تحلیل جنگ و صلح در غرب آسیا با نمایش مستند مهلکه
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۵۴۲۶۹
مستند «مهلکه» روز گذشته در شبکه مستند رونمایی شد. ۱۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۴ فرهنگی رادیو و تلویزیون نظرات - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، مستند «مهلکه» شب گذشته روی آنتن شبکه مستند رفت و برای اولین بار به نمایش درآمد. پس از اکران این مستند، میز کارشناسی برنامه با حضور حمیدرضا آصفی، سخنگوی اسبق وزارت خارجه و مصطفی حریری کارگردان این مستند برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جنگ و تبعات آن همیشه بخشی از دغدغههای من بوده است
در ابتدای برنامه، مصطفی حریری صحبت کرد و در مورد تولید این مستند گفت: از سال 86 به بعد، موضوع بحران و ریشههای آن را به عنوان زاویه نگاه خود به تاریخ انتخاب کردهام. موضوع جنگ و تبعات آن همیشه جز دغدغههای من بوده است و فیلم قبلی من یعنی اتاق جنگ با همین موضوع پیوستگی خاصی دارد. بعضی از گفتگوهایی که در این مستند دیدید از همان فیلم آمده است که دلیل آن هم پیوستگی موضوع است. چرا که اولا عقبه این بحران، به جنگ ایران و عراق و حتی قبل از آن برمیگردد. دوما کسانی که در آن نقشآفرینی کردند به عنوان شاهدان عینی باید مورد توجه قرار بگیرند.
هوشمندی امام خمینی برای معرفی انقلاب اسلامی در دنیا
حمیدرضا آصفی در مورد مدیریت بحرانها توسط رهبری و امام خمینی گفت: بعد از انقلاب، کار بسیار فکورانهای که امام خمینی انجام دادند این بود که گروههایی را به کشورهای مختلف دنیا فرستادند. این گروهها وظیفه داشتند تا توضیح بدهند که انقلاب ما چیست و به دنبال انجام چه کاری است. در حقیقت، امام خمینی پیشبینی میکردند که ممکن است انقلاب ما بد معرفی شود یا بد فهمیده بشود. جمهوری اسلامی ایران با انقلابی که در آن به وقوع پیوست، کاملا از سلطه کاخ سفید بیرون آمده بود. آنان نمیتوانستند این موضوع را بربتابند. چه بخواهید و چه نخواهید صهیونیستها در رسانههای دنیا حضور دارند و تلاش میکنند با مدیریت این رسانهها فضا را علیه ایران جلوه بدهند.
حریری ضمن اشاره به صحبتهای حمید آصفی گفت: وقتی که در مورد یک روایت تاریخی تا این اندازه مهم و ظریف صحبت میکنیم، نیاز است که به صورت کاملا منطقی با آن صحبت کنیم. متاسفانه دو جور برخورد با موضوعاتی نظیر آغاز جنگ ایران و عراق داریم؛ یک گونه، به شیوه رسانههای خارجی است که معاندانه صحبت میکنند و از تئوری سادهسازی استفاده میکنند. یک زمان با نقاب آزادیخواهی و با این ادعا که ما ضد رضاخان هستیم جلو آمدند و زمانی دیگر با ترفند محمدرضا و کودتای 28 مرداد پیش آمدند و ... به اعتقاد آنان، شما علیه هر سیستمی که باشید و هر پیامی که علیه آن تولید کنید، در اردوگاه خودتان قابل قبول است و جذب میشود. در گونه دوم، ممکن است خود ما درگیر تئوری سادهسازی بشویم. این موضوع بزرگترین مشکل ما در روایت بحرانها است چرا که ممکن است مخاطب به حرف حق ما شک کند.
«مهلکه» مستند نجات ایران از جنگهای منطقه است
وی ادامه داد: در مستند اتاق جنگ، فرمانده نیروی زمینی میگفتند که در هیچ جنگی سراغ نداریم که کسی چنین هواپیمای فوق پیشرفتهای را با خود بیاورد تا نفتکشهای ما را بزند. بر همین اساسا به این فکر میکردم که اگر در دهههای گذشته و در فضای تبلیغاتی خود، همه حقیقت را به مخاطب میگفتیم و هم فضای واقعی و هم فضای معاند را به او نشان میدادیم، زمینه را برای آن رسانه معاند که کاملا توانایی دارد تا با ذرهبین به دنبال نقاط ضعف ما بگردد و آن را به چشم ما بزند، ایجاد نمیکردیم. امروز نیز همین است.
