Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ستاره‌های بسیاری فعالیت‌های خود را از سنین کم آغاز کرده و در نوجوانی یا حتی جوانی به شهرت، ثروت و محبوبیت رسیده‌اند. اگرچه برخی از آن‌ها توانستند آینده روشنی را برای خود رقم بزنند، اما برخی دیگر به دلایل مختلفی، چون اعتیاد، حادثه یا خودکشی، در همان سنین کم و در اوج شهرت از دنیا رفته‌اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه ستاره‌هایی را که بخت با آن‌ها یاری نبود و در سنین پایین از دنیا رفته‎اند را به شما معرفی کرده‌‎ایم.

ویک مورو

ویک مورو (۱۹۲۹ –۱۹۸۲) هنرپیشه، و کارگردان اهل ایالات متحده آمریکا بود که بین سال‌های ۱۹۵۵ تا ۱۹۸۲ میلادی فعالیت می‌کرد. از فیلم‌های او می‌توان به «مدرسه اوباش» و «اراذل» اشاره کرد. ویک مورو هنگام فیلمبرداری صحنه‌ای از «گرگ و میش» با هلیکوپتر سقوط کرد. در این سانحه پروانه هلیکوپتر قطع شد و سر مورو را از بدن جدا کرد. این انفجار نیز باعث مرگ دو کودک حاضر در صحنه به نام‌های میکا دین لو و رنه چن نیز شد.

بروس لی

۱۹۴۰بروس لی (۱۹۴۰ –۱۹۷۳) استاد هنر‌های رزمی چینی، بازیگر فیلم‌های اکشن، استاد فلسفه، نظریه‌پرداز و بنیان‌گذار روش رزمی جیت کان دو بود. بسیاری او را یکی از تاثیرگذارترین انسان‌های قرن بیستم و نماد فرهنگی می‌دانند. هنگام فیلمبرداری فیلم «اژد‌ها وارد می‌شود»، بروس لی ناگهان دچار تشنج و راهی بیمارستان می‌شود. بر اساس گزارش کالبد شکافی و نیز گزارش‌های متعدد پزشکی بروس لی در سن ۳۳ سالگی در پی عوارض ناشی از ورم مغز که در پی بروز حساسیت نسبت به یک داروی ضد درد ایجاد شده بود، درگذشت.

جان ریتر

جان ریتر (۱۹۴۸ -۲۰۰۳) هنرپیشه اهل ایالات متحده آمریکا بود که بین سال‌های ۱۹۶۸ تا ۲۰۰۳ میلادی فعالیت می‌کرد. هنگامی که او بیمار شد ۵۴ سال سن داشت و بر روی پروژه «۸ قانون کوچک برای دختر نوجوانم» کار می‌کرد. او در تاریخ ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۳ به بیمارستان منتقل شد. بر اساس گزارشات او بر اثر پارگی لوله آئورت جان خود را از دست داد.

پل واکر

پل واکر (۱۹۷۳-۲۰۱۵) بازیگر آمریکایی بود که بیشتر به خاطر حضورش در سری فیلم‌های «سریع و خشمگین» مشهور شد. او یک روز با دوست خود با یک خودرو سواری پورشه در حرکت بود که ناگهان کنترل خودرو از دستش خارج می‌شود و به درخت کنار مسیر برخورد می‌کند و این ستاره سینما را در شعله‌های آتش می‌سوزاند.

شارون تیت

شارون تیت (۱۹۴۳-۱۹۶۹) هنرپیشه آمریکایی بود که در دهه ۱۹۶۰ میلادی و قبل از آن که وارد صنعت سینما شود، در چند سریال تلویزیونی تعدادی نقش فرعی بازی کرد. پس از آن‌که به خاطر مهارتش در ایفای نقش‌های کمدی نقد‌های مساعدی دریافت کرد، به‌عنوان یکی از افراد جدید هالیوود معرفی شد و برای بازی اش در فیلم «دره عروسک‌ها» نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد. او همچنین در نشریه‌های مد به عنوان مدل یا مدل روی جلد حضوری مداوم داشت. در تاریخ ۹ اوت ۱۹۶۹، زمانی که تیت ۸.۵ ماهه باردار بود، به همراه ۳ نفر از دوستانش که در منزل او حضور داشتند توسط ۴ عضو خانواده منسن به قتل رسید. منسن‌ها تیت و مهمانانش را با ۱۰۲ ضربه چاقو از پای درآوردند و با پیچیدن طناب به دور گردنشان خفه کردند.

