چرا تنگه هرمز مهمترین گذرگاه جهان است؟
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۴۹۹۵۵۲
آفتابنیوز :
به گزارش فارزن افرز، در واقع هیچ کشوری کنترل کامل تنگه هرمز را در اختیار ندارد. در شمال این تنگه ایران قرار دارد و در جنوب آن عمان. در این میان ایران به دلیل موقعیت خود میتواند در تردد کشتیها در تنگه هرمز اختلال ایجاد کند. پس از آنکه عراق در سالهای جنگ با ایران، به تأسیسات و ترمینال نفتی در جزیره خارگ حمله کرد، ایران ترمینال نفتی خود را به جزیره لارک انتقال داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عدم کنترل کامل تنگه هرمز از سوی یک کشور باعث شده تا ایالات متحده بهعنوان دارنده قدرتمندترین نیروی دریایی جهان، ضامن تردد آزادانه در این تنگه باشد.
از همین منظر، در سال ۱۹۸۷ ایالات متحده با مداخله در جنگ ایران و عراق مانع از حمله به کشتیهای کویتی شد. در سال ۱۹۸۸ نیز ایالات متحده در جریان جنگ نفتکشها، تعدادی از ناوها و قایقهای گشتی ایران را غرق کرد. در سال ۱۹۹۱ هم آمریکا با استقرار ناوهای خود در خلیجفارس، جنگ اول خلیجفارس را با هدف ممانعت از تصرف کویت از سوی عراق کلید زد.
در این گزارش آمده است که ایران از این تحولات تاریخی درسهای زیادی آموخته و میداند که تأثیرگذارترین استراتژی برای امتیازگیری در مذاکرات یا بیاثرکردن تحریمها، نه اقدامات منفعلانه، بلکه طفرهروی است. بهاینترتیب این کشور شناورهای کوچک و سبک خود را روانه خلیجفارس و تنگه هرمز کرده است.
بحرانیتر از هر زمان
وضعیت امروز تنگه هرمز بحرانیتر از وضعیت این منطقه در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی است، چراکه رویارویی ایران و ایالات متحده در تنگه هرمز و خلیجفارس میتواند منجر به جنگ دیگری در منطقه شود.
در این میان، واشنگتن بهجای تلاش برای تأمین امنیت منطقه با هدف دستیابی به منافع کوتاهمدت، اقدام به فروش تسلیحات نظامی به متحدان خود در خلیجفارس کرده است. این اقدام نهتنها کمکی به کاهش تنشها در منطقه نکرده، بلکه تنشها و درگیریها و یارگیریهای مختلف را افزایش داده است.
یکی از دلایل بیثباتی در خلیجفارس و تنگه هرمز را میتوان در عدم توجه سیاستگذاران ایالات متحده به دکترین کارتر مشاهده کرد. در این دکترین، ایالات متحده خود را متعهد کرده بود که برای تأمین منافع خود در منطقه در صورت لزوم از نیروی نظامی استفاده کند، اما در سالهای اخیر واشنگتن اجرای این دکترین را تا حد زیادی کنار گذاشته است.
یکی از دلایل کاهش توجه ایالات متحده به منطقه، کاهش واردات نفت آمریکا از خاورمیانه است و همین موضوع باعث شد تا واشنگتن تمایل کمتری به تأمین امنیت خلیجفارس و تنگه هرمز داشته باشد. چنین رویکردی را میتوان نشانه عدم توجه واشنگتن به تاریخ و ژئوپلیتیک منطقه دانست.
امنیت مهمتر از نفت
نیاز ایالات متحده به امنیت این منطقه، بیش از نیاز این کشور به نفت است. مهمترین دلیل آن را هم میتوان افزایش احتمال وقوع درگیری هستهای دانست. ایران پس از خروج ایالات متحده از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها، برنامه غنیسازی اورانیوم خود را از سر گرفته و این اقدام میتواند چالشهایی برای امنیت منطقه ایجاد کند.
با این تحولات، از سوی دیگر عربستان و امارات متحده عربی هم تلاش خود برای دستیابی به تکنولوژی هستهای را مضاعف کرده و ایالات متحده هم در این مسیر به این دو کشور کمک میکند.
بهاینترتیب لزوم تأمین امنیت تنگه هرمز تنها با هدف تسهیل تجارت نیست، بلکه این نگرانی فزاینده وجود دارد که بالاگرفتن تنش در این تنگه میتواند آتش جنگی را روشن کند که شعلههای آن نهتنها خلیجفارس، بلکه مناطق دورتری را هم دربر میگیرد. دومین دلیل که تأمین امنیت تنگه هرمز را ضروریتر از قبل میکند، افزایش تجارت در منطقه در پی ثروتمندترشدن کشورهای نفتخیز خلیجفارس است.
آخرین دلیل هم به سرمایهگذاری گسترده ایالات متحده در منطقه مربوط میشود. آمریکا در سالهای اخیر سرمایهگذاری بیسابقهای در پایگاههای دریایی واقع در خلیجفارس انجام داده و دسترسی به این پایگاهها تنها از طریق تنگه هرمز میسر است. با توجه به این دلایل، با اطمینان میتوان گفت که تنگه هرمز همچنان مهمترین شاهراه تجاری و نظامی جهان محسوب میشود و کاهش قیمت نفت از اهمیت استراتژیک این تنگه نمیکاهد. با اینکه در هفتهها و ماههای اخیر ناآرامی در خلیجفارس و تنگه هرمز افزایش یافته، اما نهتنها ایالات متحده، بلکه هیچکدام از قدرتهای منطقه نیز مایل به رویارویی و جنگ نیستند، چراکه توان کنترل آن را ندارند.
