«جنایات آلمانی، مکافات روسی» منتشر شد
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۲۲۳۳۶
رمان «جنایات آلمانی، مکافات روسی» اثر دانیل گرانین با ترجمه از روسی توسط نازیلا حاجیوا و فضه نظری منتشر شد.
به گزارش ایسنا، در معرفی ناشر از این کتاب عنوان شده است: «جنایات آلمانی، مکافات روسی» اثری است بلند از دانیل گرانین نویسنده فقید روسیه که دو سال قبل درگذشته است.
گرانین هنگام هجوم آلمان نازی به خاک روسیه به ارتش سرخ پیوست و تا پایان جنگ جهانی دوم در ارتش باقی ماند و همین مدت اقامت در ارتش به کمک او آمد تا یکی از مشهورترین آثار او نوشته شود و کتابی درخشان درباره محاصره لنینگراد از سوی نازیها شکل بگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرانین نخستین کتابش را با الهام از تجربیاتش به عنوان یک مهندس در سال ۱۹۴۹ و با شرح نبرد دانشمندان با بوروکراسی خشک و بیعاطفه مینویسد و پس از آن با تالیف آثاری مانند «محاصره» در زمره نویسندگانی میشود که در دوران سلطه حزب کمونیست بر روسیه داستانهای خوفناک از نجاتیافتگان از محاصره لنینگراد روایت میکند و حتی در زمان حکومت گورباچوف به دلیل نوشتن کتابی درباره زندگی نیکلای تیموفیو ریسوسکی و شرح سرکوبهای دوران استالین تحسین میشود تا نشان دهد که خود حکومت سوسیالیستی شوروی سابق نیز دیگر تاب مقاومت و پنهانکاری درباره آنچه را بر تارک سابقه سیاسی آن نوشته شده است ندارد.
او در کتاب «جنایات آلمانی، مکافات روسی» که نیمنگاهی به اثر سترگ ادبیات روسیه نیز دارد داستان زندگی دختری روستبار و پسری آلمانیتبار را روایت میکند که در جدال میان عشق و مهاجرت از سرزمینی که در آن زیست میکنند بازگو شده است.
او در پیشگفتار این رمان عنوان میکند که عشق نیرویی است که ملیت و حد و مرزی برای خود متصور نیست و سرنوشتی را که میپسندد رقم میزند.
این رمان داستانی است از زندگی انسانهایی که در بستر عجیبترین و سهمگینترین حوادث تاریخی به شکلی اعجابآور زندگی کرده و زنده میمانند و خود را در نبردی تازه پس از آن، در مواجهه با پدیدهها و زیستبوم فکری جامعه پس از جنگ میبینند، جامعهای که تصمیم ندارد دربرابر خواست مردمش پس از دوران سیاه جنگ سر تسلیم فروبیاورد و حاضر به نبرد تن به تن با تمامی آنهاست.
گرانین در کنار این مساله برخی از مهمترین دغدغههای موجود درباره نظام زیستی در اتحاد جماهیر شوروی سابق و تفکر در آن را پیش چشم مخاطب خود میکشد و نمایی تازه و بکر و به شدت رشکبرانگیز از انسان رشد پیداکرده در بستر ایدهآلهای سوسیالیزم را به نمایش میکشد که بینیاز از نقد، خود به روشنی گواهی است بر فرجام این ایدئولوژی برای پیروان آن.
کتاب نیستان رمان «جنایات آلمانی، مکافات روسی» را در صفحه ۱۴۴ صفحه با قیمت ۳۰هزار تومان منتشر کرده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۲۲۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت «فرانتس کافکا» در جشنواره کارلوی واری
جشنواره بینالملی فیلم «کارلویواری» امسال برنامه مرور آثار «فرانتس کافکا» نویسنده بزرگ اهل چک و تاثیر او بر سینما را برگزار میکند.
به گزارش ایسنا، جشنواره بینالمللی فیلم کارلووی واری امسال قرار است مروری بر آثار «فرانتس کافکا» نویسنده سرشناس و تأثیر او بر سینما را در برنامه ویژهای تحت عنوان «آرزوی سرخپوست بودن: کافکا و سینما» ارائه کند و در آن به تاثیر این نویسنده بانفوذ چک بر فیلمسازانی چون «اورسون ولز»، «مارتین اسکورسیزی»، «عثمان سمبن» و «استیون سودربرگ» بپردازد.
ژوئن امسال صدمین سال درگذشت کافکا است که در آسایشگاهی در شهر کیرلینگ اتریش درگذشت. جشنواره فیلم کارلووی واری به افتخار این نویسنده فیلمهایی چون «کافکا» ساخته سودربرگ، «محاکمه» ساخته ولز، «پس از ساعت اداری» به کارگردانی اسکورسیزی و همچنین «مستاجر» از رومن پولانسکی را به نمایش خواهد گذاشت.
به گزارش ددلاین، پنجاه و هشتمین جشنواره بینالمللی فیلم کارلوی واری از تاریخ ۲۸ ژوئن تا ۶ جولای (۸ تا ۱۶ تیرماه) در کشور جمهوری چک برگزار میشود.