نگرانم حرفهای دلسوزانه مستندساز ما از تلویزیون پخش نشود و بیبیسی سراغ آن برود
این کارگردان و مستندساز در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: در مستند اتاق جنگ، گفتگویی با آقای هاشمی رفسنجانی داشتم. همچنین گفتگوی مفصلی با آقای روحانی داشتم که همه آن منتشر نشد. این مستند سال 89 آماده شد و در گفتگو با یکی از رسانهها از مسئولان خواهش کردم که همه این مستند را پخش کنند چرا که نگران هستم حرفهایی که از روی دلسوزی زدهایم، از سمت ما پخش نشود و برود از بیبیسی پخش شود. مطمئنا دیکته نانوشته غلط ندارد اما حالا که یک حرفی برای اولین بار زده شده است، ممکن است که ایراداتی داشته باشد اما با این حال باید پخش شود. برای مثال، بخش اول گفتگوی ما با آقای لاریجانی را حذف کرده بودند اما بخش دوم حذف نشده بود. ایشان در بخش اول، توضیحاتی راجع به بسیاری از شبهات داده بودند که حذف شد.
حمیدرضا آصفی در مورد تحلیلهای موجود در مستند مهلکه گفت: به نظرم نباید به مستند مهلکه فقط با دید به گذشته نگاه کرد بلکه باید با نگاه رو به جلو و آیندهنگر نظر داشت. دقت داشته باشید که بسیاری از این جنگ ها اصلا میتوانست رخ ندهد اما رخ داد. با این حال، پای ایران به این جنگها باز نشد و آن هم یک دلیل داشت. مزیت جمهوری اسلامی این بود که یک قوه عاقله و تصمیمگیر بسیار باهوش و جا افتادهای در راس امور بود. امام خمینی، آیتالله بهشتی، آیتالله هاشمی رفسنجانی، مقام معظم رهبری و ... از جمله همین افراد بودند که به دلیل تجربه بالای خود، تصمیمهای غلطی نگرفتند. این ویژگی جمهوری اسلامی بود. علاوه بر این ساز و کار ورود به جنگ در ایران به بسیار پیچیده است. منش و شعار جمهوری اسلامی این بوده است که هیچ گاه وارد جنگ نشود مگر آن که جنگی به او تحمیل شود. میخواهم بگویم که در جنگ هشت ساله، طرف مقابل ما روایتسازیهای زیادی انجام داد.
یک سال طول کشید تا با آقای روحانی گفتگو کنیم
کارگردان مستند «مهلکه» بیان داشت: در مورد مستند اتاق جنگ باید بگویم که یکی از مصاحبههای ما یک سال طول کشید. گفتگوی ما با آقای روحانی یک سال طول کشید که به نتیجه رسید. از دل آن گفتگو چند مقطع از جنگ را بیرون آوردیم که هیچ سندی از آن وجود نداشت. در شبکههای خارجی وقتی یک مستندساز میخواهد کاری انجام بدهد، به مخوف ترین اطلاعات جاسوسی سیا دسترسی دارد. به عبارت دیگر، تهیهکننده آن به راحتی با دستگاههای امنیتی ارتباط گرفته و با همراهی آنان خیلی از مطالب را منتشر میکند.
آصفی در بخش پایانی، تحلیل خود از اوضاع سیاسی کشور را ارائه داد و گفت: به نظرم باید برای نسل آینده مستند بسازیم تا تاریخ خود را بداند. کم ترین اثر این موضوع این است که نسل جدید اعتماد به نفس پیدا میکند. اگر ما این حرفها را نزنیم، فلان شبکه خارجی میزند و آن وقت دیگر نمی توان کاری انجام داد. اکنون در یک جنگ روانی تمام عیار قرار داریم. منطق میگوید که نباید جنگی به وجود بیاید اما این که اتفاقی رخ بدهد، مساله دیگری است. شعار انتخاباتی آقای ترامپ این بود که من نمیخواهم بجنگم. او اکنون به سال انتخابات خود نزدیک میشود. او اصلا ظرفیت این را ندارد که وارد جنگ بشود چرا که تمام شعارهایش زیر سوال میرود. بنابراین همه چیز در کنار هم نشان میدهد که جنگی نباید رخ بدهد.
