Web Analytics Made Easy - Statcounter



روزنامه تلگراف لندن زمانی در مقایسه‌ای بین ترامپ و احمدی‌نژاد نوشته بود که او (یعنی ترامپ) از احمدی‌نژاد هم بدتر است. احتمالا این قیاس به دلیل شباهت‌هایی بوده که گزارشگر این روزنامه بین رئیس‌جمهوری سابق ایران و فعلی آمریکا کشف کرده بود.

حالا محمود احمدی‌نژاد در گفت‌وگویی با تایمز توصیفاتی درباره ترامپ به کار برده که اگر آن را خنثی ارزیابی نکنیم، حداقل منفی نیست؛ گفته‌هایی که اگرچه تازه نیست و پیش از این هم درباره ترامپ گفته شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید او به شباهت‌هایی میان خودش و ترامپ رسیده است. احمدی‌نژاد گفت است: «ترامپ مرد عمل است. او همچنین یک تاجر است و بنابراین قادر به محاسبه سود و زیان و تصمیم‌گیری بر این مبناست. ما به او می‌گوییم، بگذارید هزینه‌های بلندمدت (تنش یا همکاری) بین دو کشور را محاسبه کنیم و کوته‌بین نباشیم».

اما شاید مهم‌ترین بخش این گفت‌وگو آنجاست که رئیس سابق دولت پیشنهاد مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا را مطرح می‌کند. اگرچه این پیشنهاد هم ایده نو و بدیعی نیست. حداقل نشانه‌های زیادی وجود دارد مبنی‌بر اینکه محمود احمدی‌نژاد مشتاق ایجاد رابطه با آمریکا بود، اما این فرصت هیچ‌وقت به او داده نشد. شاید برای همین هم زمانی حرفش را عوض کرد و گفت که با مذاکرات منجر به برجام مخالف بوده است!

اما حالا دوباره در یک چرخش به تایمز گفته است، ایران و آمریکا باید به صورت مستقیم با یکدیگر گفت‌وگو کنند و اختلافات ۴۰ساله خود را که از ماجرای بحران تسخیر سفارت آمریکا در تهران آغاز شده و حالا به مسائل و مشکلات بر سر سیاست‌های منطقه‌ای و دیگر اختلافات رسیده است، حل‌وفصل کنند. ایران باید از رویکرد تماس با میانجیگران اروپایی برای تأثیرگذاری آنها روی ترامپ دست بردارد و به‌طور مستقیم با خود ترامپ وارد دیالوگ شود و این کار ممکن است.

محمود احمدی‌نژاد بارها در زمان ریاست‌جمهوری‌اش تمایل خود را به گفت‌وگو با آمریکایی‌ها و گشودن باب مذاکره نشان داده بود. در زمان مذاکرات هم تمایلش بر این بود که خودش مذاکره کند نه تیم هسته‌ای. سال ۹۱ بیشترین عطش برای مذاکره را از خود نشان می‌داد در سفر به نیویورک رسما درخواست مذاکره داده بود و در سخنرانی‌های خود این جملات را تکرار می‌کرد: «معتقدم این فضا نمی‌تواند برای همیشه ادامه پیدا کند و این شرایط باید در جایی پایان یابد»، «ما گفت‌وگو را رد نمی‌کنیم و اگر بنا به مذاکره در آمریکا باشد، مسائل زیادی برای گفت‌وگو وجود دارد.»، «ایران جایگاه ایالات متحده آمریکا را می‌داند و بر این باور است که ما می‌توانیم با همدیگر رابطه داشته باشیم». او اما سخن اصلی را ۲۲ بهمن همان سال گفت: «اگر اسلحه را از روی ملت ایران بردارید، من خودم گفت‌وگو می‌کنم. گفت‌وگو باید در سایه احترام و عدالت باشد، نه فشار».

