و من را زیر سوال برده است.
* ۲۵ سال خاک ورزش مملکتم را خوردهام
وی افزود: از ۱۶ سالگی در ورزش این مملکت حضور داشتم، حدود ۱۲ سال در تیم ملی والیبال به عنوان بازیکن شرکت کردهام، ۵ سال به عنوان سرمربی فوتبال و ۵ سال به عنوان سر مربی فوتسال د ر مقاطع مختلف حضور داشتم، در تمام این سالها در مسابقات باشگاهی هم کار مربیگری انجام دادهام و پیوسته نزدیک به ۲۵ سال است که خاک ورزش مملکت را خوردهام و حتی یک روز بیکار ننشستهام. در این سالها هم در فوتبال و هم در فوتسال افتخارآفرینی کردهام.
* قربانی شدم
مظفر در ادامه اظهار داشت: من علاقهای به خروج از کشور و آمدن به کویت نداشتم و هیچ گاه دلم نمیخواست از خاکم دور باشم، صوفی زاده این را بداند که شاید برای خیلیها این یک آرزو باشد. اما حضور در کویت ایده آل من نبوده است
* مبلغ قرار دادم را بگویند تا معنی هنگفت را متوجه شوم
شهرزاد مظفر با اشاره به صحبتهای صوفی زاده درباره قرارداد هنگفت او در کویت خاطرنشان کرد: کدام قرارداد هنگفت؟ صوفی زاده تا چه اندازه از جزییات قرارداد من آگاهی دارد؟ مبلغ قرارداد من را اعلام کند تا بلکه من نیز معنی هنگفت را متوجه شوم، اگر نصف همین پول یا حتی یک سوم آن را در ایران دریافت میکردم هرگز حاضر به حضور در کویت نمیشدم. من دوست داشتم برای دخترانم و برای کشورم کار کنم و تمام انرژی خود را در خاک ایران بگذارم. من نمیتوانستم با اندک مبلغی که در ایران دریافت میکنم پاسخگوی زندگی ام باشم. صوفی زاده تصور کرده من برنده این ماجرا هستم، در حالی که اینطور نیست چون دوست داشتم در کشورم باشم. اگر نصف این قرارداد را میگرفتم از کشور خارج نمیشدم.
* چرا در زمان عصبانیت نوک پیکان را به سمت من گرفته است؟
او در ادامه به این بخش از صحبتهای صوفی زاده اشاره کرد که خاک کویت را به رخ ایران کشیده است، گفت: من در کدام مصاحبه چنین کاری را انجام دادم، چرا صوفی زاده زمانی که عصبانی میشود نوک پیکان را به سمت اهداف غلط میگیرد؟ چرا حال که برخی از رسانهها گزارشهایی را علیه او منتشر کردهاند صوفی زاده پیکان حملاتش را علیه من گرفته است؟ چرا با آبروی دیگران بازی میکند؟ او چگونه میتواند به همین راحتی با آبروی یک نفر بازی کند. تمام صحبتهایی که صوفی زاده انجام داده است تصورات ذهنی خودش است. چرا که در حال حاضر عصبانی است. اگر او در آرامش یک بار دیگر با چنین سوالهایی مواجه شود قطعاً خودش را کنترل خواهد کرد.
* زیر صفر بودن کویت به رخ کشیدن است؟
مظفر اضافه کرد: اگر من در گذشته هزاران بار تمایل داشتم در ایران حضور داشته باشم حال با حضورم در کویت صدها برابر از قبل آرزو دارم در کشورم کار کنم. در تمام مصاحبههایم اعلام کردم کویت در فوتسال بانوان زیر صفر قرار دارد اگر این به رخ کشیدن است دیگر چیزی برای گفتن باقی نمیماند.