برایان جونز

برایان جونز (۱۹۴۲- ۱۹۶۹) گیتاریست انگلیسی و از اعضای بنیان‌گذار گروه راک انگلیسی رولینگ استونز بود. به نقل از نوازنده گیتار بیس این گروه، بیل وایمن: «برایان بود که گروه رو تشکیل داد. او باعث شد ما به این جا برسیم. جونز انسانی تاثیرگذار و فوق العاده باهوش و بااستعداد بود.» جونز از سال ۱۹۶۲ عضو این گروه بود تا این که در سال ۱۹۶۹ از گروه اخراج شد. کمتر از یک ماه بعد از اخراج شدن او از گروه، بدن بی‎جان او در استخر خانه ‎اش پیدا شد. علت مرگ او مصرف هم زمان مواد مخدر و الکل اعلام شد. با این وجود گروه «رولینگ استون» تا امروز هم چنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد.

جیمی هندریکس

جیمی هندریکس (۱۹۴۲-۱۹۷۰) گیتاریست، آوازخوان و ترانه‌نویس آمریکایی بود که تأثیر زیادی روی خواننده‌های سبک راک اند رول گذاشت. او در سال ۱۹۶۶، با ترانه‌های «آهای جو» و «گرد ارغوانی» و همچنین یک اجرای زنده به مقام ستاره راک دست یافت. کتاب «اتاق پر از آینه» او نیز به مناسبت سی‌وپنجمین سالگرد درگذشت وی در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. دلیل مرگ او هیچ‌گاه مشخص نشد. عده‌ای بر این باورند دلیل آن مصرف زیاد و همزمان مشروبات الکلی و دارو‌های تسکین دهنده در یک مهمانی شبانه بوده است.

جنیس جاپلین

جنیس جاپلین (۱۹۴۳–۱۹۷۰) خواننده و آهنگساز آمریکایی و از اسطوره‌های موسیقی راک به‌شمار می‌رفت. وجه تمایز جنیس با دیگر بزرگان راک دهه شصت را صدای منحصربه‌فرد و خش‌دار او و نوع موسیقی‌اش که تلفیقی نوین از راک و بلوز بود می‌دانند. جنیس علاوه بر موسیقی در زمینه سبک زندگی هم، نسلی از دختران جوان آمریکا را تحت تأثیر خود قرار داد. نسلی که در دوران راز و رمز زنانه به خانه‌داری تشویق می‌شد، الگوی متفاوتی را جلوی چشم خود می‌دید که نویدبخش امکان انتخاب‌هایی متفاوت و مبتنی بر استقلال زنانه برای رسیدن به موفقیت بود. او در ۴ اکتبر ۱۹۷۰ بر اثر مصرف بیش از اندازه هروئین در سن ۲۷ سالگی درگذشت. مجله رولینگ استون در سال ۲۰۰۴ و در رده‌بندی ۱۰۰ هنرمند برتر تمامی دوران، جنیس جاپلین را در رتبه ۲۸ قرار داد.

جیم موریسون

جیم موریسون (۱۹۴۳-۱۹۷۱) آهنگساز، شاعر، نویسنده، کارگردان فیلم آمریکایی و خواننده گروه دورز بود. گفته می‌شود که بهره هوشی او ۱۴۹ بوده است. از او چند مجموعه شعر و فیلم کوتاه مستند نیز بجای مانده. مجله رولینگ استونز در رده‌بندی «۱۰۰ خواننده برتر تمام تاریخ» جایگاه چهل و هفتمین را به جیم موریسون اختصاص داده‌است. همچنین وی به خاطر صدای باریتون، طرفداران فراوان، پژوهش‌ها، شخصیت ویژه‌ای که روی صحنه اجرا داشته و همچنین اشعارش، دارای شهرت فراوانی می‌باشد. جسد جیم موریسون در وان حمام آپارتمانش در پاریس یافت شد. ظاهرا او به خاطر حمله قلبی ناشی از مصرف بیش از اندازه مواد مخدر درگذشت.