دوربین روشن محمد دلاوری در دل اسرائیل با «متولد اورشلیم»سرنوشت اینستکس به تصاویر یک مستند گره خورد
انتهای پیام/
R1539/P/S4,34,1430/CT1 واژه های کاربردی مرتبط خانه مستند انقلاب اسلامی شبکه مستندمنبع: تسنیم
کلیدواژه: خانه مستند انقلاب اسلامی شبکه مستند خانه مستند انقلاب اسلامی شبکه مستند
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۵۴۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تغییر تصمیمات جبهه مقاومت و ضرورت بازنگری دربرخی تحلیل های رسمی
خبرگزاری مهر_گروه سیاست، علی موسوی: با گذشت بیش از ده روز از عملیات وعده صادق و خوابیدن گرد و غبارها، اکنون زمان آن است که بدون هیجان، با دقت به گذشته و آینده نگاه کنیم تا بتوانیم خود را برای مراحل بعدی حرکت رو به اوج پرچم جبهه مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران، آماده سازیم
۱: خبر رهبر انقلاب از تغییر تصمیمات جبهه مقاومت و جبهه مقابل
۱۵ فروردین رهبر معظم انقلاب در جمع مسوولین نظام، خبر از یک تغییر عمیق و بزرگ در جهان دادند. تغییری که نتیجه اش تحمیل تحول در معادلات جاری بین المللی توسط ایران و جبهه مقاومت است:
«نظام اسلامی روزبهروز انشاءالله قویتر خواهد شد و دشمنانش روزبهروز ضعیفتر خواهند شد؛ و محاسبات منطقهای، بعد از این حادثهی طوفانالاقصی تغییر کرده است و تغییر خواهد کرد؛ آن محاسبات [قبلی] دیگر وجود ندارد. هم تصمیمات جبههی مقاومت، هم تصمیمات جبههی مقابل ناگزیر تغییر پیدا خواهد کرد؛ کما اینکه تغییر هم پیدا کرده و وضع مقاومت در منطقه وضع دیگری شد و بیشتر از این دگرگون خواهد شد و دشمنان اسلام و دشمنان مقاومت و دشمنان جمهوری اسلامی مجبورند و ناگزیرند که به این تغییرات تن بدهند و بدانند که نمیتوانند در این منطقه بر جامعهی مسلمان حکمروایی و فرمانروایی کنند.» این امر خبر از تغییر راهبردهای ایران میداد. تغییری که رونمایی آن ۱۰ روز بعد در ۲۵ فروردین ماه با عملیات وعده صادق مشاهده شد
۲: تلقی شعاری تحلیلگران رسمی جبهه خودی و جبهه دشمن از این بیان رهبر انقلاب
ارزیابی امریکاییها و اسرائیلیها بر اساس سیاست صبر استراتژیک این بود که ایران به دنبال ندادن بهانه برای مداخله امریکا در این جنگ و تبدیل نشدن جنگ، به جنگ مستقیم ایران و اسرائیل است چه برسد به جنگ مستقیم ایران و امریکا. همین ارزیابی داخل ایران نیز تکرار میشد. زمزمه برخی از مسوولین نظام و تحلیلهای رسمی منتسب به نظام نیز این بود که چنین مواجههای با توجه به اثر افزایشی بر نرخ ارز و در نتیجه فشارمعیشتی مردم، جایی برای حمایت عمومی در وضعیت کنونی معیشتی مردم ندارد. از این رو اسرائیل با چراغ سبز امریکا خط قرمز بعدی را نیز زیر پا گذاشت تا ناتوانی ایران در پاسخگویی به هتک حیثیتش را هم به مردم داخل ایران و هم به مردم جهان اسلام مخابره کند. امریکا و اسرائیل مطمئن بودند که ایران پاسخ متقابل نخواهد داد.
