چه کسانی در داخل کشور،شیپورچی امریکا هستند؟
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۷۹۰۰۹
خرداد؛ مسیح مهاجری در روزنامه حمهوری اسلامی نوشت:ورود ایران به مرحله دوم کاهش تعهدات برجامی، واقعیتهایی را به اثبات رساند که توجه به آنها از اهمیت زیادی برخوردار است.
1- اظهارنظر مقامات کشورهای مختلف از جمله چین، روسیه و حتی مسئولان اتحادیه اروپا درباره اقدامات ایران در زمینه کاهش تعهدات برجامی که همراه است با سرزنش کردن رئیسجمهور آمریکا و محکوم ساختن او بهخاطر خروج از برجام، اهمیت برجام را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جالب است که در خود آمریکا نیز صاحبنظران به ایران حق میدهند که گامهایی را در جهت کاهش تعهدات برجامی خود بردارد. از اینها مهمتر، برخورد شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که برخلاف خواست و اصرار آمریکا، اظهارنظری علیه ایران نکرد و راه را بر شیطنت ترامپ علیه ایران بست.2- نوع برخورد سران کشورها و مجامع مرتبط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید برای مخالفین و منتقدین داخلی دولت، آموزنده باشد. این برخوردها استحکام برجام و متقن بودن آن را نشان داد و تمام بافتههای مخالفین داخلی را پنبه کرد. مخالفین داخلی، در قالب اظهارنظر فردی، گروهی، جناحی، مطبوعاتی و حتی با سوءاستفاده از رسانه ملی چند سال تلاش کردند برجام را یک خیانت جلوه دهند و بانیان آن را سازشکار و حتی خائن معرفی کنند ولی تمام صاحبنظران خارجی، که هیچ منفعتی از رهگذر برجام ندارند، با صراحت اعلام کرده و میکنند که ایران راه درستی را پیمود و پیمان مهم بینالمللی برجام میتواند برای منافع ملی ایران و ثبات منطقهای و جهانی بسیار کارساز باشد.3- کسانی که در داخل تلاش میکردند برجام را ناکارآمد نشان دهند، به خوبی میدانستند که این پیمان مهم بینالمللی منافع زیادی برای ایران دارد ولی چون این را هم میدانستند که موفقیت برجام، شکست سیاسی آنها را به همراه دارد با آن مخالفت کردند. مهمتر اینکه موفقیت برجام علاوه بر شکست سیاسی، ناکامیهای بزرگ اقتصادی نیز برای این جماعت به بار میآورد. عنوان پرمعنای «کاسبان تحریم» که در سالهای اخیر وارد ادبیات سیاسی کشورمان شده، با همین جماعت پیوند دارد و زیربنای مخالفتهای آنها با برجام را تشکیل میدهد. اگر این جماعت امروز از بدعهدیهای آمریکا و کمتحرکی اروپا در قبال برجام خوشحال هستند، به دلیل اینست که تحریمها بازگشته و کسب و کار «کاسبان تحریم» رونق یافته است.4- خارج شدن آمریکا از برجام فقط معلول بدعملی رئیسجمهور آمریکا نیست، بلکه بیشتر از ترامپ کسانی مقصرند که در داخل ایران مرتکب اقداماتی شدند و مطالبی گفتند و نوشتند و منتشر کردند که زمینه را برای تحقق خواست ترامپ فراهم کرد. دولت آمریکا قبل از ترامپ، حتی اگر در مواردی در عمل به تعهدات برجامی خود کوتاهی میکرد، هرگز در صدد خارج شدن از برجام نبود. ترامپ، حتی در تبلیغات انتخاباتی خود وعده خروج از برجام را داده بود و «کاسبان تحریم» به مجرد روی کار آمدن ترامپ با رفتارها و گفتارهای ضد برجامی خود، او را برای خارج کردن آمریکا از برجام تشویق کردند، مشابه کاری که عربستان و رژیم صهیونیستی انجام دادند.5- حالا که آمریکا با استفاده از اهرمهای اقتصادی در صدد وارد کردن فشار بر مردم ایران است مخالفین باید بدانند اکنون زمان مناسبی برای توسل به ابزارهای سیاسی و تبلیغاتی با هدف ضربه زدن به متصدیان امور کشور نیست. همین حالا هم اگر قسمتی از امکانات تبلیغاتی گستردهای که در اختیار مخالفان برجام قرار دارد به موافقان آن داده شود افکار عمومی را نسبت به واقعیتها بهگونهای روشن خواهند کرد که هیچکس در این کشور به تبلیغات پرحجم مخالفین اعتنا نکند. این کار را که میدانیم نمیکنید، لااقل در کارزار سیاسی و اقتصادی و تبلیغاتی شدیدی که آمریکا علیه ملت ایران به راه انداخته، شیپورچی آمریکا نباشید و منافع ملی را در نظر بگیرید. برچسب ها: مسیح مهاجری
منبع: خرداد
کلیدواژه: مسیح مهاجری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۷۹۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دموکراسی دروغین آمریکا و برخوردهای دوگانه
هر چه زمان میگذرد،ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید آشکارتر میشود و ملتهای جهان متوجه میشوندآنچه در بسته پر زرق و برق دموکراسی و حقوق بشر در بسترنظام لیبرالیستی به آنها عرضه شده،دروغی بیش نبوده است.
