Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-03@04:00:24 GMT

نوبت به بزرگترین کیک جهان اسلام رسید

تاریخ انتشار: ۲۳ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۳۹۵۹۲۵

نوبت به بزرگترین کیک جهان اسلام رسید

یک میل افسارگسیخته به عدد، یک تفاخر آماری-کمّی و یک نیاز سیری‌ناپذیر به «ترین» شدن، هر سال ما را در یک شرایط بی‌رقیب، بر آن می‌دارد تا با ساخت «بزرگترین کیک جهان اسلام» رکورد خود را بشکنیم.

 به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، عبارت «بزرگترین کیک جهان اسلام» را در جستجوگر گوشی‌تان تایپ کنید و نتیجه را ببینید؛ با ده‌ها لینک خبری در رسانه‌های ایرانی مواجه می‌شوید که همراه با عکس و فیلم و گزارش‌های متنی و تصویری مختلف در سال‌های متمادی پدیده‌ای شگفت‌انگیز را «ترند» کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
لااقل از سال ۱۳۹۰ به این سو یعنی از ۸ سال قبل تاکنون می‌توانید اخبار و گزارش‌های این پدیده را در ایام میلاد امام رضا (ع) رصد کنید؛ به طوری که گویی چنین سنتی همزمان با میلاد امام هشتم در ایران به یک سنت تبدیل شده است.

مثلاً در سال ۹۰ کیکی با طول بیش از ۶۰ متر و عرض بیش از ۵ متر رکورد «بزرگترین کیک جهان اسلام» را با نام خود ثبت کرد. یا در سال ۹۴ بزرگترین کیک جهان اسلام که با همکاری ۳۰ قناد از سراسر کشور ساخته شده بیش از ۸ تن وزن و ۳۰۰ متر طول داشته است. باز در سال ۹۵ کیکی تقریباً با همان وزن کیک سال قبلش، ولی این‌بار با طول ۸۸۸ متر ساخته شده تا سه بار عدد هشت در آن تکرار شده باشد تا میلاد امام هشتم را القا کند. در این میانه هم البته به طور همزمان کیک‌های متعددی توسط نهاد‌های مختلف دولتی و مردمی و… ساخته شده و هر کدام هم کیک خود را «بزرگترین کیک جهان اسلام» نامیده است. اما نکته جالب توجه این است که در همه این اخبار و گزارش‌ها، تیتر و کلیدواژه اصلی همین «بزرگترین کیک جهان اسلام» است و این به معنای آن است که هر سال مسئولان و نهاد‌های متولی امور مذهبی و فرهنگی و اجتماعی و هنری و… با رصد گزارش‌ها و آمار‌های سال‌های قبل، تصمیم گرفته‌اند در سال جاری فلان مقدار بیشتر شکر و آرد و خامه و شکلات و افزودنی‌های مجاز خوراکی و… تهیه کنند تا بتوانند رکورد سال قبل را شکسته و خود را به عنوان رکوردار سازنده جدیدترین «بزرگترین کیک جهان اسلام» مطرح کنند!

اگرچه قضیه به طرز عجیبی طنزآمیز است، اما کمی دقت در اتفاقی که در حال رخ دادن است، وجوه تراژیک قصه را هم رو می‌کند. تصور کنید که نهاد‌ها و سازمان‌های مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و… متولیان اصلی پخت بزرگترین کیک‌های بخش مهمی از جهان شوند و برای نیل به این افتخار با هم رقابت کنند. اولین سوالی که به ذهن می‌آید شاید این باشد که آیا در سازمان‌ها و مراکز مذهبی و فرهنگی و اجتماعی و… در ایران ردیف بودجه‌ای برای پخت کیک تعریف شده است؟ این سوال از آنجا مهم است که بدانیم مسئولیت چنین نهاد‌هایی اولاً و بالذات تعریف و تعیین سیاست‌ها و برنامه‌های فرهنگی‌ای است که کیفیت فرهنگی جامعه را بهبود ببخشد، و نیاز به گفتن ندارد که در هیچ کجای تاریخ و جغرافیای این جهان پخت و تزئین و توزیع کیک، هر چقدر هم عریض و طویل باشد، و هر قدر هم چنین کیکی، کیک تولد والاترین و ارجمندترین انسان‌ها باشد و با نیات به‌غایت مقدس هم پخته و توزیع شده باشد، چنین کارکردی نخواهد داشت.

پاسخ از پیش مقدری که در معمولاً در آستین‌ها پنهان است این خواهد بود که این اقدامات با نذر و نذورات مردمی صورت می‌گیرد! بسیار خوب، پس اسم نهاد‌های متولی، در این اخبار و گزارش‌ها اگر «به‌نام‌زدن» فعالیت‌های کاملاً خودجوش مردمی نیست پس چیست؟

بیایید به اخباری که از حدود ۵ روز پیش رسانه‌های ایران را درنوردیده، نگاهی کنیم: «توزیع بزرگترین کیک جهان اسلام به وزن ۱۵ تن در تهران»!