کوچکترین اشتباه محاسباتی میتواند آتش جنگی بیحدومرز را در منطقه روشن کند. به همین دلیل بازیگران منطقهای؛ از قطر گرفته تا عربستان و ایران، با وجود تنشهای موجود، میخواهند همهچیز در کنترل باشد. در این میان ایران هم میداند که با وجود اعمال تحریمهای شدید از سوی ایالات متحده، وقوع جنگی دیگر در منطقه سودی برای این کشور نخواهد داشت.
به همین دلیل است که نهتنها ایران، بلکه هیچکدام از بازیگران منطقهای مسئولیت حمله به کشتیهای غربی در تنگه هرمز را برعهده نگرفتند. از سوی دیگر منصرفشدن ترامپ از اقدام تلافیجویانه در پی ساقطشدن پهپاد آمریکایی از سوی ایران با اینکه اقدام عاقلانهای بود، اما کافی نبود. تنگه هرمز نیاز به ضامن امنیتی پایدار دارد، حتی اگر این تضمین ناقص باشد.
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۴۹۹۵۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اسرائیل درمانده است ایران قواعد بازی را تغییر داد | این جمله یک اشتباه بزرگ از سوی بایدن بود
به گزارش همشهری آنلاین، مایکل دوران ضمن انتقاد از رویکرد بایدن در قبال تنش اخیر در رابطه میان ایران و اسرائیل مینویسد: ایرانیها حدود ۳۵۰ پهپاد، موشک کروز و موشک بالستیک به سمت اسرائیلیها پرتاب کردند. دولت بایدن مدعی است که رهگیری موشکها و پهپادها و ساقط کردن برخی از آنها یک موفقیت استراتژیک بود. من فکر میکنم هر چیزی بود جز موفقیت استراتژیک. واقعیت آن است که حمله ایران، یک شکست آشکار برای آمریکا بود؛ یک شکست در بازدارندگی. بایدن از زمان روی کار آمدن خود تلاش کرده تا روابط با ایران را بهبود بخشد و تنشها را در منطقه از طریق تماس با تهران و اجازه دادن به ایران برای فروش نفت به چین کاهش دهد.
ایرانیها نشان دادند حمله شنبهشبشان صرفا یک چشاندن طعم بود. آنان ظرفیت آن را دارند که اگر بخواهند احتمالا خیلی بیشتر سرعت عملیاتی را برای یک یا دو هفته حفظ کنند. آنان حتی میتوانند این سرعت را در برابر اسرائیل حفظ کنند. اسرائیل رهگیرهای کافی برای ساقط کردن همه موشکها نخواهد داشت. اسرائیل همچنین پول کافی برای پرداخت هزینه دفاعی در برابر کارزار حملات پایدار احتمالی ایران را نخواهد داشت. ایران در حال انجام یک بازی سیاسی - نظامی است.
اکنون دکترین بایدن این است: ایران مجاز است با موشکهای بالستیک، موشکهای کروز و پهپاد به هر کشوری که میخواهد ضربه بزند، اما هیچ کس از جمله ایالات متحده اجازه ندارد به ایران ضربه بزند! حتی زمانی که ایران از طریق نیروهای نیابتی به نیروهای آمریکایی ضربه بزند ایالات متحده به ایران کاری ندارد. اسرائیل مدتهاست که درگیر یک جنگ سایه بودهاند، اما حمله اخیر ایران موضوعی کاملا متفاوت بود. حمله ایران به اسرائیل با هدف عادیسازی این اقدام انجام شد. بایدن از طریق تُرکها به ایران پیام داد که آمریکا قصد ورود به درگیری را ندارد. پس از حمله بایدن تنها از اسرائیل خواستار خویشتنداری شد و به طور علنی اعلام کرد که ایالات متحده در هیچ اقدام تهاجمی علیه ایران شرکت نخواهد کرد. این جمله یک اشتباه بزرگ از سوی بایدن بود. حتی اگر او قصد وارد شدن در درگیری را نداشت با بیان علنی این موضوع تنها باعث شد ایران اطمینان کسب کند که اقدامی از سوی آمریکا صورت نخواهد گرفت.
ایران قواعد بازی را تغییر داد و با عواقب و مجازاتی مواجه نشد. هرچه بایدن بیشتر بر اسرائیل فشار بیاورد ایرانیها را بیشتر تشویق میکند تا از شکاف بین واشنگتن و تلآویو استفاده کنند. بایدن در آستانه انتخابات میخواهد نفت ایران در بازار باقی بماند تا افزایش قیمت جهانی صورت نگیرد. بایدن همچنین به دنبال اجتناب از تشدید تنش با ایران از ترس آن است که ممکن است ایران برای دستیابی به سلاح هستهای عجله کند. مقامات ایران متقاعد شدهاند که اکنون زمان بازنگری در کل نظم بینالمللی در خاورمیانه و ایجاد شکاف بین ایالات متحده و اسرائیل فرا رسیده است.
کد خبر 847635 منبع: کیهان برچسبها ایران و اسرائیل خبر ویژه آمریکا و اسرائیل