Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-08@13:09:51 GMT

باغچه غاز؛ سرزمین عجایب جهادی‌ها

تاریخ انتشار: ۲۷ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۴۸۸۱۶

باغچه غاز؛ سرزمین عجایب جهادی‌ها

باغچه غاز شده است سرزمین عجایب جهادی‌ها. شده است سرزمینی که عده‌ای اکسیر وجودی خود در آن یافته‌اند تا که ساخته شوند و مس‌ها طلا کنند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از  دیار آفتاب؛  جنس کارش فرق می‌کند. اهل هرکجا که باشی کافی است یک‌بار تجربه‌اش کنی. می‌خواهی از اهالی لاکچریِ شب زیست یا روز زیست شهرهای پرزرق‌وبرق باشی یا که نه، از همین اهالی شهرنشین متمایل به ساده.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..این کارگرمی و سردی بردار نیست. بهانه‌ها هم نمی‌پذیرد. دلت را که گرفتار کرد دوست داری که همیشه ساکن مقرش باشی و به لطایف‌الحیلی تمام دغدغه‌های رندگی را بپیچانی تا خودت را برسانی به همین حوالی. راهش آن‌قدرها هم دور نیست. البته باید گفت که بر عاشق کیلومترها میلی‌متر می‌شود. درگیرش که شوی تا قله قاف که هیچ تا مریخ هم می‌روی.

اینجا که می‌رسی حتی موبایل هم آنتن نمی‌دهد. این پیامی دارد و می‌گوید که باید هر چه آلات و ابزار مدرن است را از خودت بکنی و برگردی به اصل خویش. اینجا که می‌رسی گویا تمام جمادات و نباتات و حیوانات و انسان‌های اصیل، نگاهشان خاص می‌شود و ناسزا بارت می‌کنند که هی عزیز!، لباس‌هایت بوی گند شهر می‌دهد. بوی گند ماشین.

تازه می‌فهمی اینجا زندگی از جنس خاک است و نه آهن پس باید خاکی بپوشی. اینجا زندگی از آسمان می‌آید نه از هوای نفست پس باید آسمانی اندیشه کنی. اصلاً همین خاک و آسمانش است که تو را عاشق خودش می‌کند و آتشی به دلت می‌اندازد که اگر آب‌های دریاهای جهان هم خنک شوند و شیرین، نمی‌توانند کمکی کنند، مگر آب‌های خنک و پر گردوخاک ننه قز بس که گویا بر هر دل آتش‌گرفته‌ای شفا است. بگذار ننه قز بس شخصیت واقعی- خیالی‌مان باشد در دنیای آرام ولی پرتلاش روستا. همان پیر زنی باشد که با درآمد نزدیک به صفرش لاچکری از تو پذیرایی می‌کند. چون معتقد است اهل خاکی‌ها را باید تحویل گرفت.

بد نیست اگر گاهی خسته از زندگی شهری هستی تن به بیل و  کلنگ بدهی و ملات وجودت را سفت و محکم کنی و یا که کلاً بکوبی و همه‌چیز را از نو بسازی. بگذار تماماً وجودت وارد سرزمین عجایب شود. بگذار دل بکنی از همه دروغ‌ها و ظاهربینی‌های زندگی شهری و کمی از عجایب باطن ببینی. عجایبی که در آن اکسیرها واقعی هستند و چه مس‌ها که طلا نمی‌کنند. اینجا گرمای خورشیدش تمام ناخالصی‌هایت را آب می‌کند و طلا تحویل می‌دهد.

پایت را در سرزمین جهاد که بگذاری تازه ماجرایت می‌شود ماجرای فلانی در سرزمین عجایب و می‌فهمی که ماجرای آلیس همه‌اش سوءتفاهم بوده است! سرزمین جهادی‌ها پر است از کار، تلاش و نور خورشید خوردن. پر است از خدمت، ایثار و خودسازی. نمی‌دانم چند سال از سن و سالت گذشته اما اگر سرزمین جهادی‌ها را تجربه نکرده‌ای اصلاً زندگی نکردی.