طول این کیک که امسال «بزرگترین…» است، حدود ۱۳۰۰ متر و عرض آن یک متر است و قرار است امروز همزمان با میلاد امام هشتم و طی مراسم جشن بزرگ ولایت بین مردم توزیع شود. متولیان این اقدام هم در نوع خود جالب توجه‌اند؛ در خبری که روابط عمومی نهاد برگزار کننده برای اهالی رسانه ارسال کرده، اینطور نوشته شده است: «همزمان با دهه کرامت و به مناسبت میلاد علی بن موسی الرضا (ع) بزرگترین کیک جهان اسلام به همت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و با مشارکت نیروی انتظامی یکشنبه ۲۳ تیر در پارک چیتگر و کنار دریاچه شهدای خلیج فارس بین مردم توزیع می‌شود». این خبر در ادامه به اطلاع مخاطبانش می‌رساند که «بعد از اجرای برنامه صحنه‌ای شاد و مفرح، ساعت ۱۹ مراسم برش و توزیع بزرگترین کیک جهان اسلام آغاز می‌شود».  
اگر از ابتذال نهفته در موقعیتی که توصیف شد بگذریم، آنچه وجه تراژیک قضیه را بیش از هر چیزی برملا می‌کند، تسلط بی‌چون و چرای ابعاد کمّی و فرمال بر عموم فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی سازمان‌ها و نهاد‌ها است؛ پدیده‌ای که نوعی از تهی بودن از بودن را نشان می‌دهد، از جدی‌ترین امور جدیت‌زدایی می‌کند و راه را برای نوعی تفاخرجویی لوس از رهگذر نیل به «ترین»‌ها هموار می‌سازد. در راستای چنین فهمی از قضایاست که اهداف همه سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها در کشور به اموری مطلقاً کمّی، نظیر «جذب حداکثری» مخاطبان / آرای مردمی / کلیک‌ها / لایک‌ها / ویو‌ها / سیاهی‌لشگر‌های اینجا و آنجا، آن هم به هر قیمتی معطوف شده و زمینه حضور و جولان چهره‌ها و نماد‌های محبوبیت و جذابیت کاذب فراهم می‌شود.  
بر این مبنا پدیده «بزرگترین کیک جهان اسلام» و تبلیغ آن در رسانه‌ها را باید متناظر با فرهنگی عمومی «جذابیت‌پرستی» تهی از محتوا و فرمالی فهم کرد که در آن سلبریتی‌های جذاب و محبوب و شیک‌پوش روزگار ما، بدل به صاحب‌نظران امور فرهنگی و سیاسی می‌شوند؛ کسانی که به هر حال می‌توانند نیاز مبرم مسئولان و نهاد‌های ما را به تعداد مخاطب، رأی، کلیک، و ویو و… پاسخ دهند. دقیقاً به خاطر همین نیاز به «ترین» بودن و رکورددار شدن است که ما در یک شرایط بی‌رقیب، هر ساله رکورد «بزرگترین» کیک جهان اسلام را مال خود می‌کنیم، یعنی در حقیقت هر سال رکورد خودمان را می‌شکنیم. این تشنگی و شهوت طلب امر کمی و «ترین» شدن و رکورد شکست‌های عددی و نمایشی در زمینه و بستر‌هایی که شدیداً نیازمند کنش کیفی و محتوایی است، در حالی رخ می‌دهد که در زیرلایه‌های زندگی شهری و فرهنگ عمومی ایرانیان روز به روز رکورد‌هایی جابه‌جا می‌شوند که از عاری شدن حیات از هرگونه معنا، بدویت مدرن و اتمیزاسیونی خشونت‌بار خبر می‌دهد؛ جامعه‌ای که در کنار رکوردشکنی هرساله در پخت و توزیع «بزرگترین کیک جهان اسلام»، رکوردار بیشترین شتاب رشد فلاکت در دو سال گذشته در جهان اسلام، بیشترین شتاب کاهش ارزش پول ملی طی یک سال گذشته در جهان اسلام، بیشترین شتاب رشد فرار مغز‌ها و مهاجرت‌ها و… است.

یا مثلاً جامعه تهرانی را در نظر بگیرید که حین رشد سرسام‌آور حاشیه‌نشینی و ازدیاد فقر، در حال رکوردشکنی در ساخت و رونمایی از ایران‌مال‌ها و اطلس‌مال‌ها و تهران‌مال‌ها و مگامال‌های چه و چه است؛ شهری که به یکی از بزرگترین واردکنندگان خودرو‌های لوکس خارجی بدل شد و همانطور که رسانه‌ها نوشتند در آن به کرات با پدیده واردات «کاسه توالت طلا» و «پستانک طلا» و… از خارج و عطش مشتریانش برای استفاده از آن‌ها مواجه بودیم. شهری که در یک‌سوی آن بستنی و هات‌داگ با پودر طلا سرو می‌شود تا نمایش تفاخرآمیز به بیشترین حدش برسد و در سوی دیگرش عده‌ای گرسنه در گور‌ها یا در بهترین وضعیت در پارک‌ها و روی کارتن‌ها می‌خوابند. این عطش کمیت‌گرایانه عقل ابزاری است که در مسیر جذب سود حداکثری مطلقاً سیری ندارد و به تولید و بازتولید فقر و فلاکت از رهگذر شکل دادن به پدیده‌هایی، چون ابرپولدار‌های نوکیسه و بدویت بزرگ شده رسیده است.

