Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@16:07:19 GMT

قالیباف امیدوارترین سیاست‌مدار ایرانی

تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۵۳۱۲۱۳

قالیباف امیدوارترین سیاست‌مدار ایرانی

فرمانده آتش به اختیار اصولگرایی که این روز‌ها نه منتظر اشاره بزرگان است و نه گعده‌های ائتلاف. او فقط به انتهای مسیری می‌اندیشد که سال‌هاست پا در رکابش دارد، اما هنوز به مقصد نرسیده است. در ۲۲سالگی فرمانده لشکر پنج نصر خراسان بود؛ اگرچه چندان مثل سایر سرداران شهره نبود.   نخستین اخبار منتشرشده از قالیباف، مربوط به زمانی است که او هنوز نه سردار بود و نه سرتیپ.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در اخبار روزنامه‌های اوایل دهه ۷۰ از او با عنوان «محمد قالیباف» نام برده می‌شد؛ کسی که از سوی محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه، رئیس باشگاه فرهنگی ورزشی فتح سپاه می‌شود، در حالی که هم‌زمان، فرمانده قرارگاه بازسازی خاتم‌الانبیا هم بود. او دو سال بعد طی حکمی به فرماندهی نیروی هوایی سپاه رسید.   با روی کارآمدن دولت اصلاحات، فرمانده نیروی هوایی از جبهه حق و باطل سخن گفت و اینکه «ما در این برهه از زمان به عنوان حزب‌اللهی باید جایگاه خودمان را مشخص کنیم». او یکی از امضاکنندگان نامه ارسال‌شده برای خاتمی در تیر ۷۸ بود. در نامه فرماندهان سپاه آمده بود: «در کمال احترام و علاقه به حضرت‌عالی اعلام می‌داریم کاسه صبرمان به پایان رسیده و تحمل بیش از آن را در صورت عدم رسیدگی، بر خود جایز نمی‌دانیم». سال ۷۹ قالیباف فرمانده نیروی انتظامی می‌شود. او سال ۸۱ هم درباره ۱۸ تیر ۷۸ گفت: «این حادثه به این برمی‌گردد که ما در تشخیص و هدف‌گذاری‌های خود درست عمل نکردیم».   او آبان ۷۹ هم به مجلس رفت و درباره وقایع خرم‌آباد با اعضای هیئت تحقیق و تفحص مجلس گفتگو کرد. ماجرای خرم‌آباد، قضیه حمله به مینی‌بوس حامل اعضای دفتر تحکیم وحدت بود که به اردوی سالانه آمده بودند. اقدامات او در آراستن چهره نیروی انتظامی موفقیت‌آمیز بود تا جایی که «میثم سعیدی»، نماینده مجلس، انتخاب او را مثبت ارزیابی کرد و گفت: تنها چیزی که مورد نظر ایشان است، یک نیروی انتظامی غیرسیاسی است. این تغییر برخورد، در سالگرد وقایع تیر سال‌های بعد هم نمودار شد.   ورود قالیباف به نیروی انتظامی اصلاحی و با اقداماتی پرسروصدا مثل راه‌اندازی سامانه پلیس ۱۱۰ و ورود بنز‌های الگانس همراه بود؛ گرچه واردات بنز الگانس انتقادات زیادی را متوجه «قالیباف» کرد. او سال ۸۱ در واکنش به انتقاد‌ها گفت: بنز‌های الگانس را با همه تشکیلاتش ۱۸ میلیون تومان خریده‌ایم و تا سقف ۲۰ میلیون تومان بیمه کرده‌ایم.
بهشت به جای پاستور
