یمن و گسست ائتلاف عربستان و امارات
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۶۱۹۶۸
در ششم فروردین سال ۱۳۹۴ که ائتلاف عربی - آمریکایی به سرکردگی عربستان به دلیل واهی بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و فراری یمن به قدرت، به این کشور حمله کردند امارات نیز در این تجاوز عربستان را تمام قد همراهی کرد، «محمد بن زاید» ولیعهد امارات یکی از متحدان و مشوقان اصلی «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی در جنگ تجاوزگرانه این کشور علیه ملت مظلوم یمن بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرایی عقب نشینی نیروهای امارات از یمن
روزنامه «القدس العربی» چاپ لندن، یکی از دلایل عقب نشینی نیروهای امارات از یمن را احساس ترس مقام های امارات از عکس العمل نظامی انصارالله در هدف قرار دادن فرودگاه ها و تاسیسات نفتی در عمق خاک دشمنان با استفاده از پهپادها به شمار آورد. هدف قرار گرفتن کشتی های تجاری و نفت کش ها در بندر الفجیره و دریای عمان زنگ خطر را در ابوظبی به صدا در آورده است. امارات نگران است که انصارالله در بانک اهداف خود نقاطی را در داخل امارات هدف قرار گیرد و دامنه حمله یمنی ها از نظر کمی و کیفی افزایش یابد.
به نوشته تارنمای شبکه «الحره» آمریکا، «حسن منیمنه» مدیر موسسه «آلترناتیوهای خاورمیانه» در واشنگتن عقب نشینی امارات از یمن را تلاشی برای خروج از باتلاق یمن به شمار آورد و گفت نباید در تحلیل عقب نشینی امارات از یمن مبالغه کنیم. زیرا دیگر زمینه ای برای ادامه این جنگ فراهم نیست.
«مارک بری» تحلیلگر آمریکایی هم به شبکه الحره گفت عقب نشینی امارات از یمن به معنی شکست در جنگ یمن است. ادامه حضور آنها در یمن پیروزی برایشان به دنبال نداشت. عقب نشینی امارات از یمن سبب می شود سعودی ها در یمن بدون همپیمان باشند و پس از این نوبت به سعودی ها می رسد که باید یمن را ترک کنند.
عقب نشینی امارات و رهایی عربستان در باتلاق یمن
شبکه خبری «المیادین» لبنان در گزارشی به نقل از روزنامه «وال استریت ژورنال» نوشت: اختلاف امارات و عربستان درباره یمن سال گذشته به دنبال شکست ائتلاف حمله به یمن در الحدیده و ناتوانی نیروهای ائتلاف در ورود به این منطقه به وجود آمد. عربستان بر روی ورود به الحدیده و بازکردن راه برای ورود به صنعاء و پایان دادن به حمله های ارتش و کمیته های مردمی به جیزان، عسیر و أبها حساب باز کرده بود. پس از آنکه امارات و عربستان در نتیجه سلحسوری نیروهای ارتش و کمیته های مردمی یمن نتوانستند الحدیده را اشغال کنند ائتلاف سعودی ها در حمله به یمن وارد مرحله فروپاشی شد. پس از آن ارتش و کمیته های مردمی زمام امور را به دست گرفته اند و توانستند هر روز عمق عربستان را هدف قرار دهند. آرمان ها و منافع عربستان و امارات در یمن با هم تفاوت داشت و هر یک از آنها برای رسیدن به اهداف خود بر روی گروه هایی شرط بندی کرده بود. شمال یمن و به ویژه منطقه صعده خواب را از چشمان سعودی ها ربوده است. برخلاف سعودی ها، اماراتی ها از زمان حمله به یمن بر روی گسترش نفوذ و منافع حیاتی در مناطق جبل علی از بندر عدن تا شبوه و سقطری تا منطقه شاخ آفریقا و سواحل دریای سرخ شرط بندی کرده بودند.