در این وضعیت، وقتی همه در حال رکورد زدن هستند، چرا نهاد فرهنگی‌ای، چون سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با مشارکت نیروی انتظامی رکورد نزند. وقتی سراسر حیات جمعی ما قافیه را به هرگونه «فرم عددی» و «ترند کمّی» باخته است، چرا ما به هر قیمتی «بزرگترین» کیک جهان اسلام را نسازیم و با یک استقبال خوب مردمی، پس از اجرای نمایش صحنه‌ای شاد و مفرح، مراسم برش و توزیعش را برگزار نکنیم؟ منبع: خبرگزاری مهر

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: بزرگترین کیک جهان اسلام رسانه های ایرانی میلاد امام رضا علیه السلام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۳۹۵۹۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟


به گزارش تابناک به نقل از تسنیم،‌ نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجت‌الاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقه‌شناس و پژوهشگر جریان‌های اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.

بطحایی بحث خود را با موضوع جریان های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعت‌ها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضی‌ها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریان‌های فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل می‌دهد. نبرد جریان های فکری در این اتفاق رخ می‌دهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریان‌هاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل می‌دهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان ها صحنه آینده جهان اسلام را می سنجد.

 

وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمی‌شود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنه‌ی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمی‌تواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنه‌ی آینده جهان اسلام را می‌سازند که باید در حوزه آینده‌پژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم.  

سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد

بطحایی گفت: باید به نکته ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیل‌ها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون  نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر می‌رود و مدتی در آنجا می‌ماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکه‌ای ضرب می‌کند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری می‌شود. مدت کوتاهی حکومت می‌کند و بعد لشکری می‌آید و او را می‌کشند. بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریان‌ها و فرقه‌ها بپردازند و ما با اسلام سیاسی‌هراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی بر خورده است.

مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است

وی با طرح این سؤال که  در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موج‌‌های تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریان‌های فکری چه واکنشی نسبت به این موج‌ها داشتند. از 226 سال قبل در 1213 قمری یا 1798 میلادی که ناپلئون حمله می‌کند و می‌گویند توپ‌های ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً 6 موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشورهای عربی تفاوت دارد. کشورهای عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد. 

بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویه‌ای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه 300 صفحه‌ای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشه‌کاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از 226 سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص‌ الابریز فی‌ تلخیص‌ با‌ریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنش‌هایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سخت‌افزارهای غرب مواجه می شوند که چرا غرب از جهت‌های مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می خورد.

این پژوهشگر فرقه‌ها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص می‌کند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح می‌کنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا می‌شود.  

روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل می‌دهد

وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل می‌گیرد،‌افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکته‌ای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکل‌گیری اسرائیل را شاهدیم. پان‌عربیسم در مصر خودش را خوب نشان می‌دهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیق‌ترین بسته‌ای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه می‌شود، متعلق به اوست. در کتاب‌های «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را می‌گوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می کند. به جهان اسلام نسخه می‌دهد که چه قسمت‌هایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر می‌گوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.

بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقه‌گرایی منتج می‌شود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میدان‌دار در تمام این صحنه‌ها،‌ خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزه‌ها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند می‌رود. می‌گوید واکنش‌ها را نسبت به حشاشین می‌دانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،‌ اما از نظر جریانی می‌گویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیری‌ها را منکوب کند.

وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریان‌شناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت: اما چکار کنیم؟ به ذهنم می‌آید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلی‌ها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمی‌تواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.

دیگر خبرها

  • چرا کشوری مثل مصر سریال "حشاشین" را ساخت؟
  • بصیرت افزایی بزرگترین ضربه به طرح‌های استکباری دشمنان است
  • گشایش بزرگترین نمایشگاه ملی قرآن کریم در افغانستان
  • پس از پراید وانت نوبت به بی‌ام‌و وانت رسید!/ عکس
  • بزرگترین حامی حقوق زن اسلام است
  • اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • آیت‌الله نوری همدانی: دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • دین اسلام بزرگترین حامی حقوق زن است
  • عملیات اجرایی بزرگترین آب‌شیرین‌کن خشکی جهان سرعت می‌گیرد
  • ترکش‌های جنگ قیمتی در بزرگترین بازار خودروی جهان