بانو گوهرشاد در سفر زمان
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۶۳۴۳۹
از نظر من رمان «اوسنه گوهرشاد» یک رمان پستمدرن است. در همان صفحات اول، نویسنده رسماً با خواننده وارد گفتوگو میشود؛ آن هم با نثری محاورهای. حتی خیلی جاها جواب پرسشهای احتمالیِ ذهن خواننده را میدهد. ۲۰ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۳ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، «حرکت یک رماننویس در هنگام نگارش رمان، از تاریکی مطلق بهسمت روشنایی مطلق است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از نظر من رمان «اوسنه گوهرشاد» یک رمان پستمدرن است. در همان صفحات اول، نویسنده رسماً با خواننده وارد گفتوگو میشود؛ آن هم با نثری محاورهای. حتی خیلی جاها جواب پرسشهای احتمالیِ ذهن خواننده را میدهد. خیلی جاها هم پند و اندرز اخلاقی میدهد. «مرد غریبه که گفتم، منظورم خودم بود. برای گوهرشاد بیگم و پریزاد غریبه؛ اما برای شما آشنام. نویسنده این کتابم و در خدمت شما!»
«خرید عروسی به این سادگی! پس چی؟ فکر کردین باید یه لشکر راه بیفتن از این مغازه به اون فروشگاه، از این پاساژ به اون بازار، ...نه عزیزای من. هرچی سادهتر، بهتر. والله... سالن مد که نمیخوان بزنن.... .
خیلی عصبانی شدم؟ خیلی تند رفتم؟ شما ببخشید. اصلاً هرکی هرجور راحته...».
حضور نویسنده در متن و استفاده از نظرگاه دومشخص مفرد، یکی از ویژگیهای ادبیات پستمدرن است؛ چنانکه پیش از این هم نویسندگان معاصر زیادی از این روش استفاده کردهاند؛ مانند رضا امیرخانی در رمان «منِ او» و ایتالو کالوینو در رمان «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری». در چند صفحه اول رمان اخیر، نویسنده، ایتالو کالوینو، درباره مدلهای نشستن یا خوابیدن احتمالی خواننده هنگام خواندن این کتاب با او صحبت میکند. سعید تشکری با این تکنیک پلی صمیمی به ذهن خواننده میزند. با او احوالپرسی میکند و دست او را میگیرد و تا آخر رمان او را با خود میکشاند؛ اگرچه از نظر من برخی جاها در این کار زیادهروی میکند؛ مثلاً وقتی همراه خواننده فصلهای گذشته و حتی سرفصلهای آینده را مرور میکند. اینطور سطح پایین درنظرگرفتن خواننده یکجور راه رفتن روی لبه تیغ است. در هر حال، ما با یک رمان پستمدرن مواجه هستیم. نویسنده در هر فصل، قصه تاریخیاش را با یک تکنیک روایی روایت میکند. گاهی با راوی اولشخص مفرد، گاهی دومشخص مفرد، گاهی به روش مصاحبه با شخصیتهای رمان، گاهی با نامه، گاهی با آوردن بریدههای روزنامه بهعنوان مدرکی بر مستند بودن روایت و گاهی با دلنوشته که از نظر من فصل دلنوشته برای گوهرشاد بیگم، بهلحاظ نثر و بهکارگیری آهنگین کلمات و نیز اطلاعات تاریخی که نویسنده در دل متن با هوشمندی گنجانده، از فصلهای درخشان رمان است. این تعدد روشهای روایت هم خود نشانه دیگری بر پستمدرن بودن متن است.
