Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-04-30@19:50:41 GMT

این نوع مدیریت را مادربزرگ مرحوم من هم بلد بود

تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۴۷۵۵۸

این نوع مدیریت را مادربزرگ مرحوم من هم بلد بود

عصرایران؛ مصطفی داننده- برانکو از پرسپولیس شکایت کرده است. استقلال درگیر شکایت مهاجم کرواتی است که در یک فصل، تنها به اندازه انگشتان یک دست گل زده است.

آنگونه که از شواهد پیداست شکایت‌های دیگری هم در راه است. گفته می‌شود بودیمیر و پاتوسی دیگر کسانی هستند که در صف شکایت از پرسپولیس و استقلال قرار دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به اینها شفر و مربی‌های کروات پرسپولیس را هم اضافه کنید.

فیفا در پایان هر فصل فوتبالی با سیلی از شکایت‌های بازیکنان و مربیان خارجی از تیم‌های ایرانی روبرو می‌شود. شکایت‌هایی که در بسیاری از آنها ایرانی‌ها محکوم و مجبور می‌شوند، با زور فیفا بدهی خود را به صورت دلار به طرف مقابل پرداخت کنند.

جالب است اسم اینگونه تیم داری را مدیریت هم می‌گذارند؟ واقعا اگر سیستم مدیریت این است که ما بازیکن و مربی را بخریم، پولش را ندهیم و بعد برویم تا مدیر بعدی این پول را به زور فیفا بدهد، مادر بزرگ مرحوم من هم می‌توانست اینگونه مدیریت کند.

به خدا اگر این اتفاقات در کشورهای پیشرفته و یا در حال توسعه می‌افتاد، دادگاه پشت دادگاه برای این همه حیف و میل کردن پول مردم تشکیل می‌شد.

چطور این مدیران در موفقیت‌ها و گرفتن پاداش‌ها سینه سپر می‌کنند و جلو می‌آیند اما در زمینه شکست‌ها و بدهی‌ها انگار نه انگار!

هر مدیری به کرسی ریاست این دو باشگاه تکیه می‌زند، می‌گوید در حال پرداخت بدهی‌های مدیران قبلی است. بعد همین مدیر کوهی از بدهی‌ها را به دوش مدیر بعدی می‌گذارد و می‌رود.

دقیقا وزارت ورزش به عنوان مسئول این دو باشگاه چه می‎‌کند؟ با این همه بدهی و سابقه محکومیت چرا دوباره اجازه داده می‌شود بازیکنان و مربی‌های خارجی وارد این دو باشگاه شوند؟

چرا حسابرسی درست از این باشگاه‌ها انجام نمی‌شود و چرا مدیران این دو باشگاه با میزان بدهی‌هایی که به باور آورده‌اند، جرا محاکمه نشده‌اند و از آنها در مورد دوران مدیریت‌شان سوال نمی‌شود؟

این همه سال از عمر این دوباشگاه می‌گذرد، دو جین مدیر آمدند و رفتند اما همچنان آبی‌ها و قرمزها برای تمرین کردن در‌به‌در به دنبال زمین تمرین هستند. اگر نبود هدیه محمد دادکان رییس پیشین فدراسیون فوتبال ایران، این دوباشگاه ساختمان هم نداشتند.

آدم‌ها به پرسپولیس و استقلال می‌آیند، مشهور می‌شوند و بعد به راحتی می‌روند بدون اینکه به کسی در مورد دوران مدیریت خود پاسخ بدهند.

کاش در مجلس از وزیر ورزش سوال می‌کردند که آقای سلطانی‌فر چرا پرونده پروپئیچ وارد این مرحله شده است که ممکن است استقلال با دو پنجره بسته نقل و  انتقالات روبرو شود؟ زمان آقای افشار زاده و افتخاری چرا به این پرونده رسیدگی نشد؟ چرا بازیکنی که حاضر بوده است با 30 هزار دلار قرار داد خود را با استقلال فسخ کند حالا می‌گوید 364 هزار دلار می‌خواهد؟

از وزیر ورزش سوال کنند چرا باید در این اوضاع بد اقتصاد کشور باید چند صد هزار دلار به برانکو بدهیم، درحالی که می‌شد به راحتی به او توافق کرد و پول این مربی سرشناس را پرداخت کرد؟

آقای سلطانی فر دقیقا مدیرانی که شما منصوب می‌کنید در این باشگاه‌ها چه می‌کنند؟

وضعیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، نمونه‌ای از سبک مدیریت در ایران است. به همین اندازه فشل و غیرپاسخگو

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: استقلال پرسپولیس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۴۷۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود

به گزارش خبرنگار مهر، آیین بزرگداشت استاد پیشکسوت گروه فلسفه دانشگاه تهران زنده یاد دکتر کریم مجتهدی صبح امروز (سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه) در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.

