تجربه عرفانی برای همه قابل دسترس است/ چیستی عرفان تطبیقی
تاریخ انتشار: ۲۲ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۸۳۵۵۸
به گزارش خبرنگار مهر، نشست «چیستی عرفان تطبیقی» با سخنرانی هادی وکیلی، ۱۷ تیرماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
هادی وکیلی در این نشست گفت: بحثم را در ۱۰ محور طراحی کرده ام که با پیش فرض هایی همراه است و ملاحظات معناشناختی، معرفت شناختی، فرهنگی، جامعه شناختی و زبان شناختی دارند. معادل انگلیسی عرفان Mysticism است که از ریشه کلمه ای یونانی به معنای نادیده گرفتن، خاموش بودن و بستن چشم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: برخی در غرب با تجربی تلقی کردن عرفان، آن را به سمت ساینس سوق داده اند. عرفان گاهی به معنای سیستم یا بینش نظری است که به آن عرفان می گویند اما گاهی تجربه را برجسته می کنند و آن را تجربه عرفانی می گویند. در هر دو حوزه عرفان تطبیقی مطرح است. همچنین دو نوع پژوهش نظری و تجربی عرفانی داریم. در پژوهش های تجربی افرادی که این گونه تجربیات را دارند را فرا می خوانند و مورد بررسی آماری قرار می دهند. احوال عرفانی صرفاً روانشناختی یا ذهنی نیستند بلکه عینیت دارند. درست است که با فنومن های بالینی همراه اند یعنی علائم بالینی و بدنی-روانی دارند، اما احوال عرفانی را به این علائم فرو نمی کاهند و به اینها محدود و محصور نمی کنند.
هادی وکیلی سپس گفت: تأثیر داروهای روان گردان در تجربه های عرفانی نیز بررسی می شوند. در برخی فرقه های عرفانی استفاده از این مواد مرسوم است. مثل فرقه حشاشه که اهل حشیش بوده اند. باید تحقیق کرد که حالاتی که از این داروها حاصل می شود با تجربه های عرفانی چه تفاوتی دارد؟ ویلیام جیمز که پایه گذار این نوع مباحث است می گوید نباید این حالات را به رحمانی و شیطانی تقسیم کنید. سه حالت در مورد حالات عرفانی داریم: دورغ، شبه حقیقی و حقیقی. یک سوم این احوال حقیقی اند. این تقسیم بندی راحت است اما آنچه که سخت است تشخیص این است که فرد به کدام حالت دچار است. در انجمن روانشناسی آمریکا روی این بحث ها مطالعه می کنند تا مرزهای بیماران روانی را با کسانی که حالات عرفانی دارند بتوانند مشخص کنند.
وی اضافه کرد: در ملاحظات معرفت شناسی باید به دو پلورالیسم وجود شناختی، به این معنا که معتقد باشیم چند عرفان وجود دارد تا بتوانیم صحبت از مطالعات تطبیقی کنیم و پلورالیسم معرفت شناختی معتقد باشیم. پلورالیسم معرفت شناختی به این معنا که هر کدام از ما با اعتقادات خومان می توانیم عرفان دیگر اندیشه ها و فرقه ها را درک کنیم یا خیر. برخی معتقدند این هدف از طریق دور هرمنوتیک قابل درک است. مطالعات تطبیقی عرفان در قرن ۱۹ شکل گرفت. تا پیش از این، مفاهیم جریان های اصلی و دین حاکم مطرح بود که اجازه نمی داد تفکری غیر از خودش مطرح شود. در این زمان گذار از سنت دینی به تجربه دینی شکل گرفت.
هادی وکیلی عنوان کرد: تجربه عرفانی می گوید یک تجربه واحد خاص عرفانی وجود دارد که برای همه قابل دسترس است. از این تجربه به وحدت آفاق، فرو ریختن خود در برابر یک خود وسیع تر یا ریختن یک قطره در دریایی وسیع تعبیر می کنند. دوره دوم گذار، گذار از ذات گرایی به ساخت گرایی است. ساخت گرایی می گوید هیچ تجربه ای اعم از تجربه عرفانی، فارغ از ویژگی های فرهنگی، تاریخ و زبانی نبوده و نیست. تجربه افراد متفاوت است. در ملاحظات زبان شناختی گفته شده آیا زبان بیانی عادی ما توان بازگو کردن تجربه عرفانی را دارد یا خیر؟ برخی معتقدند به دلیل نارسایی این زبان، دچار تناقض گویی می شویم که به آن شطحیات گفته شده است. اینکه آیا عرفا زبان خاصی دارند تا بتوانند این مفاهیم را در آن بگنجانند یا خیر محل بحث است.
