Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-26@23:24:24 GMT

زیارت خورشید در سایه وحدت

تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۸۹۷۳۹

زیارت خورشید در سایه وحدت

ر کنار زائران شیعه، کم نیستند زائران اهل تسننی که از سر ارادت و عشق نسبت به ائمه اطهار(ع) هر سال کوله‌بار سفر می‌بندند و راهی مشهدالرضا می‌شوند تا محبت خود را به خاندان حضرت رسول(ص) نشان دهند و در برابر عظمت امامان شیعه ادای احترام ‌کنند. 


اکرم صاحب‌علم/

 وقتی رو به‌ ضریح می‌ایستی و از راه دور سلام می‌دهی، وقتی از کنار زائری می‌گذری که گونه‌هایشان لبریز از اشک شوق شده، وقتی می‌بینی دست‌های تمنا چگونه به سمت ضریح قد کشیده‌اند و نگاه‌های حسرت کشیده بی‌تاب لحظه‌ای لمس پنجره‌های طلا هستند، آنجاست که حس می‌کنی همه از دست صیاد روزگار به اینجا پناه آورده‌اند و این امام رئوف چه مهربانانه همه را در آغوش گرفته است؛ مسلمان یا غیرمسلمان، شیعه و سنی فرقی نمی‌کند همه در پناه حضرت سلطان‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در کنار زائران شیعه، کم نیستند زائران اهل تسننی که از سر ارادت و عشق نسبت به ائمه اطهار(ع) هر سال کوله‌بار سفر می‌بندند و راهی مشهدالرضا می‌شوند تا محبت خود را به خاندان حضرت رسول(ص) نشان دهند و در برابر عظمت امامان شیعه ادای احترام ‌کنند. 

از این همه آزادی و امنیت خوشحالم

رو به سمت قبله و روی فرش‌های لاکی صحن جامع دو زانو نشسته است. گهگاه سر می‌چرخاند و عظمت صحن را برانداز می‌کند و گاهی با چشم بلندای گلدسته‌ها را متر می‌کند. صدای اذان که بلند می‌شود نگاهش به سمت چند نفری می‌چرخد که دست‌بسته مشغول نماز هستند، خوشحال می‌شود و دلش قرص از اینکه تنها نیست. «محمد بابر شهزاد» از راورپندی پاکستان آمده و نخستین باری است که گنبد و گلدسته‌های حرم حضرت رضا(ع) را می‌بیند و مجالی برای حضور در این حریم مقدس پیدا کرده است. می‌گوید: «وقتی زائران اهل تسنن را در اینجا دیدم شوکه شدم، انتظار این حجم از زائر را نداشتم. متأسفانه در پاکستان اختلاف بین شیعه و سنی زیاد است اما وقتی اینجا برادران اهل تسننم را دیدم که به شیوه خودمان مشغول عبادت ‌هستند از این همه آزادی و امنیت خوشحال ‌شدم». او می‌گوید: «ما اهل تسنن هم مانند شیعیان ارادت خاصی به اهل بیت(ع) داریم به گونه‌ای که وقتی قصد سفر به مشهد را داشتم برخی از اعضای خانواده و همسایه‌ها گفتند دعا و سلام ما را به حضرت رضا(ع) برسان و برای ما هم دعای خیر کن».

زیارت با هدف حفظ وحدت

دستار مشکی به سر بسته که دنباله‌اش را روی سینه‌ انداخته است. کیلومترها راه را پیموده تا به اینجا برسد و حالا روبه‌روی پنجره فولاد صحن مسجد گوهرشاد ایستاده و چشم‌هایش خیره مانده به آن نقطه طلایی پیش رو. با لب‌هایی که از آن‌ها آوایی بیرون نمی‌آید، اندوهِ دل را برای آقایِ مهربان باز می‌گوید و در انتها یا ضامن آهوی بلندی می‌گوید و دستانش را به صورت می‌گذارد. عثمان محمد نجم، زائر هندوستانی است اما چند سالی است امام جمعه برادران اهل سنت انگلستان شده و در یکی از مراکز دینی تدریس می‌کند. در میان همهمه و شلوغی جمعیت، از او می‌خواهیم چند جمله‌ای در باب فضیلت این سفر و دلایل آن بگوید. جواب می‌دهد: «این دومین بار است همراه شماری از رئیسان مدارس دینی، مراکز فرهنگی و دینی کشورهای مختلف عازم مشهد می‌شویم. در واقع این سفر بیشتر با هدف تقریب و همگرایی مذاهب اسلامی و تأکید بر عناصر مشترک نظیر اصول دین، کتاب و سنت، ‌اهل بیت(ع) است». نجم می‌گوید: «حالا که توفیق پابوسی بارگاه حضرت برای ما حاصل شده از ایشان می‌خواهیم تا سفرهای بعدی را بتوانیم به همراه خانواده به محضر حضرت رضا(ع) مشرف شویم».

