روایت مرد متین سیاست که به خشم جنایت رسید/ 48 ساعت مانده تا صدور حکم جنجالی ترین پرونده جنایی 40 سال گذشته
تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۳۰۶۷۳
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ این جنایت جنجالی از روز هفتم خردادماه امسال در حالی رخ داد که قبل از آن ازدواج یکی از برجستهترین سیاستمداران ایران بعد از انقلاب با زنی پرحاشیه در رسانهها مورد نقد بسیاری قرار گرفته بود.
خروج از بهشت شهر
نجفی بعد از استعفای مرموزش و ترک ساختمان بهشت کاملا از محافل سیاسی و مدیریتی به دور بود و دیگر اثری از او نبود تا اینکه در صحنه به قتل رسیدن میترا استاد نه تنها جای خالی نجفی دیده شد بلکه نامهای به قلم او به دست آمد که نشان میداد او همسر دومش را به دلایل زیادی با شلیک گلوله کشته و خود نیز قصد خودکشی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از همان صحنه قتل بود که پلیس به تعقیب نجفی پرداخت و ناگهان فرار این مرد سرشناس دنیای سیاست و قاتل بودن او در صدر اخبار رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت.
اما هنوز غروب نشده بود که نجفی درحالیکه کلت رولور سازمانیاش را همراه داشت داخل پلیس آگاهی تهران شد و خود را تسلیم کرد.
قاتل خونسرد
خونسردی عجیب نجفی از همان لحظه نخست بازداشت نشان داد در بحران روحی بسر میبرد، انتشار فیلمی که نشان میداد نجفی در پلیس آگاهی مورد احترام ماموران قرار میگیرد آن هم از صدا و سیما اعتراضات بسیاری را درپی داشت و همین باعث شد مقام قضایی با سرعت بسیار لباس بازداشتیهای پلیس آگاهی را به تن نجفی کرده و او را با دستانی در دستبند جلوی دوربینهای خبرنگاران نشان دهد.
خندههای تعجب برانگیز
نجفی بدون ترس از اینکه رفتارش بازتاب رسانهای خواهد داشت مرتب میخندید و همین خنده تا آخرین جلسه محاکمهاش ادامه داشت و تعجب خیلیها که نجفی را از نزدیک میشناختند، برانگیخت.
نجفی برخلاف یادداشتهایی که از او در صحنه قتل به دست آمده بود در بازجوییها از عشق خود به میترا استاد گفت و اینکه همدیگر را دوست داشتند و دست آخر اینکه همسر دومش زندگی زیر یک سقف را بر هر دویشان جهنم کرده بود و ازدواجشان اشتباه بود.
صدور کیفرخواست با سرعتی عجیب
از سوی دیگر برادر میترا استاد که بارها با حمایت نجفی به مشاغل و موقعیتهای خوبی دست یافته بود در مقام سخنگوی خانوادهاش مرتب قصاص نجفی را خواستار شد مهیار پسر میترا استاد که جسد خونین مادرش را دیده بود اختلافات نجفی با مادرش را بارها تایید کرد.
درکمتر از هفت روز کیفرخواست صادر شد و اعتراض خیلی از حقوقدانان را برانگیخت، اما مقامات قضایی سرعت در عملکرد بازپرس پرونده را همراه با رعایت همه جزییات روند یک پرونده جنایی ستودند و شعبه 9 دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کشکولی که پیش از این پروندههای مهم جنایی بنیتا کوچولو و ماجرای شورش دراویش گنابادی را قضاوت کرده بود مسئول رسیدگی به این پرونده شد.
برگزاری دادگاهی علنی با محتوای غیرعلنی
برخلاف تصور که انتظار می رفت قاضی کشکولی هم مانند روند دادسرا با سرعت تاریخ محاکمه را تعیین کند با ورود 3 وکیل برای دفاع از نجفی و خواستههای آنها دادگاه این بار با حوصله بیشتری به بررسی پرونده پرداخت تا اینکه 22 تیرماه نخستین جلسه دادگاه نجفی به صورت علنی و با حضور گسترده خبرنگاران برگزار شد.