کرت کوبین

کرت کوبین (۱۹۶۷- ۱۹۹۴) موسیقی‌دان راک اهل آمریکا بود که بیشتر به‌عنوان خواننده، نوازنده گیتار، ترانه‌سرای اصلی و بنیانگذار گروه گرانج نیروانا شناخته شده‌است. دیگران از او به‌عنوان «صدای نسل‌اش» یاد می‌کنند. او در سال ۱۹۸۵ به همراه کریست ناواسلیک گروه نیروانا را بنیان گذاشت. در ۸ آوریل ۱۹۹۴ جسد کرت کوبین با مغز متلاشی شده و یک شات گان در کنارش در خانه‌اش یافت شد. در مدارک رسمی پلیس، علت مرگ را خودکشی اعلام کردند.

ایزی ئی

ایزی ئی (۱۹۶۴ سپتامبر ۷–۱۹۹۵) خواننده رپ آمریکایی که در گروه هیپ‎هاپ «ان. دابلیو. ای» عضویت داشت و «پدرخوانده گانگستر رپ» نامیده می‌شد. درواقع او به همراه دکتر دره، آیس کیوب، این گروه را تشکیل دادند. اریک لین رایت در سن ۳۰ سالگی بر اثر بیماری ایدز درگذشت. بعد از مرگ او، دکتر دره تحت ثاثیر مرگ اریک قرار گرفت و تصمیم به ترک از کمپانی وست کوست کرد و تمام داراییش را به شوگ بخشید و کمپانی افترمث رو تأسیس کرد.

جیا کارنگی

جیا کارنگی (۱۹۶۰-۱۹۸۶) مدل آمریکایی بود. برخی او را اولین سوپر مدل می‌دانند. او در مجله‌های مدی، چون وگ و کازموپولیتن و همچنین در کمپین‌های تبلیغاتی خانه‌های مد مثل آرمانی، کریستین دیور، ورساچه و ایو سن لوران ظاهر شد. معروفیت و محبوبیت او پس از اعتیاد وی به هروئین کم‌کم کمرنگ شد و سرانجام در حالیکه فقط ۲۶ سال داشت، بر اثر ابتلا به بیماری ایدز جان خود را از دست داد. وی یکی از اولین زن‌های معروفی است که بر اثر ابتلا به ایدز درگذشت. داستان زندگی او در فیلم تلویزیونی «جیا» با بازی آنجلینا جولی در سال ۱۹۹۸ نمایش داده شد.

آنتونی پرکینز

۱۹۳۲ آنتونی پرکینز (۱۹۳۲- ۱۹۹۲) از چهره‌های موفق و از بازیگران به‌یادماندنی سینمای آمریکاست. او برای اجرای بهترین نقش مکمل مرد در دومین فیلم خود «ترغیب دوستانه» کاندیدای جایزه اسکار شد. پرکینز با ایفای نقش نورمن بیتس در فیلم روانی آلفرد هیچکاک به شهرت رسید. او در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۲ در خانه خود در هالیوود هیلز به علت بیماری ایدز درگذشت. جسدش سوزانده شد و خاکسترش به خانواده مسترد گردید.

راک هادسن

راک هادسن (۱۹۲۵- ۱۹۸۵) یکی از چهره‌های محبوب بازیگری در هالیوود در دهه پنجاه و شصت بود. راک هادسون در دوم اکتبر ۱۹۸۵ بعد از یک سال مبارزه با بیماری ایدز در گذشت. او به عنوان اولین فرد مشهوری که بیماری ایدزش را عموماً اعلام کرد شناخته می‎شود. بعد از وی بنیاد‌های زیادی برای کمک کردن به بیماران ایدزی تاسیس شد تا دیگر کسانی مثل راک هادسون با آن همه زیبایی و قلب طلایی بدون کمک در دوران بیماری رها نشوند.