درنهایت با نزدیک‌شدن به انتخابات سال ۸۴ زمزمه حضور او هم شنیده شد. نیروی انتظامی سکوی خوبی برای پرش به صندلی ریاست‌جمهوری بود؛ به‌ویژه در تصاویر تبلیغاتی، از او نه چهره یک فرمانده نیروی انتظامی، بلکه خلبانی با لباس سفید و با عنوان دکتر خلبان «قالیباف» به مردم معرفی شد. همان زمان نظرسنجی‌های صداوسیما نشان می‌داد هاشمی در رتبه اول و قالیباف بعد از او قرار دارد. صداوسیما در نظرسنجی اخیر خود برای انتخابات سال ۹۲ هم به این نتیجه رسیده حامیان قالیباف هم معتقد بودند اگر سعید جلیلی در آن سال کنار می‌کشید، برد نهایی با قالیباف بود. در سال ۹۶ هم معتقد بودند نظرسنجی‌ها او را جلوتر از رئیسی نشان می‌داده، اما اصولگرایان رئیسی را بر قالیباف ترجیح دادند و در نهایت قالیباف فداکارانه از دور رقابت‌ها کنار کشید تا مانع شکست او شود. در نهایت قالیباف در سال ۸۴ با کسب کمی بیش از چهار میلیون رأی نفر چهارم شد، ولی در عوض به جای احمدی‌نژاد که به پاستور رفته بود، راهی خیابان بهشت شد.   مصطفی پورمحمدی در اظهارنظری درباره انتخاب قالیباف برای شهرداری تهران از مخالفت احمدی‌نژاد با این انتصاب پرده برداشته و گفته است: «هم‌زمان با حضورم در وزارت کشور، شورای اسلامی شهر تهران آقای قالیباف را به عنوان شهردار انتخاب کرده و انتصاب وی با حکم وزیر کشور قطعی می‌شد و این همان چیزی بود که احمدی‌نژاد با آن مخالف بود و با توجه به اینکه امضای حکم «قالیباف» در آن زمان کار درستی بود، بدون درنظرگرفتن نظر رئیس‌جمهور و بدون اطلاع وی حکم قالیباف را امضا کردم. متأسفانه احمدی‌نژاد فقط به این دلیل که قالیباف رقیب انتخاباتی‌اش در انتخابات بود، با انتصاب وی به عنوان شهردار تهران مخالف بود». روزنامه ایران در زمان احمدی‌نژاد، شهردار تهران را در قضیه اشغال سفارت انگلستان، افزایش نرخ ارز، التهاب بازار سکه و... مقصر دانسته و با اشاره به این جمله قالیباف در نقد وضع موجود که: «بیش از آنکه به یک کار هیجانی و احساسی نیاز داشته باشیم، نیازمند یک شور توأم با شعور، عقلانیت و پختگی هستیم»، نوشته بود: «البته معلوم نیست این شعور، عقلانیت و پختگی مدنظر ایشان را در کدام قسمت از ماجرای سفارت انگلیس باید جست‌وجو کرد. در واقع آنچه در ماجرای سفارت انگلیس رقم خورد، معیار بسیار روشن و واضحی از عملکرد افراد و جریان‌هایی است که امروز با ورود به فضای انتخابات مدعی مدیریت، برنامه‌ریزی و عمل‌گرایی هستند و دولتی را که علی‌رغم دخالت‌ها و ماجراجویی آقایان و تحت فشار‌های داخلی و خارجی همچنان به خدمات صادقانه و خالصانه خود ادامه می‌دهند، به سوءمدیریت متهم می‌کنند».   قالیباف سال ۸۸ هم گفت: «با جمع‌بندی شرایط موجود، فعلا داوطلب دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نیستم»؛ اما این فقط یک تاکتیک بود؛ او قرار بود حداقل دو دور دیگر نیز در انتخابات شرکت کند. سال ۹۲ آمد؛ اما در رقابت درون‌گروهی با دیگر اصولگرایانی مانند جلیلی و رضایی، آرای قالیباف شکست و در نهایت حذف شد.   دوران شهریاری
