Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-26@09:13:25 GMT

ثبوت؛ در دین، هنر و فلسفه خوش درخشیده است

تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۹۲۱۱۱

ثبوت؛ در دین، هنر و فلسفه خوش درخشیده است

به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از مستند «جهانی بنشسته در گوشه‌ای» ویژه بررسی زندگی وخدمات علمی و فرهنگی اکبر ثبوت، محقق و پژوهشگر باسابقه فلسفه و تاریخ، روزگذشته باحضور رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و جمعی از استادان و علاقه‌مندان به حوزه اندیشه ایرانی و اسلامی، در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ابتدای این برنامه و پیش از پخش مستند، شهین اعوانی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران طی سخنانی گفت: گروه سازنده مستند زندگی استاد اکبر ثبوت، کار خود را از سال ۱۳۸۴ آغاز کردند و درباره ۱۴ شخصیت برجسته فرهنگی و فلسفی و دینی مستندهای پرتره ای را تهیه کردند، در این راستا فیلم‌های مستندی درباره نصرالله پورجوادی، عبدالحمید آیتی، مرحوم علی محمدکاردان، مرحوم محسن جهانگیری، غلامحسین ابراهیمی دینانی تهیه شد که البته موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران هم دراین مسیر مساعدت‌های قابل توجهی با این تیم هنری داشته است.

وی اضافه کرد: «بیژن شکرریز» کارگرگردان این مجموعه، در گذشته در مجموعه تلویزیونی «مردان خدا» درباره شخصیت‌های بزرگی چون مرحوم علامه محمد کاظم عصار، استاد فاضل تونی و ۱۲ شخصیت مطرح از حکماً و عرفای ایرانی مستند حرفه‌ای و تأثیرگذاری را ارائه کرده است. همچنین فیلم سینمایی مرحوم استاد جلال الدین همائی با همکاری خانواده آن مرحوم توسط شکرریز ساخته شد و البته فیلم مستند «سالک فکرت» درباره غلامحسین ابراهیمی دینانی با کارگردانی او در جشنواره سینما حقیقت بسیار مورد توجه مخاطبین قرار گرفت.

وی در پایان سخنان خود گفت: از استاد اکبر ثبوت تشکر می‌کنم که دعوت این گروه هنری را پذیرفتند تا این مستند ساخته شود و حاصل آن در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و سپس در سیمای جمهوری اسلامی ایران برای علاقه‌مندان به حوزه اندیشه ایرانی و اسلامی به نمایش درآید.

اکبرثبوت؛ دانشمند ذی قیمت

در ادامه غلامحسین ابراهیمی دینانی، استاد فلسفه و حکمت اسلامی با قرائت بیتی از سعدی شیرازی به ایراد سخن پرداخت و گفت: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم…. مجلس امروز مزین است به نعمت حضور اندیشمند بزرگی چون استاد اکبر ثبوت که از جمله دانشمندان ذی قیمت ما هستند.

وی در ادامه اضافه کرد: امروز بین علمای ما مسئله مهمی مطرح است و آن تفاوت بین مقام ثبوت و اثبات است. در حقیقت اثبات، مقام نمود و ثبوت، مقام واقع است؛ در حقیقت جناب استاد ثبوت به حکم «الأسماء تُنَزّل من السّماء» نامشان- یعنی ثبوت- بی‌حکمت نیست و این اسم تصادفی نیست.

ابراهیمی دینانی تأکید کرد: جناب استاد ثبوت دارای مقام ثبوتند و «ثبوت» ایشان بر «اثباتشان» می چربد. ایشان در علم و فلسفه و صداقت زبانزداند والبته با مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی هم نسبت نزدیک دارند، پس هم خود و هم خانوادشان از بزرگان ایران به شمار می‌روند.

استاد پیشین دانشگاه تهران با بیان این نکته که انسان از رهگذر سه جلوه دین، هنر و فلسفه شناخته می‌شود، گفت: جناب ثبوت بحمدالله در هر سه این ساحت‌ها به خوبی درخشیده اند؛ آثار متعددی از ایشان به چاپ رسیده که بنده توفیق نداشتم همه آن کتب و آثاررا مطالعه کنم اما یکی از تالیفات ایشان را از ابتدا تا انتها با دقت و اشتیاق مطالعه کرده‌ام، کتابی که درباره حسن بصری نوشته‌اند، اگرچه که خیلی‌ها با این دانشمند مسلمان میانه خوبی ندارند، بنده همانند استاد ثبوت او را ازجمله بزرگ‌ترین عالمان جهان اسلام می‌دانم.