بخش قابل توجهی از مسوولین کشور نیز بر اساس همین تحلیل، چنین اطمینانی داشتند. این امر در خطبه امامان جمعه کشور پس از حمله اسرائیل به طور هماهنگ شدهای انعکاس پیدا کرد. بر همین اساس، بدنه عمومی مردمی نیز جمع بندی اش عدم پاسخ متقابل بود. «پیام اسرائیل به خوبی به داخل و خارج ایران منتقل شده بود.»، ایران جرأت پاسخگویی ندارد و بار دیگر میخواهد درگیریهای حماس و حزب الله و انصار الله و مقاومت عراق را به عنوان انتقام، فاکتور کند. هرچند بازخورد این اظهار نظر علنی مسوولین امنیتی و نظامی در مرتبه قبل درس عبرتی شد که دیگر از این تعبیر استفاده نشود اما این تحلیلها از تریبونهای غیر رسمی نماز جمعه و مطبوعات و کانالهای تحلیلی رسمی و استاندارد نظام میتوانست تکرار شود. چرا که ارزیابی نهایی اینکه بود ایران همانطور که از اول طوفان الأقصی از خاک خودش مستقیم اسرائیل را هدف قرار نداده بود، همچنان نیز همین استراتژی را در پیش خواهد گرفت. مطمئن باشید، ایران هیچ پاسخ مستقیمی به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه نخواهد داد، «نه مردم آمادهاند چنین ارادهای دارند و نه مسولین» دقیقاً مقابل تعبیری که پس از پاسخ دندان شکن ایران، رهبر معظم انقلاب در توصیف صحنه اصلی نبرد بیان فرمودند.
۳: ضرورت بازنگری بدنه انقلابی و جبهه دشمن در تحلیل صحنه
طرفه آنکه تریبون تحلیلگران رسمی و امامان جمعه و مسوولین کشور، پس از تصریح رهبر معظم انقلاب به «پاسخ پشیمان کننده» همچنان توقعی بر پاسخگویی مستقیم از خاک ایران به اسرائیل نداشتند و با اخبار درز داده شده از پاسخ مستقیم ایران از خاک خود به اسرائیل با دیده شک و تردید مینگریستند و همچنان تلاش میکردند توقع چنین مواجههای را در افکار عمومی از بین ببرند. به زعم حقیر، بیش از امریکا و اسرائیل، این بخش رسمی از این پاسخ شگفت زده شدند، هرچند به روی خود نیاورند.
پس از انجام عملیات و عدم پاسخگویی اسرائیل و امریکا، همه در حال تمجید از این مواجهه مقتدرانه اند اما برای بازنگری در تحلیلها، باید به ایام پس از هتک حرمت کنسولگری ایران توسط اسرائیل برگردیم. در آن ایام بدنه انقلابی با مطالبه سنگین و گاه انتقادی خود معتقد بودند به دلیل قدرت بالای ایران و ضعف بالای دشمن، حمله ایران به اسرائیل هیچ پاسخی از سمت اسرائیل و امریکا به دنبال ندارد و ایران اگر هم نمیخواهد مستقیم پاسخ دهد، حداقل از همانجایی که به خاکش تعرض شده لازم است پاسخ اسرائیل را بدهد. در مقابل تریبونهای رسمی جریان انقلابی را متهم به بدبین کردن مردم نسبت به مسوولین با بالابردن مطالبات کرده و با قاطعیت معتقد بودند این مواجهه با راهبرد رهبر انقلاب در عقب کشیدن ایران از صحنه جنگ و مشغول شدن بقیه جبهه مقاومت در جنگ سازگار نیست. از سویی در صورت مداخله ایران، امریکا و اسرائیل پاسخ خواهند داد و حداقل اثرش افزایش نرخ ارز خواهد بود و «چنین ارادهای نه در مردم هست و نه مسوولین». جالبتر از همه اینکه آثار هیجانی پاسخ ایران بر نرخ ارز نیز با اطمینان بازار از عدم پاسخ امریکا و اسرائیل، بر طرف شد. باشد که تریبون رسمی تحلیلی ایمان بیاورد به «فانقبلوا بنعمة من الله و فضل لم یمسسهم سوء»