بریتانی مورفی

بریتانی مورفی (۱۹۷۷ -۲۰۰۹) بازیگر و خواننده آمریکایی بود. او نخستین بار در سال ۱۹۹۱ در سریال مورفی براون بازی کرد و با بازی در نقش وردست آلیشیا سیلورستون در فیلم «ناشی» به شهرت رسید. در روز ۲۰ دسامبر ۲۰۰۹ مورفی در حمام خانه خود غش کرد و بعد از دقایقی آتش‌نشان‌ها به محل رسیدند و او را به بیمارستان انتقال دادند، ولی او قبل از رسیدن به بیمارستان در اثر ایست قلبی جان خودش را از دست داد. روز بعد از مرگ مورفی، کالبد شکافی انجام شد و علت اصلی مرگ وی بیماری ذات الریه به همراه عوامل ثانویه از جمله کم‎خونی، فقر آهن و مسمومیت دارویی چندگانه بوده‌است.

کوری مونتیه

کوری مونتیه (۱۹۸۲- ۲۰۱۳) خواننده و بازیگر کانادایی بود که در بریتیش کلمبیا در نقش‌های جزئی بازی می‌کرد. علت شهرت وی بازی در نقش فین هادسون در مجموعه تلویزیونی «شبکه رسانه‌ای فاکس گلی» است. مونتیه از سن ۱۲ سالگی مشکل سوء مصرف مواد مخدر داشت. به همین علت در سن ۱۶ سالگی مدرسه را ترک کرد و با مداخله خانواده و دوستان در سن ۱۹ سالگی به مرکز ترک اعتیاد رفت. اما به دلیل مشکلات، بار دیگر به سمت اعتیاد کشیده شد و آنقدر پیش رفت که متأسفانه در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۳ بر اثر مسمومیت تصادفی توسط ترکیبی سمی از هروئین و الکل جسدش را در اتاق یک هتل در شهر ونکوور کانادا پیدا کردند.

هیث لجر

هیث لجر (۱۹۷۹–۲۰۰۸) بازیگر و کارگردان استرالیایی برنده جایزه اسکار بود. او پس از بازی در نقش‌های تلویزیونی دهه ۹۰، در هالیوود شروع به کار کرد و فیلم‌های او، هم از لحاظ تجاری و هم از دید منتقدان، با موفقیت روبه‌رو شدند. او عموماً بخاطر ایفای نقش شخصیت جوکر در فیلم «شوالیه تاریکی» سال ۲۰۰۸ به کارگردانی کریستوفر نولان معروف است. مرگ لجر بسیار شوکه کننده بود. او تصادفی، و بر اثر مسمومیت شدید دارویی در نتیجه مصرف هم‌زمان چندین نوع قرص ضداضطراب و مسکن و خواب‌آور اعلام شد.

کارل اسویتسر

کارل اسویتسر (۱۹۲۷–۱۹۵۹) بازیگر خردسال سینما در دهه ۱۹۳۰ میلادی که به خاطر ایفای نقش در قالب شخصیت آلفالفا در مجموعه تلویزیونی «اراذل کوچک» به شهرت رسید. او در سن ۳۱ سالگی به هنگام مجادله با دوست‌اش هدف اصابت گلوله در ناحیه مثانه قرار گرفت و مرگی دردناک را از سر گذراند.