اسناد حاکی از این است که مذاکراتی که به برجام منجر شد کلیدش قبل از دولت روحانی و اواخر دولت احمدی‌نژاد زده شده بود؛ تا جایی که علی‌اکبر جوانفکر، مشاور رسانه‌ای احمدی‌نژاد، بعدا گفت: «احمدی‌نژاد به دنبال شکستن تابوی رابطه با آمریکا بود. ما هم به دنبال مذاکره بودیم ولی به ما اجازه ندادند. مذاکره دولت روحانی حاصل زحمات ما در تابوشکنی مذاکره با آمریکا بود»! جوانفکر گفته بود: «سؤال اصلی اینجاست که چرا پیشنهاد دکتر احمدی‌نژاد برای برقراری ارتباط عادلانه و براساس احترام در داخل مورد حمایت قرار نگرفت و برعکس در این دولت با کمترین واکنش و هزینه ممکن انجام شد؟ از مدت‌ها قبل افکار عمومی آماده این قضیه بود اما تغییر موضع سیاسیون چه توجیهی می‌تواند داشته باشد؟». روایت علی‌اکبر صالحی، وزیر وقت امور خارجه، البته با روایت حسین شیخ‌الاسلام، قائم‌مقام پیشین وزارت خارجه و حتی با روایت خود احمدی‌نژاد زاویه‌هایی دارد. این درحالی است که بعد از خروج ترامپ از برجام احمدی‌نژاد البته به کل روایت دیگری از خود ارائه کرد که با روایت نزدیک‌ترین فرد به او یعنی جوانفکر تناقض دارد.

روایت صالحی

علی‌اکبر صالحی گفته است که احمدی‌نژاد در ماجرای مذاکرات اگر مشوق نبود، اما مانع هم نبود. به گفته صالحی، احمدی‌نژاد درباره این موضوع به او گفته بود: «این کار خطرناک است و شما ممکن است زمین بخورید». او گفته است: «آقای دکتر احمدی‌نژاد هم خیلی راغب به مذاکره نبود، ولی مانع هم نبود، اما این‌که بگوییم مشوق باشند، نبودند.

می‌گفتند: آقای صالحی! حواست را جمع کن! موضوع پیچیده است و ممکن است صدمه ببینی. برادرانه نصیحت می‌کرد که امری پیچیده است و حواسم باشد که راه خطرناکی است. به‌هرحال مشوق نبودند، اما مانع هم نبودند». صالحی گفته است که نامه دوم سلطان قابوس خطاب به احمدی‌نژاد بود و آن بیان یک خبر بود با این مضمون که «جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، نماینده آمریکا و نماینده ایران نزد من بودند و آمریکایی‌ها اعلام کردند که غنی‌سازی شما را به رسمیت می‌شناسند».

روایت خودش

اما خود احمدی‌نژاد درباره شروع مذاکرات پیشابرجامی گفته است: «زمانی که قرار بود مذاکرات با آمریکا در عمان شروع شود، در جلسه‌ای با حضور مقامات کشور اعلام کردم که مذاکره در شرایطی که دشمن تصور می‌کند دست‌بالا را دارد و تحریم‌ها اثرگذار بوده است، به ضرر کشور تمام می‌شود و خواهش کردم که شش ماه مهلت دهند تا با اجرای چند برنامه ضربتی اقتصادی و تقویت قدرت اقتصادی مردم، آثار تحریم‌ها کنترل شود و مذاکره در شرایط برابر انجام گیرد. حتی اعلام کردم که حاضرم خانواده‌ام را به گروگان و تضمین بگذارم که اگر طرح‌ها موفق نبود، خود و خانواده‌ام را اعدام کنند، اما در مقابل برخی مقامات و سران قوا به‌ صراحت اعلام کردند که اجازه نمی‌دهند هیچ کاری انجام یا طرح جدیدی اجرا شود و حتی از تکمیل طرح هدفمندی نیز جلوگیری کردند و همان‌ها هم‌زمان در تریبون‌های رسمی، مشکلات را ناشی از سوءمدیریت دولت و نه تحریم دشمن بیان می‌کردند».

پس از اعلام رسمی ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، مبنی‌بر خروج از برجام، محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور سابق، نیز ادعا کرد که با مذاکراتی که در عمان با آمریکایی‌ها صورت گرفت، مخالف بوده است. این ادعا با آنچه جوانفکر گفته و با مقایسه دیگر سخنان و رفتارهای احمدی‌نژاد هم‌خوان نیست، به‌ویژه با روایتی که حسین شیخ‌الاسلام از او دارد.

روایت شیخ‌الاسلام

اما روایت حسین شیخ‌الاسلام، قائم‌مقاوم وقت وزارت خارجه، کاملا برخلاف روایت صالحی و خود احمدی‌نژاد است.

او از شوق احمدی‌نژاد برای مذاکره سخن گفته و حتی اینکه آن را بدون هماهنگی با مقامات عالی‌رتبه نظام کلید زده بود، از جمله مذاکره در عمان را. او گفته است: «بنده آن زمان مشاور رئیس مجلس و مدیرکل امور بین‌الملل مجلس شورای اسلامی بودم و اطلاع دقیق دارم که این مذاکرات با حمایت شخص آقای دکتر احمدی‌نژاد انجام شد و حتی ایشان دستور دادند که برخی مقامات رسمی وزارت خارجه در مذاکرات حضور داشته باشند. احمدی‌نژاد به وزارت‌ خارجه دستور داد که هیئتی را برای مذاکره با آمریکایی‌ها به عمان بفرستد و حتی برخی مقامات رسمی وزارت امور خارجه که اکنون نیز مسئولیت دارند، به عمان رفتند.