مولف کتاب ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام ادامه داد: استاد ثبوت؛ متواضع، بی‌ادعا اما پرمحتواست و هرآنچه که به رشته تحریر درآورده هم عمیق وپرمحتواست و خدمات فراوانی را به جهان اسلام و عالم تشیع ارائه کرده است.

وی تأکید کرد: امروز آثاری نوشته می‌شود که خیلی از آنها بی‌محتوا اند؛ حال آنکه آثار استاد ثبوت جملگی مهم و تأثیرگذارند، او هم اهل دیانت است و هم اهل فلسفه و تاریخ؛ کسانی که فلسفه می‌دانند و تاریخ نمی‌دانند، کمبتشان لنگ است و در حقیقت استاد ثبوت با تسلط بر فلسفه و دین و تاریخ، ازجمله استادانی‌اند که منشا آثار مهمی در ایران بوده و هست.

عدم همکاری دانشگاه تهران و کتابخانه ملی ایران

در پایان این برنامه و پس از پخش مستند «جهانی بنشسته در گوشه ای»، بیژن شکرریز، کارگردان این مستند طی سخنان کوتاهی گفت: معاونت سیما در رسانه ملی، حمایت مهم و قابل توجهی را از گروه سازنده این مستندها در این ایام داشته‌اند، همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همواره حامی ما بوده است؛ اگرچه که دانشگاه تهران و کتابخانه ملی ایران هیچ مساعدتی با ما انجام نداده‌اند، تا جایی که مدیر روابط عمومی دانشگاه تهران حتی درحد حضور حضور دوربین ما دراین دانشگاه هم همکاری نکردند و ما هنوز نتوانسته‌ایم تصاویر کاملی از این لوکیشن به‌عنوان دانشگاه «مادر» در ایران داشته باشیم و البته درمسیر همکاری با کتابخانه ملی ایران، از سوی این مجموعه به ما اعلام شد که چنین فعالیت‌هایی در اولویت کاری آنها نیست.

کد خبر 4672944

منبع: مهر

کلیدواژه: غلامحسین ابراهیمی دینانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۹۲۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ما از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بی‌اطلاع هستیم

به گزارش خبرنگار مهر، اولین نشست از سلسله نشست‌های «علوم انسانی و مسائل جامعه ایرانی» با عنوان «فلسفه دانشگاهی و مسائل ایران امروز» در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.

در این نشست بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد و سیدحسن حسینی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف سخنرانی کردند.

در ابتدای این نشست، مالک شجاعی که دبیری جلسه را به عهده داشت کمی درباره موضوع تاریخ نگاری علوم انسانی آکادمیک سخن گفت و بیان کرد: امروز حدود صد سال از ورود علوم انسانی جدید به ایران گذشته است. در واقع حدود یک قرن است که ایرانیان با علوم انسانی جدید مواجه شدند. خوشبختانه دانشگاه تهران به عنوان یکی از اولین مراکزی که علوم انسانی آکادمیک در آن وجود دارد درباره بیشتر رشته‌های علوم انسانی، تاریخ نگاری رشته‌ای انجام داده اما سوالی که مطرح می‌شود این است که هر کدام از این رشته‌ها با ما ایرانیان چه کرده‌اند.

وی افزود: در مورد علوم انسانی جدید در ایران دو طیف از افراد وجود دارند. عده‌ای معتقدند که علوم انسانی ما تماماً وارداتی و تقلیدی است اما عده‌ای معتقدند اگر علوم انسانی نبود ما به خودشناسی تاریخی و فرهنگی نمی‌رسیدیم. به هر حال ما قرار است در سلسله نشست‌هایی که امروز جلسه اول آن است نخبگان را دعوت کنیم و درباره چنین موضوعاتی با آنها گفت و گو کنیم.

شجاعی ادامه داد: موضوع اولین نشست هم «فلسفه» قرار دادیم چون به عقیده بسیاری از اهالی علوم انسانی فلسفه، مادر علوم است. طبق پیش بینی که مؤسسه حامی علوم انسانی، خانه اندیشه ورزان و فرهنگسرای اندیشه انجام داده اند قرار است که تا پایان سال ۱۰ یا ۱۱ نشست به تفکیک رشته‌ای برگزار کنیم و شیوه برگزاری هم به این شکل است که نگاه‌های متفاوت را مقابل هم قرار دهیم.