سرزمین جهادی‌ها یکجا نیست، هرجایی است که تو بخواهی و پای‌کار باشی. فقط کافی است جهادی بیندیشی و عمل کنی.

این روزها زمانی است که بسیاری از دانشجوها و دانش آموزان قصد سرزمین عجایب جهادی‌ها کرده‌اند و هرکدام در گوشه‌ای با عجایب دل، روزگار می‌گذرانند. قرارگاه جهادی شهید باقری یکی از جاهایی است که زمینه را برای داوطلبان فراهم کرده است و این بار هم نوبت به بر و بچه‌های دانشگاه‌های ساوه رسیده است. این دانشجویان بساط عجایبشان را در روستای باغچه غاز شهر نوبران پهن کرده‌اند تا که شاید ازآنجا راهی یابند به آسمان پرستاره.

در باغچه غاز هر کس به کاری مشغول است یکی دست به بیل شده و یکی دیگر کار فرهنگی می‌کند، قرآن، خیاطی و درمان و آموزش هم فراموششان نشده است. از عمرانی‌ها که بگویی کارشان مرمت و بازسازی خانه دو خانواده یتیم و مرمت و بازسازی یک دامداری خانواده‌ای محروم است، اینجا حتی خیرشان به واحدهای آسیب‌دیده از سیل ۹۸ هم رسیده است.

آموزش قرآن و احکام، مشاوره خانواده به‌صورت تخصصی و پخش فیلم و انیمیشن برای کودکان هم کار بچه‌های فرهنگی‌شان است. آموزش خیاطی به بانوان روستا، آموزش دکوپاژ و کلاس زبان را هم اهل‌فن و مهارت و علم دست گرفته‌اند. اینجا عالمی ساخته‌اند برای خودشان و حال می‌کنند برای خودشان.

اینجا جریمه کار بی‌وضو را جشن پتو قرار داده‌اند. در این قانون‌گذاری برای سرزمینشان هم جرمشان عجیب است و هم تلافی جرم. اینجا انرژی از آب وضو می‌گیرند و خاک غرور با جشن پتو از خود دور می‌کنند.

باغچه غاز شده است سرزمین عجایب جهادی‌ها. شده است سرزمینی که عده‌ای اکسیر وجودی خود در آن یافته‌اند تا که ساخته شوند و مس‌ها طلا کنند.

مردمان بدانند در  سرزمین عجایب جهادی‌ها هرکجا که باشد، اکسیر را رایگان می‌دهند. اکسیری برای اینکه مس درونت را طلا کنی...  

 انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۴۸۸۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اینجا آثار تاریخی را با زباله تزئین می‌کنند!

بوی تعفنی که از زنجانرود و به ویژه اطراف پل میربهاالدین متصاعد می‌شود، نه تنها هر بازدید کننده و گردشگر بلکه کسانی که در اطراف این بنا به کار روزمره مشغولند را نیز فراری می‌دهد، این را علی راننده‌ای که در اول جاده بیجار برای روستا‌های اطراف این مسیر مسافرکشی می‌کند، می‌گوید و ادامه می‌دهد: دلمان می‌گیرد برای اینکه بنای به این زیبایی رها شده تا از بین برود!
 

سه پل (میربهاءالدین و سید محمد و سردار) در ورودی شهر زنجان قرار گرفته است، پل‌هایی که روزگاری معبر اصلی عبور و مرور مردم و وسایط نقلیه بودند، اما این روز‌ها به ساخت مسیر‌های جایگزین برای عبور و مرور و حفظ این آثا، این پل‌ها و محوطه آنها بازنشسته شده‌اند و مکانی برای تفریح بازدید و مردم تبدیل شده‌اند، اما این روز‌ها اطراف این پل‌ها به زباله‌دانی تبدیل شده است!