برخی پس از تصریح رهبر معظم انقلاب به «پاسخ پشیمان کننده» خبر درز شده حمله مستقیم از خاک ایران را توقع سازی کاذب در فضای افکار عمومی قلمداد میکردند. لذا سیل تحلیلها و موضع گیری ها، خصوصاً موضع ائمه جمعه در تخطئه فشار مطالبه انتقام افکار عمومی، به دنبال دورساختن افکار عمومی از مطالبه انتقام و پایین کشیدن فتیله این فشار بود. این مداخلات و تحلیلها نگران کننده بود چرا که به اسم فشار نیاوردن به بدنه مسوولین نظام و عدم ضرورت بالا بردن مطالبه انتقام، میتوانست فشار روی رهبر انقلاب برای اعمال این تصمیم قاطع را بالا ببرد و افکار عمومی را خاموش کند. واقعیت این بود که فشار مطالبه انتقام افکار عمومی ایران و وعده صریح و علنی رهبری انقلاب قاطعتر از آن بود که بخواهد خللی در تصمیم مسوولین نظامی پدید آورد. آنچه در نهایت تحقق پیدا کرد انعکاس اراده مردم و رهبر انقلاب در مطالبه «پاسخ پشیمان کننده» و تبعیت مسوولین نظامی از این اراده ملی و ولایی ایران بود.
واقعیت این است که معادله اصلی در صحنه نظامی رقم نمیخورد بلکه صحنه اصلی نبرد طبق تبیین رهبری انقلاب، افکار عمومی بود:
«موضوع تعداد موشکهای شلیک شده و یا موشکهای به هدف اصابت کرده که طرف مقابل بر روی آنها متمرکز شده، موضوع دست دوم و فرعی است، موضوع اصلی ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی و اثبات آن است»
پاسخ قاطع ایران نشان داد جملات ۱۵ فروردین رهبر معظم انقلاب صرفاً رجز خوانی و شعار و گفتار درمانی غرور جریحه دار شده مردم ایران نبود. اکنون وقت بازبینی متواضعانه تحلیلگران رسمی از آن جملات طلایی است. این بازبینی باید متمرکز بر این امر باشد که «تغییرات تصمیمات جبهه مقاومت و دشمن» در مقطع کنونی چه خواهد بود؟ مگر تصمیمات جبهه مقاومت و دشمن تا به حال چه بوده که از حال به بعد تغییر میکند؟ این تغییر چقدر تهاجمیتر میشود؟ آیا در این مرحله وارد جنگ علنی با تمام جبهه استکباری جهانی خواهیم شد؟ و سوالهای مهم دیگری که در این ایام ذهن دشمنان ما را بیش از ما مشغول خود کرده است.
پاسخ به این سوالات از این رو برای تریبونهای تحلیل رسمی مهم است که طبق تصریح رهبر انقلاب «موضوع اصلی ظهور اراده ملت ایران» است
۴: راهبرد کلان مقاومت در عصر تقیه
ادبیات راهبردی «مقاومت «با دقت بسیار بالایی انتخاب شده است.و تفاوت جدی با ادبیات راهبردی جریانهای «جهادی» دارد. ترجمه راهبرد مقاومت ارجاع به راهبرد «صبر» دارد. راهبرد مقاومت یا همان صبر استراتژیک در مقابل طاغوت (امپراطوری آمریکایی _اسرائیلی در منطقه مان)، یک راهبرد ثانوی (به وزان احکام شرعی ثانوی) است. این حکم ثانوی ذیل عنوان کلان دوران «تقیه» است بر اساس منطق ائمه متأخرین تا ظهور حضرت ولی عصر عج ادامه خواهد داشت. راهبرد محافظه کارانه از تقیه در ادبیات فقهی رهبر انقلاب به راهبرد تهاجمی ارتقا یافته است. تقیة ترس (سپر) مومن است. سپر در صحنه جنگ به کار میرود.
به هر حال راهبرد عصر تقیه، متفاوت از راهبرد عصر ظهور است.