در ادامه نشست بیژن عبدالکریمی استاد فلسفه دانشگاه آزاد سخنرانی کرد.

وی گفت: بحث درباره علوم انسانی و فلسفه ذوابعاد است و پرداختن به آن کار یک نشست نیست. اما سوالی که من می‌خواهم مطرح و بحثم را با آن شروع کنم این است که ما از فلسفه دانشگاهی چه انتظاری داریم. به بیان دیگر چه تفاوتی میان حقیقت فلسفه و فلسفه دانشگاهی است. حقیقت فلسفه نقش بسیار اساسی در قوام بخشی فرهنگ داشته است. اما فلسفه دانشگاهی یک فعالیت آموزشی و اداری است. فرق است بین فلسفه به عنوان ابژه مطالعاتی و فلسفه به منزله مواجهه با وجود.

وی افزود: فلسفه دانشگاهی در ایران یک ترجیع بند مهم دارد و آن هم اینکه ما یک جامعه «شبه مدرن» هستیم. یعنی جامعه‌ای که همه نهادهای مدرن را دارد اما این نهادها مبتنی بر ریشه‌های تاریخی نیستند. لذا برای همه پدیدارهای ایران باید کلمه «شبه» را بیاوریم چون در جامعه شبه مدرن، نهادها نقشی که در جوامع مدرن دارند را، ندارند. همانطور که بارها گفتم جوامع شبه مدرن مانند شهرک سینمایی هستند که از هر چیزی فقط ماکت آن وجود دارد.

این استاد فلسفه ادامه داد: دپارتمان‌های علوم انسانی کشور ما هنوز نتوانستند به مساله شبه مدرن به منزله یک امر تمدنی و یک مساله نگاه کنند که این نشانه فقدان تفکر تاریخی در دپارتمان‌های علوم انسانی ما است البته به استثنای دکتر داوری که در دهه‌های اخیر به موضوع توسعه نیافتگی پرداختند. اگر چه ایشان هم فقط وضعیت را توصیف کردند اما راه برون آمد را نشان نمی‌دهند.

عبدالکریمی ادامه داد: ما نمی‌توانیم فلسفه جدا از مباحث تاریخی داشته باشیم. در دپارتمان‌های فلسفی ما، خودآگاهی تاریخی وجود ندارد و فلسفه بدون خودآگاهی بیشتر شبیه یک ابژه بی روح است. البته همه دپارتمان‌ها و اساتید ما در یک سطح نیستند اما این انتقاد در اغلب آنها و پیش از همه به خود بنده وارد است. فلسفه دانشگاهی نتوانسته با مسائل ایران امروز ارتباط برقرار و به مسائل ایران به عنوان یک مساله نگاه کند چون ما در ایران اساساً مساله نداریم. ما پیوسته در مورد همه چیز مساله داریم اما در عین حال مساله نداریم و این یک تناقض بزرگ است. چون نمی‌دانیم ایران کیست و ایران چیست؟ به همین دلیل بیشتر چیزهایی که ما از آن به عنوان مساله یاد می‌کنیم، غُر زدن و نِق زدن است.

وی افزود: ما هیچگاه در این سال‌ها صورت بندی متافیزیکی درباره جامعه شبه مدرن نداشتیم و نه تنها یک گام به جلو نرفتیم بلکه عقب‌گرد هم داشتیم. ما با یک تاریخ انحطاطی و فروپاشی هویت و حیات اجتماعی و دومین شکاف تمدنی تاریخی بعد از دوران مشروطه مواجه هستیم. در چنین وضعیتی اهل فلسفه وجود ندارند و مانند توده‌های مردم گیج و گنگ هستند و می‌پرسند چه باید کرد؟ متأسفانه به غیر از تلاش‌هایی که برخی انجام دادند هیچ گاه صورت بندی مفهومی از تاریخ نداشتیم و متأسفانه بعد از آنها هم این تلاش‌ها ادامه پیدا نکرد.