در جریان مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، عمانی‌ها درباره اینکه این مذاکرات با مقامات عالی‌رتبه نظام هماهنگی دارد یا نه، تردید کردند و برای رفع تردید خود فرستاده‌ای را برای تحقیق بیشتر به تهران فرستادند. در نمونه دیگر، زمانی که بنده قائم‌مقام وزیر امور خارجه در دولت آقای احمدی‌نژاد بودم، آقای مشایی به عمان رفته بود و با مقامات عمانی با عنوان نماینده دولت ایران در خلیج‌فارس گفت‌وگوی رسمی انجام داده بود؛ وقتی سفیر ایران در عمان صورت‌جلسات را برای ما در وزارت خارجه تلکس کرد، بنده به آقای مشایی اعتراض کردم که چرا خود را در جایگاهی که نیستی معرفی کردی؟ اما ایشان اصل موضوع را نفی کرد، درحالی‌که در صورت‌جلسه مذاکرات آمده بود که ایشان خود را نماینده دولت در خلیج‌فارس معرفی کرده است».

روایت باقری

علی باقری، عضو تیم مذاکره‌کننده وقت، درباره تناقض گفتاری احمدی‌نژاد درباره مذاکرات گفته است: یک وقت کسی بیاید راجع به مهم‌ترین مسئله که از این مهم‌تر نداشتیم، آن هم در مقام وزیر خارجه علی‌رغم مخالفت رئیس‌جمهور برود یک کاری را انجام بدهد، بعد هم رئیس‌جمهور همین‌جوری بنشیند نگاه کند؟ بعد هم مثلا چند سال. اگر نگاه احمدی‌نژاد واقعا این بوده، آن‌وقت در آن خللی وارد می‌شود، چون یکی از برندهای احمدی‌نژاد این بود که آدم مقتدری بود، قاطع بود، یک چیزی که مثلا باور داشت عمل می‌کرد، چطور مثلا یک وزیر خارجه را روی هوا عزل کردید، این را روی زمین عزل می‌کردید کاری نداشت... .

خبرآنلاین /شرق

منبع: بیتوته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.beytoote.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بیتوته» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۷۶۶۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی

روزنامه هم میهن در یادداشتی به اختیارات مجلس و بودجه‌نویسی پرداخته است.

این روزنامه می‎نویسد: ظاهراً قرار بوده که مجلس در رأس امور باشد. البته به لحاظ قانون اساسی چنین ظرفیتی در حوزه اختیارات مجلس هست، ولی دو مسئله موجب شده که این اختیارات مجلس هم به لحاظ حقوقی و هم حقیقی رو به افول گذاشته شود.

به لحاظ حقیقی به علت وجود نظارت استصوابی، شاهد آن هستیم که انتخاب‌شدگان برای ورود به مجلس با گذشت زمان، از بسیاری جهات ناکارآمد شده‌اند؛ نه می‌خواهند و نه قادرند که از اختیارات و مسئولیت‌های خود به نحو درست و به سود جامعه استفاده کنند.

از منظر حقوقی هم به دلیل همین ضعف‌ها حوزه‌های اختیارات مجلس به مرور زمان محدود و محدودتر و حتی قید‌های جدیدتری هم بر آن زده شده است.

اگر قرار باشد از میان مجموعه اختیارات مجلس همه را بگیرند و یکی باقی بماند و اتفاقاً اگر همان یکی را خوب انجام دهند، مملکت در مسیر درستی قرار خواهد گرفت؛ آن یک موضوع بودجه سالانه است؛ بودجه‌ای که میان هزینه و درآمدش توازن باشد، مصارف آن، علمی و معقول باشد، منابع آن منصفانه و تحقق‌پذیر و مهمتر اینکه شفاف و روشن باشد.

واقعیت این است که اغلب دولت‌ها و مجالس چند دهه اخیر کمابیش با بودجه به نحو دیگری جز آنچه که در بالا گفته شد رفتار کرده‌اند؛ ولی دو دولت اصولگرای احمدی‌نژاد در گذشته و اکنون رئیسی و مجالس متناظر آن‌ها بیش از دیگران با شفافیت و منصفانه و علمی بودن منابع و مصارف بودجه مسئله داشته‌اند.