دوران ظهور، دوران راهبرد «جهاد» بر منطق حکم اولی دارالاسلام و دارالکفر است. گذشته از وجوب دفاع کفایی همه مسلمین از دارالاسلام اما تا قبل ظهور راهبرد مقاومت به سمت راهبرد جهاد تغییر نمیکند.
5 : عبور از مقاومت دفاعی (پدافندی) به مقاومت پیشروانه (آفندی) در مرحله پیش از ظهور
ما در استراتژی مقاومت پس از فتنه داعش در عراق و سوریه به دوره جدیدی رسیدهایم. مقاومت ما از مرحله دفاعی تبدیل به مقاومت پیش رونده شده است. ما نه فقط مسوولیت هدایت و پشتیبانی یک محور در حال پیشروی و توسعه در سطح منطقهای را داریم و محدودیتهای مردمی بومی هر هستههای مقاومت در هر جغرافیایی را، با کمک جغرافیای دیگر محور برطرف میکنیم، بلکه خودمان مستقیماً در مقابل طاغوت آمریکایی اسرائیلی وارد عمل مستقیم شده و بخشی از تقیه را کنار میگذاریم و تهاجمیتر اقدام میکنیم. میزان کنار زدن تقیه نباید وارد سطح جهاد و حتی دفاع به معنای اولیه شرعی اش بشود.
آنچه به غربیها «بازدارندگی فعال» مینامند، تعبیری محافظه کارانه از مقاومت پیشروانه و تهاجمی است. «بازدارندگی» استراتژی دفاع است نه پیشروی و تهاجم. ایران به وضوح در حال پیشروی است و دشمن ما هنوز نمیخواهد این امر را باور کند.
تا پیش از طوفان الاقصی، جبهه مقاومت در واکنش دفاعی به حمله حریف وارد عمل میشد. طوفان الاقصی اولین مداخله تهاجمی و آفندی جبهه مقاومت بود. ما در دوره جدید پس از طوفان الأقصی به برکت شکل گیری اتصال یکپارچه جبهه مقاومت، وارد مرحلهای جدید «مقاومت تهاجمی» شدهایم. در این مرحله جدید، در برزخ مقاومت و جهاد یا دفاع وتهاجم هستیم. باید الگوی جدیدی از صبر و مقاومت و تقیه در مقابل نظام حاکم بین المللی، در عین مواجهه «علنی» بازدارنده و حتی پیش رونده و تهاجمی داشت. هنرنمایی رهبر معظم انقلاب نه فقط رساندن ایران به مقطع کنونی، بلکه طراحی همین دوران است. دورانی که ما را به آستانه ظهور نزدیک میکند. این راهبرد نه تنها از فقاهتی عمیق در سیره ائمه متأخرین سر بر میآورد بلکه نیازمند تلفیق آن با سیره نبوی است. این اجتهاد رهبر انقلاب، الگوهای متنوعی را متناسب با مقاطع مختلف استنباط کرده و روی زمین با مهندسی و معماری محقق کرده است. در این دوره جدید، ایران عزیز باید آمادگی مواجهه تهاجمیتر و مقتدرانهتری را داشته باشد. هر نوع فهم ارتجاعی و محافظه کارانه از این مرحله جدید، با موقف دوران کنونی ناسازگار است.
مسوولیت بدنه انقلابی ما نه فقط در همراه کردن بدنه مردمی با نقش آفرینی نظامی امنیتی «مقاومت تهاجمی» بلکه در آماده ساختن مردم ایران جهت نقش آفرینی مستقیم اقتصادی، فرهنگی و رسانهای در خارج از مرزهایمان تحت راهبرد «مقاومت تهاجمی «است. هرچند همچنان اولویت اول ما «تبدیل ایران به الگوی پیشرفته اسلامی» است اما حواسمان باشد که الگو شدن یک پروژه منقطع از محیط نیست. ایران باید مرجعیت الگویی در منطقه پیدا کند و این یعنی ابعاد مقاومت تهاجمی اقتصادی و رسانهای و فرهنگی ایران نیز باید هم پای رویکرد مقاومت تهاجمی نظامی ما پیش برود. این یک پروژه پر مولفه و هوشمندانه و ضروری در مقطع کنونی است
کد خبر 6088002 محمد مهاجرانی