عبدالکریمی در بخش دوم سخنانش گفت: در دهه‌های کنونی ما با یک شکاف تمدنی- تاریخی مواجه هستیم و جای اهل فلسفه در آن خالی است. چون این مساله را نه سیاسیون می‌توانند حل کنند نه حکمرانان. انتظار من این است که برای این موضوع مفهوم سازی شود. ما نمی‌دانیم که در کجای روند تاریخی مان قرار داریم. آیا گریزی جز چشم انداز غرب نداریم و مسیر دیگری برای ما گشوده نیست البته تاریخ غرب را نمی‌توان نادیده گرفت اما سرآغاز سنت تاریخی ما کجاست. آیا ما می‌توانیم میراث خودمان را جدای از متافیزیک غرب بفهمیم.

پس از سخنرانی عبدالکریمی، سیدحسن حسینی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف دیگر سخنران این مراسم خطاب به عبدالکریمی پرسید: مشکل تجدد مطلق چیست و دلیل این همه ستیز با غرب چیست و چه فایده‌ای برای ما دارد؟ من فکر می‌کنم که خیلی‌ها فکر می‌کنند وقتی حرف از این موضوعات می‌شود یعنی ما باید یک الگوی جدید داشته باشیم و از صفر شروع کنیم در حالی که ما هیچ وقت از صفر شروع نکردیم.

عبدالکریمی در پاسخ به سوال حسینی گفت: من ستیز با غرب ندارم چون غرب یک رویداد عظیم تاریخی است و هیچ نقطه‌ای بیرون از مدرنیته نیست و انکار واقعی غرب یک کار احمقانه است اما می‌توانیم تجدد را دربست نپذیریم. تجدد برای جامعه ایران شدنی نیست و اگر هم قرار باشد جامعه متجدد شود همان اشتباهی رخ می‌هد که در زمان پهلوی رخ داد. به همین دلیل هم باید گفت انقلاب اسلامی ایران حاصل روح و کنش ایران در برابر مدرنیته است.

پس از این پرسش و پاسخ، سید حسن حسینی استاد فلسفه علم دانشگاه شریف سخنرانی خود را آغاز کرد.

وی سخنان خود را با یک دسته‌بندی منسجم درباره وضعیت فلسفه در ایران آغاز کرد و گفت: به عقیده من فلسفه در ایران جزو یکی از هفت‌دسته‌ای که در ادامه به آنها اشاره می‌کنم.

۱- فلسفه به مثابه آکادمی

در این نوع از فلسفه ما یک سری ریزمساله و زبان تخصصی داریم. در این طبقه ما اوضاع بدی نداریم. به این معنی که اساتید دانشگاهی خوبی داریم. اوضاع فلسفه غرب در دانشگاه‌های ما خوب است اگرچه یک جاده یک طرفه است به این معنا که ما درباره غرب حرف می زنیم اما غرب تأثیر و تاثری از ما نمی‌گیرد و ما در بازی آکادمی دنیا قرار نداریم. در حوزه فلسفه اسلامی که اوضاع از این هم وخیم‌تر است. اما اوضاع فلسفه اسلامی در دانشگاه‌ها خیلی خوب نیست و حتی جاده یک طرفه هم نیست یعنی ما یا از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بی‌اطلاع هستیم یا اصلاً آنها را قبول نداریم.

۲- امتداد اجتماعی فلسفه آکادمی

در دهه‌های میانی نیمه دوم قرن بیستم تحقیقات دین پژوهانه در ایران آغاز شد و افرادی مثل سروش در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ این جریان را راه انداختند. مقالاتی که وی در سالهای ۶۷-۶۸ در کیهان فرهنگی و سپس در مجله کیان می‌نوشتند نمونه‌هایی از این جریان است.

۳- فلسفه حامی تحولات اجتماعی

گاهی در یک جامعه تحولاتی اتفاق می‌افتد که بعد فلسفه روی آن سوار می‌شود و نظر می‌دهد. مثل سال ۷۶ و اتفاقاتی که در آن زمان افتاد. در آن زمان افرادی شروع به تبیین نظریات فلسفه سیاست که به نفع اصلاحات بود، کردند. پس از این جریان بود که هابرماس هم در ایران معروف شد. در این نوع فلسفه تحولات اجتماعی در سطح نخبگانی باقی می‌ماند. در همین ایام اخیر هم موضوع فلسفه سیاسی و آثار هانا آرنت خیلی باب شد و همه به خواندن چنین آثاری روی آوردند.

۴- فلسفه – پروژه

گاهی اوقات هم یک فیلسوف درباره یک پروژه مشخص با یک مفهوم کلیدی کار می‌کند. مثل پروژه ایرانشهری یا پروژه تجددستیزی فردید، یا پروژه مبتنی بر روانشناسی و تجربه.