قالیباف سال ۹۶ دوباره آمد و بازهم تن به رقابتی درون‌جریانی داد که بعد‌ها با پشیمانی از آن سخن گفت. شایعاتی نیز مطرح بود که در راستای حمایت از او، از امکانات شهرداری استفاده شده است. در برخی کانال‌های تلگرامی مرتبط با شهرداری یا شورایاری‌ها، اشعار طنزی سروده می‌شد». برخی خواسته‌های قانونی صنفی به‌جا‌مانده در زیرمجموعه شهرداری نیز به‌سرعت در یک سال مانده به انتخابات ۹۶ عملی می‌شد، مانند بیمه مدیران محلات. طبق آیین‌نامه، مدیران محلات باید بیمه شوند؛ اما بعد از چند سال، شهرداری در سال ۹۵ اقدام به بیمه‌کردن مدیران محلات کرد.   کلیدواژه قالیباف در انتخابات ۹۶ «چهاردرصدی‌ها» بود که تا مدت‌ها بعد از انتخابات نیز با بهانه یا بدون بهانه تکرارش می‌کرد. یوسف اباذری، جامعه‌شناس، در سخنرانی‌ای ضمن حمله به سیاست‌های پوپولیستی محمود احمدی‌نژاد و محمدباقر قالیباف گفته بود: «آیا آقای قالیبافی که این شهر را ۱۴ سال بر اصول نئولیبرالی می‌چرخاند، می‌داند در انتخابات ریاست‌جمهوری نباید بگوید چهار درصد و ۹۶ درصد. یا نمی‌دانی چه اجرا کردی یا می‌دانی و داری خلاف می‌گویی...». بسیاری از جامعه‌شناسان معتقدند سیاست‌های «مال‌سازی» دوران قالیباف یکی از نمود‌های بارز نئولیبرالیسم بوده است.   قالیباف در همان روز‌های انتخابات نیز گفته بود: «مسئولان دولتی امروز و افرادی که تافته جدابافته‎ای از مردم‌اند، همان بخش چهاردرصدی جامعه ما هستند. از ۹۶ درصد مالیات گرفته می‌شود؛ اما آن چهار درصد از زیر بار آن شانه خالی می‌کنند». وزیر سابق راه‌و‌شهرسازی، یعنی عباس آخوندی، زمانی در واکنش به ادعای قالیباف گفته بود: «آنچه امروز از چهار درصد ثروتمند یاد می‌شود، یاری وفادارتر از قالیباف نداشتند». آخوندی به مدیریت ۱۲ساله شهردار تهران در پایتخت اشاره کرده و گفته بود: «۱۲ سالی که ایشان شهردار تهران بودند، طلایی‌ترین دوران برای سوداگران بوده است تا با دست باز، هر کاری که در تهران بخواهند، انجام دهند. تمام ظرفیت‌های زیستی نسل فعلی و آتی این شهر را معامله کنند و این شهر بی‌سامان را که در آن نه حرکت می‌توان کرد و نه زندگی، به وجود آورند که برای برون‌رفت از آن به صد‌ها عاقل نیاز خواهد بود که آن را دوباره سامان بخشند».   همچنان چشم امید به آینده
قالیباف بلافاصله بعد از باخت اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۶، نامه‌ای سرگشاده منتشر کرد و در آن از «نواصولگرایی» نام برد. او در آن نامه نوشته بود: امیدی به رأس جریان اصولگرایی نیست. به عقیده او، این رأس دچار اختلال شده که نتیجه تصمیماتش شکست انتخاباتی است. در این چند وقت هم که گهگاه زمزمه تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی یا روی‌کارآمدن رئیس‌جمهوری نظامی از سوی اصولگرایان شنیده شده است، یکی از نام‌هایی که به آن اشاره می‌شود، محمدباقر قالیباف است.   او برای دور چهارم ورودش به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری فهمیده دیگر نمی‌توان روی وعده و وعید‌های اصولگرایان حساب کرد؛ چراکه در لحظه حساس، انتخابشان می‌تواند دیگری شود. برای همین از حالا در تدارک عده و عُده خودش است. مشخص نیست خودش هم قصد ورود به پارلمان را دارد یا نه؛ اما هرچه هست، به کمک حزب جمعیت پیشرفت و عدالت، دنبال آن است که در مجلس نیز مردان و زنان خودش را گرد آورد تا در لحظه حساس تنها نماند. قالیباف یک آرزو دارد و تا به آن نرسد، آرام نمی‌گیرد؛ ریاست‌جمهوری. منبع: روزنامه شرق