به گزارش مشرق، حسن رشوند طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: هر چه زمان میگذرد، ماهیت دموکراسی دروغین کاخ سفید برای شهروندان امریکایی و افکار عمومی جهان آشکارتر میشود و تازه مردم امریکا و ملتهای جهان متوجه میشوند آنچه تاکنون در بسته پر زرق و برق «دموکراسی» و «حقوق بشر» در بستر «نظام لیبرالیستی» به آنها عرضه شده، دروغی بیش نبوده است.
این روزها جامعه دانشگاهی امریکا با التهابات شدیدی مواجه است آن هم نه برای نیازهای مادی یا ضعف در بخشهایی از نظام آموزشی، بلکه برای موضوعی که مقامات امریکایی از گذشته تاکنون به دروغ، خود را مدافع سرسخت آن میدانند و آن یدک کشیدن عنوان آزادی و حقوق بشر برای نظامی است که تجربه ۲۵۰ ساله حکمرانی درکاخ سفید مملو از ظلم و تعدی به حقوق انسانها در همین بستر دروغین آزادی از نوع امریکایی آن بوده است.
چند روزی است که دانشگاههای امریکا صحنه تظاهرات گسترده دانشجویان و اساتید در حمایت از مردم مظلوم غزه و اعتراض به ارتکاب جنایات جنگی اسرائیل علیه فلسطینیها است و همزمان پلیس و مقامات ایالتی در اقداماتی هماهنگ، تلاش میکنند با دستگیریهای گسترده و تهدید به اخراج دانشجویان کمپهای تحصن دانشجویان را در دانشگاههایی، چون تگزاس، کلمبیا و کالیفرنیا برچینند و با بیش از ۲۵ دانشگاه بزرگ این کشور برخورد پلیسی از نوع خشن داشته باشند.
نباید از این نکته غافل بود که محیطهای علمی در امریکا در چنبره دستگاههای نظامی و امنیتی است و همانگونه که برخی تحصیلکردگان این دانشگاهها گفتهاند نمیتوان این مراکز را صرفاً محیطهای علمی دانست و طبیعی است وقتی محیطی با کارکرد چند منظوره فعالیت میکند، هرنوع اعتراض اجتماعی یا سیاسی زیر ذره بین نهادهای امنیتی- نظامی قرار میگیرد و پلیس با مشاهده اتفاقی یا اعتراضی در دانشگاه به خود اجازه میدهد به این محیطها وارد شده و آنها را سرکوب کند. اتفاقی که این روزها در دانشگاههای امریکا میافتد از این جنس است. حتی برخی از مدیران دانشگاهها به دلیل واکنشهایشان به ناآرامیها مورد انتقاد قرار گرفتهاند. تا آنجا که سنای دانشگاه کلمبیا قطعنامهای را تصویب کرد که مینوش شفیق، رئیس بریتانیایی- امریکایی دانشگاه کلمبیا را که اصالتی مصری دارد، به بیتوجهی به طی روند قانونی در قبال دانشجویان و آسیب رساندن به آزادی علمی در نتیجه سرکوب اردوگاه معترضان متهم کرد. شفیق به پلیس نیویورک مجوز داده بود وارد اردوگاه دانشجویان دانشگاه کلمبیا شود و اقدام به بازداشت دستهجمعی بیش از ۱۰۰ دانشجو کند. این اجازه، بحرانی کمسابقه را در تاریخ این دانشگاه برجسته امریکایی رقم زد. آخرین باری که مقامات دانشگاه کلمبیا به پلیس اجازه داده بودند وارد فضای دانشگاه شود و دانشجویان معترض را سرکوب کند، به اعتراضات سال ۱۹۶۸ (حدود ۵۶ سال قبل) علیه جنگ ویتنام برمیگردد. درنتیجه این اعتراضات، دانشگاه کلمبیا اعلام کرد تا پایان نیمسال تحصیلی کنونی، کلاسهای خود را به صورت نیمهحضوری و نیمهمجازی برگزار میکند. در همین حال، سخنگوی این دانشگاه میگوید شرکتکنندگان در تجمعات حامی فلسطین، در حال شناسایی هستند و با اخراج موقت از دانشگاه مجازات خواهند شد. این وضعیت دانشگاهی است که در میان دانشگاههای دنیا برند محسوب میشود و جوانان کشورهای دیگر برای رسیدن به آنجا سر و دست میشکنند.
