لطفاً آرام تر حرکت کن
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۱۹۶۸۷
در گزارش روزنامه همدلی آمده است:
ذوالنوری کیست؟
مجتبی ذوالنوری، در جریان دهمین دور انتخابات مجلس با ۱۴۳ هزار و ۶۵۴ رأی به عنوان نماینده سوم مردم قم (بعد از علی لاریجانی و احمد امیرآبادیفراهانی) وارد خانه ملت شد و از همان ابتدا به عضویت کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی درآمد. وی همزمان با پیروزی انقلاب وارد حوزه علمیه بروجرد شد و در ادامه به قم مهاجرت کرد و شاگرد اساتیدی همچون موسویگرگانی، طالقانی، حسینیبوشهری، موسوی، فشارکی و صالحیمازندرانی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این چهره اصولگرا که در دایره جبهه پایداری انقلاب اسلامی است، سالها به عنوان نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خدمت کرده است و با احمدینژاد بعد از سال ۸۸ مشکل دارد. برای بیان انتقاداتش هم ملاحظه چیزی را نمیکند.
راهی که برای تندروی باز شد
دوم تیرماه امسال و پس از برگزاری انتخابات هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، حجتالاسلام مجتبی ذوالنوری به ریاست آن رسید. رقابت اصلی بین ذوالنوری (از جناح اصولگرایان) و فلاحتپیشه (از جریان اصلاحطلبان) بود که علاءالدین بروجردی و مصطفی کواکبیان به نفع آنها انصراف داده بودند. فلاحتپیشه در حالی نتوانست ریاست یک ساله خود بر این کمیسیون را تداوم بخشد که سال قبل، توانسته بود به ریاست ۱۴ ساله علاءالدین بروجردی پایان دهد؛ اما این بار اقبال با کاندیدای اصول گرا بود که این کرسی بسیار مهم را باز هم به اردوگاه خودی بسپارد.
مجتبی ذوالنوری بعد از ریاست بر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، تریبونی پرمخاطب (در ابعاد داخلی و بینالمللی) به دست آورد تا بتواند آرا و نظرات شخصی و گروهی خود در قبال پروژههای کلان سیاسی را با صدای بلند اعلام کند و حالا در مقامی رسمیتر فعالیتّهای دولت در خصوص نجات و تداوم حیات برجام را نشانه رفته است تا این هدف محقق نشود.
حاشیههای یک دلواپس
در دلواپسی ذوالنوری همین بس که زمانی اعلام کرده بود؛ یکی از محصولات برجام این است که دولت آمریکا ۲۵۰۰ تابعیت به مسئولان ایرانی اعطا کند، این در حالیست که هیچ سندی برای سخنان خود ارائه نکرد. کمی بعد، دونالد ترامپ روی این خبر نادرست تاکید کرد و مانور داد و چهره دیپلماتها و سیاسیون و مسئولان ایرانی به همین راحتی در عرصه بین الملل تخریب شد.
این اقدامات در نظر نماینده مردم قم در مجلس، چیزی نیستند که بخواهد در رفتارش تجدید نظر کند. گذشت فقط ۵ روز از تصدی پست ریاست بر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی کافی بود تا او این بار از «افرادی در داخل» (بخوانید مسئولان دولتی) یاد کند که دلشان با غرب است.
ذوالنور که در مقام یکی از مسئولان امنیت ملی و سیاست خارجی باید وحدتگرایی داخلی و ندادن بهانه به خارجیها را در دستور کار خود قرار دهد، درباره این «افراد در داخل» گفته است: ننگ بر آنها که چشم خود را بسته و مصیبتهای جهان اسلام را مشاهده نمیکنند و خود را به نفهمی زدند. برخی افراد انقلاب اسلامی را محصول مشکلات میدانند و این موضوع را که دشمنیهای آمریکا سبب مشکلات جامعه است، نمیپذیرند.
لطفاً امنیت ملی را به حاشیه نکشانید
گرچه از دلسوزیهای جناب ذوالنوری باید تشکر و سپاسگزاری کرد؛ اما بیان این کلیات که معلوم نیست مخاطبش چه کسی است و بیان این سخنان چه هدفی را دنبال میکند و قصد و غرض جناب رئیس کمیسیون از اتهام به متهمی که آشکار نیست، چیست، نمیتواند نقد و اعتراض ما را در پی نداشته باشد. اعتراض به این دلیل است که احساس میکنیم؛ با اقدامات شخص رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، امنیت ملی کشور را به حاشیه میکشاند.