منبع: فرارو

کلیدواژه: قالیباف سیاستمدار ایرانی قرارگاه خاتم الانبیا اصولگرایان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۵۳۱۲۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علی ربیعی: حدود 5 میلیون نفر در دانشگاه‌ها در حال تحصیل هستند/ رابطه معناداری بین رشته‌های تحصیلی و فرصت‌های شغلی موجود وجود ندارد/ بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شده‌اند

به گزارش جماران؛ علی ربیعی وزیر اسبق کار در یادداشتی با عنوان « چشم‌انداز کار و کارگری » در کانال تلگرامی خود نوشت:

روز کارگر فرصت مناسبی است  تا در این بازه زمانی، مروری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کارگران و تغییرات بازار کار داشته باشیم. بررسی وضعیت کارگران موضوعی پیچیده و چند بعدی است و  بدون بررسی بازار کار، سیاست‌های بازار کار، تغییرات کمی و کیفی جمعیتی، نظام آموزش عمومی، نظام آموزش مهارتی و در عین حال توجه به مباحث فرهنگی، اجتماعی و در نهایت متغیرهای کلان اقتصادی تقریبا ناممکن است.  

در این یادداشت بر آن هستم تا ضمن مروری بر آمار و ارقام، به تحلیل وضعیت کارگران بپردازم:

یکی از مهم‌ترین مسائلی که جامعه کار و کارگر را در تمام دنیا و همچنین در ایران تحت‌الشعاع قرار داده و می‌دهد، گذار به دنیای کار در فضای فناوری اطلاعات است. 

بی‌تردید، آینده کار از مباحث بسیار چالش برانگیز در عصر حاضر به شمار می‌رود. پیشرفت تکنولوژی و انقلاب دیجیتال به ویژه در دنیای پساکرونا، سبب شده تا در دنیای کار نیز تغییرات شگرفی بروز کند. بر اساس گزارش جهانی آینده کار در سال ۲۰۲۳، پیش‌بینی می‌شود که در پنج سال آینده ۸۵ میلیون شغل از بین رفته و ۶۲ میلیون شغل جدید ایجاد شود. این تغییرات چشمگیر در بازار کار به معنای نیاز به مهارت‌های جدید است که بیشتر متکی به خلاقیت، نوآوری، تفکر ایده‌پردازانه و .... است.  

در چنین فضایی که علاوه بر دنیا، بر بازار کار ایران نیز سایه افکنده، با تغییر و تحولاتی در بازار کار مواجه هستیم که مستلزم توجه ویژه به سیاست‌گذاری در این فضا است. 

۱- یکی از تغییرات بسیار مهم در بازار کار ایران، جمعیت فعال  تحصیل کرده دانشگاهی کشور است‌. در حال حاضر حدود ۵ میلیون نفر در دانشگاه‌ها در حال تحصیل هستند که اصولا رابطه معناداری بین رشته های تحصیلی و فرصت های شغلی موجود وجود ندارد،  به خصوص در رشته های علوم انسانی که دانش‌آموختگان مهارت خاصی نیز کسب نمی‌کنند.  از منظر جامعه‌شناسی بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شده‌اند که  این شکاف می‌تواند زمینه‌ساز بروز  بحران‌های مختلف شود. مطالعات نشان می‌دهد که این نوع افراد در صورت استخدام، از  ناراضیان وضع موجود به حساب آمده و به علت فقدان انگیزش از بهره‌وری لازم نیز برخوردار نیستند. پدیده کم‌اظهاری تحصیلات که برای به‌دست آوردن شغل در سالهای اخیر رایج شده بود، نیز تغییر کرده است. نگرشی به آمارها در سالهای اخیر نشان‌گر آن است که جمعیت فعال تحصیل کرده، تمایلی برای استخدام در مشاغل با حداقل دستمزد را ندارند. بدین‌ترتیب نیروی در سن کار یا به جمعیت بیکار مزمن می‌پیوندد و یا به مشاغل با درآمد بالاتر و با درآمد کمتر (نظیر اسنپ) و واسطه گری روی می‌آورند. 