آرزوی زیارت دوباره دارم

سید احمد حسین شاه تِرمزی؛ رئیس سازمان علمای اهل سنت بریتانیاست که برای سومین بار به حرم حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(ع) مشرف می‌شود. او می‌گوید: «۳۲ سال از سفر قبلی‌ام می‌گذرد و پس از این مدت، شاهد تغییرات زیادی در حرم مطهر هستم. ایرانیان رونق خاصی به این حرم بخشیده‌اند که واقعاً مثال‌زدنی و بی‌بدیل است و زبان از گفتن این همه شکوه عاجز است». او می‌افزاید: «ما ابتدا به نجف اشرف رفتیم آنجا هم بسیار دیدنی بود. اما بدون شک حرم مطهر رضوی پس از مکه مکرمه و حرم نبوی به لحاظ وسعت و ازدحام جمعیت قابل مقایسه با سایر اماکن مذهبی نیست». سیداحمد ادامه می‌دهد: «بی‌تردید ابراز مودت به این خاندان پاک، موجب می‌شود که انسان از گفتار و رفتار آنان پیروی کرده‌ و برنامه زندگی خود را با دستورهای آنان تنظیم‌ کند. در کنار این بقعه شریف از خداوند، توفیق زیارت دوباره را مسئلت دارم و امیدوارم بتوانم هر سال به حرم امام رضا(ع) مشرف شوم و در کنار برادران دینی‌ام باشم».

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: اهل سنت حرم امام رضا ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۸۹۷۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حضرت زهرایی بود و با اقتدا به حضرت مادر(س) جانش را فدا کرد

در گوشه‌ای از گلستان شهدا و بالای یکی از مزارها نام مادر بیش از هرچیز دیگر، حتی جمعیت همیشگی که به دور مزار او جمع شده‌اند، خودنمایی می‌کند؛ روایت‌های هم‌رزمان در توصیف او بسیار است اما عاشقانه‌ترین توصیفی که می‌توان از او داشت این است که عاشق حضرت زهرا (س) بود و با اصابت ترکش به پهلو به شهادت رسید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، گلستان شهدای اصفهان و خاک مقدس آن، آرامگاه و دربرگیرنده مردانِ مرد این دیار است که هر کدام از هستی خود گذشته و برگی زرین به کتاب تاریخ این دیار افزوده‌اند، خاکی که در پس آن روایت‌های فراوانی جا خوش کرده و باید خواند و شنید.

در گوشه‌ای از گلستان شهدای اصفهان و بالای سنگ یکی از مزارها، حکاکی «یازهرا (س)» بیش از هرچیز دیگر، حتی جمعیت همیشگی که به دور مزار او جمع شده‌اند، خودنمایی می‌کند؛ واژه‌ها و روایت‌های هم‌رزمان در توصیف او بسیار است اما عاشقانه‌ترین توصیفی که می‌توان از او داشت این است که عاشق حضرت زهرا (س) و فرمانده گردان یازهرا (س) بود و با اصابت ترکش به پهلو شهید شد؛ مداحی دلسوخته بود و وقتی به پای صوت دعای کمیل او بنشینی، از سوز دل خواندن او را متوجه می‌شوی و میان همین اشک‌ها بود که رزق شهادت خود را از حضرت مادر (س) گرفت.

گفته بود من در عملیاتی شهید می‌شوم که رمز آن یازهرا (س) است و خودش هم وصیت کرده بود که بر روی سنگ قبرش بنویسند: «یازهرا (س)»؛ عجیب است این دلدادگی میان مادر و برخی از فرزندانش.

محمدرضا تورجی‌زاده متولد ۱۳۴۳ بود و پدرش اطراف مقبره علامه مجلسی نانوایی داشت؛ در گرمای طاقت‌فرسای تابستان و کنار تنور روزه‌هایش را می‌گرفت و مقلد امام (ره) بودند و در همان روزهایی که بسیاری حتی جرئت بردن نام امام (ره) را نداشتند و داشتن رساله او جرم بود، آن را در منزل داشت.

تا ۴ سالگی محمدرضا اتفاقات زیادی برای او می‌افتاد و به همین واسطه مادرش هم زیاد به حضرت زهرا (س) متوسل می‌شد و در میان یکی از همین توسل‌ها بود که با خدای خود گفته بود «دوست دارم پسرم سرباز امام زمان (عج) بشود» و از همان روز بود که مشکلات قبلی به سراغ محمدرضا نیامد.

سال ۱۳۵۷ بود که محمدرضا ۱۴ سال داشت و با چند جوان انقلابی از هم محله‌ای‌هایش اعلامیه‌های امام (ره) را پخش می‌کرد؛ یک‌شب که با برادر و پدرش به مسجدی در خیابان فروغی رفتند آقای کافی سخنرانی داشت و با پایان سخنرانی بود که همه جمعیت به سمت بیرون حرکت کردند و شعار دادند و همان حین بود که مأموران ساواک هم به مردم حمله کردند پدر و برادر محمد همدیگر را پیدا کردند اما محمد چند ساعت بود که گم شده و وقتی پیدا شد، کمر او سیاه و کبود شده بود و ظاهراً چندین ضربه با باتوم خورده بود اما بعد از این اتفاق هم دست از فعالیت‌هایش برنداشت و حتی شب‌های بعد مشغول به شعار نویسی شدند.