مجتهدی دنبال خودنمایی و جلوه‌گری نبود

غلامعلی حدادعادل که خود تحصیلکرده رشته فلسفه دانشگاه تهران است در این مراسم به مناسبت روز معلم و سالروز درگذشت شهید مطهری خاطره ای از شهید مطهری نقل کرد و سپس گفت: من با شهید مطهری مرتباً کلاس داشتم، یک بار ایشان به من گفتند می خواهم بروم نزد میرزاعبدالله مجتهدی و تو هم باید بیایی. من هم قبول کردم اما روزی که خواستیم نزد ایشان برویم به ما خبر دادند که ایشان فوت کردند. میرزا عبدالله مجتهدی هم از اقوام و بستگان مرحوم کریم مجتهدی بود بنابراین مرحوم مجتهدی در شهر تبریز و در خانواده ای فاضل بزرگ شده بود.

وی افزود: مرحوم مجتهدی رسماً معلم ما نبود چون بنده سال ۱۳۴۹ وارد دانشگاه شدم که آقای مجتهدی آن زمان در دانشگاه تدریس نمی کرد. بنده در دوره دکتری شاگرد دکتر مهدوی بودم، ایشان وقتی به ما درس فلسفه می دادند اعتنایی به زمان نداشتند به این معنا که ما هر درس را به جای نیم سال در دو سال می خواندیم. دکتر یحیوی وقتی به ما درس کانت را می داد آقای مجتهدی هم کنار ایشان می نشست اما دخالتی در تدریس نمی کرد. پایان نامه بنده هم با دکتر مهدوی بود و قبل از انقلاب تمام شد ا ما زمان دفاع آن مصادف با انقلاب و مسائل انقلاب فرهنگی شد به همین دلیل آقای مهدوی دیگر دانشگاه نیامدند و دکتر مجتهدی استاد راهنمای رساله من شد و خوشبختانه الان نام ایشان روی پایان نامه من است. ۴۵ سال بعد از انقلاب هم این حشر و نشر با مرحوم مجتهدی ادامه داشت.

وی افزود: ایشان مرد شریف و متخلق به اخلاق انسانی بود، دنبال خودنمایی و جلوه گری نبود و صحبت هایش به قصد به رخ کشیدن معلومات نبود. بیش از آنچه به پاسخ اهمیت بدهد به سوال اهمیت می داد و کلید تفکر را در یافتن سوال درست می دید به همین خاطر همیشه با حرف هایش سوال ایجاد می کرد.

رییس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی ادامه داد: ممکن است این سوال مطرح شود که خواندن رشته فلسفه چه فایده ای برای کشور دارد، من در پاسخ به این سوال می گویم نگاه فلسفه نگاهی است که از مبادی و پشت سر یک موضوع سوال می کند همه گرفتاری های امروز ما به خاطر فکر نکردن است. به همین خاطر همیشه می گویم معلم خوب کسی است که فکر کردن را یاد بدهد. فلسفه به ما یاد می دهد فکر چیست و درست فکر کردن چگونه است. ایشان قال فلسفی اش از حال فلسفی اش کمتر بود علاقه به ایران و اسلام و زبان فارسی داشت و از هیچ کاری در این حوزه ها مضایقه نمی کرد.

حدادعادل بیان کرد: دکتر مجتهدی خیلی به کانت علاقه داشت. هم در دانشگاه این درس را تدریس می‌کرد هم تالیفات بسیاری در حوزه کانت دارد. در تفکر مجتهدی تاثیری از فضای سنگین دهه ۴۰-۵۰ دیده نمی شد و در همان فضا مستقل فکر می کرد.

وی در پایان گفت: نگاه مرحوم مجتهدی نسبت به تجدد و مدرنیته مارکسیستی نبود و معمولاً سراغ مقولاتی می رفت که کسی سراغ آن نرفته بود. من و ایشان با یکدیگر برای شرکت در همایشی درباره هانری کربن به فرانسه رفتیم و این سفر باعث شد ما کمی از حالت استاد-شاگردی خارج شویم و بیشتر با هم رفیق شویم و بنده درباره زندگی خصوصی ایشان بیشتر بدانم.

انضباط در کار دانشگاهی مجتهدی

محمدرضا بهشتی استاد فلسفه دانشگاه تهران در ادامه این مراسم گفت: بنده رساله فوق لیسانسم را با ایشان گذراندم. مرحوم مجتهدی گذشته از دانستنی ها و اندوخته های بسیاری که داشت منش، نظم خاص و برخورد آراسته ای داشت. ایشان معتقد بود کار دانشگاهی یک انضباطی می خواهد و احترام به اینکه دانشجو باید انضباط داشته باشد در کلاس های ایشان دیده می شد. به رغم اینکه میدان اصلی مطالعه ایشان غرب بود اما به ایران و سنت ایران بسیار توجه داشت و همانطور که دوستان هم اشاره کردند راجع به کاربرد واژه های خارجی بسیار حساس بود.