* چرا منت گذاشته میشود؟
سرمربی سابق تیم ملی فوتسال در ادامه به فرصتی که صوفی زاده به او برای حضور در تیم ملی داده است، اشاره کرد و گفت: صوفی زاده طوری صحبت کرده که برای حضورم در تیم ملی منت بر سر من گذاشته است، مگر من بدون کارنامه بودهام! حدود ۲۵ سال در ورزش مملکتم خون جگر خوردهام و افتخارات بسیاری کسب کردهام. حال او طوری صحبت کرده که من در کنار صانعی در قهرمانی آسیا موفق به کسب مدال شدهام. تیم ملی فوتسال بانوان با مربی اسپانیایی و اوکراینی رتبه پنجم و چهارم را در بازیهای داخل سالن کسب کرد اما من برای اولین بار موفق شدم در بازیهای آسیایی اینچئون تیم ملی را در سکوی نایب قهرمانی قرار دهم و استارت افتخارات بانوان فوتسالیست زده شد. نمی دانم این چه ادبیاتی است که صوفی زاده در صحبتهایش استفاده میکند و بارها گفته من شهرزاد مظفر را به تیم ملی آوردم، بله شما مرا آوردید و من هم تیم را قهرمان آسیا کردم و با افتخار تحویل شما دادم و جدا شدم.
* قهرمانی متعلق به یک کشور است نه یک شخص
مظفر تاکید کرد: تا به امروز نمیخواستم راجع به این موضوع صحبت کنم در زمان بازگشت تیم از قهرمانی آسیا صوفی زاده قهرمانی تیم را به نام صانعی ثبت کرد آن زمان نمیخواستم کام این قهرمانی را برای کسی تلخ کنم و هیچ گاه هم اهل دوئل رسانهای نبودهام اما ظاهراً هر چقدر متانت به خرج دهیم از آن سوءاستفاده میشود. من احترام بسیاری برای صانعی قائلم و از خدمات او تشکر کردهام. هیچکس نمیتواند قهرمانی یک تیم را به اسم خود ثبت کند حتی من که سرمربی تیم بودهام چرا که قهرمانی متعلق به یک کشور است نه نایب رئیس و فدراسیون یا هر کس دیگری. هیچکس نمیتواند این قهرمانی را به نفع خودش مصادره کند.
* نقش مشاور فنی را از سرمربی پررنگتر کرد
مظفر افزود: صوفی زاده همیشه حرف از دفاع از حقوق زنان میزند اما پس از قهرمانی بارها نقش صانعی را پررنگتر کرد و مشاور فنی مرد را بالاتر از من سرمربی قرار داد. احترام زیادی برای صانعی قائلم اما او حتی در یک جلسه تمرینی در ایران حضور نداشت و تنها به همراه تیم به سفر آمد تا تیم را آنالیز کند اما پس از بازگشت نقش مشاور فنی مرد از من سرمربی پررنگتر شد. همه این را بدانند قلب من برای ایران می تپد و حضورم در کویت شرایط ایده آل من نبوده است اگر من نصف همین پول را در ایران میگرفتم محال بود به اینجا بیایم.
* یک ذره برای خاطرات خوبمان احترام قائل باشیم
شهرزاد مظفر اظهار کرد: سعی کردم با خاطره خوش از ایران جدا شوم، ما با قهرمانی در آسیا خاطرهای خوش در ذهنها ایجاد کردیم چرا باید با چنین درگیریهایی این خاطرات را از بین ببریم؟ چرا نمیتوانیم با خاطرات خوب در کنار هم باشیم و این آب را گل آلود نکنیم؟ برای تمام خاطرات خوب مان حداقل یک ذره احترام قائل باشیم و در پاسخ به منتقدان نوک پیکان خود را به سمت بقیه نبریم.
او تاکید کرد: حتی در جابجایی و انتقال مربیان و بازیکنان مرد که مدام در حال جابجایی هستند در حالی که از مدت زمان قراردادهایشان باقی مانده است به این اندازه جنجال به پا نمیشود که درباره من شد. من بدون هیچ دلخوری و پس از اتمام قراردادم ایران را ترک کردم چرا باید اینگونه مورد انتقاد قرار گیرم؟
سرمربی سابق تیم ملی در پایان گفت: چرا فکر میکنند پول چیز بدی است، مگر نباید ما زندگی داشته باشیم، من زمانی که از ایران خارج شدم که حتی یک تیم باشگاهی نداشتم، انصاف هم چیز خوبی است.
کد خبر 4663098 ساناز سلیمان آبادیمنبع: مهر
کلیدواژه: شهرزاد مظفر لیلا صوفی زاده فوتسال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۵۳۸۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه سینمای ایران؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در «ضیافت»(۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع»۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.
۲۲۰۵۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901599