وضعیت نابسامان پل‌های زنجان پای دادستان را هم به ماجرا کشاند وقتی دید هیچ کس عین خیالش هم نیست که این آثار تاریخی کم کم زیر زباله‌ها در حال دفن شدن هستند، بهروز عباسی، در بازیدی که از این پل‌ها داشت ضرب‌الاجل تعیین کرد تا وضعیت این بنا‌های تاریخی که بخشی از هویت این شهر هستند، به سرعت ساماندهی و پاکسازی شود.

دادستان فروردین‌ماه در چند نوبت از پل‌های تاریخی زنجان (میربهاءالدین و سید محمد و سردار) البته مسؤولان بازدید و از متولیان این اثر تاریخی خواست به فوریت برای ساماندهی این پل‌ها اقدام کنند.

پس از آن به دستور استاندار، که در بازدید ۲۹ فروردین از این بنای تاریخی حضور داشت، لایروبی زنجانرود و ساماندهی وضعیت پل میربهاءالدین و دو پل تاریخی دیگر آغاز شد، اقدامی که امیدواریم پس از فروکش حساسیت دادستان و رسانه‌ها به فراموشی سپرده نشود.

شهریور سال ۱۳۹۰ بود که مدیر دفتر فنی اداره کل میراث فرهنگی زنجان که بعد‌ها مدیر کل همین اداره هم شد، خبر از اتمام نورپردازی این بنا با لامپ‌های نوین «ال‌ای دی» با اعتباری بالغ بر ۲۵۰ میلیون ریال خبر داد، اما این روز‌ها نورپردازی که هیچ وضعیت پل به گونه‌ای پیش رفته است که مسؤولان برای اینکه چهره زشت پل دیده نشود، چراغ‌های اطراف را خاموش می‌کنند تا پل اصلا دیده نشود.

مردم و علاقمندان به آثار تاریخی اعتقاد دارند؛ شاید اگر این آثار تاریخی که نگهداری آنها هزینه‌بر است، درآمدی داشتند وضعیت این طور نبود و هر دستگاهی برای تملک و تصاحب آن سر و دست می‌شکست.

پل میر بهاء‌الدین را در زمان ناصرالدین شاه قاجار، حاج‌میرزا بهاء‌الدین زنجانی که از تجار بنام ناحیه خمسه زنجان در سال ۱۳۱۲ هجری قمری و با آجر بر روی رودخانه زنجان‌رود و در مسیر ارتباطی زنجان به کردستان ساخت. 

پل حاج میربهاء‌الدین به طول ۱۰۶ متر و ارتفاع ۱۰.۹ متر احداث شد و در تاریخ ۱۸ مهر ۱۳۵۶ به شماره ۱۴۸۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان زنجان زنجان

دیگر خبرها

  • داستان شگفت انگیز دورتموند در لیگ قهرمانان اروپا؛ قرار نبود اینجا باشی
  • رئیسی: منزوی کردن زنان را به هیچ وجه قبول نداریم | به اینجا آمدم تا بگویم دختر یعنی...
  • واکنش سردار به حضور طارمی در اینتر | من اینجا چیزی زیادی نمی دانم اما...
  • عکس‌| خواهران منصوریان در یکی از عجایب هفتگانه جهان
  • حاج‌کناری: در استانم غریبم؛ کاری کردند خودم نیایم
  • اینجا تهران است بە وقت اقلیم کردستان / اهمیت سفر بارزانی بە ایران
  • معلم؛ روایتگر تاریخ و مظهر فرهنگ
  • اینجا آثار تاریخی را با زباله تزئین می‌کنند!
  • ببینید | سرقت عجیب گل رز از باغچه توسط دو پیرمرد پرایدسوار با بیل و کلنگ!
  • اینجا «ایالات متحده اسرائیل» است!