در نخستین جلسه دادگاه تنها اتفاق جنجالی که افتاد محتوای کیفرخواست بود. قاضی شهریاری، معاون دادستان، وقتی پشت تریبون ایستاد نامهای از نجفی که در صحنه قتل میترا استاد نوشته بود را قرائت کرد که خیلیها اعتقاد داشتند باید در جلسه غیرعلنی قرائت میشد و قاضی کشکولی هم این تذکر را به معاون دادستان تهران داد.
در نامه، نجفی تاکید کرده بود میترا بهخاطر رفتارهای قبل و بعد از ازدواج، تهدیدات غیراخلاقیاش و... مهدورالدم بوده است و ...
میترا مهدورالدم نبود
با وجود این نامه و در مقابل، نجفی در جلسه دادگاه هیچ ادعایی مبنی بر رفتارهای غیراخلاقی میترا استاد نکرد و انگیزهاش از قتل را تنها و تنها دعواهای خانوادگی، ناسزاگوییهای میترا و تحت فشار بودن خود دانست.
در نخستین جلسه دادگاه از خانواده میترا استاد فقط برادرش حضور داشت و او همراه وکیلشان بر قصاص نجفی تاکید کرد.
وکالت جنایت جنجالی توسط بازپرس ویژه قتل برجسته
وقتی جلسه نخست محاکمه نجفی پایان یافت فقط محتوای نامه روز قتل نجفی بازتاب پیدا کرد تا اینکه در جلسه دوم مشخص شد نجفی به دلایلی که هنوز مشخص نیست یکی از سرشناس ترین وکلای ایران یعنی طباطبایی، که بارها درباره میترا استاد اظهار نظر کرده بود، را عزل کرده و تنها وکیلی که اجازه دفاع داشت کسی نبود جز وکیل حمید گودرزی، که خودش روزی برجستهترین بازپرس ویژه قتل بوده است.
در ابتدای جلسه دوم مهیار پسر میترا (مقتوله) پشت تریبون رفت و خواستار قصاص شد. او تایید کرد بین نجفی و مادرش درگیری زیادی وجود داشت و بعد از آن وکیل گودرزی در جایگاه ایستاد و با اشاره به مسائل علمی در اسلحه شناسی شلیک مستقیم گلوله به میترا توسط نجفی را منتفی دانست و قتل عمد را زیر سوال برد.
در این جلسات نجفی باز هم خونسرد و خندان بود حتی وقتی کلت کمری که قتل را با آن مرتکب شده بود به دست گرفت تا شناسایی و از نحوه کار آن بگوید که باردیگر خنده او جنجالی شد تا جایی که خبرنگاران حاضر در جلسه دادگاه برای شفاف سازی بیان کردند: قاضی گفت ما را نکشی، همه خندیدند، نجفی هم خندید!
جلسه سوم محاکمه شنبه گذشته برگزار شد و این درحالی بود که برخلاف تصورات دادگاهی غیرعلنی درکار نبود و وکیل نجفی و بویژه خودش هیچ اشارهای به رفتارهای غیراخلاقی مندرج در نامه نداشت.
ادعای تیر غیر مستقیم و قتل شبه عمد
در جلسه سوم وکیل گودرزی گلوله به دست آمده از بدن میترا استاد را مچاله شده دانست و ادعا کرد این مچالگی تنها و تنها به دلیل اصابت گلوله کمانه شده از برخورد به دیوار یا وان حمام است و همین میتواند نشان دهد نجفی مستقیم شلیک نکرده و قتل را نمیتوان عمدی دانست.
بعد از این دفاعیات وکیل مدافع نجفی بود که کارشناس اسلحه شناسی پشت تریبون رفت و عجیب اینکه ایشان هم تاکید کرد گلوله کمانه کرده و همه نظریهاش منطبق با اعترافات نجفی و فیلم بازسازی صحنه قتل بود که در صحن دادگاه به نمایش درآمد.
دفاعیهای با هفت بند
و اما در پایان جلسه دادگاه نجفی برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد و در 7 بند دقیق به دفاع از خود پرداخت.
یکی از عجیبترین بندهای دفاعیات نجفی این بود که قصد قتل میترا را نداشت چراکه اگر میخواست چنین کاری کند میتوانست روشی به کار ببرد که ردپایی از خودش برجای نماند.