آنتون یلچین

آنتون یلچین (۱۹۸۹- ۲۰۱۶) هنرپیشه سینما و تلویزیون اهل ایالات متحده آمریکا بود که در سن ۹ سالگی وارد عرصه هنری شد و در فیلم‌های «دیوانه وار» و «اتاق سبز» بازی کرد. او در ۱:۱۰ بامداد روز ۱۹ ژوئن ۲۰۱۶ هنگامی کنار اتومبیلش ایستاده بود که اتومبیل شروع به غلط زدن روی شیب تند جاده کنار خانه‌اش در ناحیه استودیو سیتی، لس‌آنجلس می‌کند و او را زیر می‌گیرد. او به فاصله کوتاهی بعد از آن در سن ۲۷ سالگی درمی‌گذرد. جسد وی را دوستانش در حالی که میان اتومبیلش و یک تیرک پستی گیر کرده بود پیدا کردند. خبر مرگ او با واکنش گسترده در شبکه‌های اجتماعی روبرو شد.

کوری هایم

کوری هایم (۱۹۷۱–۲۰۱۰) بازیگر خردسالی که در دهه ۸۰ میلادی ستاره سینما شد. از فیلم‌های معروف او می‌توان به «پسر‌های گم شده» و «لوکاس» اشاره کرد. او در سن ۳۸ سالگی تسلیم بیماری ذات‌الریه شد. البته دیرزمانی از اعتیادش به الکل و مواد مخدر هم می‌گذشت.

توپاک شکور

توپاک شکور (۱۹۷۱-۱۹۹۶) خواننده نامدار و تأثیرگذارترین در موسیقی رپ بود. میزان فروش آلبوم‌های او تا به امروز ۹۵ میلیون نسخه بوده‌است، عنوانی که او را تبدیل به یکی از پرفروش‌ترین هنرمندان موسیقی در جهان نموده‌است. شکور علاوه بر موسیقی و فروش بالای آثارش، هنرپیشه و فعال اجتماعی نیز بوده به‌طوری‌که از وی همچنین به عنوان یک مدافع برابری اجتماعی و حقوق بشر نیز یاد می‌کنند. توپاک پس از تماشای یک مسابقه بوکس بین مایک تایسون و بروس سلدون با شلیک ۱۲ گلوله از یک خودروی کادیلاک سفید در شهر لاس وگاس در ایالت نوادا و در تاریخ ۷ سپتامبر ۱۹۹۶ مورد اصابت ۴ گلوله قرار گرفت و پس از ۶ روز در بیمارستان دانشگاه نوادا در ۱۳ سپتامبر هنگامی که تنها ۲۵ سال داشت، از دنیا رفت.

اوتیس ردینگ

اوتیس ردینگ (۱۹۴۱- ۱۹۶۷) خواننده آمریکایی سبک سول بود که اغلب با لقب «پادشاه موسیقی سول» شناخته می‌شود. او به خاطر توانایی‌اش در انتقال احساس از طریق صدایش شهرت دارد و یکی از تاثیرگذارترین خوانندگان سول در دهه ۱۹۶۰ میلادی به‌شمار می‌آید. او در دسامبر ۱۹۶۷ و ۱ ماه پیش از آن‌که پرفروش‌ترین تک‌آهنگش با نام «The Dock of the Bay» منتشر شود در سانحهٔ سقوط هواپیما درگذشت. او در زمان مرگ ۲۶ ساله بود.

منبع: برترین‌ها

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: ستاره های سینما ستاره های معروف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۲۸۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری

نمایش «رجوع» این روزها در تهران روی صحنه می‌رود تا به اختلافات متداولِ این روزها در روابط بین زن و شوهرها بپردازد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، داستان‌ها و ماجراهای مربوط به روابط زن و شوهری همیشه دستمایه ساخت آثار نمایشی بوده است. از فیلم‌های «همسر»، «آتش بس»، «توفیق اجباری» تا نمایش‌های «بازیگر و زنش»، «تن شوری» و ... هنرمندان را به سمت خلق آثاری با این موضوعِ همیشه جذاب سوق داده است.