وی افزود: بنده اوایل که به کلاس های ایشان می رفتم برایم فضای کلاس هایشان کمی عجیب بود چون پیش از اینکه فلسفه یک دوره را درس بدهند کمی درباره فرهنگ عمومی آن دوره برای مان می گفتند که برای من چیز تازه ای بود اما بعدها فهمیدم چقدر کار درستی می کردند. یکی دیگر از کارهای ایشان این بود که محتوای یک کتاب خارجی را ترجمه می کرد و به عنوان یک اثر مستقل منتشر می کرد و اشاره هم داشت این کتاب اقتباس از فلان کتاب است که به نظرم بسیار کار درستی است. ممکن است امروز انجام چنین کارهایی به پای ناتوانی فرد گذاشته شود اما به نظر من یک میانبر خوب برای انتقال مطالب و حتی بهتر از ترجمه های نامعقول است.

آخرین سخنران این مراسم، سیدحمید طالب زاده استاد تمام گروه فلسفه دانشگاه تهران بود.

مجتهدی؛ به مثابه آموزگار

وی گفت: بنده به مرحوم مجتهدی به مثابه یک کشاورز نگاه می کنم. یک کشاورز دانا در دوره ای و سال هایی که آکادمی ما تهی از اندیشه مدرن بود کار کاشتن و رشد دادن به نهال اندیشه مدرن در زمین سنت ایرانی را بر عهده گرفت. او یک کشاورز دانا بود و به اندیشه فلسفی به مثابه یک دانش نگاه می کرد. دانش در زمینه ای که قابل رشد و مناسب است.

وی افزود: دریافت درس بدون ادب نفس امکان پذیر نیست. فلسفه با فرهنگ عجین است نمی توان فلسفه را فقط در مباحث درسی خلاصه کرد. مرحوم مجتهدی ادب درس را با ادب نفس یعنی فرهنگ پیوند داد.

طالب زاده گفت: مرحوم مجتهدی به فرهنگ می پرداخت و می دانست فلسفه بدون فرهنگ امکان پذیر نیست. ایشان متوجه بود اصلی ترین فضیلتی که دانش می تواند بر پایه آن استوار باشد صلابت صداقت است چون اندیشیدن با راستی و صداقت پیوند عمیق دارد. هر جا یک فضیلت باشد دسته دیگری از فضائل هم است و هیچ فضیلتی منفرد نیست.

این استاد فلسفه دانشگاه تهران ادامه داد: ادب نفس لوازمی دارد که یکی از آن لوازم سختگیری است. شاید سختگیری مرحوم مجتهدی تلخ بود اما به معنای ادب نفس بود و تا این اتفاق نمی افتاد دانش هم محقق نمی شد. اهمیتی که ایشان به زبان فارسی می داد به خاطر این بود که به شلختگی الفاظ حساس و معتقد بود یک واژه خارجی باید در متن خودش فهمیده شود و زبان باید آراسته و پیراسته باشد. نمی شود با شلختگی علم و دانش را ترویج کرد.

وی در پایان بیان کرد: مرحوم مجتهدی به شاخه های مختلف فرهنگ توجه و تسلط زیادی به ادبیات و تئاتر قرن بیستم داشت. علاقه مند به فلسفه اسلامی بود و به سهروردی، ملاصدرا و قطب الدین عشق می ورزید. ما فلسفه می آموزیم تا مصمم و تا آخر عمر دانشجو باشیم. به همین خاطر هم باید گفت حب دانایی حقیقت فلسفه است و مرحوم مجتهدی تا آخرین لحظه به این امر اهتمام داشت. بعد از مرگ مجتهدی خیلی ها نسبت به او بی مهری و قدرناشناسی کردند در حالی که ما باید همیشه قدردان و سپاسگزار او باشیم، من اگر بخواهم برای مجتهدی یک لقب انتخاب کنم می گویم مجتهدی؛ به مثابه آموزگار.

کد خبر 6093503 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • بازیگر قدیمی به کما رفت
  • مجتهدی حال فلسفی‌اش از قال فلسفی‌اش بیشتر بود
  • مرحوم طالب‌زاده جریان‌ساز بود + فیلم
  • فیلم/نمونه طنزپرداز متعهد به روایت رهبر انقلاب
  • تشییع و خاکسپاری پدر شهید والامقام عباس چاه کبوتری در گرگان
  • یکی از دیدار‌های خصوصی مرحوم صابری با رهبر انقلاب + فیلم
  • ملی‌پوش‌ سابق‌ کشتی ایران درگذشت
  • بدهی صنعت برق به بورس انرژی
  • مرحوم مجتهدی غرب را می‌شناخت اما غرب زده و شیفته غرب نبود
  • «به یادِ ماموستا فخری»