نویسنده بانو گوهرشاد و ندیمهاش، پریزاد را از چندصد سال قبل به سال 1314 آورده تا همراه و بهکمک آنها واقعهای تاریخی، مذهبی، سیاسی و خونین را روایت کند. این تقارن 2 موضوع دور از هم، دقیقاً یکی دیگر از المانهای ادبیات پستمدرن است. کنار هم قرار گرفتن 2 فرهنگ و سنت همیشه بر جذابیت هر نوع هنری میافزاید؛ چنانکه در انواع هنرهای بصری فراوان دیدهایم. ولی به شخصه دوست داشتم این تقارن گاهی هم تبدیل به تقابل میشد. در هیچ دیالوگ یا هیچ موقعیتی در رمان، ندیدم که بانو گوهرشاد و ندیمهاش از دیدن تغییرات بهوجودآمده در گذر زمان ابراز شگفتی کنند یا حتی به وجد بیایند. پریزاد خیلی عادی حتی وارد دفتر کار امروزی نویسنده میشود و از دیدن هیچ وسیلهای ابراز تعجب نمیکند. تشکری در این رمان گاهی با استفاده از نظرگاه دومشخص مفرد که نظرگاهی تکنیکی است و گاهی با نثری زیبا که تکتک کلماتش سر جای خود نشسته و گاهی هم با دیالوگهایی محاورهگونه، با خواننده وارد چالش میشود که این خود نوعی برداشتن مرز میان ادبیات عامه و ادبیات تکنیکیتر است (ادبیات خاص نامگذاریاش نمیکنم!). این ویژگی که از ویژگیهای مهم ادبیات پستمدرن است، باعث جذب مخاطب عام میشود و در عین حال، خوانندهای که به تکنیکهای ادبی مسلط است، دستخالی از کتاب برنمیگردد. اینگونه است که ادبیات در زندگی هر کسی جریان پیدا میکند و هنر فقط برای هنر باقی نمیماند. رمان اوسنه گوهرشاد واقعهای تاریخی را روایت میکند، بنابراین میتوان با رویکردی تاریخی نیز به آن نگاه کرد. در رویکرد تاریخگرایی نوین، بررسی ارتباط بین زبان و دانش و قدرت درونتاریخی مدنظر است. در این رمان، دانش و قدرت زمانه آن دوره بخوبی نمود دارد. 2 شخصیت امینه و فتحالله پاکروان نماینده دستگاه قدرت و عقاید رضاشاه هستند. این دو بتازگی از فرانسه برگشتهاند و به عنوان 2 مستشرق میخواهند هم بنیادی نو و غربی در عقاید عامه مردم ایجاد کنند و هم به این وسیله، راهی به قدرت و دربار باز کنند. آنها با برپایی کافه مولنروژ و حتی با آوردن تکتک وسایلشان از فرانسه و برپایی مجالس جشن و رقص زنان و دختران بیحجاب، مجری قدرت زمانه خود هستند. ولی آیا نویسنده بهلحاظ آوردن زبان تاریخی آن دوره خاص، موفق عمل کرده است؟ آیا بانو گوهرشاد و پریزاد مثل زمانه خودشان صحبت میکنند؟ محل وقوع حوادث رمان مشهد است و نویسنده که خود اهل شهر مشهدالرضاست، بخوبی از پس توصیفهای جغرافیایی رمان برآمده است، ولی دریغ از یک دیالوگ با لهجه مشهدی! در سراسر این رمان هیچ اثری از لهجه نیست، حتی صادق و خانوادهاش که از عامه مردم قلمداد میشوند، هیچ لهجهای ندارند. اگرچه بهکارگیری بیش از حد لهجه لذت خواندن یک متن را کم میکند اما استفاده از آن در حد چند جمله به شیرینی اثر اضافه میکند. در آخر این سطور، باید اضافه کنم که با وجود خردهبهانههایی که به رمان گرفتم، خواندن این رمان را به همه، بویژه به نوجوانها و جوانان توصیه میکنم. معروف است که ملتی که تاریخ دیار خود را نمیداند، مجبور به تکرار آن خواهد شد. چه بهتر که هم گوشههایی از تاریخ سیاسی و مذهبی و اجتماعی کشورمان را در قالب رمان و داستان کوتاه بخوانیم، هم بهلحاظ ادبی لذت ببریم و هم آگاه شویم؛ همانگونه که نویسنده در همین رمان نوشته است: «شاید که تاریخ را نتوان تغییر داد. شاید تقویم گردنکلفتتر از آن است که بتوانی گذشته را در آن عوض کنی اما میشود تاریخ را کاوید، گذشته را زیر و رو کرد و اگر نوشتن را بدانی، یقیناً میتوانی بر همان شایدها هم غلبه کنی. با گفتن گذشته میتوان آینده را تغییر داد؛ بیشک!»
یادداشت:الهام اشرفی
منبع:وطن امروز
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۶۳۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
به گزارش خبرگزاری مهر، شماره ۱۶۶ مجله خیمه در اردیبهشت ۱۴۰۳، با طرح جلدی از چهره «کلر ژوبرت»، نویسنده مسلمان شده فرانسوی منتشر شد.