شبکه خبری «الجزیره» قطر در گزارشی از قول «الانا دیلوزیه» پژوهشگر برنامه «برنشتاین» برای سیاست و انرژی خلیج فارس در اندیشکده واشنگتن نوشت به یقین تصمیم امارات برای خروج نیروهای خود از یمن تنش میان ریاض و ابوظبی را به دنبال خواهد داشت. عربستان مجبور است در شیوه خود در جنگ یمن بازنگری کند. پیش از این امارات در برابر مشقت های مشارکت در جنگ یمن صبر می کرد و جبهه متحد با عربستان را حفظ کرده بود، اما اکنون رویکرد امارات تغییر پیدا کرده است و این موضوع عربستان و امارات را در شرایط حساس کنونی منطقه از هم دورتر خواهد کرد. اختلاف این کشورها نگران کننده است. پیش بینی می شد که میان این دو کشور اختلاف به وجود آید و اکنون این موضوع شگفت آور نیست. با وجود اینکه امارات و عربستان تلاش می کردند که در ظاهر اختلافات خود را آشکار نکنند، اما عموماً میان نیروهای این دو کشور در یمن هماهنگی وجود نداشت. اکنون سعودی های با وجود تهدید دایمی انصارالله نمی توانند موفقیت های بزرگی داشته باشند. بنابراین آنان باید برای حل سیاسی بحران یمن از طریق ابتکار عمل های کارامد تلاش کنند. در غیر این صورت به تنهایی در جنگی رها می شوند که نخواهد توانست پیروز شوند.
روزنامه «الشرق» قطر نوشت: طی سال های گذشته تحولات منطقه نشان داد که اختلاف عمیقی میان امارات و عربستان درباره ماهیت تعامل با ایران وجود دارد. در شرایطی که امارات در ظاهر با ایران مخالف است اما این کشور دارای روابط اقتصادی و تجاری بسیاری با ایران است. این روابط برخلاف تمایل سعودی ها است. آنها از همه کشورهای می خواهند که به همکاری با ایران پایان دهند. ریاض خواهان پایان دادن به تعاملات امارات و ایران است. این در حالی است که ابوظبی خواهان ادامه روابط است.
به نوشته روزنامه الشرق، «صاموئل رامانی» پژوهشگر روابط بین الملل در دانشگاه آکسفورد معتقد است با وجود اینکه روابط امارات و عربستان در ظاهر با ثبات است اما ائتلاف این دو کشوربر پایه منافع شکل گرفته و از ایدئولوژی راسخی برخودار نیست. این دو کشور درباره نظام منطقه ای خاورمیانه به طور آشکار اختلاف دارند. عربستان نگاه مذهبی به مسائل دارد و ایران و جریان های هوادار ایران را تهدید ثبات منطقه معرفی می کند این در حالی است که امارات با این رویکرد سعودی ها مخالف است.
به نوشته صفحه عربی تارنمای «دویچه وله»، تحلیلگران معتقدند که امارات با عقب نشینی از یمن خواهان رها کردن این کشور در شن های متحرک است. این موضوع سبب می شود که کم کم از قدرت سعودی ها در یمن کاسته شود و امارات بتواند نفوذ خود را افزایش دهد.
روزنامه القدس العربی تصمیم امارات برای عقب نشینی از یمن را نشان دهنده تفاوت رویکرد امارات و عربستان درباره یمن دانست و نوشت: عقب نشینی امارات از یمن سبب می شوند که محمد بن سلمان به عنوان آغازگر جنگ یمن پس از ۴ سال مصیبت به بار آوردن در یمن تنها شود. با عقب نشینی امارات از یمن اختلافها آشکار شده است. پیش از این امارات و عربستان تلاش می کردند اختلافهای خود را مدیریت کنند. این اختلاف در هفتههای گذشته آشکار بود. در شرایطی که عربستان ایران را عامل حمله به نفت کش ها در منطقه خلیج فارس معرفی کرد اما امارات این گونه عمل نکرد.
روزنامه القدس العربی در گزارشی دیگری نوشت: شاخص مهمی که سبب تصمیم گیری امارات برای خروج از یمن شد، افزایش اختلاف میان ریاض و ابوظبی درباره چگونگی مدیریت پرونده یمن است. این دو کشور در میدان های نبرد اختلافهای اساسی دارند که مخفی نگه داشتن این اختلافها ناممکن است.