جذابیت همیشگی این سوژه باعث شده پدید آورندگانِ تئاترِ «رجوع» نیز به سمت تولید اثری نمایشی با موضوعِ روابط زن و شوهری بروند. رجوع به قلم کیمیا خلج و کارگردانی سعید حشمتی در قالب اپیزودهای مشابه به چالش‌های زندگی زناشویی می‌پردازد. روایت داستان در بستر دادگاه، اندکی کلیشه‌ای و تکراری به نظر می‌رسد. اگر از این زاویه به دادگاه نگاه کنیم که عموماً ارجاع به دادگاه و قاضی آخرین راهکار برای حل بحران‌ها باشد پس باید این اشکال را متوجه نویسنده‌ی نمایش «رجوع» دانست که هیچ فرصتی را برای سازش بین زوجین قائل نبوده و صدور حکم قضایی را فصل الخطاب قرار داده است.

کلنل دست به دامن عارف شد / نازنین بیاتی انتخاب مناسبی بود؟

البته در نمایش اشاراتی به فرصت دادگاه برای ایجاد سازش بین زوجین برای تفکر و تأمل بیشتر شده اما این اقدام نویسنده ناکافی به نظر می‌رسد و شاید اگر به جای فضای دادگاه، اتفاقات نمایش در حضور شخص دیگری مانند یک مشاور خانواده رخ می‌داد، فرجام مثبت و امیدوار کننده‌تری برای کاراکترهای نمایش قابل تصور بود.


اپیزود نخست این نمایش روایت زن و شوهری بود که اختلافاتشان مربوط به استقلال زن و زیبایی‌های ظاهری بود.

در «رجوع» دیالوگ‌ها چکشی و پینگ پونگی است و نویسنده به خوبی موفق به ایجاد بده بستان‌ها در نمایشنامه شده است. داستان زندگی کاراکترها به شکل صحیحی پرداخت و روایت شده و نویسنده به شناخت درستی از کاراکترهای نمایشش رسیده است. در هر اپیزود تفاوت کاراکترها به وضوح قابل دریافت است و نویسنده در نگارش آنها خلاق و پویاست.

اما نکته مهمی که در مورد متن وجود دارد نوع نگارش آن است. اخیراً در بسیاری از آثار، نویسندگان را نمی‌توان مؤلف محسوب کرد. مؤلفی که ایده دارد، مشق می‌دهد، درس می‌دهد و شاید راهی نشان می‌دهد و....


اپیزود دوم؛روایت کارگردانی بود که به عنوان یک سلبریتی، در عین ازدواج با همسری روستایی، ارتباطاتی موازی داشت و همین موضوع موجب اختلافات شدید بین او و همسرش شده بود.

بخش زیادی از نویسندگان نسل جدید روایت‌هایی گزارش گونه دارند. روایت‌هایی که گویی تنها برای صرفا جهت اطلاعِ مخاطب نوشته شده‌اند یا اینکه گویی یک گزارش خبری هستند تا یک نمایشنامه با هدفی والا و نتیجه‌گیری که به کارِ زندگیِ مخاطب بیاید.
البته که در بسیاری از  آثار خبری، خبرنگاران نتیجه گرا و هدفمند هستند و تنها صرفاً راوی یک رویداد نیستند؛ بلکه موجب ایجاد چالش‌های جدی می‌شوند. اما در «رجوع» نویسنده فقط «گزارشگر» است. گزارشگری که گزارش می‌دهد؛ در بطن جامعه خانواده‌هایی هستند که شرایط ویژه و متفاوتی بر زندگی آنها حاکم است.

کیمیا خلج با نوشتنِ متن «رجوع» فقط به مخاطب خبر می‌دهد و مخابره‌گر یک اتفاق است؛ البته که همین هم ارزشمند است. اما نباید فراموش کنیم که نویسنده‌ی این نمایش‌نامه راهکار ندارد، ایده ندارد و هدایت گر نیست.

شاید به همین علت است که به رغم هدایت صحیح و خوب بازیگران توسط کارگردان، حس و حال تماشای یک اثر تئاتری ویژه به مخاطب منتقل نمی‌شود.


اپیزود سوم مربوط به زن و شوهری بود که تفاوت‌های اعتقادی و فرهنگی عمیقی با همدیگر داشتند و همین مسئله اختلافات شدیدی بین آنها ایجاد کرده بود.