نگاهی به آمارهای بازار کار نیز حاکی از آن است که بیشترین میزان بیکاری در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به چشم می‌خورد، به‌نحوی‌که نرخ بیکاری فارغ التحصیلان جوان دانشگاهی بر اساس آمار زمستان ۱۴۰۲، ۱۱.۶ درصد بوده و بیکاری جوانان ۲۲.۵ درصد است. علت اظهار نظر  مسولان دولتی مبنی بر این‌که در برخی استانها بیکاری نداریم الزاما ناشی از از بین رفتن بیکاری نیست، بلکه بیشتر ناشی از عدم تمایل افراد به رفتن بر سر کارهای بی‌کیفیت است؛ به عبارتی افراد از جذب شدن در بازار کار و با شرایط مورد انتظار نا امید شده‌اند. 

۲- یکی از دیگر از موارد قابل تامل، حجم زیاد افرادی است که نه در حال فراگیری انواع مختلف مهارت و آموزش، نه در حال درس خواندن و نه درحال کار هستند که در اصطلاح بازار کار به «نیت‌ها» شهره‌اند. بر اساس آمار آخرین آمار مرکز آمار ایران، این تعداد حدود سه میلیون نفر برآورد می‌شوند.

مساله نیت‌ها و تعداد زیاد این افراد خود، سبب افزایش نگرانی‌های امنیتی در جامعه شده که نیازمند توجه ویژه سیاست‌گذار است. 

۳_ نکته دیگر در خصوص افرادی است که به دلیل عدم اشتغال در زمان مناسب، دوره انتظار ایشان برای جذب بازار کار افزایش یافته است. این پدیده در خصوص افراد متولد دهه شصت بسیار قابل مشاهده می‌باشد. سیاست‌های افزایش جمعیت در دهه شصت و همچنین  سیاست‌های گسترش و تسهیل ورود به دانشگاه‌ها در دهه هشتاد سبب شد تا ورود پتانسیل عظیم جمعیت در سن کار دهه شصت به بازار کار با تاخیر مواجه شود. این مساله به قدری جدی است که متولدین دهه شصت و دهه هشتاد به طور همزمان پشت در بازار کار قرار گرفته و بیکاری‌های طولانی و ناامیدی بلند مدت شکل بسیار ملموس به خود گرفته است.  

۴ _ از دیگر مسایل مورد توجه در خصوص اشتغال، کیفیت اشتغال در سالهای اخیر است.

از یک‌سو رشد منفی در بخش کشاورزی و صنعت و رشد مثبت بخش خدمات در سالهای اخیر و همچنین بازگشت نیروی کار از دست رفته در دوران کرونا به بازار کار و از سوی دیگر حجم قابل تامل نیروی کارکن مستقل در فضای بازار کار، جامعه را با پدیده اشتغال کم کیفیت و ناپایدار مواجه کرده که هم سبب کاهش انگیزه ورود به بازار کار شده  و هم در صورت جذب در اشتغال‌های این چنینی بیشتر مبتنی بر تامین معیشت خانوار و رفع فقر است. 

۵ - نکته حائز اهمیت دیگر، در ارتباط با نیروی کار و فقر است. مطالعات نشان می‌دهد آن‌دسته از کارگران که در کارخانجات بزرگ مشغول به کار بوده و از مزایای جانبی اقتصادی برخوردار هستند، سهم قابل توجهی در جمعیت کار را ندارند. بخش مهمی از نیروی کار که به آمار نیروی کار در سالهای اخیر اضافه شده‌اند در بخش خدمات هستند که غالبا از نظر درآمدی غیر مولد و ناپایدار  است. در عین حال پیشی‌گرفتن تورم از رشد حداقل دستمزد در سالهای اخیر نیز سبب شده است تا قدرت خرید این گروه کاهش یابد و به طبقات پایین تر درآمدی سقوط نمایند.  