۵- فلسفه به مثابه تثبیت نظام مستقر

این نوع فلسفه، فلسفه‌ای است که در جهت تثبیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت می‌کند. افرادی مثل شهید مطهری، شریعتی، آقای مصباح، در این دسته جا می‌گیرند. در این نوع از فلسفه مراکزی در راستای تثبیت نظام تأسیس می‌شوند. مراکزی مثل شورای تحول علوم انسانی، فرهنگستان علوم و...

۶- فلسفه ناشی از علم جدید

علم جدید مخصوصاً در حوزه زیست شناسی در حال دامنگیر شدن است و ما امروز شاهد فلسفه‌هایی هستیم که از این علوم تاثیر می‌پذیرند.

۷- فلسفه به معنای زندگی طبیعی

در این نوع از فلسفه افراد معمولی که با فلسفه سروکاری ندارند برای خلاصی از مشغولیت‌های ذهنی سراغ خواندن آثار فلسفی می‌روند. رغبت به خواندن آثار نویسندگانی مثل نیچه و شوپنهاور نمونه این نوع فلسفه است.

حسینی پس از ارائه این دسته بندی افزود: یکی از مسائلی که درباره علم و فلسفه در ایران وجود دارد این است که هیچ کدامشان در ایران، عمومی نشد. البته آنها با یکدیگر یک فرق اساسی دارند و آن هم اینکه علم، تقدس خود را داشت اما فلسفه وقتی وارد ایران شد عمومی نشد و این تقدس هم نداشت. در واقع فلسفه در ایران هیچ وقت به عنوان یک سند قرار نگرفت.

استاد دانشگاه صنعتی شریف ادامه داد: نکته دیگر اینکه سنت فلسفه اسلامی چیزی جز اقتباس از غرب نیست چون ما فلسفه را از یونان گرفتیم و یونان هم غرب است و حالا این سوال مطرح است که فلسفه اسلامی چرا کاربست اجتماعی پیدا نکرده است؟ چون انضمامی نیست، ظرفیت ذاتی ندارد، فقه و کلام در آن غلبه دارد و حکمت عملی در فلسفه اسلامی بسیار لاغر مانده است.

پس از سخنان حسینی، عبدالکریمی خطاب به حسینی گفت: در بسته بندی که شما انجام دادید به عقیده من دسته پنجم خیلی علمی نبود چون شما دکتر شریعتی را در دسته شهید مطهری و آقای مصباح قرار دادید در حالی که شریعتی اصلاً این گونه نبود. ما در دپارتمان‌های فلسفه خودمان هنوز شریعتی را فیلسوف نمی‌دانیم در حالی که بسیاری از کشورهای دنیا مثل الجزایر، ترکیه و … واحد درسی شریعتی شناسی دارند. ما هنوز هم در دوره جدید متفکری نداریم که با جهان وارد گفت و گو شود به جز آقای نصر و مرحوم فردید اما شریعتی در زمان خودش این کار را کرد.

حسینی هم در پاسخ به این نکته عبدالکریمی توضیح داد: اینکه یک امر واضح است که اگر شریعتی نبود انقلاب اسلامی پیروز نمی‌شد چرا که او یک جریان مهم در جهت پیروزی انقلاب اسلامی راه انداخت.

این جلسه با پرسش و پاسخ میان حاضرین و سخنرانان به پایان رسید.

کد خبر 6087633 سارا فرجی

دیگر خبرها

  • نور فلسفه و حکمت، روشنی‌بخش مسیر نصف جهان شدن اصفهان
  • ما از تحقیقات غرب در حوزه فلسفه اسلامی بی‌اطلاع هستیم
  • لحظه دوست داشتن و دوست داشته شدن، لحظه واقعی زندگی است
  • مستند «عشق و فلسفه» در مورد زندگی «نادیا مفتونی» استاد فلسفه دانشگاه تهران
  • روایت عشق و فلسفه در شبکه چهار
  • حکمت الله ملاصالحی مؤسس فلسفه باستان شناسی است
  • علامه جعفری از شایستگی تفکر به صورت بالفعل برخوردار بود
  • احیاگر فلسفه هنر فارابی به تلویزیون می آید
  • سمینار «ابن سینا» در هفته فرهنگی اصفهان
  • روایت عشق و فلسفه؛ پرتره نادیا مفتونی استاد فلسفه دانشگاه تهران