اساساً در شرایط مشابه هیچ راهی برای به چالش کشیده شدن خلاقیت کارگردان وجود ندارد و یا حداقل بیننده تلاشی برای خلق یک اثر بصری ویژه از کارگردان را شاهد نیست. آفتی که گریبان برخی یا شاید بسیاری از آثارِ این روزهای تئاتر ایران را گرفته است.

کارگردانان در آثار مشابه و این نمایش، به «صندلیسم!» دچار شده‌اند. آفتی عجیب که با اسم رمز «مینی مال» و فقط با چیدن چند صندلی ساده در صحنه روز به روز در حال نفوذ در جان تئاتر است. هر کدام از کارگردانان هم دلایل خاصی را برای انتخاب این سبک کاری دارند که غالباً چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.  اجرای «صندلیسم» هرچه هست نه تنها تئاتر محسوب نمی‌شود بلکه شاید در چهارچوب یک اثر رادیویی ویژه هم گنجانده نشود.

البته که نمایش «رجوع» با وجود اینکه صحنه‌ای خالی دارد و تنها به چند صندلی روی صحنه پناه برده، اما تلاش کرده تا جنبه‌های نمایشی و تصویری هم در کار باشد تا اثر صرفا به یک نمایش رادیویی تبدیل نشود.


اپیزود چهارم این نمایش به روایت خانواده‌ای اختصاص داشت که زنِ خانواده در فضای مجازی بلاگر بود و همین مسئله پایه و اساس اختلافاتِ شدیدی شده بود.

رفتن سراغ موضوع‌های اجتماعی که در دل جامعه و در میان مردم جاری هستند و هر کدام از ما بارها و بارها در اطراف‌مان آنها را دیده‌ایم، بسیار ارزشمند است. پرداختن به این موضوع‌ها حتی اگر بدون ارائه‌ی راهِ چاره یا راهی تازه باشد، با زدنِ تلنگرهایی هرچند کوچک به مخاطب، می‌توانند اثرگذار باشند.

منصفانه نیست اگر از بازی خوب بازیگران (رجوع) سخن نگوییم. از اپیزود اول تا آخرین اپیزود که با بازی شیرین و دقیقِ افشین سنگ چاپ مواجه می‌شویم، همه بازیگران بسیار دقیق و حساب شده ایفای نقش می‌کنند و این نکته‌ای است که به واسطه آن نمی‌شود از نقش ویژه کارگردان چشم پوشی کرد.

در پایان باید گفت علیرغم کاستی‌هایی که در نمایش «رجوع» به چشم می‌خورد، اما این اثر ارزش یک بار دیدن را دارد.

توضیحات نمایش:

 رجوع

نویسنده: کیمیاخلج
کارگردان: سعیدحشمتی

بازیگران:

نیما هاشمی سرشت، الهام احمدی، میثاق جمشیدی، پریسا علی نیا، کیمیا خلج، هومن بنایی، روناک برخوردار، فاطمه توانا، محمد روشنفکر و افشین سنگ چاپ

-------------------------
نوشته: هبت اله یگانه
-------------------------

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • مردان سلبریتی که فیلر تزریق کرده‌اند
  • عنکبوتی به نام رامبد جوان ! | همه نامگذاری های عجیب جانوران
  • سکوت هالیوودی سلبریتی‌ها در اعتراضات آمریکا
  • جشن تولد ۴۱ سالگی افسانه پاکرو
  • قائمشهر یک سلبریتی جدید دارد
  • درخواست کیهان برای حمایت از «طرح نور»: با ۱۱۰ تماس بگیرید!
  • رجوع و روایت آتش بلاگری و سلبریتی شدن در روابط زن و شوهری
  • کیهان: مردم با ۱۱۰ و ۱۹۷ تماس بگیرند و از طرح نور حمایت کنند
  • معلمان سلبریتی که نمی‌شناسید!
  • آقای بهرام افشاری، در ماجرای اخیر پایتخت، بی‌معرفتی کردید