Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - استاد علي‌دوست فلاحتي را از زمان کودکي مي‌شناختم، در واقع کمتر کسي در شهر ايلام بود که ايشان را نشناسد و يا آواي ساز ايشان به گوشش نخورده باشد. به تهران آمدم و مدت‌ها از ايشان بي‌خبر بودم. روز جمعه‌اي بود و در ميدان انقلاب صداي دوزله که از کودکي صدايش برايم آشنا بود به گوشم خورد، هر که بود داشت مقام (چمري) مي‌نواخت، به سرعت صدا را دنبال کردم و «خالو علي‌دوست» را ديدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فکر کردم جشنواره‌اي باشد يا که کارناوالِ اجراي خياباني. جلوتر که رفتم استاد داشت براي چند عابر با زبان و لهجه شيرين خود ساز را توصيف مي‌کرد. سرش که خلوت شد نزديک شدم دستانش را بوسيدم و مشغول گپ و گفت شديم. برايم توضيح داد که ورشکستگي يکي از فرزندانش باعث شده در تنگناي زندگي قرار گيرد و به ناچار ساز مي‌فروشد. سعي مي کردم خشم و ناراحتي خودم را در درون نگه دارم. چند ساعتي کنار استاد ماندم. به خانه که رسيدم با دوستانم تماس گرفتم و از کم و کيف آنچه بر استاد گذشته مطلع شدم. با چند تن از مديران استان صحبت کردم؛ اما جواب قانع‌کننده‌اي نگرفتم. بايد خودم دست به کار مي‌شدم. آن شب هر آنچه از استاد و قدمت دوزله در فضاي مجازي بود استخراج کردم. تنها هشتکي که از استاد در اينستاگرام بود مربوط مي شد به عزيزي که دوست‌دار موسيقي بوده و فيلمي از استاد به اشتراک گذاشته که ساز مي‌نوازد و مي فروشد و در سرماي آن روز دستش به خوبي روي ساز نمي‌نشيند.
گروهي از دوستان هنرمند را گرد هم جمع کردم و موضوع را با آنها در ميان گذاشتم. نتيجه اين شد که مستندي از زندگي استاد تهيه کنيم.
جلسه هايمان در ابتدا هفتگي بود و کم کم روزانه مي‌شد.
ساز دوزله تقريبا در همه جاي ايران و بعضي از کشورها بود و مقام‌ها، جنس ساز و قميشش فرق مي‌کرد؛ اما خاستگاه آن زاگرس بود.
از ابتدا و به تجربه‌ي پروژه‌هاي قبلي مي‌دانستيم که مراجعه به هر ارگاني جز اتلاف وقت حاصلي برايمان ندارد و سعي کرديم هزينه‌هاي اين پروژه را خودمان تأمين کنيم.
بنا به پيشنهاد دوستان و دانستن اين مهم که ما سواد موسيقيايي چنداني نداريم و فقط مخاطبان خوبي براي موسيقي نواحي ايران هستيم ابتدا به لرستان بعد کرمانشاه و در آخر به ايلام سفر کرديم. تحقيقات ميداني را از اساتيد کهنه کار و سپس رجوع به متون و مقاله‌ها و کتب به پايان رسانديم. دوزله بر طبق گفته کارشناسان ميراث فرهنگي 7000 سال قدمت و مربوط به دوره کاسي‌هاست.
پس از پايان تحقيقاتمان راجع به ساز چند نوبت در خيابان انقلاب استاد را همراهي کرديم و به پرسش‌هايمان پاسخ داد.
علي‌دوست‌ فلاحتي 90 ساله متولد و ساکن ايلام کارمند بازنشسته محيط زيست. مي‌گفت: 70 سال پيش دوره گردي به ايلام آمده و من عشق به نواي ساز را از کنار معرکه ايشان فهميدم و از 70 سال پيش تا کنون اين ساز از من جدا نشده. در جواني شکارچي ماهري بودم و اداره شکارباني آن روزگار هيچ گاه نتوانست مانع شکارچي بودن من شود به ناچار مرا که سواد هم نداشتم به قولي نمک‌گير کرد و به استخدام اين اداره با عنوان محيط بان در آمدم. به خوبي تمام مراتع کوه‌ها و جنگل‌هاي استان را مي‌شناختم؛ هيچ نقطه اي در استان نبود که صداي ساز و تفنگ مرا نشنيده باشد.
اين گفته استاد گروه ما را با چالشي جدي روبه‌رو کرد:
خالو علي‌دوستِ نوازنده سازش را بيشتر دوست دارد يا خالو علي‌دوستِ شکارچي تفنگش را؟!
از اتفاقات مالي زندگي خود گفت و اينکه دار و ندارش را فروخته و تقريبا جز حقوق بازنشستگي که بر موج اقساط سوار است چيزي برايش نمانده.
بالاخره جمع بندي و پيش‌توليد ما شروع شد و گروه را عازم ايلام براي توليد مستند کرديم.
حدود 12 روز در فصل زمستان 12 روز در فصل بهار و هفت روز در فصل تابستان مشغول به فيلم برداري بوديم.
به اين نتيجه رسيديم که خالو علي‌دوست نيازي به هدايت ندارد و خود راوي‌ترين راوي زندگي خويش است.
به کوه قلاقيران رفتيم کوهي که نماد ايلام است و استاد علاقه فراواني به آن دارد. در زمان پيش توليد برانکاردي براي حمل استاد به نقاط مرتفع پيش بيني شده بود؛ اما در کمال حيرت ايشان در سن نود سالگي پيش‌تر از ما به ارتفاعات صعود مي‌کرد دليل اين چابکي را که جويا شديم مي‌گفت دو دليل دارد: «هيچ‌گاه در زندگي چاي ننوشيدم و هيچ گاه دخانيات استعمال نکردم.»