عوامل فوق در کنار تغییرات قابل توجه در فضای کار و آینده کار که همگی وابسته به انقلاب دیجیتال و پیشرفت فناوری اطلاعات است، سیاستگذاری در این حوزه را پیچیده‌تر می‌سازد. در کنار کاهش انگیزه نیروی کار به کار کردن در فضاهای مورد اشاره، چالش‌های اقتصادی موجود (که به ویژه به دلیل تحریم های اقتصادی بیشتر هم می‌شود)، باید به این نکته توجه داشت که آینده کار نیازمند توجه به تغییر و تحولات تکنولوژی و از بین رفتن برخی شغل‌ها در این فضا و ایجاد مشاغل جدید است. در صورتی‌که سیاست‌گذاران این حوزه پیش‌بینی درستی از تغییرات قابل‌انتظار در فضای دیجیتال نداشته باشند، ممکن است با بحران‌های جدید در از بین‌رفتن مشاغل و بیکار شدن نیروهای فعال مواجه شویم. نشانه‌های حرکت به سمت اشتغال‌ها در فضای دیجیتال در ایران نیز به خوبی قابل مشاهده است. حجم بالای اشتغال در بخش خدمات، اشتغال در فضاهای اشتراکی و آنلاین، در کنار اقتصاد دیجیتال که حتی چشم‌انداز هوشمند شدن بخش‌های کاربر نظیر کشاورزی را در ایران نیز به دنبال دارد، مستلزم بررسی‌های دقیق در خصوص تغییرات به وجود آمده در دنیای کار آینده است. دنیایی که در آن حتی تعریف کارگر نیز تغییر خواهد کرد. عدم توجه به دنیای جدید اقتصاد، اجتماع و کار می تواند بحران‌های اقتصادی و اجتماعی در پی داشته باشد. 

بدون تردید برای خروج از شرایط مورد اشاره و مواجهه با تغییرات پیش‌رو، نیازمند سرمایه‌گذاری‌های جدید در بخش صنعت، فناوری اطلاعات و خدمات مولد هستیم که این امر نیز مستلزم رفع تحریم و سیاست‌های عدم فشار بر فضای فناوری اطلاعات است. تداوم روند سیاست‌های مزد کمتر از تورم، باعث ضعیف‌تر شدن وضعیت نیروی کار می‌شود که علاوه بر آثار اقتصادی ،آثار سیاسی و اجتماعی را نیز می‌تواند به دنبال داشته باشد. در عین حال توجه به مهارت‌های جدید مورد نیاز در عصر جدید کار می‌بایست در دستور کار سازمان‌های آموزش مهارتی قرار گرفته تا آمادگی لازم برای این دوره گذار فراهم آید.

دیگر خبرها

  • علی ربیعی: حدود 5 میلیون نفر در دانشگاه‌ها در حال تحصیل هستند/ رابطه معناداری بین رشته‌های تحصیلی و فرصت‌های شغلی موجود وجود ندارد/ بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شده‌اند
  • قالیباف و آقاتهرانی برای ریاست مجلس به توافق رسیدند؟
  • قالیباف و آقاتهرانی برای ریاست مجلس به توافق رسیدند؟ /متفکرآزاد: دعوا بر سر صندلی را دوست ندارم/یوسفی: تصمیمات باید در درون مجلس گرفته شود
  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • مجلس حقوق کارگر را بر مبنای نرخ تورم تعیین کند
  • یکدست یا تضارب آرا/ ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس دوازدهم چگونه خواهد بود؟
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری
  • دوراهی قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست
  • حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
  • جزایر ایرانی به سمت مسکونی شدن خواهند رفت