بدون شک؛ بخش زیادی از مشکلات کشور ناشی از دشمنیهای آمریکا و تحریمهایی است که این کشور علیه ما اعمال کرده است. خوب، اگر این طور است که چرا افرادی مانند مجتبی ذوالنوری، در مقام نقد دولت برمیآیند؟ پس میتوان این ادعا را مطرح کرد که انتقادات ذوالنوری علیه دولت ناشی از گرایشهای جناحی است و دولت در هر وضعیت کیفی مدیریت و توانمندی، دولتی قابل نقد خواهد بود؛ چون وابسته به پایداریچیها نیست و حرف و منطق دلواپسان را نمیپسندند. در این صورت آیا باید اجازه داد که ذوالنوری همچنان به نقدهای اینچنینی ادامه دهد؟ قطعاً پاسخ منفی است و به همین دلیل جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به رئیس تازه به میدان آمده خود توصیه و تذکر کردهاند که کمی آرامتر حرکت کند و از تندروی بپرهیزد.
شاید یکی از دلایل این توصیهها، درخواست ذوالنوری برای زدن به یکباره زیر همه توافقات در حوزه برجام است؛ «یا ما نمیدانستیم که چرا آمریکا بیرون رفته است و یا میدانستیم که چرا بیرون رفته است. اگر نمیدانستیم، حقمان است که کلاه سرمان برود و اگر میدانستیم پس چرا با مردم صادقانه حرف نمیزنیم؟ دشمن بر روی حرف و موضع ما از مساله حساب باز میکند و بر همین اساس تصمیم میگیرد. وقتی که اینگونه با موضوع برخورد میکنیم، طبیعی است که از آن موضوع ناقصالخلقه، چیزی به نام اینستکس که امروز مطرح است بربیاید. ما حتی به بالاتر از کاهش تعهدات خود یعنی خروج از برجام و خروج از NPT نیز فکر میکنیم.»
همین اعلام موضع به نظر ساده از سوی کسی که ریاست بر بالاترین مرجع ناظر بر رفتار ایران در بحث امنیت ملی و سیاست خارجی را در ید قدرت دارد؛ میتواند شرکای اروپایی برجام را که تلاششان برای حفظ برجام غیرقابل انکار نیست، به واکنش وادارد و در اتخاذ سیاست شأن در خصوص برجام و اینستکس تجدیدنظر کند که در این صورت، انرژی و سرمایه ایران دوباره باید صرف طراحی نقشه راه دیگری شود. بله، اظهار نظرهای غیرمسئولانه از سوی برخی مسئولان میتواند چنین تبعاتی داشته باشد.
گاندو واقعی بود و دولت از نمایش آن عصبانی شد
در روزهایی که انتقاد به رویه ضدوحدت گرایی سریال «گاندو» همه جا به گوش میرسید، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در یک سخنرانی گفت: «رئیس دفتر رئیس جمهور مصاحبهای کرده بود که ۸۰ درصد سریال گاندو دروغ بوده. اتفاقاً آن ۲۰ درصد واقعیتی که خودشان تأیید میکنند همان ۲۰ درصدی است که اینها از آنها عصبانی شدند. بقیهاش مخالفتی است که حالا این را با تاکسی به فرودگاه بردند یا با ماشین شخصی بردند. اینها که تأثیری ندارد. جان کلام همان موضوع است که کاملاً مشخص بوده و عینک و انگشتر و آدامس و تسبیح و چیزهای دیگه، اینها مهم است که این اتفاق افتاده است.»
ذوالنوری با این سخنان دولت و وزارت امور خارجه را به مسامحهکاری در خصوص امنیت ملی متهم کرد که اقدامی جنجالی دیگری از سوی اوست که در مقام حساس کنونی، باید سیاست ورزی بیشتری را پیشه کند.
نقش انفعالی اصلاح طلبان در رئیس شدن ذوالنوری
سال قبل و بعد از خروج یکجانبه آمریکا از برجام، گروهی در ایران از شادی در پوست خود نمیگنجیدند. دلواپسان و پایداریچیها در رأس این گروهها بودند که عرصه را برای فشار هر چه بیشتر به دولت و به همان نست به اصلاح طلبان مهیا دیدند. ذوالنوری در صحن مجلس اقدام به آتش زدن برجام کرد که سند تصویب شده در مجلس بود. آن زمان انتقاد به این رفتار علنی شد و بسیاری از جمله جمعی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی دور شدن مجلس از رفتارهای تندروانه را مطرح کرده و تحقق آن را خواستار شدند. با این حال، سال بعد از اقدام ضدبرجامی ذوالنوری، وی به ریاست کمیسیون مهم و استراتژیک امنیت ملی و سیاست خارجی انتخاب شد. انتخابی که نتیجه لابیهای پشت پرده در مجلس بود و در نتیجه انفعال و سستی فراکسیون امید، به عنوان نماینده اصلاحطلبان در خانه ملت انجام شد.