فضاهاي سورئالي برايمان ايجاد مي‌کرد که در قالب هيچ صحنه‌اي جز ذهن خودش قابل توصيف نبود. مي‌گفت براي هر گونه از شکارها مقامي به مرور تعريف کرده‌ام و براي سرشماري با نواختن آن مقام شکارها خود سر از کوه به تمناي صداي سازم بيرون مي‌آوردند.
به درخت بلوطي رسيديم و گفت در گرماي سوزاني زير اين درخت ساز نواختم و برگ‌هايش را به رويم گشود.
مي‌گفت در اوايل انقلاب به تالار وحدت دعوت شدم و مدال طلا گرفتم، روزي از او خواستيم برايمان ساز بسازد با مهارت و وسواس خاصي ني‌ها را جدا کرد و سازي ساخت. ساز علي‌دوست بي‌هويت در اکثر ساز فروشي هاي بهارستان موجود بود و ظاهرا عرضه و تقاضاي خوبي هم داشت. متوجه شديم فردي با او تماس مي‌گيرد و هر بار 500 عدد ساز سفارش مي دهد و هر کدام را 10 الي 15 هزار تومان خريداري مي‌کند. پيگير شديم و دريافتيم اين فرد تور ليدر است و 10 برابر قيمت خريد، بي نام و نشان ساز خالو علي‌دوست که براي هر کدام سه ساعت وقت مي‌گذارد به گردشگران خارجي مي‌فروشد. ساز استاد را مهردار کرديم مهر(ع. فلاحتي) را ساختيم و از استاد خواستيم ديگر ساز بدون مهر نسازد. در برنامه‌اي در تلويزيون، اولين ساز مهردار شده استاد به موزه مردم شناسي استان تقديم شد که اين تا کنون اين ساز در موزه جا نگرفته است.
صفحه اينستاگرام استاد را راه اندازي کرديم، صفحه ويکي‌پديا را هم تاسيس کرديم و به اشتراک گذاري کليپ‌هاي استاد مشغول شديم، ديگر همان يک هشتک از استاد در فضاي مجازي نبود و تقريبا عاشقان موسيقي نواحي کليپ‌هاي استاد را به اشتراک مي گذاشتند.
در طول تصوير برداري مستند خواستيم به پاسخ پرسش در ذهنمان برسيم و بدانيم علي‌دوست شکارچي يا علي‌دوست نوازنده، از او خواستيم فردا لباس شکار بپوشد و تفنگ بياورد، او را به نقطه‌اي برديم که مي‌گفت 30سال است آنجا نرفته و شکار به وفور در آنجا يافت مي‌شود.
به کمين نشستيم و متاسفانه حتي پرنده‌اي هم نديديم، عليدوستي که سال‌ها با شکار و سال‌ها با حفاظت در کنار حيات وحش بود چنان تعجبي داشت که بي‌اختيار سازش را از جيب کتش در آورد و نواخت، گفت که باورش نمي‌شود اين چنين محيط زيست خالي شده، ابراز پشيماني عميقي از شکارچي بودن داشت و درام ما شکل گرفت، تفنگ را شکست و لوله تفنگ را سوراخ کرد قميشي براي لوله تفنگ ساخت و حالا ديگر ساز شده بود وقتي با آن مي نواخت صداي ساز همراه با باروت فضا را محاصره کرده بود گفت اين پيام صلح زيست محيطي است.
علي‌دوست در جشنواره‌هاي فراواني شرکت کرده و لوح تقديرهايش را درون يک گوني در اتاق يک مسکن مهر کوچک نگهداري مي‌کند.
سال قبل در جشنواره موسيقي نواحي کرمان به عنوان کهن سال‌ترين نوازنده موسيقي نواحي شناخته شد.
ما در سه فصل مستند را ضبط کرده بوديم و خارج از مستند تصويري فعاليت‌هايي چون ساخت مهر (ع. فلاحتي)، ساخت صفحه اينستاگرام و ويکي پديا،‌ رايزني حضور استاد در جشنواره ها و برنامه‌ها، فروش اينترنتي ساز، پيگيري معادل سازي هنري استاد، پيگيري نصب کاشي ماندگار، توليد آلبوم مقام نوازي دوزله، رايزني با جشنواره‌هاي خارجي جهت حضور استاد، ايجاد هشتک‌هايي با زبان فارسي و انگليسي،‌ پيگيري حضور مسئولين در منزل استاد، يگيري تجليل از استاد در مراسم‌ها و همايش‌ها، ساخت مستند تصويري براي حضور در جشنواره‌هاي داخلي و بين المللي، برگزاري دوره‌هاي آموزشي توسط استاد در جهت حفظ دوزله، جمع آوري آرشيو کاملي از صوت و تصوير و ويدئو از استاد فلاحتي
چند نکته:
حضور وزير ارشاد و استاندار ايلام در منزل ايشان و اعطا کمک بلا عوض يکي از اين اتفاقات بود.
 استاد فلاحتي دو آرزو دارند: «داشتن گروه و حضور در برنامه‌هايي خارج از کشور»
ايشان ساز را با ني و فلز مي‌سازند.
 به اعتقاد ما در استان ايلام فقط استاد فلاحتي پاسدار مقام‌هاي اصيل ساز است.
پس از اين اقدامات حضور استاد در خيابان انقلاب و دست فروشي ساز به صفر رسيده است.
مستند تصويري به دليل اتمام منابع مالي و نبود حامي مالي در مرحله تدوين متوقف شده است.
آلبوم مقام نوازي استاد توليد و آماده انتشار است ما اعلام آمادگي مي کنيم که به صورت رايگان در اختيار موسسه‌اي براي نشر قرار دهيم. 
استاد مي‌گويد خود مي‌دانم که مرحله بعدي زندگي من مرگ است (خدا حفظش کند) و مي‌خواهم اولين اکران مستند را ببينم.
هيچ کمک مالي به ما نشده و در طول اين دو سال با هزينه شخصي اين کارها انجام شده است.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۸۱۳۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آتش سوزی مغازه شیرینی فروشی در قزوین

