تحقیر عروس جوان کار دست داماد ثروتمند داد! +عکس
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۰۳۳۶۷
روزنامه خراسان: دو برادر وقتی دیدند خواهرشان از سوی شوهر پولدارش تحقیر میشود دسیسه شومی طراحی کردند.
۴ سال قبل
سال ۹۴ بود که پلیس از سرقتی در غرب تهران مطلع شد.
زنی نگران در تماس با پلیس ادعا کرد وقتی بعد از قهر یک هفتهای به خانه اش بازگشته است شوهرش را با دست و پایی بسته در حمام پیدا کرده است که بسیار ضعیف و ناتوان شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خیلی زود تیمی از ماموران پلیس کلانتری پای در خانه اعیانی مرد کارخانه دار گذاشتند و دیدند اورژانس به خاطر ضعف عمومی مسعود او را به بیمارستان انتقال داده است.
ناهید که خیلی ناراحت بود وقتی ماموران به تحقیق از او پرداختند با صدایی لرزان گفت: من و مسعود حدود سه سال است ازدواج کرده ایم ما عاشق شدیم و آشنایی مان در خانه یکی از هم دانشگاهی هایم بود ما از لحاظ مالی ضعیف بودیم و خانواده مسعود پولدار بودند وقتی شوهرم از من خواستگاری کرد خیلی دو دل بودم میترسیدم به دلیل فاصله طبقاتی به مشکل بخوریم، اما او اطمینان داد عشق مهمترین اصل برای زندگی است و با وجود مخالفت هر دو خانواده با هم ازدواج کردیم.
وی افزود:بعد از ازدواج زودتر از تصورم اختلاف بین ما شروع شد، مسعود دانشگاه را رها کرد و سراغ کارخانه پدری اش رفت و به من هم اجازه نداد درس بخوانم همه آرزوهایم از بین رفتند او کمتر به خانه پدری من میآمد یا اجازه میداد من خانواده ام را دعوت کنم و هر وقت اعتراض میکردم مدام تفاوت بین خودش و خانواده ام را به رخم میکشید و برادرانم را که بسیار زحمتکش بودند مسخره میکرد.
ناهید گفت: بارها با او قهر کردم و به خانه پدری ام رفتم، اما او هربار به بهانه عشق من را به خانه میکشید تا این که آخرین بارقهر کردم یک هفتهای هم گذشت و از او خبری نشد باور نمیکردم او دیگر من را نمیخواهد تا این که امروز پدرشوهرم زنگ زد و از او شنیدم دو روز است از مسعود خبری ندارد دلم هزار راه رفت سریع خودم را به خانه رساندم از دیدن به هم ریختگی اثاثیه وحشت کردم بعد با صدای بلند مسعود را صدا زدم همه جا را گشتم تا این که در حمام شوهرم را نیمه جان دیدم ابتدا با اورژانس تماس گرفتم و بعد به پلیس ۱۱۰ زنگ زدم اصلا نمیدانم چه اتفاقی افتاده است، اما از این که قهر کرده بودم ناراحتم.
۴ مرد نقابدار
مسعود بعد از شش ساعت به هوش آمد و پلیس را بالای سرخود دید این مرد که باور نمیکرد زنده مانده باشد به ماموران گفت:نیم ساعتی بود به خانه رسیده بودم، چون ناهید قهر کرده بود تنها بودم در آشپزخانه میخواستم تخم مرغ نیمرو کنم که صدای در را شنیدم تصور کردم ناهید آمده است با بذله گویی از آشپزخانه بیرون آمدم و ناگهان چهار مرد را که نقاب زده بودند جلوی خودم دیدم حتی فرصت نکردم فریاد بزنم یا فرار کنم یک مشت محکم به صورتم خورد و روی زمین پرتاب شدم آنها به زور رمز گاوصندوقم را گرفتند بعد من را داخل حمام انداختند، دست و پایم را بستند هرچه التماس کردم اعتنایی نکردند و در حمام رابستند.
مسعود درباره این که دزدان را میشناخت ادعا کرد اصلا نمیداند چه کسانی توانسته اند به راحتی وارد خانه اش شوند و گفت: تقلای زیادی کردم تا نجات پیدا کنم، اما زود فهمیدم آنها قصد قتل من را هم داشته اند فهمیدم رفته اند، اما چارهای جز انتظار و امید به آمدن ناهید به خانه نداشتم تا این که بیهوش شدم فقط صدای ناهید را شنیدم که وحشت زده فریاد میزد و بعد چیزی نفهمیدم تا این که در بیمارستان به هوش آمدم.
دزدان آشنا
وقتی با دستور بازپرس پرونده تیمی از پلیس تخصصی دست به کار شد تا دزدان را شناسایی کند ماموران در بازرسی از خانه مرد کارخانه دار مطمئن شدند دزدان آشنا هستند و باید به راحتی کلید خانه و اطلاعاتی درباره گاوصندوق مردکارخانه دار داشته باشند.