وی ادامه داد: درباره پیامدها و فایده مطالعه عرفان تطبیقی باید گفت با مقایسه درک بهتری نسبت به دیدگاه عرفانی خود پیدا می کنیم. کشف همریشگی بین سنت ها و پلی به سوی صلح میان فرهنگ ها و ادیان از دیگر فواید عنوان شده است. عرفان به تبع ادیان به ۱۰ نوع قابل تقسیم بندی است. معمولاً می گویند ۳ عرفان غربی داریم که همان یهودیت، مسیحیت و اسلام هستند. ۶ نوع هم در شرق مانند بودیسم، هندویسسم، شینتوئیسم و …. یک دین هم که ما به آن زرتشت می گوییم و در آن اختلاف است که شرقی است یا غربی. عرفان های ابتدایی یا پریمیتیو هم داریم که از ادیان ابتدایی آمده اند. عرفان بومی هم تعبیر دیگری است که درباره سرخ پوستان آمریکا مطرح است. جنبش های نوظهور دینی و عرفان های نوپدید هم مطرح اند. آثار عرفانی نیز یا مسأله محور اند یا شخص محور و یا مکتب محور که عرفان تطبیقی در این حوزه (مکتب محور) مطرح است.
این نشست در ادامه با پرسش و پاسخ همراه بود.
کد خبر 4665014منبع: مهر
کلیدواژه: نشست علمی عرفان اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۸۳۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاغل بدون آسیب شناختی کدامند؟
ایسنا/خراسان رضوی مشاغلی وجود دارد که افراد با انجام آن، ۴۰ درصد کمتر در معرض آسیب شناختی بعد از ۷۰ سالگی قرار دارند.
تحقیق جدید خطرات زوال شناختی روی ۷۰۰۰ نفر در ۳۰۵ شغل مورد بررسی قرار گرفت.
وقت آن است که در کلاس هنر یا آشپزی ثبتنام، کتاب بازیهای فکری و پازل را باز یا یک بار دیگر سعی کنید به ایتالیایی یا آلمانی تسلط پیدا کنید.
شواهد علمی جدیدی بهدست آمده است که بهنظر میرسد آنچه را که بسیاری گمان میکردند، تأیید میکند؛ اینکه در مغز شما، مانند بسیاری از چیزها، ممکن است «ااگر از آموختههایتان استفاده نکنید به فراموشی سپرده شوند.»
نتایج تحقیق جدید نروژی نشان داد افرادی مجبور بودند از مغز خود در زمینه شغلی زیاد استفاده کنند، ۴۰ درصد کمتر در معرض آسیب شناختی در سنین بالای ۷۰ سال بودند، نسبت به افرادی که شغلشان بیشتر به کارهای روزمره متکی بود.
ترینه هولت ادوین از بیمارستان دانشگاه اسلو، محقق اصلی این تحقیق، در بیانیهای گفت: ما الزامات مشاغل مختلف را بررسی کردیم و دریافتیم که تحریک شناختی در محل کار در مراحل مختلف زندگی در دهههای ۳۰، ۴۰، ۵۰ و ۶۰ سالگی شما، با کاهش خطر ابتلا به اختلالات شناختی خفیف بعد از ۷۰ سالگی مرتبط است.
وی افزود: یافتههای ما ارزش داشتن شغلی را نشان میدهد که به تفکر پیچیدهتر بهعنوان راهی برای حفظ بالقوه حافظه و تفکر در دوران پیری نیاز دارد.
این تحقیق بر اساس مطالعه ۷۰۰۰ نفر در ۳۰۵ شغل انجام شد و محققان مشاغل را در چهار گروه دستهبندی کردند، از مشاغلی که به بیشترین تفکر و خلاقیت نیاز داشتند تا مشاغلی که کمترین نیاز را داشتند. برای مثال معلمان در دسته اول بودند. مشاغل پستچی و نگهبان در گروه چهارم قرار گرفتند.
حتی پس از محاسبه متغیرهایی مانند سن، جنسیت، تحصیلات و درآمد، محققان دریافتند افرادی که در گروه چهارم قرار داشتند ۶۶ درصد بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات شناختی یا زوال عقل بالای ۷۰ سال بودند.