نجفی نیز شلیک مستقیم را به گردن نگرفت و شکل گلوله و منطبق بودن اعترافاتش با اظهارات کارشناس اسلحه را دلیلی بر راستگویی خود دانست.
بعد از اعلام ختم جلسه رسیدگی توسط قاضی کشکولی اعلام شد تا 7 روز دیگر حکم صادر خواهد شد و همین دلیلی بر این است که قضات پرونده تحقیقات را کافی و کامل میدانند.
حال باید دید در مدت زمان باقی مانده برای صدور حکم چه حکمی برای ویژهترین پرونده قتل 40 سال گذشته صادر میشود. طبق زمانبندی قانونی تا یکشنبه باید حکم صادر شده و سرنوشت این پرونده وارد مرحله تازه خود شود.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: نجفی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۳۰۶۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۷ فیلم که مثل «بیبدن» بر اساس پروندهای واقعی ساخته شدهاند
همشهری آنلاین: پروندههای جنایی یکی از متداولترین منابع اقتباس سینمایی در جهان مخصوصا در هالیوود هستند. فقط در دو دهه اخیر پروندههای جنایی مختلفی دستمایه ساخت فیلم سینمایی قرار گرفتهاند، از «زودیاک» گرفته تا «جانی بوستون». در سینمای ایران پرداختن به پروندههای جنایی به اندازه هالیوود رواج ندارد، چراکه موانعی زیادی در مسیر به تصویر کشیدن آنها وجود دارد. با این حال، در سالهای اخیر برخی کارگردانان و فیلمنامهنویسان با رایزنیهایی که با مسئولان انجام دادهاند، امکان به فیلم درآوردن تعدادی از پروندههای جنایی را در چارچوبهای توافقشده به دست آوردهاند. جدیدترین نمونهای که در سینمای ایران یک پرونده جنایی را مبنای اقتباس قرار داده، «بیبدن» ساخته مرتضی علیزاده است که خط داستانی آن با پرونده مشهور «غزاله و آرمان» بسیار مشابهت دارد، هرچند کارگردان فیلم بارها چنین مشابهتی را رد کرده و فیلمش را حاصل چند پرونده جنایی و نه یک پرونده خاص دانسته است. جز این فیلم، کدام فیلمها در سینمای ایران بر اساس یک پرونده جنایی واقعی بودهاند؟
ماهی و گربه (۱۳۹۲)
«ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری فیلمی است با بیش از دو ساعت زمان و تکپلان درباره گروهی جوان که دور دریاچهای کمپ زدهاند و در نزدیکی دریاچه سه مرد میانسالِ عجیبوغریب کلبهرستورانی را میچرخانند. نمیشود گفت این فیلم مستقیما از روی پرونده جنایی خاصی اقتباس شده. جملهای در ابتدای فیلم میآید که میگوید این فیلم بر اساس ماجرای واقعی رستورانی بینراهی که از گوشت چرخکرده انسان استفاده میکرده ساخته شده است. این خبر، حتی در صورت موثق بودن هم، در خود فیلم چندان مهم نیست. «ماهی و گربه» فیلم فرم است تا مضمون.
خشم و هیاهو (۱۳۹۴)
پرونده قتل لاله سحرخیزان، همسر ناصر محمدخانی، بازیکن سالهای دور تیم فوتبال پرسپولیس و تیم ملی، تا مدتها تیتر اول رسانهها بود و مردم هم با کنجکاوی اخبار این پرونده را دنبال میکردند. زنی به نام شهلا جاهد، همسر صیغهای محمدخانی، به عنوان متهم به قتل دستگیر شد و با اینکه پس از گفتوگویی با محمدخانی حاضر به پذیرش اتهامش شد، اما تقریبا در ۸ سالی که تا روز اجرای حکم اعدام در زندان بود، هیچگاه قتل لاله را گردن نگرفت. «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی به این پرونده پرداخت و اتفاقا محمدخانی به استفاده بیاجازه دستاندرکاران فیلم از این ماجرا معترض شد. مطابق معمول هم سیدی ارتباط فیلمش با این پرونده را تکذیب کرد.