بزرگان لیست امید که با رفتار تندروانه ذوالنوری و رفقا آشنایی کامل دارند، چرا اقدامی در خصوص شکست ائتلافها و لابیهای پشت پرده نکردند؟ چرا از میان چهرههای موجهتر خود کاندیدایی را که بتواند نظر فراکسیونهای دیگر جلب کند، را برای ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی معرفی نکردند؟ چرا زمانی که دیدند و متوجه شدند که فراکسیون ولایی و جمعی از اعضای فراکسیون اعتدالی از میان کاندیدای موجود نظر به انتخاب ذوالنوری دارند، سیاستی به خرج ندادند تا رئیس این کمیسیون چهرهای غیر از ذوالنوری حتی یک چهره اصولگرا باشد؟ این سوالها و پرسشهای دیگری که در ذهن هر کدام از ما وجود دارد، پاسخ مشخصی دارد؛ فراکسیون امید که قشر اصلاح طلبان جامعه را در مجلس نمایندگی میکنند، از همان اولین انتخابات هیأت رئیسه که محمدرضا عارف، قافیه را به علی لاریجانی باخت، در جایگاه انفعال و تماشای قدرت گرفتن رقیب قرار گرفتند و هر سال بیشتر از سال قبل از آن در مجلس در اتخاذ سیاستهای ناکام ماندند. اما این توجیه و توضیح دلیل نمیشود که اصلاحطلبان مجلس نخواهند یا نتوانند جلوی تندروی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را بگیرند.
منبع: ایرنا
کلیدواژه: مجلس شورای اسلامی مجلس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۱۹۶۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پیوند میدان و دیپلماسی
بنا برشواهد موجود دراقدامات صورت گرفته درعرصه سیاست خارجی میتوان اعلام کردکه راهبرد کلان دولت سیزدهم درحوزه دیپلماتیک، شناوراست وتهران همه تخممرغهای خود را دریک سبدنچیده واتخاذ این رویکرد، تصلب موجود در سیاست خارجی را که سالها به این بخش تحمیل شده بود نقض و دریچههای جدیدی راپیش روی کشورمان قرارداد تا منافع و عزت ملی را محقق کند.درنگ بیمنطق دولت تدبیر و امید در عرصه دیپلماتیک و انتظار برای لبخند کدخدا، فرصتهای زیادی را از جمهوری اسلامی ایران و ملت سلب کرد بهطوریکه هشت سالی که باید برای ارتقای سطح تعامل و زندگی مردم صرف میشد، معطل برجام و تصمیمات کجدار و مریز فعالان این عرصه شد و در انتها نیز با خروج یکطرفه آمریکا از این توافق، ما ماندیم و یک زمین سوخته که سالهای زیادی توسط دیپلماتهای خوشبین به امضای کری، بذرپاشی شد اما ثمرهای غیر از حسرت نداشت زیرا وعدهها یکی پس از دیگری لغو و رویکرد تقابلی غربیها علیه ایران عیانتر میشد و اینگونه بود که نه فقط هیچ گشایشی حاصل نشد بلکه بهدلیل نوع عملکرد ضعیف دپیلماتها و خوشبینی به سازوکارهای دیپلماتیک، تحریمها و محدودیتهای بیشتری به کشورمان تحمیل شد. در عرصه میدان نیز سردار بزرگی همچون قاسم سلیمانی را از دست دادیم و دولتمردان هرگونه تحرک علیه دولتهای استکباری را به استقبال جنگ رفتن تعبیر میکردند.