یا برعکس، افرادی که در گروه اول بودند، گروهی که باید همیشه در آن تفکر کرد، ۴۰ درصد کمتر از گروه اول دچار اختلال شناختی شدند.
خوب، بنابراین نمیتوانیم نتیجه بگیریم که انجام جدول کلمات متقاطع یا یادگیری یک ساز موسیقی خطر را تا ۴۰ درصد کاهش میدهد. این حداکثر مزیتی است که در طول دههها بهدست آمده است و در کسانی که مشاغل هیجانی داشتند در مقایسه با کسانی که مشاغل خستهکننده و معمولی داشتند، مشاهده شده است.
تمرین دادن مغز
اما این تحقیق به دادههایی افزود که نشان میدهد تمرین دادن مغز، بهعبارت دیگر، فکر کردن زیاد و انجام کارهایی که شما را از نظر ذهنی به چالش میکشد، بهراستی برای آن مفید است.
این یافته، شاید بهطرز شگفتآوری، موضوعی بحثبرانگیز میان محققان پزشکی باشد. بسیاری از محققان برجسته در این زمینه در هر دو طرف بحث موضع گرفتهاند و یافتن مطالعاتی که شما را به این فکر میاندازد که آیا کل ماجرا دروغ است یا خیر، کار سختی نیست.
یکی از چالشهای عمده تحقیقات در این زمینه بیشتر به امکان تحقق آن بستگی دارد.
به این دلیل که هیچ راهی برای تکرار شرایط آزمایشگاهی در دنیای واقعی وجود ندارد. ما نمیتوانیم یک میلیون جفت از دوقلوهای همسان را جدا کنیم، آنها را در ۲ موسسه پزشکی مختلف برای تمام عمرشان حبس کنیم سپس، برای مثال، فقط یک گروه را برای دههها تحت تربیت مغز و تحریک شناختی قرار دهیم و دریابیم چه اتفاقی میافتد.
بیشتر تحقیقات مجبور بودهاند بر خوداظهاری یا مداخله نظارت شده کوتاهمدت تکیه کنند.
این چیزی است که این تحقیق جدید در نروژ را بهویژه جالب میکند. این تحقیق، مشاغلی را مورد بررسی قرار داد که تعداد زیادی از مردم در طول چندین دهه انجام داده بودند. بنابراین محققان توانستند اثرات تحریک شناختی پایدار و تمرین را در درازمدت بررسی کنند.
این یک آزمایشگاه و کامل نیست، اما شروع بسیار خوبی است.
در همین حال شایانذکر است کسانی در جامعه علمی که نسبت به مزایای تحریک ذهنی بر سلامت مغز مشکوک هستند، اغلب سعی میکنند به سؤالی متفاوت از بقیه پاسخ دهند.
بهطور معمول، محققان پزشکی برای اثبات چیزی انتظارها رو بالا میبرند سپس در دستیابی به آن شکست میخورند. آنان اغلب بهسرعت به این نکته اشاره میکنند که A منجر به B میشود در حالیکه بهراستی ثابت نکردهاند، فقط اینکه، ارتباط آماری قوی بین A و B وجود دارد.
خوب قابل قبول است اما در دنیای واقعی ما با سوالات متفاوتی سروکار داریم. چه احتمالی وجود دارد که این یافته کمککننده باشد و هزینهها و خطرات آن چیست؟
بسیاری از مردم مدتها قبل از اینکه محققان پزشکی بهطور قطعی ثابت کنند که سیگار باعث سرطان ریه میشود، سیگار را ترک کردند. اگر منتظر اثبات این موضوع بودند، بسیاری از آنان همان ابتدا بهدلیل سرطان ریه میمردند.
این امر تحت هیچ شرایطی عملی نیست. زوال عقل، بیماری وحشتناک است، بیماری آلزایمر شایعترین نوع زوال عقل است. هر چیزی که بهطور قابل قبولی ممکن است خطر را کاهش دهد ارزش امتحان کردن را دارد. بهخصوص اگر به اندازه انجام جدول کلمات متقاطع جذاب باشد، یادگیری آلات موسیقی و یادگیری یک زبان جدید آسانتر از ترک سیگار است.
منابع
https://www.marketwatch.com
https://www.morningstar.com
https://finance.yahoo.com
انتهای پیام