احمدی‌نژاد همان زمان که آمد گفت: «کل قانون بودجه در قالب یک دفترچه در جیب هر ایرانی جا شود»، درحالی‌که هیچگاه چنین نشد چراکه شدنی هم نبود، زیرا کلیت بودجه امری بی‌معنی است.

اینکه دولت فلان چند ده هزار میلیارد تومان درآمد یا مخارج دارد هیچ معنایی برای مردم ندارد. اصولاً مردم درکی عینی از این ارقام نجومی ندارند. اتفاقاً جزئیات بودجه است که اهمیت دارد.

هم از نظر درآمد‌ها که منصفانه و قابل تحقق باشد و هم از نظر نحوه مصرف آنکه به بیشترین بازدهی برسد و از فساد و رانت نیز جلوگیری کند. بودجه باید بسیار منضبط و دقیق نوشته و دقیق‌تر هم نظارت شود نه اینکه فقط در یک سال ۲۰۰۰ تخلف از قانون بودجه اعلام شود، ولی محکومیت هیچ مدیری اعلام نشود.

گرچه اولین ضربه مهم به قانون بودجه را دولت احمدی‌نژاد از طریق تضعیف سازمان برنامه و اختلال در بودجه‌نویسی زد؛ ولی همیشه ضربه‌ای هم از سوی نمایندگانی وارد می‌شد که هدف‌شان سوق دادن منابع درآمدی به سوی حوزه انتخابی خود برای رای‌آوری دوباره است.

به همین دلیل نمایندگان این گوشت قربانی را به سوی خود می‌کشند، دولت هم نان بودجه‌ای خود را در این تنور داغ می‌پزد و در نهایت سر مردم و اقتصاد و رشد و کارآمدی بی‌کلاه می‌ماند و ده‌ها نهاد بودجه می‌گیرند که کلمه‌ای پاسخگو نیستند و حتی بعضاً شناخته‌شده هم نبودند.

ضربه بعدی در جریان رسیدگی به لایحه بودجه امسال زده شد و مصوب کردند که ارائه بودجه دومرحله‌ای شود. در عمل مرحله کلیات آن تصویب شده، ولی جداول و جزئیات هنوز در دستور کار مجلس قرار نگرفته؛ درحالی‌که در دومین ماه سال هستیم و معلوم نیست دولت بر چه اساسی هزینه خواهد کرد؟

یکی از علل ریشه‌ای وجود فساد و ناکارآمدی دستگاه اجرایی در ایران، وضعیت غیرعلمی بودجه‌نویسی و عدم شفافیت آن است. شاخص ادراک فساد (CPI) بیان‌گر رتبه‌ی فساد بخش عمومی یک کشور در میان سایر کشور‌های جهان است.

این شاخص در مقیاس صفر (بیشترین فساد یا اصطلاحاً کثیف) تا ۱۰۰ (بدون فساد یا اصطلاحاً پاک) کشور‌ها را رتبه‌بندی می‌کند.

در آخرین رتبه‌بندی ارائه‌شده ایران با ۲۴ امتیاز به‌همراه چند کشور دیگر مشترکاً در رتبه ۱۴۹ جهان قرار دارد. نکته مهم اینکه شاخص مزبور در سه سال اخیر بدتر شده است که بیش از هر چیز ناشی از یکدست شدن قوای گوناگون کشور و کاهش نظارت‌های درون‌سیستمی و نیز افزایش عدم شفافیت در بودجه‌نویسی است.

دیگر خبرها

  • از احمدی‌نژاد تا رییسی/چه کسی پای رانت را به بازار خودرو باز کرد؟
  • دو ضربه مهم به بودجه‌نویسی کشور؛ یکی در دولت احمدی‌نژاد و یکی در دولت رئیسی
  • (تصاویر) برگزاری نماز جماعت پشت سر محمود احمدی‌نژاد!
  • پاسخ مهم رهبری به توصیه‌ها برای مذاکره با آمریکا در برنامه هسته‌ای را ببینید | فیلم
  • روایت ده نمکی از پیشنهاد وزیر شدنش در دولت احمدی نژاد
  • آمریکا: مذاکره مستقیم برجامی با ایران نداریم
  • آمریکا : مذاکره مستقیم برجامی با ایران نداریم؛ نه در نیویورک و نه در هیچ کجای دیگر / درباره روش‌های ارتباطمان با ایران نظری نمی‌دهیم
  • محمود احمدی نژاد و مادر هوگو چاوز سوژه شدند
  • عکس| سرنوشت ترسناک احمدی نژاد از زبان رائفی‌پور
  • چرا دوباره مادر چاوز؟