دفاع از حق مشروع
حالا با این سابقه ذهنی به این روزها نگاه کنید که حوزه سیاست خارجی، ایام مهم و پردستاوردی را طی میکند و اخبار مرتبط با نقشآفرینی جمهوری اسلامی ایران تیتر یک رسانههای منطقهای و فرامنطقهای شده است و هماهنگی و همافزایی شکل گرفته بین میدان و دیپلماسی، شرایط جدید و درخشانی را برای کشورمان رقم زده است به نحویکه حالا همه دولتها اعم از دوست و دشمن به این واقف هستند که جمهوری اسلامی ایران با اتکا به ظرفیتهای خود، ابایی از سرشاخ شدن با غده سرطانی منطقه ندارد و سرافرازانه از حق مشروع خود دفاع میکند؛ اتفاقی که موجب نگرانی آمریکا شده است و صهیونیستها را مجاب و تحریک میکند تا اقدامی علیه ایران مقتدر انجام ندهد.
آینده رژیم جعلی صهیونیسم
تحولات صورت گرفته در هفتههای گذشته که ناظر برسیاستهای اعمالی جمهوری اسلامی درمحور مقاومت است،بهقدری اثربخش بوده که اجماع منطقهای علیه آمریکا را درهم شکسته و آینده رژیم جعلی صهیونیسم و تعامل دولتهای منطقه با این جرثومه فساد را در هالهای از ابهام قرار داده و بر نقش محوری تهران در معادلات منطقه صحه گذاشته است.اولویتبخشی به توسعه تعاملات و همکاری با کشورهای منطقهای بهمنظور افزایش همگرایی یکی دیگر از اتفاقاتی است که در حال جریان است و رئیسجمهور در راستای خطمشی سیاست خارجی دولت سیزدهم با سفر به پاکستان، دور جدیدی از همکاریهای اقتصادی و سیاسی را که به ارتقای صلح، امنیت و توسعه پایدار میانجامد آغاز کرده است اما رسانههای مدعی آشنا به زبان دیپلماسی با سانسور این رویدادها و تمرکز بر حواشی رویدادهای سیاسی قصد دارند همچون گذشته دستاوردهای این حوزه را نادیده انگاشته و اقدامات صورت گرفته را زیر سؤال ببرند و عرصه سیاست خارجی را معطوف به برجام و مذاکره با دیپلماتهایی کنند که بر هیچ تعهدی پایبند نبوده و هر بار با یک بهانه مندرآوردی به تحریم و بستن راههای گفتوگو میپردازند.
همافزایی توان دیپلماتیک
در این میان نباید از نقش تعیینکننده سایر نهادها در تقویت امنیت ملی غافل شد؛ دستگاههایی که توان وظرفیت خود رادرجهت تحقق به میدان آورده و با دیدبانی وتصمیمگیری، نحوه اجرای سیاستها رابه بخشهای مختلف ازجمله وزارت خارجه محول میکنند. تاریخ ۴۵ساله کشورمان گواه روشنی بر این مسأله است که نیروهای نظامی و میدانی یکی از عناصر اقتدار کشورمان هستند و نقش غیرقابلانکار و بیبدیلی در همافزایی توان دیپلماتیک کشور دارند؛ عرصههایی که مستقل از هم برای هدف والای پیگیری منافع ملی در تلاش هستند جایگاه کشورمات در تحولات منطقهای را ارتقا ببخشند.
خاطره تلخ
خاطره تلخ شهادت سردار سلیمانی بهعنوان شاخصترین مصداق برای میدان، در شرایطی رخ داد که حوزه دیپلماسی بهطور کلی رها شده و همه ظرفیتهای موجود به رضایت طرفهای غربی گره خورده بود، در حالیکه با ایجاد توازن بین دستاوردهای بزرگ در عرصه میدان که نابودی داعش یکی از آنها بود، میتوانستیم از منافع ملی و منطقهای حاصل از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کرده و توازن قدرت و مناسبات بینالمللی را دگرگون کنیم، فرصتی که با نادیده انگاشتن همسایهها هدر رفت وهزینه سنگینی را برای ایران سرافراز و محور مقاومت به دنبال داشت.بدون تردید تمرکز دولت سیزدهم بر توسعه تعاملات با کشورهای منطقه و همسایه که مدتهای مدیدی مغفول مانده ومنافع آن نصیب کشورهای برون منطقه میشد،فصل جدیدی ازدیپلماسی اقتصادی و تنوع بخشیدن به همکاریهای تجاری ـ سیاسی و راهبردی است ونقش بیبدیلی در جهت پیشرفت اقتصادی و خنثیسازی تحریمها با پتانسیلهای جدید دارد و منافع حاصل از آن نصیب همه مردم و گروههای سیاسی فعال در کشور فارغ از حامیان یا منتقدان دولت و گامی در جهت اعتلای کشور میشود.