«فرانتس کافکا» یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن ۲۱ روز سوم جولای سال ۱۸۸۳ در یک خانواده یهودی آلمانیزبان در پراگ، پایتخت جمهوری چک، متولد شد. او بزرگترین فرزند از جمع شش فرزند خانواده بود و زبان اولی که فراگرفت، آلمانی بود اما بعدها توانست زبان چکی را نیز بیاموزد. علاقهاش به زبان فرانسه، او را به آموختن این زبان کشاند.
کافکا پس از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه آلمانی «چارلز فردیناند» در پراگ رفت و در ابتدا به تحصیل شیمی پرداخت؛ اما بعد از دو هفته رشتهاش را به حقوق تغییر داد و در سال ۱۹۰۶ موفق به کسب دکترای حقوق شد.
تا هنگام مرگ، آثار و سبک نگارش کافکا توجه کمی را جلب میکرد. وی پیش از مرگ، از دوست نزدیک و مدیر برنامههای ادبیاش، «ماکس برود» خواست تا تمام دستنوشتههایش را از بین ببرد.
«دورا دیامانت» که «کافکا» به او علاقهمند بود، تا حدودی این درخواست را اجرا کرد؛ اما حدود ۲۰ یادداشت و ۳۵ نامهاش را نگه داشت که البته در سال ۱۹۳۳ به دست گشتاپو افتاد. هرچند هنوز تحقیقات برای یافتن دستنوشتههای «کافکا» در حال انجام است.
تمامی آثار منتشرشده کافکا به جز چند نامهای که او در چک به «میلنا جنسکا» نوشت، همگی در آلمان نوشته شدند. کافکا سبک نگارشی منحصر به فردی داشت و البته این مسأله شاید به خاصیت زبان آلمانی برمیگردد که این امکان را به وی میداد تا از جملات بلند استفاده کند؛ جملاتی که برخی مواقع حتی به یک صفحه میرسید.
دو مساله مهم که دائما ذهن «کافکا» را به خود مشغول میکرد و وی را تحت فشار قرار میداد، رابطه نابسامان او با پدرش و مذهب یهودیت وی بود. ارتباط او با پدرش در بسیاری از آثارش تاثیر گذاشته و امروزه هم از مشخصههای بارز این نویسنده برای روانکاوی ذهن وی به کار میرود. یهودی بودن کافکا هم از دیگر عواملی بود که موجب میشد اکثر داستانهای او حول محور موضوع بیگانگی به نگارش درآیند.
منتقدان بسیاری سعی کردهاند تا آثار «کافکا» را در قالبهای فکری و عقیدتی خاصی قرار دهند، از جمله مدرنیسم و رئالیسم جادویی، و برخی تأثیر مارکسیسم را در آثار او مانند «قصر»، «محاکمه» و یا «در تبعیدگاه» آشکار میدانند. برخی دیگر اگزیستانسیالیسم یا آنارشیسم را سبک مورد استفاده «کافکا» میدانند.
شرححالنویسان معتقدند «کافکا» همیشه فصلهای ابتدایی کتابی را که در حال نوشتنش بود، برای دوستان صمیمیاش میخواند. «میلان کوندرا» بر این باور است که نویسندگان زیادی مانند «گابریل گارسیا مارکز» و «کارلوس فوئنتس» شوخطبعی سوررئالیستی کافکا را در آثارشان استفاده کردهاند. «ژان پل سارتر» و «آلبر کامو» دو نویسنده نامداری بودند که بیش از همه تحت تاثیر سبک ادبی خالق «مسخ» قرار داشتند.
«کافکاییسم» (Kafkaesque) اصطلاحی است برای توصیف موقعیتهای سوررئال، مانند آنچه در رمانهای کافکا رخ میدهد و وارد زبان انگلیسی شده است.
با این حال، خوانندگان آثار این نویسنده برای انتخاب یک اثر از او، باید توجه کافی به تاریخ چاپ کتاب داشته باشند؛ چراکه «کافکا» پیش از آنکه بتواند برخی نوشتههایش را برای چاپ آماده کند، درگذشت. بنابراین، رمانهای «قصر»، «محاکمه» و «آمریکا» همگی توسط مدیر کارهایش «مکس برود»، منتشر شدند.
فشارهای اجتماعی و افسردگیهای کافکا موجب شد تا او به بیماریهای متعددی مانند سل، میگرن و بیخوابی مبتلا شود. وضعیت وخیم او این اجازه را به او نمیداد تا بتواند به اندازه کافی غذا بخورد و از آنجایی که آن زمان درمان داخل وریدی هنوز کشف نشده بود، هیچ راهی برای تغذیه او نبود، تا اینکه سرانجام در سوم ژوئن ۱۹۲۴ در آسایشگاهی در منطقه کرلینگ نزدیک وین درگذشت.
پیکر این نویسنده روز یازدهم ژوئن پس از انتقال به پراگ به خاک سپرده شد.
داستانهای زیادی از کافکا به جا ماندهاند که از جمله آنها میتوان به «توصیف جنگ» (۱۹۰۴)، «مقدمات عروسی در ییلاق» (۱۹۰۷)، «تفکر» (۱۹۱۲)، «در تبعیدگاه» (۱۹۱۴)، «رییس آرامگاه» (۱۹۱۷)، «دیوار بزرگ چین» (۱۹۱۷)، «پیامی از سوی امپراتور» (۱۹۱۹) و «محاکمه» (۱۹۲۵). «قصر» (۱۹۲۶) و «آمریکا» (۱۹۲۷) اشاره کرد.
کانال عصر ایران در تلگرام