ورودپلیس به دانشگاه کلمبیا و دیگر دانشگاههای امریکا را مقایسه کنید با اتفاقی که در کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸ در ایران افتاد. با این تفاوت که اعتراض دانشجویان و اساتید دانشگاههای امریکایی نه موضوع داخلی، بلکه یک موضوع جهانی و اعتراض به نسل کشی بود که توسط رژیم صهیونیستی دهها هزار کیلومتر دورتر از سرزمین امریکا اتفاق افتاده است. آنچه در دانشگاههای امریکا در حال رخ دادن است بسیار متفاوت از آن چیزی است که در سال ۷۸ در کوی دانشگاه اتفاق افتاد. اعتراضات دانشگاههای امریکا صرفا تجمع و تحصن مسالمت آمیز برای نسل کشی مردم غزه بود که با خشونت بیحد و حصر پلیس با ورود به دانشگاه صورت گرفت و دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دستگیر و بازداشت شدند.
تجمعات این روزهای دانشگاههای امریکا که در بستر نظام لیبرالیسم و با شعار آزادی و دموکراسی شکل گرفته به خشونت انجامیده و هزاران دانشجو و استاد روانه بازداشتگاههای پلیس شدهاند و در آستانه اخراج و تعلیق قرار دارند. این در حالی است که در حادثه کوی دانشگاه تهران اعتراضات ساختارشکنانه و صرفا با رویکرد داخلی و با خشونت و تخریب اموال دانشگاه بود و وقتی پلیس برای فروکش کردن این وضعیت وارد کوی دانشگاه شد از تاج زاده معاون سیاسی وقت وزارت کشور گرفته تا معین وزیر علوم به صحنه آمدند و پلیس را مورد عتاب قرار دادند تا جایی که از شورای امنیت ملی مجوز عدم ورود پلیس در دانشگاه را دریافت کردند. تفاوت دو محیط علمی در ایران و امریکا برای دو تجمع کاملاً متفاوت، تا این حد است که در امریکا پلیس تحت حمایت رئیس دانشگاه و همه ارکان حکومت وارد دانشگاه میشود و هر رفتار خشنی را انجام میدهد ولی در ایران هر رفتار خشنی توسط تعدادی دانشجو در محیط دانشجو صورت میگیرد و مورد حمایت مسئولان وقت وزارت علوم قرار میگیرد. در امریکا دانشجو و استاد کتک میخورد و اینجا پلیس با آجر و سنگ مورد حمله قرار میگیرد. در امریکا مهد دموکراسی دروغین، رئیس دانشگاه و مسئولان کاخ سفید برای ورود پلیس آن هم برای ضرب و شتم و دستگیری معترضان دانشجویی به خط میشوند و اینجا عکس آن عمل میکنند.
آنجا با اعتراض دانشجویان در حمایت از مردم غزه و نسل کشی صهیونیست ها، استاد فلسفه و علوم سیاسی در کنار دانشجویان قرار میگیرد، کتک میخورد، روانه بازداشتگاه پلیس و در معرض اخراج و تعلیق قرار میگیرد، اینجا ازکسانی که کوچکترین حرکت پلیس کشورمان را زیر ذرهبین قرار میدادند و برای آن توئیت میزدند و فضای مجازی را برای حرکت بر ضد پلیس آماده میکردند، خبری از تقبیح حرکت خشن پلیس امریکا و برخورد با استادان و دانشجویان نیست. اینجا خبری از جیغ بنفش زیبا کلام، حاتم قادری، محمد فاضلی و مویه کردن آنها برای دانشجویان و اساتیدی که هر روز در زیر مشت و لگد پلیس امریکا قرار دارند، نیست. البته نمیتوان به این افراد خرده گرفت چراکه وقتی حقانیت موضوعی در زیر چتر لیبرالیسم و دموکراسی غربی تفسیر شود، خونریزی کودکان غزه مباح و تظلمخواهی دانشجو و استاد امریکایی برای کودکان و زنان غزه عمل خلاف و مستحق مجازات از نوع رفتار پلیس امریکا خواهد بود.