مجله خیمه در شماره اردیبهشت در بخش رویدادها و روایتها ۵ رویداد مهم فروردین ماه ۱۴۰۳ را بررسی کرده است. تحلیل شیوهٔ دعاهای متفاوت استاد شیخ حسین انصاریان از نگاه ۴ استاد حوزه و دانشگاه، بررسی ماجرای مسجد سازی در پارک قیطریه و پاسخ به ۴ پرسش آیت الله سیدمصطفی محقق داماد از نگاه ۱۷ چهرهٔ مخالف و موافق، بررسی سخنان پُرحاشیهٔ حجتالاسلام پناهیان دربارهٔ پیامبر (ص) از نگاه ۳ استاد دانشگاه، روایتی از اشعار روضههای زنده یاد حسین بختیاری که در نوروز درگذشت از نگاه ۴ فعال هیئتی و برگزاری محفل صد هزار نفری قرآنی در ورزشگاه آزادی از نگاه ۱۰ فعال فرهنگی و رسانهای.
سوژه بخش چهره خیمه، «کلر ژوبرت»، نویسنده مسلمان شده فرانسوی است. آثار این بانوی نویسنده متولد اردیبهشت، از نگاه ۱۶ نویسنده و کارشناس حوزه و دانشگاه بررسی شده است.
این چهرهها عبارتند از: محسن چینیفروشان، موسی بیدج، حسن احمدی، حبیب احمدزاده، غلامرضا حیدری ابهری، ناصر نادری، مریم جلالی، آسیه رحمتی، حسین راجی، سیدمحمد مهاجرانی، سیده مریم شهیدی کریمی، رقیه فاضل، علی مهدوی، بهاره بهنام نیا، زهرا شیرخانیان.
مجله خیمه در بخش پرونده ماه به ۱۲ سال تلاش برای حل مشکل فقهی اهدای عضو پرداخته و ماجرای اهدای عضو ۱۲ طلبه و ۴ مداح را بررسی کرده است. پرونده ماه خیمه، به موضوع «اهدای عضو» و ضرورت فرهنگ سازی با نگاه عاشورایی پرداخته است. این پرونده شما را با ۱۲ طلبه و ۴ مداحی آشنا میکند که اعضای بدنشان، به بیماران نیازمند بخشیدهاند.
همچنین ایرج فاضل، ۱۲ سال پیگیری برای رفع محدودیتهای فقهی و قانونی اهدای عضو را تشریح کرده است. علی اکبر صالحی هم چگونگی عبور از نگاه بسته مذهبی در این موضوع را بیان کرده است. کتایون نجفی زاده، از سه دهه تلاش و دیدارهایش با مراجع قم و نجف به ویژه دیدارش با آیت الله سیستانی گفته و کمیل نظافتی، اهدای کلیهاش به کودک کلاله را تشریح کرده است. مهدی حیدری هم از مستند ساخته شده درباره ماجرای این کلیه گفته است.
خیمه در بخش یادمان به سراغ یادبود مرحوم محمود امیری، مدیر انتشارات و کتابفروشی امیری رفته و ماجرای کتاب مهدی آذر یزدی، کتابفروشی امام حسین و شهادت دو برادر مرحوم امیری را روایت کرده است. همچنین مرتضی آخوندی، مدیرانتشارات دارالکتب الأسلامیه از روایت پنج دهه دوستیاش با مرحوم امیری سخن گفته و روایت علی قائمی، محقق و نویسندهای که ۵۰ کتابش در انتشارات امیری منتشر شده است هم در این بخش آمده است. محمدهادی فاضل، مهدی رئوفی، مرضیه امیری و سید یاسر شریفی از نزدیکان آن مرحوم هم یادداشتهایی در این پرونده نوشتهاند.
این شماره از مجله در بخش کتاب خیمه هم به آشنایی با ۶۳ نویسنده و تصویرگر انتشارات خیمه پرداخته و به مناسبت نمایشگاه کتاب، موضوعات زیر را هم از نظر گذرانده است:
کتابی کاملاً کاربردی برای زندگی: اثر تازه منتشرشدهٔ «تفسیر موضوعی سبک زندگی با رویکرد روایی»
مسالهٔ حجاب در ایران امروز به روایت رمان «رقص کلاغ روی شانههای مترسک.»
کتاب شعری که گم شد: روایتی از کتاب «مجموعهٔ اشعار فضائل اهل بیت» اثر شیخ کلینی
یادداشتهای عاشورایی مرحوم دکتر عماد افروغ از کتاب «فریادهای خاموش»
شماره اردیبهشت خیمه، با سرمقالهای از حجت الاسلام دکتر محمدرضا زائری (مدیرمسئول مجله)، و نیز یادداشتهایی از ۷ نویسنده و چهره حوزوی و دانشگاهی در آغاز مجله، منتشر شده است. علاقهمندان میتوانند برای تهیه مجله خیمه با شماره ۰۹۰۲۸۲۴۲۹۸۱ تماس بگیرند.
کد خبر 6086179