با آغاز جنگ تحمیلی چندین بار به محل اعزام رفت اما شرط اعزام اجازه کتبی پدر بود و و پدرش هم می‌گفت دیپلمت را که گرفتی برو؛ سال ۱۳۶۰ و در زمانی که ۱۷ ساله بود، یک روز به خانه آمد و وسایلش را جمع کرد و در پاسخ به تعجب مادرش گفت: «حضرت امام پیام دادند برای جبهه رفتن کسب اجازه از پدر شرط نیست و من اگر تا الآن صبر کردم به احترام شما بوده اما دیگر جای صبر نیست.»

محمدرضا احترام و علاقه زیادی برای سادات قائل بود؛ روزی یکی از هم‌رزمانش که برای بار اول به جبهه رفته بود دنبال بود تا به گردان یازهرا (س) برود اما می‌گفتند ظرفیت تکمیل است؛ نزد فرمانده گردان رفت و گفت: «آقای تورجی من دوست دارم به گردان یازهرا (س) بیایم.» و محمدرضا پاسخ داد: «شرمنده جا نداریم» و او نیز گفت: «من می‌خواهم به گردان مادرم بروم، برای چی جا ندارید؟»؛ محمدرضا جا خورد و پرسید: «اسمت چیه؟» که پاسخ گرفت سید احمد و همان موقع نام او را در گردان ثبت کرد و وقتی سید احمد به داخل گردان رفت متوجه شد بیشتر بچه‌ها از سادات هستند.

پنجم اردبهشت ۱۳۶۶ بود که محمدرضا بعد از سرکشی به نیروها به سنگر رفت؛ ۵ نفر در سنگر کنار هم نشسته بودند و با انفجار مهیبی که رخ داد، محمدرضا در همان حالتی که نشسته بود مجروح شده بود و لبخندی به لب داشت و وقتی قرار شد او را از سنگر بیرون بیاورند تازه متوجه شکاف عمیق پهلوی چپ و خونی شدن بازوی راست او شده بودند؛ قرار شد او را منتقل کنند و هنوز چند دقیقه از رفتنش نگذشته بود که پشت بی‌سیم اعلام شد: «برادر تورجی رفت پیش حاج حسین…» و در آن لحظات باید کسی حضور داشت و می‌خواند «در بین آن دیوار و در، زهرا صدا می‌زد پدر…»

شهید تورجی‌زاده نیروی رسمی سپاه بود اما بنا به اذعان دوستانش تقریباً هیچگاه از لباس سپاه استفاده نکرد چرا که معتقد بود: «این لباس حرمت دارد و مقدس است اما قبل از دفن این لباس را به من بپوشانید می‌خواهم با آن وارد محشر شود»

وصیت کرده بود مادر و پدرش او را داخل قبر بگذارند و انگار که می‌خواست صبر آن‌ها را زینبی کند؛ مادر درب تابوت را باز کرد و موهای پسرش را شانه کرد، به او عطر زد و بعد هم شروع به سخنرانی کرد و اجازه نداد کسی گریه کند و می‌گفت پسرم راضی نیست.

یک ماه قبل از شهادتش بود که قبر کنار سید رحمان را به مسئول گلستان شهدا نشان داده و گفته بود اینجا را یک ماه برای من بگذارید و جانش را داد و پای وعده‌اش ماند؛ شب جمعه اول ماه رمضان با هفتم محمدرضا هم‌زمان شده بود و قرار شد اول مراسم افطاری و بعد دعای کمیل برگزار شود؛ یکی از دوستان محمد به محض ورود به مراسم شروع به گریه کرد و وقتی اطرافیان علت را پرسیدند این‌طور پاسخ داد: «محمد چند روز قبل از شهادتش می‌گفت من دوست دارم در مراسمم اول به مردم شام بدهند و بعد دعای کمیل باشد.» و بدون هیچ دخالتی بود که این خواسته محمد هم اجرا شد.

کد خبر 747483

دیگر خبرها

  • فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
  • سربازی برای امام زمان (عج)بالاترین توفیق طلاب حوزه‌های علمیه است
  • چرا زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی برابر با زیارت امام حسین (ع) است؟
  • دلایل توصیه ائمه(ع) به زیارت حضرت عبدالعظیم(ع)
  • چرایی برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع)
  • «فاطمه» اسم رمز صبوری در غزه؛ وقتی مقاومت شیعه و سنی را همدل کرد
  • حضرت زهرایی بود و با اقتدا به حضرت مادر(س) جانش را فدا کرد
  • علل انتخاب حضرت عبد العظیم حسنی (ع) برای وکالت در ری
  • ویژه برنامه‌های حرم رضوی به مناسبت وفات حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
  • مقابله با معضلات فرهنگی به کمک کاربردی‌سازی سیره حضرت عبدالعظیم(ع)