این تحقیقات میدانی نشان داد دزدان دو میلیارد تومان طلا، دلار، پول و حتی چکهای بانکی را سرقت کرده اند.
یک جمله رازگشا
وقتی مسعود از کارآگاهان شنید که دزدان آشنا هستند ناگهان به یاد یک جمله افتاد و گفت: وقتی در حمام بسته شد یکی از دزدان به دیگری گفت که این جا میمیرد و آن یکی گفت خب بهتر ارثیه اش هم جای دوری نمیرود!
همین جمله کافی بود که کارآگاهان به برادران ناهید شک کنند و با تحت نظر قرار دادن آنها به سرنخهایی برسند.
بازداشت دزدان کینه جو
کارآگاهان در همین شاخه به رفت و آمدهای دو برادر ناهید نزد دوستان مرموزشان برخوردند و ولخرجیهایی که مهمترین آن خریدن خانهای در کرج بود و همین کافی بود تا احمد و سعید به همراه دو دوستشان به نامهای ناصر و بهروز دستگیر شوند.
انتقام
سعید خیلی خونسرد بود و در بازجوییها گفت: کار ما بود من و برادرم سالها زحمت کشیدیم تا نان حلال به خانه هایمان ببریم و این سرقت فقط برای انتقام بود.
وی افزود: خواهرم و خانواده ام از سوی داماد لوس و پولدارمان تحقیر میشدند او حتی سر سفره ما نمیآمد و خواهرم را عذاب میداد.
احمد هم گفت: از مدتها پیش قصد انتقام داشتیم، اما میدیدیم خواهرمان عاشق شوهرش است البته مسعود هم ناهید را منهای ما میخواست خیلی عقده در دل داشتیم بارها میخواستیم کتکش بزنیم، اما نمیشد تا این که بار آخر خواهرم وقتی آمد شنیدیم او را اصلا دوست ندارد همین کافی بود تا نقشه سرقت را بکشیم ناهید میگفت بچه دار نمیشوند، چون مسعود میگوید نمیخواهد بچه شان خانواده مادری این شکلی داشته باشد. در اوج خشم بودیم از دو پسر عمویم خواستم به ما کمک کنند آنها هم از مدتها از رفتارهای دامادمان باخبر بودند همین کافی بود تا با برداشتن کلید از کیف خواهرم وقتی دامادمان نبود داخل خانه شویم و منتظر بمانیم تا این که دیدم مسعود داخل خانه شد و بعد به او حمله کردیم.
یکی از پسرعموها به نام ناصر گفت:قرار بود سرقت کنیم تا ضرر مالی به مسعود برسد، اما داخل خانه نقشه عوض شد او را کتک زدیم و داخل حمام انداختیم من از پسرعمویم پرسیدم اگر بمیرد چه میشود؟ او گفت امکان ندارد صبح کارخانه نرود سراغش میآیند و بعد به مسخره گفت اگر بمیرد ارثیه اش جای دوری نمیرود!
بهروز هم گفت: بعد از سرقت، پولها را تقسیم کردیم نفری ۷۰۰ میلیون گیرمان آمد و بعد شنیدیم مسعود زنده و وضعیتش خراب است خیلی عذاب وجدان گرفتیم همه مان ترسیده بودیم اگر میمرد بدبخت میشدیم اصلا تصور نمیکردیم شناسایی شویم و وقتی دستگیر شدیم شوکه شدیم.
در دادگاه
این چهار دزد انتقامجو که با سپردن وثیقه آزاد شده بودند درحالی که ناهید مجبور به طلاق از مسعود شده بود در جلسه دادگاه جزایی عمومی تهران به خاطر اقدامشان ابراز پشیمانی کردند و خواستار بخشش شدند.
اما مسعود که بعد از آن سرقت بحران روحی پیدا کرده است در دادگاه گفت: پول هایم را پس گرفته ام، اما رضایت نخواهم داد زندگی ام را از دست دادم زنم را طلاق دادم و الان مشکل روحی دارم.
حکم دادگاه
بعد از جلسه دادگاه قاضی پرونده هر چهار دزد را به خاطر سرقت شبانه و ورود به خانه مال باخته به هفت سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد.
تایید حکم
بعد از گذشت چهار سال و در حالی که به خاطر اعتراض متهمان به حکم پرونده به دادگاه تجدید نظر رفته بود قضات حکم را تایید و آن را قطعی کردند.