لانتوری (۱۳۹۵)
تنها قسمتی از فیلم «لانتوری» ساخته رضا درمیشیان است که یک پرونده جنایی را تداعی میکند. پاشا که بارها علاقهاش را به مریم ابراز کرده و از سوی او پس زده شده، در نهایت با پاشیدن اسید روی مریم از او انتقام میگیرد. پاشا دستگیر میشود و مریم در قصاص او مصر است. صحنه قصاص پاشا یادآور پرونده آمنه بهرامی و اسیدپاشاش است. آمنه تا مدتها حاضر به رضایت دادن نبود و بر اجرای حکم قصاص پافشاری میکرد، اما دست آخر از اجرای حکم قصاص که منجر به نابینایی اسیدپاش میشد گذشت کرد.
طلاخون (۱۳۹۶)
مهین قدیری قاتل سریالی بود که پس از قتل ۵ زن و یک مرد در اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۸ دستگیر و در ۲۹ آذرماه سال ۱۳۸۹ در زندان چوبیندر قزوین اعدام شد. بخشهایی از داستان مهین در فیلم «طلاخون» ساخته ابراهیم شیبانی با بازی شهاب حسینی آمده است. فیلم در اکران موفق نبود و شباهتش با پرونده مهین هم خیلی مورد توجه قرار نگرفت. مهین در اعترافاتش گفته بود به دلیل مشکلات مالی و بدهی دست به قتل زده بود. محمدحسین حیدری نیز مستندی به نام «داستان مهین» بر اساس این پرونده ساخته بود.
هزارتو (۱۳۹۷)
سال ۱۳۹۳ محمدامین ۵ ساله در شهرستان جوین ربوده میشود و ربایندگان در تماس با خانواده این کودک درخواست ۵۰۰ سکه طلا میکنند. پلیس پس از مطلع شدن از ماجرا دست به کار میشود و افرادی را که مظنون به همکاری با ربایندگان هستند بازداشت میکند. با مرگ یکی از این افراد، سایر دستگیرشدگان از همکاری با پلیس خودداری میکنند و سرنوشت بچه مبهم باقی میماند. این پرونده موضوع فیلم «هزارتو/ لابیرنت» ساخته حسین ترابی بود که شهاب حسینی و پژمان جمشیدی در آن بازی داشتند. فیلم خیلی دیده نشد و نتوانست توجهی جلب کند.
عنکبوت (۱۳۹۸)
سعید حنایی مردی چهل ساله بود که از مرداد ۱۳۷۹ تا مرداد ۱۳۸۰ در مشهد ۱۶ زن خیابانی را کشت. آخرین زنی که حنایی قصد کشتن او را داشت توانست از دستش بگریزد و ماجرا را به اطلاع پلیس برساند. حنایی پس از دستگیری عنوان کرده بود که انگیزهاش از این قتلها خیرخواهانه بوده و هدفی متعالی را دنبال میکرده است. مستند «و عنکبوت آمد» که مصاحبههای نابی با حنایی داشت از این ماجرا ساخته شد. بعدها این مستند و خود پرونده سوژه فیلم «عنکبوت» ساخته ابراهیم ایرجزاد شد که تقریبا دو سالی طول کشید تا توانست با جلب رضایت مسئولان به روی پرده برود. محسن تنابنده نقش حنایی را بازی میکرد.
علفزار (۱۴۰۰)
این فیلم الهامگرفته از ماجرایی واقعی در سال ۱۳۹۰ در اصفهان الهام گرفته است. در این پرونده ۶ مرد به صورت غیرقانونی وارد یک مراسم خانوادگی در باغی میشوند و پس از حبس کردن مردان، به زنان تجاوز میکنند. کاظم دانشی، کارگردان فیلم، در اولین تجربه ساخت فیلم بلندش موضوعی ملتهب و سخت را برای کار برگزید که اتفاقا به لطف حضور پژمان جمشیدی اکرانی نسبتا موفق داشت. او فیلمنامه «بیبدن» را هم نوشته که باز بر اساس پروندهای جنایی مشهوری است. اخیرا خبرهایی درباره ساخت سریالی بر اساس یک پرونده جنایی به دست او شنیده شده است. گویا دانشی علاقه خاصی به پروندههای جنایی دارد.
کد خبر 847038 منبع: همشهری آنلاین برچسبها کارگردانان سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران مجله سینمای ایران قتل - قاتل