رضا معروفی افسرکشیک سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری قزوین گفت: طی تماس مردمی با سامانه ۱۲۵ آتش نشانی قزوین در ساعت ۱:۳٠ دقیقه بامداد جمعه ۷ اردیبهشت از آتش سوزی مغازه شیرینی فروشی واقع در خیابان شهدای قزوین خبر داده شد، که بلافاصله ستادفرماندهی این سازمان ۱ اکیپ اطفاء حریق از ایستگاه ۳مولوی این سازمان در کمترین زمان ممکن به محل حادثه اعزام شدند.

معروفی اضافه کرد: آتش نشانان با سرعت عمل با ورود به داخل مغازه و شناسایی کانون حریق نسبت به خاموش کردن آتش با کمترین خسارت ممکن و تخلیه دود از مغازه اقدام کرده و محل حادثه را ایمن سازی کردند.

وی افزود: علت بروز آتش سوزی از سوی کارشناسان علل حریق سازمان آتش نشانی شهرداری قزوین در دست بررسی می‌باشد.

باشگاه خبرنگاران جوان قزوین قزوین

دیگر خبرها

  • فعالیت «تلسکوپ فضایی هابل» متوقف شد!
  • ۵۷ پرونده تعزیراتی برای نانوایان مشهدی تشکیل شد
  • چرا شرکت‌ها مشکل تامین مالی دارند؟
  • پیش‌بینی ایلان ماسک از بروز جنگ داخلی در غرب
  • اطفاء حریق مغازه شیرینی فروشي در قزوین
  • آتش سوزی مغازه شیرینی فروشی در قزوین
  • بلیت فروشی دیدار تیم‌های تراکتور و ذوب آهن
  • خداحافظی همیشگی پرسپولیس و استقلال با پدر!
  • بلیت فروشی دیدار تیمهای تراکتور و ذوب آهن
  • تیزر «بارگادون» منتشر شد/ مستندی درباره آداب خوشه‌چینی انگور