پژوهش **۹۲۷۸**
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۶۱۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: احتمال شکل گیری ائتلاف منطقه ای اعراب و اسرائیل علیه ایران چقدر است؟
نشریه آمریکایی "فارن افرز" با انتشار مقاله ای به تغییر فضای ژئوپلتیک منطقه پس از حمله تلافی جویانه اخیر ایران به اسرائیل پرداخته و امکان شکل گیری یک ائتلاف ضدایرانی با حضور اسرائیل و کشورهای عربی با مشارکت آمریکا و غرب را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش عصرایران، در این مقاله آمده است:
هنگامی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، دولت اردن به دفع حمله ایران کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت کردهاند، تلاشهایی که آنها بعدا آن را رد کردند.
با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. تغییری با این پیش فرض که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود.
سپهبد "هرزی هالوی" رئیس ستاد کل ارتش اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران "فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است." موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی نیز اعلام کرد که "ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد."
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتا محدود به تاسیسات نظامی در ایران، "دیوید ایگنِیشس"، ستون نویس واشنگتن پست، اظهار داشت که اسرائیل "مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند." او نوشت: "به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ نظامی ملایم خود به ایران، منافع متحدان عربش در این ائتلاف رادر نظر گرفت. متحدانی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اردن که همگی در عملیات رهگیری پرتابه های ایرانی علیه اسرائیل به طور مخفی و آشکار مشارکت کردند.
به نظر این ستون نویس واشنگتن پست، این یک "تغییر پارادایم بالقوه برای اسرائیل"است، تغییری که به خاورمیانه "شکل جدیدی" میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد خوش بینانه به نظر می رسند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تنش نظامی بین اسرائیل و ایران در ماه آوریل امسال، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد.
اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 "ابراهیم" را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و تلاش وزرای راست افراطی کابینه او برای شکننده کردن وضعیت موجود در اورشلیم ناامید شده بودند.
مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات مردمی را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که مواضع سابق آنها تغییر نکرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها به طور تقلیل از آنها به عنوان "اتحاد سنی" یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از یک درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل یک کشور فلسطینی بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع را با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد.
اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا پرتابه های ایرانی را متوقف کرده و مستقیما حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که اسرائیل موفق شده با تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کند.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی نیز از مشارکت خود برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که "امنیت و حاکمیت" اردن "بالاتر از همه ملاحظات" قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط آنها با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، از کاخ سفید ناامید شدهاند، اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند چون هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که از ایالات متحده دریافت می کنند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای مخرب ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر گونه توافق عادی سازی آینده رابطه آنها با اسرائیل باشد و امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه می دهد.
با این حال، در همان زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. آنها به خوبی می دانند که تقابل آنها با ایران آنها را در معرض خطر قرار می دهد. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ از برجام، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم از سوی امارات و بحرین نیز تهران به صراحت به این 2 کشور هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر یک ایران که به طور فزاینده تهاجمی تر می شود، تلاش برای نزدیکی به تهران است.
بر همین اساس امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی رامطرح کرده اند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تنش تلفنی تماس گرفت.
علایق آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا تمایل کمتری به حمایت از عملیات اسرائیل خواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم در آنجا دارد.
با وجودی که بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های مشترکی با اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی دارند، اما کشورهای عربی خلیج فارس، به تجربه دریافته اند که باز کردن گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پنهان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از تشدید درگیری است.
هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی روابط خود با اسرائیل را به شرط تعهد تل آویو به مشارکت در فرایند سیاسی با هدف تشکیل یک کشور فلسطینی، منوط کرده است.
با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد به این مساله که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است.
کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر بین طرفین است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد.
با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چندجانبه منطقه ای و جهانی خود را متعادل کنند، نه اینکه در یک مسیر یکطرفه پل ها را پشت سر خود خراب کنند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوطی برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است و دقیقا به همین دلیل است که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را همزمان با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند.
در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید سکویی برای گفتگوهای منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت.
با این حال، به این زودی ها گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نخواهد بود مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد.
تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: نگاه دولت های عربی به درگیری ایران و اسراییل گفت و گوی دیدنی اعراب درباره رویارویی ایران و اسرائیل (فیلم)