منبع: فردا
کلیدواژه: داماد ثروتمند مرد نقابدار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۰۳۳۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ناهید کیانی و امین میرزازاده بانو و آقای ورزش ایران
به گزارش "ورزش سه" و به نقل از ایسنا، مراسم قهرمان ایران با حضور کیومرث هاشمی وزیر ورزش و جوانان، جامعه ورزش کشور و جمعی از ورزشکاران و قهرمانان ایران در سالن همایشهای صداوسیما، در حال برگزاری است.
در بخش اول این مراسم بهترینهای ورزش ایران از نگاه مردم انتخاب شدند که به ترتیب در ادامه اسامی آنها آمده است:
گل برتر: گل سید مهدی میرجلیلی دروازهبان تیم ملی فوتبال ساحلی
میرجلیلی پس از کسب این جایزه، گفت: یزدی صحبت میکنم و لهجه دارم و دم همه مردم گرم که به من رای دادند و امیدوارم لیاقت این همه محبت را داشته باشم و جان خود را برای خوشحال کردن مردم، میگذارم.
صحنه ماندگار ورزشی: پیروزی تیم ملی فوتبال ایران مقابل تیم ملی فوتبال ژاپن در جام ملتهای آسیا
وحید امیری که به نمایندگی از ملیپوشان فوتبال ایران این جایزه را دریافت کرد، گفت: از مردم تشکر میکنم که این صحنه ماندگار را رقم زدند و برای مردم عزیز کشورم آرزوی توفیق روز افزون دارم.
برترین تیم ملی (دیپلم افتخار) : تیم ملی هاکی بانوان
سنایی، کاپیتان تیم ملی هاکی بانوان ایران در این رابطه، بیان کرد: خوشحالیم که دختران خود را دیدید از مردم، وزیر ورزش و صداوسیما که به دیدن شدن ما کمک کردند، تشکر میکنیم و زنانه جنگیدیم تا توانایی زنان را نشان دهیم و همیشه به این مسئله افتخار میکنیم.
برترین تیم ملی: تیمملی فوتبال ساحلی
منصور بیکوردی پس از دریافت جایزه تیم ملی فوتبال ساحلی، گفت: امیدوارم وزیر ورزش و جوانان توجه ویژهای به پا برهنههای فوتبال ساحلی داشته باشد.
جایزه افتخار تاریخی: کاوران فرزندان ایران زمین
برترین چهره پارالمپیک: رزا ابراهیمی
رزا ابراهیمی پاراتکواندوکار ایران با اشاره به اینکه خیلی خوشحالم که لایق این مهم شدم، گفت: از هموطنان عزیزم تشکر میکنم و شرمنده آنها هستم.
در ادامه این مراسم بخش دوم با انتخاب قهرمان فردا، برترین سرمربی و بانو و آقای ورزش ایران دنبال شد.
قهرمان فردا (دیپلم افتخار): محمد بیرانوند
بیرانوند پس از کسب این عنوان، گفت: امیدوار هستم بتوانم در المپیک موفق عمل کنم.
قهرمان فردا: امیررضا معصومی
فردین معصومی، پدر امیررضا معصومی، بیان کرد: خوشحال هستم که برای دومین سال پیاپی مردم فرزندم را به عنوان قهرمان فردا انتخاب میکنند و از رییس فدراسیون کشتی نیز تشکر میکنم که در راستای اعتلای کشتیگیران ایران تلاش میکند.
امیررضا معصومی نیز عنوان کرد: از مردم تشکر ویژه میکنم و دست تک تک آنها را میبوسم و امیدوارم روز به روز ورزش ایران پلههای موفقیت را طی کند.
برترین سرمربی (دیپلم افتخار): حسین عبدی
برترین سرمربی: علی نادری
علی نادری، سرمربی تیم ملی فوتبال ساحلی پس از کسب این عنوان، بیان کرد: از مردم خوب کشورم تشکر میکنم و هیچ افتخاری بالاتر از شاد کردن دل مردم نیست و تیم ملی فوتبال ساحلی پرچم ایران را به اهتزار دراورد و ما جمع خیلی خوبی هستیم.
بانوی ورزش ایران: ناهید کیانی
ناهید کیانی، تکواندوکار ملیپوش ایران پس از کسب بانوی ورزش ایران، اظهار کرد: خیلی خوشحال هستم از کسب این عنوان و این ارزشمندترین عنوانی است که در کل دوران ورزشم کسب کردم و این لحظه با لحظه کسب مدال جهان برابری میکند چرا که توسط مردم انتخاب شدم.
آقای ورزش ایران: امین میرزازاده
میرزازاده پس از کسب عنوان آقای ورزش ایران، بیان کرد: این افتخار را دارم که از دستان پر مهر مردم چنین عنوانی را کسب کنیم و امیدوارم خداوند ورزشکاران کشور را یاری کند و جنگیدن برای وطن وظیفه سرباز وطن است و امیدوارم لایق باشم و باید بدانم هیچ نامی بلندتر از نام مردم ایران وجود ندارد.